باید سپر از پشت ببندم که در این شهر
افتاده به نامرد جماعت سر و کارم
@as13941394 💞💞💞
❤️✨❤️✨❤️
#همسرداری
🌹 وقت دعوا حلوا خیرات نمیکنن، درسته...
ولی قرارم نیست به هم چاقو بزنیم!
درسته دعوائه ولی حرفی که زده بشه وقتی آروم بشیم از ذهن طرف مقابل پاک نمیشه...
❌ حواسمونو جمع کنیم که حرفی رو توی دعوا نزنیم که نتونیم جمعش کنیم، که از پسِ پاک کردنش برنیایم!
که مجبور بشیم چندین بار عذرخواهی کنیم!
✨ تو دعوا یکی باید #سکوت کنه، باید بزنه به شوخی و خنده... باید جو رو آروم کنه...
چی میشه بگه: حق با توئه!
اون یه نفر شما باشید.
آرامش رو به زندگیتون دعوت کنید...
❤️✨❤️✨❤️
@as13941394
زنگ زدم به نظافتچی برای کار خونه.
میگم: کار می کنید؟
گفت: بله، ولی چون #کرونا هست به صورت آنلاین و مجازی.
میگم: چه طوری؟
گفت: تلفنی من میگم، شما انجام میدین😐😂
@as13941394
👈 نرخ گندم و نان روز به روز در مدينه بالا مىرفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم مستولى شده بود. آن كس كه آذوقه سال را تهيه نكرده بود در تلاش بود كه تهيه كند در اين ميان مردمى هم بودند كه به واسطه تنگدستى... مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند.
♥️ #امام_صادق (عليهالسلام) از معتب وكيل خرج خانه خود پرسيد: امسال در خانه گندم داريم؟
🔹گفت: بلى يا ابن رسول الله، به قدرى كه چندين ماه را كفايت مىكند، گندم ذخيره داريم.
👈فرمود: آنها را به بازار ببر و در اختيار مردم بگذار و به فروش.
🔹عرض کرد: يا ابن رسول الله گندم در مدينه ناياب است. اگر اينها را بفروشيم، ديگر خريدن گندم براى ما ميسر نخواهد شد.
👈فرمود: همين است كه گفتم. همه اينها را ببر و در اختيار مردم بگذار و بفروش.
🔹معتب دستور امام را اطاعت كرد، گندم ها را فروخت و نتيجه را گزارش داد.
👈امام به او دستور داد: بعد از اين نان خانه را روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نبايد با نانى كه در حال حاضر توده مردم مصرف مىكنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من بايد از اين پس نيمى گندم و نيمى جو باشد من به حمدالله توانايى دارم كه تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترين وجهى اداره كنم، ولى اين كار را نمى كنم تا در پيشگاه إلهى، مسأله اندازه گيرى معيشت را رعايت كرده باشم.
📖 بحار الانوار، ج 11، ص 121
ماجرای فوق در مورد گندم است. ولی شامل هر کالایی که نیاز مردم است...
@as13941394 💞💞💞
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
#همسرداری
#آقایان عزیز 😉
لطفا با دقت بخونید 🧔🏻🧔
آدمها، قرار نیست یکدیگر را فقط با مرگ و از این دنیا رفتن از دست بدهند...
آن لحظه که همسرت ، لباس جدیدش را میپوشد و دور خودش می چرخد، اگر سر بلند نکنی و ستایش نشود ، اولین قدم را برای از دست دادنش برداشته ای!
وقتی هر صبح با اشتیاق در چشمانت نگاه می کند شاید که تو در آغوشش بکشی و بگوئی مطمئن باش من هستم و تو بی تفاوت ، بلند میشوی و میگوئی دیرم شد...قدم بعدی ست....
آن لحظه که دررستوران مقابلت می نشیند و تو بی توجه به چشمان بی قرار او، به میز کناری نگاه می کنی، دلش را شکسته ای....
آن وقت که روز سالگرد ازدواجتان را فراموش می کنی و يا شبهای تولدش را، باز هم قدمى دیگر برداشته ای..
اگر یادت نباشد که چه رنگی را دوست دارد ، اگر تفاوت موهاى امروز و ديروزش را تشخیص ندهى
اگر به انگشتانش نگاه نکنی
اگر تفاوت لبخندش را ندانى
اگر موهاى سفيدش را ستايش نكنى
اگر پا به پایش نخندی و دل به دلش ندهی ، کودکی کردن در کنار تو را فراموش می کند ...
وقتی آرام آرام خانه ات رنگ سکوت می گیرد و صدای خنده های بی هوای او در هیچ کجا نمی پیچد، وقتی با اشتیاق می نشیند پای سریالهای عاشقانه ، باید بدانی که یک چیز مهم را در وجودش کم دارد....
عاشقی کردن را از یادش برده ای که حالا دنبال خیلی چیزها، یا در کتابها می گردد و یا در فیلمهای خیالی...
او می داند که مردانگی سخت است و کشیدن بار زندگانی بر دوش یک مرد سخت تر...برای همین است که پابه پای تو کار می کند
میداند که باید بارى هرچند كوچك را از روی شانه هایت بردارد....
در تمام آن لحظه ها که او از زنانگیش فاصله می گیرد تا تو را تنها نگذارد ، اگر یادت برود که مراقبش باشی، آرام آرام و شاید برای همیشه از دستش بدهی....
زنها می خواهند تكيه كنند حتى رئیس جمهور هم که باشند ، دلشان تکیه گاهی امن می خواهد، دلشان می خواهد یکی نازشان را بکشد ، قربان صدقه همه چیزشان برود ،
اگر نگذاری سر بر شانه احساس تو بگذارد
اگر همیشه ساكت و تنها باشد و آرام آه بکشد ...
رفته است ....
و زنها وقتی می روند دیگر وقت برگشتن همه چیز را نمی آورند ...
ما هر کسی را طوری می کشیم ؛
بعضی را با بی محلی
بعضی از آن ها را با حرف
و بعضی ها را با کارهایی که کرده ایم
و بعضی ها را با کارهایی که تا به امروز برای آن ها #نکرده_ایم
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
@as13941394
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غذاشون به هوش اومد😂😂😂