eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
931 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 هر کسی رفت از این دل به جهنم اما .... 🍃 تو نباید بروی از دل من میفهمی؟؟؟ 👤 مجتبی سپید 🔺🔸🔻🔹🔺🔸 🆔 @asanezdevag
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 💢 ماجرای دو برادر ☘ دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. ☘ شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند. یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت :‌ درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند. ☘ بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. ☘ در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت :‌درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. ☘ من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود. ☘ بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. ☘ سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است. تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند. 🌟🌟🌟🌟🌟🌟 🆔 @asanezdevag
😈 من غول نیستم 😈 ☘🍁☘🍁☘🍁 🆔 @asanezdevag
🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹 توصیه برای ترک گناهان شهوت ‼️‼️‼️ 💠 از غذاي خود از نظر كم و كيف ،كم كنيد و از خوردن غذاهاي محرك بپرهيزيد. 💠 شب ها و بين الطلوعين مقداري قدم بزنيد. 💠 ورزش در هواي آزاد نماييد و از فكر و نظر در مناظر مهيج خودداري كنيد. 💠 براي ازدواج به نحو آسان اقدام كنيد 💠 با توبه و تضرع به درگاه خداوند مهربان و توسل به امام عصر عجل الله از خداوند بخواهيد، كه شما را از گناه حفظ فرمايد. 📖 مرحوم آیت الله بهجت (رضی) 📙منبع : عرفان|مهدي علي آبادي،ص 89 🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆 🆔 @asanezdevag
📢 آقا پسرها بگوش!! ✨✨✨✨✨✨ 🆔 @asanezdevag
⭕️🔆⭕️🔆⭕️🔆⭕️🔆 من «خسته نباشيد» نمى گويم! 🔺ما عادت كرده ايم به هر كسى كه به كارى مشغول است، «خسته نباشيد» مى گوييم. اين كار پسنديده اى است كه ما احساسات خوب خود را نسبت به ديگران به زبان آوريم. ولی من به جاى «خسته نباشيد» چنين مى گويم: «عبادتت قبول!» 🔻شايد بگويى كه چرا کار را با مسجد و محراب اشتباه گرفته اى؟ آرى، حق دارى كه چنين بگويى! 🔺از آن زمانى كه ما عبادت را فقط نماز و روزه دانستيم، از آن زمانى كه از دين واقعى دور شديم، از آن زمانى كه عرفان و معنويت را فقط در گوشه خلوت و انزوا جستجو كرديم، ديگر از كمال و سعادت راستين فاصله گرفتيم و از اسلام واقعى دور شديم. 🔸امام صادق(ع): هر آن كس كه براى مهيا كردن مخارجِ خانواده خود تلاش كند همانند رزمندگان مى باشد و خدا همان ثوابى را به او مى دهد كه به رزمندگان مى دهد. 🔻آرى، خداوند مى داند كه تو با عشق به سعادت خانواده ات تلاش مى كنى، پس همان ثوابى را كه به رزمندگان حقيقى مى دهد به تو هم عنايت مى كند. 🔺حال كه اين را دانستى از تو خواهشى دارم: وقتی خواستی وارد خانه شوى مبادا خستگى خود را به رخ زن و بچه ات بكشى! بايد با روى گشاده وارد خانه شوى! 🔻اگر خداى ناكرده سختى كارت را به رخ همسرت بكشى غير از اينكه او را آزرده مى كنى عبادتت را هم از بين مى برى! 🔶🔷🔷🔶🔷🔷🔶 🆔 @asanezdevag
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🍀یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که می‌آی می‌ایستی وسط بچه‌ها نماز؟ ☘ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.» 📿 تسبیح را برداشت و همان طور که می‌چرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی این‌ها نماز می‌ایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و این‌ها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً به‌شان بگم بیایین نماز بخونین!؟» ☘ قرآن هم که می‌خواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضان ها بعد از سحر کنار بچه‌ها می نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن می‌خواند. همه دورش جمع می‌شدیم. من هم قرآن دستم می گرفتم و خط به خط با او می خواندم. ☘ اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. می‌گفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، 🌷باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.🌷 📍 شهید ستاری به روایت همسرش 💢🔆💢🔆💢🔆💢🔆 🆔 @asanezdevag
✨ای كه گفتی عشـــق را از ياد بردن سخت نيست ✨ عشـــــق را شايد، ولی هرگز مــَـرا نشناختی 👤 فاضل نظــــری 🍂🍃☘🍂🍃☘ 🆔 @asanezdevag
💭💭💭💭💭💭💭 💠 انتخاب همسر مهمه یا نه❓ ⭕️ رسانه های غربی ها به انتخاب همسر زیاد اهمیت میدن. ⭕️ ما هم توی روایات داریم انتخاب همسر مهمه. ⭕️ بله آقا؟ ⭕️ ولی آنقدری که توی صدا و سیما میگن مهم نیست! ❗️❕❗️❕ ⭕️ انتخاب همسر مهمه اما وقتی که "بیش از حد" بهش اهمیت میدن؛ ⭕️ آدم شستش خبردار میشه که یه کاسه ای زیر نیم کاسس!🤔 🔴شما اگه در جامعه بیش از حد به انتخاب همسر اهمیت دادی، 🔸 کم کم "همه شک میکنن به انتخابشون" 🔹شک که کردن "راحت دعوا میشه" 🔸راحت که دعوا کردن "راحت طلاق گرفته میشه!" ❌❌❌ 🔹خجالت آوره آمار طلاق در کشور ما🔞 🔸به حدی که اگه بخوایم توی این فضا تعادلی ایجاد کنیم 🔷 باید بگم 👌بابا اصلا انتخاب همسر مهم نیست! ✅با هر کسی ازدواج کردی "اون بهترین کسی بوده که برای رشد تو مناسب بوده" ◀️ اینو خداوند متعال فرموده. 💎خدا برای چی ما رو خلق کرده؟ سوره ملک آیه ۲ 👈خلق کرده برای امتحان. ✅ خب اگه یه همسری به تور تو خورده بود که مناسب تو نبود 🔺برای امتحان گرفتن خدا 🔻خب برنامه ی خدا خراب میشد. درسته؟ 🔹پس خدا نباید اجازه بده تو یه ازدواجی کنی که امتحان خدا خراب بشه! 👈پس خدا زمینه سازی کرده که تو یه ازدواجی کنی تا امتحاناش رو خدا بگیره. 🔴چرا هی شک میکنی به انتخابت؟ انتخاب همسر مهمه. اما نه آن قدر که میگن.... ✅بهتر از استخاره هم "توکل بر خداست" برای انتخاب همسر. 🖋 استاد پناهیان 💫💫💫💫💫💫 🆔 @asanezdevag
📸 یادش بخیر اون وختا... ✅✅✅✅✅✅ 🆔 @asanezdevag
✨✨✨✨✨✨✨✨ 💠 ماجرای زن و مرد و بادمجان‼️ 🍁 شیخ علی طنطاوی ـ رحمت الله علیه ـ در خاطرات و یادداشت‌هایش می‌گوید: 🍁 در دمشق مسجد بزرگی به نام مسجد جامع توبه وجود دارد که مسجدی با برکت و دارای اُنس و زیبایی است. بدین خاطر به آن مسجد توبه می‌گویند که آن‌جا قبلاً خانه‌ِی فحشا و منکرات بوده است، یکی از پادشاهان مسلمان در قرن هفتم هجری آن را خریده و ویرانش نمود و به جایش مسجدی ساخت. 🍁 تقریباً هفتاد سال پیش، در این مسجد عالمی با عمل به نام شیخ سلیم سیوطی به تعلیم و تربیت مشغول بود؛ وی مورد اعتماد اهل محل بود و مردم در امور دینی و دنیوی به او مراجعه می‌کردند. 🍁 در آن‌جا شاگردی وجود داشت که در فقر، پرهیزگاری و عزت نفس ضرب المثل بود و در یکی از اتاق‌های مسجد می‌زیست. 🍁 باری دو روز بر او به حالت گرسنگی گذشت که چیزی برای خوردن نداشت و نه پولی که با آن غذایی بخرد؛ روز سوم احساس کرد که با مرگ فاصله‌ی چندانی ندارد. با خود اندیشید که چه کار کند؟ 🍁دید که هم اکنون در حالت اضطرار قرار دارد که شرعاً خوردن گوشت مردار و یا دزدی به اندازه‌ی نیازش جایز است. بنابراین دزدی را به اندازه‌ای که کمرش را راست نگه‌دارد، ترجیح داد. 🍁 طنطاوی می‌گوید: این داستانی واقعی است که من اشخاص آن را می‌شناسم و در جریان تفاصیل آن نیز قرار دارم و من فقط آن‌چه را که آن مرد انجام داد، بیان می‌کنم و حکمی به خوب و بد و یا جایز و ناجایز بودن کار او نمی‌دهم. 🍁 این مسجد در یکی ازمحله‌های قدیمی واقع شده بود و خانه‌های آنجا به سبک قدیم به هم چسبیده و بام‌هایشان با هم متصل بود؛ طوری که شخصی می‌توانست از روی بام‌ها از اوّل محله تا آخر برود. 🍁 این جوان پشت بام مسجد رفت و رسید به خانه‌ای که هم‌جوار مسجد بود، در آن خانه چشمش به چند زن افتاد، فوراً چشمانش را پایین گرفت و دور شد. 🍁 باز به سوی دیگر نگاه کرد، دید که خالی است و از آن بوی غذا می‌آید. هنگامی که آن بو به مشامش رسید، از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خود می‌کشید. خانه‌ها یک طبقه بیش نبود، لذا از پشت بام به روی بالکن و از آن‌جا به داخل حیاط پرید. ✋شتابان به سوی آشپزخانه رفت و درِ دیگ را برداشت، دید درآن بادمجان‌های شکم پر (دلمه‌ای) قرار دارد. یکی را برداشت و از شدت گرسنگی پروایی به داغ بودن آن نداشت؛ از آن یک گاز گرفت و تا خواست آن را ببلعد، عقل و دینش برگشتند. 🍁 با خود گفت: پناه بر خدا! من طالب علم و مقیم مسجد هستم، وارد خانه‌های مردم شوم و دزدی کنم؟! 🍁 این کارش بر او سنگینی نمود و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را سر جایش گذاشت و از همان راهی که آمده بود، برگشت و وارد مسجد شد و در حلقه‌ی درس شیخ نشست؛ در حالی که از شدت گرسنگی نمی‌توانست آن‌چه را که می‌شنود، بفهمد. 🍁 وقتی که درس تمام شد و مردم پراکنده شدند، زنی در حالی که کاملاً پوشیده بود، آمد ـ در آن زمان زن بی حجاب اصلاً وجود نداشت ـ ، با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه سخنانشان نشد. 🍁شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و جز او کسی دیگر را نیافت. صدایش زد و پرسید: ازدواج کرده‌ای؟ گفت: نه. پرسید: آیا می‌خواهی ازدواج کنی؟ او ساکت شد! 🍁 شیخ دوباره پرسید: بگو می‌خواهی ازدواج کنی؟ گفت: سرورم! به خدا قسم من پول یک نان را هم ندارم، با چه ازدواج کنم؟ ⭕️شیخ گفت: این زن به من خبر داد که شوهرش وفات کرده و او در این شهر غریبه است و به جز عموی پیر و فقیری کسی دیگر را در این‌جا و در این دنیا ندارد و او را با خودش آورده است. شیخ به او اشاره کرد که در کنار حلقه‌ی درس نشسته بود ـ و این زن خانه و زندگی شوهرش را به ارث برده است و دوست دارد تا طبق سنت خدا و رسولش با مردی ازدواج کند تا از تنهایی به درآید و مردان بدسرشت و حرامزادگان بر او طمع نکنند، آیا می‌خواهی با او ازدواج کنی؟ گفت: بله. باز از زن پرسید: او را به عنوان همسر قبول می‌کنی؟ پاسخ او هم مثبت بود!💞 👈عموی زن و دو شاهد را فرا خواند و آن‌ها را به عقد هم‌دیگر درآورد و از طرف خود مهریه‌ی زن را پرداخت نمود و به او گفت: دست زن را بگیر و زن هم دست او را گرفت و او را به خانه‌اش برد. وقتی وارد خانه شد، نقاب از چهره‌اش برداشت، مرد زیبایی و جوانی را در او مشاهده کرد و دید که این خانه همان خانه‌ای است که پیش از این وارد شده بود! 🍁 زن پرسید: میل به خوردن داری؟ گفت: بله. رفت و درِ دیگ را برداشت و همان بادمجان را دید و گفت: عجیب است؛ چه کسی وارد خانه شده و آن را گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و داستان خویش را برایش تعریف کرد. 🍁 زن گفت:👌 این نتیجه‌ی امانت داری است؛ تو خود را از خوردن بادمجان حرام باز داشتی، الله ـ سبحانه وتعالیٰ ـ تمامِ خانه و صاحب‌خانه را به صورت حلال به تو عطا کرد! 💦💦💦💦💦💦💦 🆔 @asanezdevag
❗️❕❗️❕❗️❕❗️❕ 💯 عشق واقعی 🆚 دروغی 📢دریک رابطه دوستی دختر و پسر 10%پسرها به ازدواج فکر می کنند 😡 ⚠️ 90%ديگه فقط اون دختر را یک موجود ماده می بینند، فقط دنبال امیال نفسانی اش هست، 📛بخاطر این که به هدف شومش برسه ◀️ فیلم بازی می کنه😱 ◀️ می گه عاشقتم ،فقط تو رو می خوام و... ◀️ تا به مقصودش رسید ميره تو پیچ نفر بعدی😱 📢 الان تو غرب کلا این جور مسائل open شده 😡 ⬅️ شما هر کاری می خواي می کنی 😱 ⬅️ زن در جامعه غرب هیچ هویتی نداره 🔞 تا زيبايش هست ازش استفاده می کنند بعدشم مثل دستمال کاغذی میندازنش دور 😡😡 ⬅️زندگی اصلا بنیان نداره چون تو دید غرب قیامتی وجود نداره ❌ برای چی طرف باید وفادار بمونه تا آخر عمر کنار یک زن باشه وقتی قیامتی نیست 📢 بخاطر همین عموم کسانی که در اروپا و آمریکا مسلمان می شوند زن هستند 👏🌹 ⁉️چرا؟ 👌چون دین اسلام به زن هویت ميده؛ ارزش ميده، زن ديگه کالا نیست در اسلام 💠 و در آخر... ⬅️ نامه چارلی چاپلین به دخترش : ⛔️ برهنگی بیماری عصر ماست، شايد حرف هايم خنده دار باشد، اما به گمان من تن عریان تو مال کسی باشد که روح عريانش مال تو باشد. 📢 میگه شاید دوره زمونه عوض شده ولی واقعیت ها هیچ گاه تغیر نمی کنه خودتو برای کسی قرار بده که دلش با تو باشه ❌⭕️❌⭕️❌⭕️️❌ 🆔 @asanezdevag