eitaa logo
مشــ❤️ـق زندگــــ❤️ـے
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
انرژی مثبت موفقیت آیا می دانید متن ادبی و عاشقانه زناشویی تربیت فرزند طنز و سرگرمی مطالب علمی و پزشکی طب اسلامی انتقال کانال به ایتا 6 اردیبهشت 97 کانالهای دیگه ما @ahkm1397 @pbsb14 ارتباط با مدیر @sesr63
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️✨❤️✨❤️ های عزیز 😉 👨 اقتدار مردان 👇👇 اگر میخواید که همسرتون همیشه پشتیبانتون باشه حواستون باشه که اقتدار مردونه شو تقویت کنید یعنی: 👈اولا تشویق و تحسین در ازای انجام کارهایی که برای شما انجام میدن، فراموش نشه! 👈دوما اینکه با هیچ مرد دیگه ای ولو پسر بچه ده ساله، مقایسه شون نکنید " پدرم و شوهر خواهرم و ... ال و بل میکنند رو بذارید کنار که نتیجه عکس میده! 👈سوما غرغر کردن ممنوع . 👈چهارما وظایف شون رو به مردهای دیگه مثل پدرتون نسپارید، صبر کنید تا خودشون انجام بدند. 🔴🔴حواسا جمع باشه یه وقتایی کار شما ناخواسته اس ولی ممکنه باعث تخریب همسرتون بشه ✳️پس مواظب حرف زدن و رفتارمون باشیم✳️   ❤️✨❤️✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغل ملائک اگه تصویر بود..‌😍 این کانال رو از دست نده😉 👇👇👇 @as13941394💞💞💞
یه بار تا ۳ظهر خوابیده بودم بابام اومد گفت بلندشو دیگه خرس گنده عصر شد، از جام پاشدم بش گفتم؛ اگر بی هدف از خواب بیدار شدید بهتر اسـت بخوابید… استیو جابز با دستاش یقمو گرفت از پنجره اتاقم منو انداخت پایین گفت؛ آدم هاي‌‌ بی ارزش را نابود کنید…. هیتلر‌😕😂😂
آخرین شانسم برا پول دار شدن 😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رفع افسردگی یکی از مهمترین علل افسردگی تغذیه ناسالم و غذاهای حاوی نمک است مصرف خرما با دفع نمک از بدن افسردگی را درمان میڪند
انقد رو یکی حساب باز نکن و ازش توقع نداشته باش که وقتی خلاف میل و تصورت عمل کرد از شدت جا خوردگی لال شی!
❤️✨❤️✨❤️ چه چیزی دل ها را می میراند 553 - قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: لا تُميتُوا الْقَلْبَ بِكَثْرَةِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ، فَاِنَّ الْقُلُوبَ كَالزَّرْعِ اِذا كَثُرَ الْماءُ اَفْسَدَ الزَّرْعَ. با زياد خوردن و زياد نوشيدن دل را نميرانيد، زيرا دلها مانند كشت و زرع هستند كه چون آب زياد باشد، زراعت را خراب و فاسد مى كند. کتاب احادیث الطلاب ص 189 ❤️✨❤️✨❤️
"شماره کارتت رو بده" از "دوستت دارم" بیشتر به دل میشینه مگه ن؟😉
جدا خوابیدن کودکان، به تولد اجتماعی آنها کمک شایانی می نماید و اگر این اتفاق در زمان مناسب نیفتد باعث ایجاد وابستگی بیمارگونه ای در کودک می گردد.
ﺭﻭﺯﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﻧﺰﺩ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﻮﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﺟﻠﻮﻱ ﺟﻤﻊ ﺑﮕﻮﯾﻢ. ﺑﺰﺭﮒ ﺣﺎﺿﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﺨﺺ ﺳﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ . ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺴﻲ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻪ ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﺷﻨﯿﺪ !!! . . . . ﺷﺮﻣﻨﺪﺗﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ 😐😐😐😂😂 ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‎
❤️ کودک حرف شما را باور می کند ، نه شوخی را متوجه می شود نه حرفی که از ناراحتی می زنید. اگر برای اینکه حرف گوش بدهد بگویید میذارم میرم ، دیگه مامانت نیستم و... باور میکند و دچار اضطراب_جدایی می شود. ❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️ عزیز😊 زن نمی‌دانست که چه بکند؟ خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود، همیشه می‌گفت و می‌خندید، با بچه‌ها خوش و بش می‌کرد. ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می‌شد و داد و فریاد می‌کرد. زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد، او در کوهستان زندگی می‌کرد، زن از راهب معجونی خواست تا شاید چاره‌ای کارش شود. راهب نگاهی به زن کرد و گفت: چاره‌ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است! ببر کوهستان؟ آن حیوان بسیار وحشی است. هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت معجونی می‌سازم تا شوهرت با تو مهربان شود. زن با ناامیدی به خانه‌اش برگشت. غذایی را آماده کرد و روانه‌ی کوهستان شد، خود را به نزدیکی غار رساند، از شدت ترس بدنش می‌لرزید اما مقاومت کرد... آن شب ببر بیرون نیامد! چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیک‌تر می‌شد، بالاخره ببر وحشی غرش کنان از غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد. هر شب که می‌گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می‌شدند. چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه‌ی بوی غذا به زن نزدیک شد، و آرام آرام شروع به خوردن کرد. مدتی گذشت؛ طوری بود که ببر بر سر راه زن می‌ایستاد و منتظر می‌ماند زن خود را به ببر نزدیک‌تر می‌کرد و سر او را نوازش می‌کرد و به ملایمت به او غذا می‌داد. هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و سختی راه، هر شب آن زن برای ببر غذا می‌برد و سر او را در دامن خود می‌گذاشت، دست نوازش بر مویش می‌کشید!!! بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند، و شادمان نزد آن راهب رفت. فکر می‌کنید آن راهب چه کرد؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله‌ور بود. زن هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می‌زد؛ ماند که چه بگوید. راهب با خونسردی رو به زن کرد و گفت: آیا «مرد تو» از آن ببر کوهستان بدتر است؟ تو نیرویی داری که از وجود آن بی‌خبری...! با صبر و حوصله ، عشق و محبت توانستی آن حیوان را رام کنی!!! مهار خشم شوهرت در دستان توست، پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دور ساز. ❤️✨❤️✨❤️