❓🌷 روز بیستم محرم در کربلا چه گذشت؟❗
☀️ پس از گذشت ده روز از شهادت حضرت امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ و یاران آن بزرگوار، بدن مطهر و مقدسِ «جُون» ، خدمتکار حضرت سیدالشهدا ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ ، توسط افرادی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند دفن گردید.
🌙 بعد از ده شبانه روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف «جون» غلام ابوذر غفارى را پیدا کردند ، در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند ؛ «جون» کسى بود که امیرالمؤمنین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید.
🥀 هنگامى که ابوذر ﴿رِضوانُ الله تعالی عَلَیه﴾ را به ربذه تبعید کردند ، این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و به خدمت حضرت امیرالمؤمنین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ شرف یاب شد.
⚘«جون» بعد از شهادت امام علی ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ به خدمت حضرت امام حسن مجتبى ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ و سپس در محضر امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ قرار گرفت و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
⚔ هنگامى که در روز عاشورا جنگ شدت گرفت او خدمت امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ رسید و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند: تو در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
«جون» خود را بر قدمهاى مبارک حضرت امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ انداخت و پاهای آن حضرت را بوسید و گفت: اى پسر سول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من سر سفره شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنیم؟ هیهات!
«جون» با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است؛ یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى بهدست آورم و رو سفید شوم. من هرگز از شما جدا نمىشود تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد ؛ «جون» مىگفت و گریه مىکرد تا حدى که حضرت سیدالشهداء ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ گریستند و اجازه دادند.
🌹با آنکه «جون» پیر مردى ۹۰ ساله بود، ولى بچهها با او انس و الفتی فراوانى داشتند، لذا قبل از عزیمت به میدان ، براى خداحافظى و طلب حلالیت کنار خیمهها آمد ؛ در این هنگام صداى گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند ؛ او هر یک از بچه را به زبانى ساکت کرد و به خیمهها فرستاد و مانند شیرى غضبناک روى به آن قوم ناپاک کرد.
«جون» جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد کردند ؛ هنگامى که روى زمین افتاد، حضرت امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ ، سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت «جون» کشید و فرمود: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد ﴿عَلَيهِم السَّلامُ﴾ »: خداوندا، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت ﴿عَلَيهِم السَّلامُ﴾ محشورش نما.
🌸 از برکت دعاى سرور و سالار شهیدان ، روى «جون» مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید ؛ چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.
🤲 ملتمس دعا
✍ عاف
🍃 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ..عاف🍃
https://eitaa.com/joinchat/3098018198C9cecc9def4
https://eitaa.com/joinchat/1577583092Cca119d072d
https://eitaa.com/joinchat/643891433C53324b9b34
https://eitaa.com/joinchat/1095696960C4b76d3e534
https://eitaa.com/joinchat/3058172612C562739ef72
🟢چگونگی مواجهه با بیادبی و بیادبان
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ادب از مهمترین سرمایههای اخلاقی و وجودی هر انسانی است: «ادب مرد، به ز دولت اوست»
معالاسف این فضیلت بزرگ اخلاقی در جامعه ما، قدری کم رنگ شده است. البته هیچ جامعه معصومی را نمیتوان یافت؛ بیادبان در همهجا حضور دارند؛ ما باید مهارت اخلاقی مواجهه با بیادبی و بیادبان را بیاموزیم و در خود و متربیانمان تقویت کنیم.
به نظر میرسد برای مهار بیادبی و در مواجهه با بیادبان چند نکته مهم را باید مورد توجه قرار دهیم:
یک، توجه کنیم که خود ما هم معصوم نبوده و نیستیم. خود نیز در مواقعی نسبت به افرادی بیادبی کردهایم!
دو، بدانیم که خواهی نخواهی در همه ساحتهای زیست اجتماعی خود با افراد بیادب و گستاخ مواجهه میشویم. بیادبان در همه جا حضور دارند: در خیابان، در بیابان، در کلاس درس، در شهر، در روستا، در حوزه، در دانشگاه ...؛ به همین دلیل باید تلاش کنیم مهارت مواجهه با بیادبان را بیاموزیم.
سه، تلاش کنیم منشأ، علت یا دلیل بیادبی او را بفهمیم؛ شاید مشکلات خانوادگی داشته باشد، شاید از جای دیگری ناراحت باشد، شاید اساساً رفتار خود را بیادبی نداند! شاید به دلیل سادهلوحی یا ویژگیهای شخصیتی خاصش، ابزار افراد سیاستباز و فرصتطلب دیگری قرار گرفته باشد! شاید متوهمانه اوضاع سیاسی و اجتماعی را بر وفق همراهی با بیادبی میپندارد (به اصطلاح بوی کباب به مشامش رسیده غافل از این که ....)، و ...
در عین حال هرگز سعی نکنید دلیل بیادبی را در همان حین بیادبی، از خودشان جویا شوید. زیرا افراد بیادب و گستاخ، عصبانی هم هستند؛ و در حین عصبانیت هیچ اعتمادی به سخنان آنان نمیتوان داشت.
چهار، قلب و ذهن خود را درگیر آن گستاخی و بیادبی نکنید. تمرکز و توجه ویژه به آن ممکن است خود شما را هم دچار رذایل اخلاقی دیگری کند: ممکن است دچار سوء ظن یا کینه و بغض نسبت به آن شخص شوید. که اینها نیز به نوبه خود گناهانی بزرگاند.
پنج، هرگز مقابله به مثل نکنید. و این دشوارترین اما مطمئنترین راه مواجهه با بیادبان است. دشواری آن از این جهت است که بیادبی از مُسریترین رفتارهای اجتماعی است. چون شخص بیادب اصل شخصیت و هویت ما را نادیده میگیرد و به آن حمله میکند! و در چنین شرایطی همه ما تمایل به دفاع از خود داریم و مع الاسف عموماً راه دفاع را در مقابله به مثل میبینیم! اما باید بدانیم که رفتار متقابل فقط اوضاع را بدتر میکند. و این همان نتیجه مورد علاقه فرد بیادب است.
اما در هر شرایطی باید مواظب باشید که در زمین افراد گستاخ و بیادب بازی نکنید. باید چرخه و زنجیره بیادبی را قطع کنید. و راه قطع این چرخه آن است که مواظب باشیم رفتار یا سخن ما تحتالشعاع رفتار یا سخن افراد بیادب قرار نگیرد. حتی نباید سعی کرد که بلافاصله فرصت بیادبی و گستاخی را از فرد بیادب گرفت! سکوت و طمأنینه و آرامش شما، موجب میشود فرد گستاخ و بیادب خلع سلاح شود. مهمترین پادزهر بیادبی، آرامش و خونسردی و مهربانی است.
به تعبیر هاینریش بل، نویسنده بزرگ آلمانی قرن بیستم و برنده جایزه ادبی نوبل: «هنوز هم که هنوز است اظهار ادب، در مقابله با یک فرد بیادب، مطمئنترین، طریق تحقیر است» البته قصد ما از اظهار ادب در برابر فرد بیادب، هرگز نباید تحقیر او باشد چرا که قصد تحقیر دیگران را داشتن نیز خود نوعی بیاخلاقی است.
شش، اگر بیادبی در جمع صورت میگیرد، سعی کنید با شوخطبعی و مزاح و بیان حکایتهای خندهدار مناسبی فضا را تلطیف کنید. چون افراد بیادب همه فضا را پر از انرژی منفی میکنند. آنان قدرتی شیطانی در آلوده کردن فضا دارند. شوخی و خنده میتواند انرژیهای منفی را از فضا دور کند.
هفت، بیادبی و گستاخی دیگران را باید پلی برای صعود و تعالی خود قرار دهیم؛ یعنی نه تنها در زمین بیادبان بازی نکنیم که از دامی که برای ما تنیدهاند، ریسمان صعود به تعالی و کمال نفس ببافیم. این شیوه برخورد حکیمان و فرزانگان عالم با بیادبان بوده است:
به #حضرت_عیسی علیه السلام گفته شد: «مَنْ أَدَّبَكَ؟» (ادب از که آموختی؟)
در پاسخ فرمود: «مَا أَدَّبَنِي أَحَدٌ؛ رَأَيْتُ قُبْحَ الْجَهْلِ فَجَانَبْتُه؛ کسی مرا ادب نکرد. من، زشتی نادانی و سفاهت را دیدم و از آن پرهیز کردم.»
به قول #سعدی:
«لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بیادبان، که هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم.»
#امیرمؤمنان (علیه السّلام) فرمود:
إِذَا رَأَيْتَ فِي غَيْرِكَ خُلُقاً ذَمِيماً فَتَجَنَّبْ مِنْ نَفْسِكَ أَمْثَالَهُ؛ هر گاه در دیگری اخلاق ناپسندی را دیدی، بپرهیز که آنگونه رفتار در خودت نباشد!»
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا ارتفاع ۵۵۲۰ متری چمر باخور پاکستانه؟
بعد از ۱۴۰۰ سال ....
صل الله علیک یا ابا عبدالله🖤