خاطره ای از مفقودشدن مجتبی زیوری بعداز عملیات کربلای 4 و بازگشت مشتی استخوان از این شهید عزیز بعد از ده سال توسط آیت غلامی رزمنده ای که در آن عملیات حضور داشته است : بعد ازاینکه گردان ۱۵۲ ازعملیات کربلای4 به مقرخود به هتل پرشن برگشتند بچه های اسدابادکه دراین گردان بودند ازگم شدن مجتبی زیوری بسیاردلگیر وناراحت بودند. یادمه مرتب زیارت عاشورا ودعا میخواندیم وگریه میکردیم ، نبود مجتبی برایمان سخت بود ،این موضوع به گوش معاون گردان شهیدحاج حسین کیانی(که چندروزبعد درکربلای5 شهید شد)رسیده بود آمد پیش ما ومارا دلداری داد چون ما چند نفرکه دراین گردان غریب بودیم واقعاحرف های شهید حاج حسین مارا آرامش داد.دم غروب بودکه دیدیم.شهید سبزعلی بسطامی داره میاد گویا انهم شنیده بود مجتبی مفقود شده .وقتی دید ما ناراحتیم با اخم گفت چرا ناراحتین مگه آمدین مهمانی اینجا جنگه شهید داره مجروح داره اسیری داره.گفت پاشید روحیه خودتون را حفظ کنیدو اماده باشید سبزعلی با همه خداحافظی کرد وگفت امشب گردان ما (اسداباد) واردعملیات میشه واین اخرین بارشد که ما شهید سبزعلی بسطامی را دیدیم .فردای آنروز بلندگو صدا زد.داریوش بسطامی به فرماندهی. پس ازچند دقیقه ای دیدم داریوش با چشمای گریان داره میاد گفتیم چی شده گفت که سبزعلی شهید شده با اسرارکه ما داشتیم داریوش را راهی اسداباد کردیم تا درخاکسپاری برادر شهیدش انجا باشد. حدودا ۳ الی ۴ روزبود که هنوز از مجتبی خبری نشده بود که دیدیم حاج آقا حمزه ای(شیخ کاظم)بامرحوم مرتضی زیوری (پدرشهید مجتبی زیوری) همراه با شاهرضا زیوری امدند هتل پرشین برای پیگیری مفقودشدن مجتبی یادمه همان شب که اینها پیش ما بودند شب تولد صدام هم بود ومرتب هتل واطراف هتل را خمپاره باران میکردند آن شب اقای شیراوند مسئول دسته گروه مجتبی که با هم توی یک قایق درشب عملیات بودند نحوه ی افتادن بچه ها را توی آب برای حاج اقا حمزه ای تعریف میکرد و میگفت سکاندار قایق ترسیده بود و به همه گفته بود بپرید تو اب و همه را مجبور کرده بود بپرند تو اب .بنظر من چون مجتبی تیربارچی بود وکوله پشتی اش پر فشنگ تیرباربود وهمچنین نوار تیربارهم دوربدنش پیچیده بود بعلت سنگینی وزن غ۷رق شده است البته این نظربنده است احتمال اینکه توی آب تیر خوده باشد هم وجود دارد و یا شاید هم مثل برخی از شهدا خودشو به جزیره امرصاص رسانده باشد وانجا شهید شده باشد وجود دارد. به هرحال هیچ کس از نحوه ی شهادتش خبر دقیق ندارد. خداوند خواست که این شهید همانطور که خودش خواسته بود بی نام و نشان شهید شود . سالها پدر و مادر و همسر و تنها فرزند این شهید درانتظاربر گشتن مجتبی بودند نتیجه صبر این خانواده بزرگ پس از ده سال بازگشت تکه های استخوان این معلم شهید بود. روح شاد وراهش پررهروباد. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

سالگرد شهادت حبیب کاظمی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 پاسدار شهید حبیب کاظمی فرزند بخشعلی متولد ۱۳۴۴/۸/۲۰ از روستای چنار علیاء (عباسخان) ‌. شهید کاظمی در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و از کودکی تحت تربیت پدر اهل قرآن و مادر مهربان ، و متین و دیندار خود راه رشد جسمی و روحی را آغاز کرد و متناسب با وضعیت مذهبی و دینی خانواده پرورش یافت و به سن نوجوانی رسید و آنگاه خود نیز عامل به احکام دینی و فرائض الهی شد . حبیب نوجوانی بیش نبود که انقلاب اسلامی ایران برهبری امام خمینی به پیروزی رسید و دل به این انقلاب و منویات امام خمینی سپرد و در جبهه معنوی و اعتقادی سربازی بود برای انقلاب اسلامی  و با ورود به آغاز سن جوانی که هجوم رژیم بعثی عراق نیز بر کشور ایران آغاز شده بود ،به عنوان یک بسیجی دفاع از انقلاب و آرمانهای امام خمینی را از عمق قلب آغاز کرد و به عنوان یک رزمنده به یاری رزمندگان اسلام در جبهه ها شتافت و در عملیاتهای زیادی شرکت کرد و بعدا نیز به عنوان پاسدار رسمی در سپاه وارد شد و با لباس پاسداری به نبرد خود در جبهه ها ادامه داد حبیب علاوه بر رزم و جهاد بر علیه دشمنان کشور و انقلاب در جامعه نیز به حسن رفتار و ادب و احترام شهره بود و بخاطر پاکی ، صفا و صداقتی که در وجود او مستولی و ملکه شده بود محبوبیت خوبی درمیان مردم و همرزمان داشت. به گفته مادرش در دیدار فرمانده سپاه اسدآباد آخرین باری که به مرخصی آمده بود گویی کاملا می دانست این بار که برود برگشتی در کار نیست و به شهادت خواهد رسید لذا با همه اقوام و دوستان یکی یکی دیدار کرد و حلالیت طلبید و خدا حافظی کرد . بلی قطعا حبیب می دانست این بار به شهادت خواهد رسید.  حبیب کاظمی یکی از رزمندگان غواصی است که تصویر ایشان به عنوان نمونه ای از رزمندگان شهید غواص از صدا و سیما نمایش داده میشد . شهید کاظمی بعد ازمدتهای زیادی حضور در جنگ و به گفته دوستان شرکت در ۷ عملیات در عملیات کربلای ۴ به عنوان فرمانده یکی از گروههای غواصی در اروند رود به درجه والای شهادت نائل گشت و تا ۱۲ سال پیکر مطهرش بدست خانواده نرسید و در منطقه شهادتش عطرافشانی کرد و بعد از ۱۲ سال به زادگاهش مراجعت نمود و طی یک تشییع با شکوه پیکر پاکش در گلزار شهدای اسدآباد آرام گرفت . حبیب یکی از رزمندگان و شهدای غواصی است که نظر بر زندگی او در زمینه های مختلف بر جوانان کشور لازم و ضروری است تا افتخار آفرینان این کشور فراموش نشده و تآثیرات خود را بر جوانان آینده بگذارند و حرمت خونشان نیز حراست شود. لذا انس جوانان با ارواح شهید کاظمی ها است که باعث رشد جوانان و چگونگی سیرت پاک شهید حبیب کاظمی میشود و با معرفی ظواهری از ایشان در عمل و گفتار به زبان و قلم امثال حقیر حتی قطره ای از آن چیزی که در وجود و روح و جان امثال حبیب و همه شهداء موج میزد نیست لذا برهمه مردم مخصوصا جوانان بخش چنار لازم است انس و ارتباط خود را بصورت معنوی با شهدای خود حفظ و استمرار بخشند تا اثرات مثبت با ارزشی را بر آنها بگذارد و راه آنان را ادامه و از حرمت خونشان پاسداری کنند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

سالگرد شهادت نبی الله جدی زاهد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

👆 شهید دانش آموز نبی الله جدی زاهد فرزند حجت الله متولد ۱۳۴۵ از روستای مزرعه بید در خانواده ای مذهبی و دور از آلودگیها رشد کرد و تربیت یافت ،جوانی که آگاهی و تفکرات عمیق اجتماعی و انسانی اش در امور جاری جامعه جلوتر از سن خود بود. نبی الله چنان دارای احساس مسئولیت اجتماعی بود که از ناهنجاریهای فکری و رفتاری موجود اطراف خود رنج می برد و به انجام وظایف اجتماعی خود حساس و درانجام فرائض دینی کاملا مقید بود و دل بر اهداف انقلاب و امام راحل و اسلام سپرده بود ویکی از فعالان محیطهای دانش آموزی و محافل دیگر انقلابی و دینی بود . در عین خوشروئی و خوش رفتاری با دیگران بر خورد سنگین و متینی داشت . این شهید بزرگوار چنان درد جامعه و دین داشت که گویی دورانهای زیادی را تجربه کرده است و اندک چالش اجتماعی و فرهنگی ایشان را وادار به یک واکنش معقول و تفکر آمیز می کرد و غیرت دینی ، اجتماعی و فرهنگی ایشان در سن و سالی که داشت و معمولا باید دارای احساساتی برای ارضاء تمایلات خود باشد اما جوانی بود گویی جز درد دین و اجتماع تمایلی در وجودش احساس نمی کند. نبی الله در راستای اهداف انقلابی اش و برای حراست از مرزهای کشور با دیگر دوستان دانش آموز خود به جبهه اعزام و به عنوان غواص در عملیات کربلای چهار به عنوان نیروی خط شکن در تاریخ ۱۲۶۵/۱۰/۴ به درجه رفیع شهادت نائل و پیکر مطهرش سالها در غربت ماند تا در تفحص های انجام شده در سال ۱۳۷۶ کشف و به وطن و آغوش خانواده مراجعت نمود و در گلزار شهدای اسدآباد  آرام گرفت . روحش شاد و یادش جاودان باد برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

سالگرد شهادت جمشید پروینی شهید پروینی از روستای دهنو با پوزش از اینکه اطلاعاتی در مورد زندگینامه این شهید عزیز در حال حاضر ندارم . انشاءالله در اولین فرصت نسبت به تهیه امنی از زندگینامه ایشان اقدام خواهد شد تا در مراحل بعدی معرفی  ، ارائه شود لذا اگر دوستانی ایشان را می شناسند یا افرادی از بستگانش را ، به پی وی اطلاع دهند . 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

سالگرد شهادت علیرضا بشیری با پوزش از اینکه اطلاعاتی در مورد زندگینامه این شهید عزیز در حال حاضر ندارم . انشاءالله در اولین فرصت نسبت به تهیه امنی از زندگینامه ایشان اقدام خواهد شد تا در مراحل بعدی معرفی ارائه شود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

شهادت : ۱۲ مرداد ۶۲ ، والفجر ۲ پیرانشهر ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

فرمانده روسی : این اباالفضل کیست ، که در بی‌سیم او را صدا می زدید ؟

سالگرد شهادت سبزعلی بسطامی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad

👆👆👆👆 پاسدار شهید سبزعلی بسطامی فرزند محمدعلی متولد ۱۳۴۱ در روستای خاکریز از یک خانواده کاملا مذهبی و دیندار و مقید به تمام اصول اسلامی و انسانی و آموزه های مذهب متعالی تشیع دوازده امامی و تربیت یافته تحت حمایت و هدایت پدر و مادری دینی و پایبند به اصول شرعی اسلام و از دوران کودکی با زمزمه های عبادات و اذکار الهی پدر و مادر آشنا بود سبزعلی خود نیز از نوجوانی قدم در راه پایبندی به احکام اسلام گذاشت و یکی از جوانان آگاه و بصیر دوران آغاز انقلاب اسلامی بود که با دیگر مردم و با خانواده به صف انقلابیون پیوست و مصداق آن سربازان در گهواره امام خمینی در سال ۴۲ بود لذا این شهید والا مقام از آغاز انقلاب یکی از حامیان انقلاب و اهداف متعالی امام خمینی بود و بعد از استقرار جمهوری اسلامی از مقلدان امام و پیروان واقعی این امام و رهبر پیامبرگونه عصر حاضر بود سبزعلی بعد از هجوم دشمنان بعثی عراق به مرزهای کشور برای دفاع از دین و انقلاب و کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و به یاری رزمندگان اسلام شتافت و در تاریخ ۶ دیماه ۱۳۶۵ در جبهه های خرمشهر به درجه والای شهادت نائل گشت و پیکر پاکش در گلزار شهدای اسدآباد آرام گرفت و روح مشتاق و عاشقش به رضوان الهی پرکشید روحش شاد و مقامش متعالی و یادش در دلها جاودان باد. شهید بسطامی  از خود دختری به یادگار گذاشته است که مانند خود در حوزه حقوقی خدمتگذار مردم است . 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 و اما بخشهایی از وصیت نامه شهید بسطامی که در آن می نویسد: رنج این دنیا را تحمل کردن بهتر از بیچارگی آخرت است لذا ما راحتی آخرت را بر راحتی این دنیا ترجیح می دهیم و شهادت مرگ سرخی است که از نظر عاقلان بر مرگ سیاه ترجیح دارد و باید با متجاوزان بجنگیم و سختیهایش را تحمل کنیم و اگر قرار است کاری بکنیم که دین و آئین محمد ص همیشه برپا و پایدار باشد بگوئید گلوله ها و توپ ها بر ما ببارند و شمشیرها بر سر ما فرود آیند. به آقا امام حسین می گوئیم آقا جان ما همیشه با دشمنان تو در جنگیم و با دوستانت در صلح ، یکی با مرگی از این دنیا میرود که تمام ملائکه احترام و تعظیم می کنند و دیگری با مرگی می رود که ملائکه لعن و نفرینش می نمایند و اما مادرم از شهادت من ناراحت نباش که خداوند صابران را دوست دارد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برای شناخت شهدای شهر و روستاهای خود و حفظ یاد شهداء به کانال شهداء بپیوندید. ایتا @asadabadshohda تلگرام @shohada_asadabad