🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🍂شهید زین الدین به روایت همسرش
🍃 قسمت آخر
⭕️ بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند.
💢 یک شب گفتند " حالا ببینیم قمی ها چطور غذا درست می کنند . " من هم خواستم که برایشان نرگسی درست کنم . داشتم غذا درست می کردم که یک خانمی آمد در زد و یک چیزی به آن ها گفت . به خودم گفتم " خب ، به من چه ؟ " شام که آماده شد هیچ کدام لب به غذا نزدند . گفتند " اشتها نداریم " سیم تلویزیون را هم در آورند .
🔅 فردا خواهرم آمد دنبالم . گفت " لباس بپوش باید برویم جایی . " شکی که از دیشب به دلم افتاده بود و خواب های پریشانی که دیده بودم ، همه داشت درست از آب در می آمد . عکس مهدی و مجید هر دو را سر خیابانشان دیدم .
💠 آقای صادقی که چند ماه بعد از ایشان شهید شد جریان شهادتش را برایم تعریف کرد . آقا مهدی راه می افتد از بانه برود پیرانشهر در یک جلسه ای شرکت کند . طبق معمول با راننده بوده ، ولی همان لحظه که می خواسته اند راه بیفتند ، مجید می رسد و آقا مهدی هم به راننده می گوید " دیگری نیازی نیست شما بیایید . با برادرم می روم . " بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند . که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند و تیر می خورد . تازه فردا صبح جنازه هایشان را پیدا کرده بودند که با فاصله از هم افتاده بود .
🔰 خواب زمان را کوتاه تر می کند . دو سال پیش او را همین جوری خواب دیده بودم . می خواستم همان جوری باشم که او خواسته . قرص و محکم . سعی می کردم گریه و زاری راه نیندازم . تمام مدت هم بالای سرش بودم . وقتی تو خاک می گذاشتند ، وقتی تلقین می خواندند ، وقتی رویش خاک می ریختند . بعضی مواقع خدا آدم را پوست کلفت می کند . بچه های سپاه و لشکرش توی سر و صورت خود می زدند . نمی دانستم این همه آدم دوستش داشته اند . حرم پر از جمعیتی بود که سینه می زدند و نوحه می خواندند . بهت زده بودم . مدام با خود می گفتم چرا نفهمیدم که شهید می شود . خیلی ها گفتند " چرا گریه نمی کند . چرا به سر و صورتش نمی زند ؟ "
🔵 وقتی قرار است مرگ گردنبندی زیبا بر گردن دختر زندگی باشد ، در بر گرفتن آن هم مثل نوشیدن شیر از سینه ی مادر است ؛ همان قدر گرم ، همان قدر گشوده به دنیایی دیگر ، پر از شگفتی موعود .
مدتی در خانه ی آقا مهدی ماندم . بعد برگشتم پیش خانم همت و باکری . حالا من هم مثل آن ها شده بودم . دیگر منتظر کسی و چیزی نبودم . حادثه ای که نباید پیش آمده بود . آن ها خیلی هوایم را داشتند . تجربه های خودشان را به من می گفتند . صبر بعد از مدتی آمد و من آرام تر شدم . می نشستیم و از خاطرات شهدایمان حرف می زدیم . آن روزها آن قدر مصیبت ریخته بود که گریه کردن کار خنده داری به نظر می رسید .
🔴 یادگاری های زندگی با او همین خاطرات ریز و درشتی است که بعضی وقت ها یادم می آید و آن مرجان بزرگی هم که آن جاست ، او یک بار برایم آورد . یک قرآن و تسبیح هم به من داد . از دوستش گرفته بود که شهید شده .
⚫️ باز هم انگار اتاق ذهنم دو قسمت شده و او پشت آن دیوار کمیل می خواند . صدای کمیل خواندش را می شنوم . باورتان می شود ؟
📡خبرگزاری فارس
#شهید_زین_الدین
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🆔 @asanezdevag
❣یادت باشه
💟احساس خوشبختی
👌 در مسیر (زندگی) یافتنی است؛
🚫 نه در مقصد.
#خوشبختی
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
🆔 @asanezdevag
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
🎀نامه عاشقانه امام خمینی(ره) به همسرشان🎀
✨ امام خمینی در سال 1312 عازم سفر حج می شود و در بین راه نامه ای عاشقانه ای برای همسرش می نویسد.
💟 تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم♡؛ در این مدتی که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینهی قلبم منقوش است.
💕 عزیزم؛ امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. (حال) من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمده، خوش بوده. الآن در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظرهی خوش دارد.
💖 صد حیف که محبوب عزیزم، همراهم نیست که این منظرهی عالی به دل بچسبد. به هر حال امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند... . خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده... .
☆ایام عمر و عزت مستدام
تصدقت؛ قربانت روح ا...☆
📚 صحیفه امام،ج 1،ص 2
#عاشقانه
❤️💛💚💙💜
🆔 @asanezdevag
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍁 شاهزاده فراری و طلبه جوان🍁
🌺 شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد و در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد.
☘ دختر گفت: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد.
🌿 از آن طرف چون این دختر فراری شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان دیگر، از حرمسرا فرار کرده بود؛ لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند.
🌸 صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند.
🌼 شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی؟
محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید: چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟
🌻 محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته . لذا علت را پرسید.
طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.
🌷شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آورند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان، از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگران وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.
📚منبع: آموزه های وحی در قصه های تربیتی|عبدالکریم پاک نیا
#عفاف
💫💫💫💫💫💫💫💫
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ملاکتان برای ازدواج چیست ؟
👤 حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
⏲ 1 دقیقه و 46 ثانیه
#ازدواج
📍📍📍📍📍📍
🆔 @asanezdevag
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
✨ چگونه رضایت والدین را برای ازدواج جلب کنیم؟
1⃣ اول از همه بگوييم که تهديد و پرخاشگري و جنگ و دعوا به هيچ نتيجه اي نمي رسد و فقط آتش معرکه را بيشتر مي کند. بنابراين از فکر قهرمان بازي بيرون بياييد و بيشتر تلاش کنيد در سکوت و آرامش ماجرا را پيش ببريد.
🔸🔹🔸🔹
2⃣ با والدين تان صحبت کنيد. در شرايطي آرام و منطقي و هر از چند گاهي بحث را پيش بکشيد و سعي کنيد نظر مثبت شان را جلب کنيد.
🔸🔹🔸🔹
3⃣ والدين شما، حتما دلايلي براي مخالفت شان دارند. آنها را بشنويد و سعي کنيد فارغ از شور و شوق عاشقي و هيجانات مقطعي، اين دلايل را تحليل کنيد، شايد واقعا حق با آنها باشد. مي توانيد اين دلايل را با فرد سومي که به بي طرفي او اطمينان داريد در ميان بگذاريد و مشورت کنيد. اين فرد مي تواند دوست، استاد، بزرگ فاميل يا مشاور باشد.
🔸🔹🔸🔹
4⃣ والدين گاهي به خاطر بي اعتمادي به شما با انتخابتان مخالفت مي کنند ، چون فکر مي کنند به قدر کافي بزرگ نشده ايد. در اين شرايط بايد دلايل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشريح کنيد و به آنها ثابت کنيد که بزرگ و قابل اعتماديد.
🔸🔹🔸🔹
5⃣ اگر لازم بود از بزرگترهاي فاميل و دوستان مورد اعتماد والدين تان کمک بگيريد و آنها را واسطه قرار دهيد.
🔸🔹🔸🔹
6⃣ مي توانيد اين جلسات گفتگو را با حضور نامزدتان برگزار کنيد تا در شرايطي منطقي، والدين هر دو شما را محک بزنند و دلايلتان را بشنوند و به شما اعتماد پيدا کنند.
🔸🔹🔸🔹
7⃣ اگر هيچ کدام از راه ها نتيجه نداد، سعي کنيد همراه والدينتان پيش مشاور برويد و در شرايطي منصفانه درباره مشکل صحبت کنيد.
#والدین
📌📌📌📌📌📌📌
🆔 @asanezdevag
🍃🍂☘🍃🍂☘🍃🍂
💟 همسر عزيزم، دوستت دارم!
⭕️ وقتى يك گلدان زيبا را خريدارى مى كنى و به خانه مى آورى، آيا آن گلدان را به حال خود رها مى كنى؟
نه، بلكه هر روز از آن گلدان مواظبت مى كنى و مرتب آن را آب مى دهى. زيرا اگر به گلدان خود آب ندهى بعد از مدّتى پژمرده مى شود.
پس چرا چند روزی است از بهترين گلِ زندگى خود غافل شده ای؟
همسرت را مى گويم.
اگر مى بينى كه زندگيت ديگر آن صفا را ندارد براى اين است كه خودت از گل زندگيت غفلت كردى!
⭕️ دستور ساده از پیامبر(ص):
آيا مى خواهى جبران گذشته را بكنى و دوباره زندگيت پر از عشق و محبّت شود؟
من يك دستور ساده از پیامبر(ص) برايت دارم.
اگر به من قول بدهى كه اين دستور را عمل كنى به زودى دوباره قلب تو از عطر عشق و محبّت، مدهوش خواهد شد.
پس گوش فرا ده!
🔶پیامبر اکرم(ص): «وقتى مرد به همسر خود بگويد «دوستت دارم»، اين سخن هيچ گاه از قلب همسرش بيرون نمى رود».
اى كاش ما اسلام را فقط در نماز و روزه خلاصه نمى كرديم!
🔷 آيا مى شود آن روزى بيايد كه همه ما جمله «همسرم! دوستت دارم» را هم به عنوان يك برنامه دينى خود بدانيم.
⭕️ آیا میدانید؟!
🔴 آيامى دانيد كه هر زنى نياز دارد كه حداقل روزى سه بار اين جمله را بشنود؟پس هيچ گاه اين جمله سحرآميز و جادويى را از همسرت دريغ مكن!
🔺دوستت دارم!
🔻دوستت دارم!
🔺دوستت دارم!
⚪️ و اين را باور كن كه هيچ گاه همسرت از شنيدن اين جمله خسته نمى شود. هر بار كه به همسرت از صميم دل مى گويى: «دوستت دارم»، قلب او را از عشق لبريز مى كنى و روحيه او را شاداب مى سازى.
📚منبع: همسر دوست داشتنی|مهدی آرانی
#همسرداری
❣❣❣❣❣❣❣
🆔 @asanezdevag
🌸 گاهی برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجلہ میڪنیم...
😔 وقتی نمیشہ احساس ناامیدی میڪنیم
اما هر چیزی زمانی دارہ و حڪمتی پشتش هست ڪہ ما نمی دونیم...
پس صبورباشیم😊
💡💡💡💡💡
🆔 @asanezdevag
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🇮🇷ثواب هزار شهيد! 🇮🇷
🍁آیا می دانید که شهید چقدر مقام دارد؟
🔵 شهيد كسى است كه به بالاترين فضيلت رسيده است و نزد خدا مقامى بس بزرگ پيدا كرده است. شهادت بيشتر نصيب مردانى مى شود كه براى دفاع از اسلام به جنگ رفته اند و به اين فيض بزرگ نائل شده اند.
🍁آيا زنان از ثواب شهادت بى بهره اند؟
🔴 همان دينى كه براى شهيد اين قدر ثواب بيان كرده است، براى زنان هم، راهى را قرار داده است تا به ثواب «هزار شهيد» برسند.
🔶در حديث آمده است: «چند گروه از زنان در روز قيامت با حضرت زهرا محشور مى شوند و خداوند ثواب هزار شهيد به آنها مى دهد. يكى از آن زنان، زنى است كه بر بد اخلاقى شوهرش صبر كند».
🌸آری، زنی که بر بد اخلاقى شوهرش صبر كند خداوند ثواب هزار شهيد به او مى دهد🌸
🍁چرا خداوند به زنی که بر اخلاق بد شوهرش صبر کند، چنین ثواب بزرگی میدهد؟
⚪️ چون زنى كه در زندگى خود با بد اخلاقى شوهر خود مى سازد و نمى گذارد فرزندان او به «بچه هاى طلاق» تبديل شوند، فداكارى بزرگى مى كند و خداوند نيز در مقابل اين فداكارى، ثواب هزار شهيد به او مى دهد. همچنین بقاى كانون خانواده اين قدر براى خداوند مهم است كه حاضر است ثواب هزار شهيد را به آن زنى بدهد كه تلاش مى كند تا يك خانواده از هم نپاشد.
📚منبع: همسر دوست داشتنی|مهدی آرانی
#همسرداری
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🆔 @asanezdevag
🔸🔹🔻🔺🔸🔹🔻🔺
⭐️شیرینی پایدار در زندگی مشترک
✨ راه رسیدن به شیرینی پایدار در زندگی مشترک این نیست که دنبال یک همسر بیعیب باشیم!
شیرینی زندگی بیش از هر چیز به نحوۀ رفتار خوب خود آدم بستگی دارد، اگرچه پاسخ خوبی دریافت نکند.
دنبال همسر بی عیب گشتن، خودش یک عیب بزرگ است.
👤استاد پناهیان
#انتخاب_همسر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🆔 @asanezdevag