eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
708 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 #انقلاب_و_روشنفکران/ بخش سوم 💠 عدم اعتقاد مردم به #منورالفکران 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش سوم 💠 عدم اعتقاد مردم به 🔸 البته بسیاری از این جماعت روشنفکر، در سال‌های قبل از انقلاب، به سبب توجهاتی که رژیم پهلوی به دلایل خاص به آنها داشت و هر روز عکس و تفضیلات و آثار و مصاحبه­‌های رنگارنگ آنها را در جراید چاپ می­‌کرد و یا بر آنتن رادیو و تلویزیون می‌­فرستاد، خود را روشنفکر پیشتاز و مورد عنایت و اعتماد مردم تصور می­‌کردند و بر این گمان بودند که مردم گوش به فرمان آنها دارند. 🔸 اما انقلاب اسلامی این فرصت را پیش آورد تا این جماعت روشنفکر خود را بهتر بشناسد و به نداشتن ارتباط عاطفی و فرهنگی با مردم واقف شوند و دریابند که اکثریت مردم کوچه و بازار هیچ­گونه اعتقادی به آنها ندارند و اصلا آنها را نمی­‌شناسند. 🔸 مهرداد رهسپار یکی از وابستگان جریان روشنفکری روزگار ما، در میزگردی با حضور دو تن از نامداران روشنفکری – محمدعلی سپانلو و هوشنگ گلشیری – چنین می­‌گوید: 🔹 «… در انقلاب مشروطیت ایران … مثل هر انقلاب دیگری، برای آنکه زمینه­‌اش آماده شود از سال‌های قبل از صدور فرمان مشروطه شروع می­‌شود… و سال‌های بعد از انقلاب مشروطیت نویسنده و شاعر همراه مردم است… اما در این انقلاب (بهمن ۱۳۵۷) ما می­‌بینیم که پیش از اینکه کار به اینجاها رسیده باشد، اصلا رابطه [بامردم] قطع بوده است. 🔹 به مجرد شروع اولین جریان‌های انقلاب، یعنی چندین ماه قبل از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، می­‌بینیم که دیگر رابطه­‌ای نیست میان نویسندگان و طبقه­‌ای یا گروه‌هایی که دارند انقلاب می­‌کنند. 🔹 اینها اصلا از آنها هیچ الهامی نمی­‌گیرند. الهامشان جای دیگر است، راهشان چیز دیگر [راه امام خمینی (ره)] است… به هر حال ما دیدیم و عملا هم خودمان حس کردیم. جلوی چشممان بود، با گوشت و پوستمان حس کردیم که مثل اینکه آثار نویسندگان ما چیزی برای انقلابیون ندارد و الان هم بعد از انقلاب می­‌بینیم که چیزی ندارد… » ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4722 🆔 @asbaat_ir
📌 #پرسمان_اسباط 2️⃣1️⃣ پرسش دوازدهم: 🔹 اینکه #رهبر_معظم_انقلاب در جمع #بسیجیان تاکید بر کُنشی عمل کردن در مقابل #دشمن داشتند، به چه معناست؟ 🔹 وظیفه حوزه علمیه در این زمینه چیست و چگونه می‌تواند در زمینه‌های مختلف، #کُنشی عمل کند؟ 🔹 مسوولان و بزرگان حوزه به چه صورت می‌توانند با کُنشی و ابتکاری عمل کردن، توطئه‌های دشمنان و جریان‌های غیرانقلابی درون حوزه را خنثی کنند؟ ✍️ منتظر پاسخ‌های #تخصصی و #علمی شما هستیم. 🔖 لطفا پاسخ‌های خود را به آیدی @Asbaatadmin ارسال كنيد. #پرسمان_اسباط #حوزه_علميه #توطئه #نفوذ 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی #حوزه‌های_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش یازدهم 🎙 #مصاحبه| امامین انقلاب در نگاه عالم سنی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش یازدهم 🎙 | امامین انقلاب در نگاه عالم سنی 🔺 در پاسخ به این سؤال که میزان ارتباط حوزه‌های اهل تسنن لبنان با حوزه علمیه قم چقدر است؟ گفت: من یک نکته‌ای را می‌گویم در مورد حوزه‌های لبنان، همه حرف‌هایم یک طرف، این بحثی که می‌پرسید یک طرف، واقعاً اگر می‌توانید این حرف را به جایی برسانید، برسانید، یعنی تکلیف می‌کنم بر شما. 🔺 حوزه‌های علمیه اهل تسنن لبنان معمولاً با اهل‌بیت و تشیع زاویه ندارند، من با آقای رفیقم، می‌آید اینجا زنگ می‌زند به من می‌آید خانه‌مان، ایشان دبیرکل است و یک دانشگاهی هم دارد، پدرش دیگر شیخ سعید شعبان از مریدهای امام راحل بوده است. 🔺 حالا این را هم بگویم که ایشان می‌گفت: «رفتیم دیدار یکی از مراجع شیعه، اسم نمی‌برم، ایشان خودش عراق است، نماینده‌اش اینجاست، ما رفتیم پیش ایشان، ایشان خیلی ناراحت شد و ما آمدیم بیرون، می‌گفت نمی‌دانم این چه بحثی است این چه قضیه‌ای است.» 🔺 می گفت: «من امام رو هم دیدم. پدرم که دیدار امام می‌آمد من هم که بچه بودم، می‌آمدم. یک خانواده سُنی پیش امام می‌رفتیم، البته از روی اعتقاد که نمی‌رفتیم، (این را دقت کنید، خیلی بحث جالبی است)، ما پیش امام می‌آمدیم خب تا حدودی آمدنمان سیاسی بود به ‌هرحال تاکتیکی بود، به خاطر دشمن مشترک و از این حرف‌ها. 🔸 بعد که برمی‌گشتیم لبنان همان موقع با اینکه احتمال داشت منحرف بشوم و بیایم شیعه بشوم، اما پدرم دائم به من می‌گفت: ببین پسرم مسلمان واقعی، عالم واقعی این‌ شخص است، را می‌گفت، این مشخصه اسلام است، اصلاً شیعه و سنی بحث نمی‌کرد، می‌گفت مشخصه اسلام این است، رسول‌الله این‌گونه بود.» 🔺 این‌ها را وقتی به من می‌گفت اصلاً مو بر بدنم سیخ می‌شد که ما چه امامی داشتیم، عادت کردیم به این‌ها و تا با بیرون ارتباط نداشته باشیم، این‌ها را اصلاً نمی‌بینیم. 🔺 بعد می‌گفت من حضرت آقا را رفتم دیدم، می‌گفت: «بابا جان حداقل یک دمپایی درست ‌و حسابی بپوش! یک موکت درست ‌و حسابی بگذار که حداقل مهمان می‌آید اذیت نشود! ایشان خودش به شوخی می‌گفت، این چه وضعی است!! می‌گفت ایشان سلطان است، دارد سلطنت می‌کند و تا این حدّ ساده زیست است!!» 🔺 نکته دیگری بگویم، ایشان مرتب می‌آید ، مرتب سیستان و بلوچستان می‌رود، ببینید ما صدتا، دویست‌تا، پانصدتا عالم شیعه بزرگ داشته باشیم، کارآیی‌اش یک جای دیگر است، در سیستان و بلوچستان هیچ‌کدام از ما کارآیی نداریم، من علامه دهر بشوم، شما علامه دهر بشوید، علامه حلی بشوید، خواجه نصیر بشوید، باید برای تبلیغ برویم سیستان، این چه میزان فایده دارد؟ 🔺 مثلاً یک سخنرانی‌اش را برای من فرستاد، رفته همان مسجد مکیِ عبدالحمید، همه نشستن پای منبر، ایشان آنجا صحبت به‌اصطلاح علنی می‌کند، هزار نفر آدم، مراسم ختم بخاری، آنجا صحبت می‌کند، مطلبش این است که «داد و بیداد نکنید، داد و بیداد می‌کنید به سمت داد و بیداد کنید، قدر را بدانید»، این خیلی برای من ارزش دارد، این‌ را باید طلا گرفت این شخصیت را. 🔺 می‌آید اینجا بدون چشمداشت، اگر بروید در لبنان می‌فهمید چه می‌گویم، خودش دفتر و دستک دارد، خودش حزب دارد، اصلاً چه‌کاری به ما دارد؟ نه به پول ما نیاز دارد، این دارد فکر و اعتقاد خودش را ترویج می‌کند، ایشان به من می‌گفت که ما در حوزه‌ اهل سنتمان، اسم‌های طلبه‌ها را روی بُرد برحسب حروف الفبا چیدم، برایم جالب بود، می‌گفت بیشترین اسم‌ها عبدالله، عبدالرحمن، بعد می‌رسید به محمد و مشتقاتش، بعد علی، حسن، حسین، با اینکه سنی هستند! ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759 🆔 @asbaat_ir
🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان 6️⃣ #محسن_غرویان/ بخش چهارم 🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 6️⃣ / بخش چهارم 🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد 🔺 می شود سال 83 را منشأ و مبدأ تمامی فعالیت‌های فکری و عملی کنونی محسن غرویان برشمرد. 11 آبان بود که خانم خبرنگار گفت وگویی با محسن غرویان با هدف زیر سؤال بردن قانونِ "ولی دم بودن پدران بر فرزندان" انجام داد. 🔺 خانم بختیارنژاد ( عضو ) درباره چرایی انتخاب این موضوع و اینکه به چه دلیل غرویان را برای مصاحبه گزینش کرده اینگونه می گوید: «سال ۸۳ بود و گزارش‌های متعددی از کودک آزاری‌های وخیم، یکی پس از دیگری بر صفحه حوادث روزنامه‌ها می‌نشست. تصاویر کودکان کبود شده و داغ بر دست روزی بر تخت بیمارستان نشان داده می‌شد و روز دیگر در قبرهای سرد گورستان. 🔺 قانون و مجریانش هم ساکت و بی‌طرف به نظاره نشسته بودند و هر از گاهی که مورد بازخواست افکار عمومی قرار می‌گرفتند، با دفاع از حق پدری که ولی دم است و حق تنیبه کودک را دارد، سکوتشان را می‌شکستند. 🔺 قانون چشمانش را بر رنج کودکانی که در خانه‌های خود و از طرف نزدیک‌ترین خویشان خود شکنجه می‌شدند، بسته بود و همچنان بسته است. 🔺 بدن‌های کبود کودکان و نیز مطلق بودن قدرت پدرها در کتاب قانون و عرف جامعه شده بود خوره ذهنم. به این فکر افتادم که گفتگوهایی را با برخی از قرآن‌پژوهان برای روزنامه شرق ترتیب دهم و از چرایی قدرت مطلقه پدران سؤال کنم تا بفهمم ولی دم بودن پدر و مالکیت مطلق او بر جان و مال کودک، از کجای قرآن و از کدام آیه آن استنباط شده؟ 🔺 با هریک که صحبت می‌کردم، جملگی بر این عقیده بودند که این قانون بر گرفته از هیچ یک از آیات قرآن نیست و صرفا بر اساس یک حدیث، که صحت و سقم آن نیز نامعلوم است، بنا شده و همین. 🔺 با خود فکر کردم چه می‌توان کرد؟ از چه زاویه ای می‌توان این ماده قانونی را نقد کرد. تبعات مضرت بارش رافریاد زد و به وجدان عمومی واگذارش کرد، تا شاید حکایت رنج و درد کودکان بی دفاع وجدان‌های خواب رفته را تلنگری زند. 🔺 به این فکر افتادم که به بروم و با یک عالم دینی با گرایش راست و گفتگو کنم. می خواستم منطق آنها را بشنوم و به آنها بگویم، زخم‌های بدن این کودکان مربوط به قوانین امروز است که بر استنباطات گذشتگان شما از منابع دینی شکل گرفته و تبعیت شما از آراء پدرانتان سرنوشت این کودکان را اینگونه رقم زده است. بسراغ محسن غرویان از همراهان محمدتقی مصباح یزدی رفتم. ساعت‌ها در مورد اتفاقاتی که برای کودکان می‌افتد حرف زدم و او هم با اظهار تاسف گفت: بله شما درست می گویید باید باب را گشود و به کمک این کودکان شتافت.» این مصاحبه با حواشی بسیاری مواجه شد، از نامه نگاری غرویان به مدیر مسؤول روزنامه شرق برای ابهام زدایی گرفته، تا مصاحبه با هفته نامه با عنوان «به خود آمدم» و اظهار پشیمانی، تا نوشتن و نیز در برهه دیگر عدول از مواضع گذشته و اتهام به و داشتن ، همه و همه موجب شد تا با حفظ امانت و دقت در ارزیابی صحیح از عملکرد غرویان نسبت به آن مصاحبه و پیامدها و موضع گیری هایش،ابتدا بخش‌های مهم آن مصاحبه تقدیم گردد، سپس مواضع و حواشی آن به نوبت مطرح شود تا خواننده گرامی بتواند در مقام ارزیابی و قضاوت، همه جوانب آن را مدنظر قرار دهد. ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان‌شناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش دوم 📝 #یادداشت|رویکرد امام حسین حماسه‌محور است نه مذاکره 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش دوم 📝 |رویکرد امام حسین حماسه‌محور است نه مذاکره 🔹 این افراد (مخالفان مذاکره) درس عاشورا را و می­‌دانند نه مذاکره؛ درس عاشورا پیمان با خدا و توکل بر اوست نه گفت­گو با کدخدا و چشم­ بستن بر اجازه او؛ درس عاشورا حفظ عزت است با ایمان و اعتماد به خدایی که همه چیز در دست اراده و قدرت اوست نه گره زدن آب خوردن به گفت­گو و مذاکره با دشمنان دین خدا. 🔹 به ویژه که امام حسین علیه السلام هیچ گاه گفت­گوها و به اصطلاح نظر گروه اول، مذاکراتش را به آب خوردن گره نزد و با لب تشنه با دنیای فانی وداع کرد در حالی که با خدای خود گفتگو می ­کرد و به رضای او راضی بود. 🔹 از دید این افراد نیز امام حسین علیه السلام در عاشوار با مخالفانش گفت­گو کرد ولی نه برای مذاکره بلکه برای اتمام حجت با دشمنان از طریق پند و نصیحت. این گفتگوها از موضع قدرت و با هدف تاثیرگذاری بر دشمن بوده است نه از موضع پذیرش و به رسمیت شناختن دشمن. 🔹 در تبیین این امر باید به جملات نورانی امام حسین علیه السلام رجوع نمود تا مشخص شود رویکرد امام حسین علیه السلام دقیقا حماسه­‌محور است نه مذاکره با شخصی لعین و فاسق همچون یزید. 🔹 امام حسین(ع) با تأکید فراوان به «شهادت» به عنوان یکی از مهمترین شاخصه‌های حماسه آفرینی می­‌فرماید :«انی لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الابرما» من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت می‌بینم. 🔹 همچنین آن حضرت در جایی دیگر فرمود: اولین و بزرگترین جهان اسلام خود یزید است کسی که به کتاب خدا توجه نکند و عدالت را بپا ندارد و حقوق جامعه را نپردازد و به آموزه های دین وفادار نباشد ستمگر است. 🔹 لذا رویکرد امام در برابر بزرگترین منکر جهان اسلام و مبارزه‌طلبی است نه به زعم آقای مذاکره و تعامل سازنده! زیرا مفاسد فراوان مذاکره و تعامل سازنده را بی معنا می سازد فرمایشات امام تنها انتخاب مرگ و شهادت و اجتناب از پذیرش ذلت را مطرح می‌سازد. 🔹 در تقبیح ادعای مذاکره ­محوری در کربلا باید گفت حضرت مذاکره با ستمگر را برای کیان جامعه و دین نه تنها مفید نمی­‌دید بلکه آن را به شدت مضر برشمرد لذا در برابر تهدیدات علیه دین و جامعه مبارزه را برگزید به همین دلیل حضرت درباره یزید در استدلال به این که چرا بیعت نمی­‌کند می­‌فرماید: 🔺 «حیات دینی و معنوی با حاکم ستمگر دیگر جائی ندارد: «علی الاسلام السلام، اذا قد بلیت الأمه براع مثل یزید»؛ اگر مردم گرفتار حاکمی مانند یزید شوند پس باید فاتحه اسلام را خواند لذا کربلا عرصۀ مبارزه و حماسه است و نه مذاکره یا تعامل سازنده، لذا زمانی که کیان اسلام آنچنان در معرض نابودی کامل قرار می‌گیرد که باید فاتحۀ اسلام را خواند دیپلماسی مذاکره و تعبیر نادرست تعامل سازنده در این وضعیت بی‌معناست همانگونه که رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام نیز موید این مدعاست. در واقع عاشورا به ما می‌فهماند مذاکره با دشمن در خطر افتادن کیان و نظام ارزشی جامعه اسلامی است که اگر چنین شود باید میز مذاکره را ترک کرد. ✍️ حجت الاسلام محسن محمدی ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773 🆔 @asbaat_ir
🔖 #ائتلاف_های_سیاسی در جمهوری اسلامی ایران/ بخش نخست 🔰 دوران انقلاب #مشروطه 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 در جمهوری اسلامی ایران/ بخش نخست 🔰 دوران انقلاب 🔺 با نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی بندرت می‌توان نمونه­‌هایی از شکل­‌گیری ائتلاف حزبی و یا اجماع و وفاقی پایدار میان کنش‌گران سیاسی، مشاهده نمود. 🔺 عرصه­‌ی اختلافات و تضادها با توجه به ساختار سلطنتی ایران، از آغاز شکل­‌گیری سلسله‌­ی تا پایان دوره­‌ی قاجار، که هنوز ساختارهای سیاسی مستقل شکل نگرفته بودند، محدود به سطوح کلان سیاست، یعنی عمدتا میان شاه و دیگر درباریان نمود داشت. 🔺 به عبارتی همیشه یک طرف کشمکش­‌ها عمدتا شخص حاکم سیاسی یا بود و طرف دیگر نخبگان سیاسی کم و بیش وابسته قرار داشتند. 🔺 البته به تدریج از مشروطه به بعد، با ایجاد ساختارهای سیاسی جدید و نوین، نوع و سطح اختلافات نیز تغییر یافت و با شکل­‌گیری گروه­‌بندی­‌های سیاسی مستقل از ، اعم از احزاب و اصناف، عرصه­‌ی تضادها به این گروه‌­بندی­‌ها نیز تسری یافت. 🔺 اولین مرحله­‌ی دولت-ملت‌سازی در ایران را می­‌توان به تعبیری، پس از بر سر کار آمدن سلسله­‌ی صفویه در سال ۱۵۰۱م/۹۰۷ ق دانست. پس از اینکه شاه اسماعیل، نخستین پادشاه این سلسله، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی ایران اعلام نمود، دگرگونی­‌های اجتماعی مهمی از جمله ایجاد یک حکومت قدرتمند و متمرکز پدید آمد و بنای اجتماعی - فرهنگی هویت ایرانی - شیعی ریخته شد. 🔺 بدین ترتیب جامعه­‌ی سیاسی ایران پس از صدها سال گسیختگی و فروپاشی ملی، توانست در وضعیتی قرار گیرد که امروزه از آن به وحدت ملی یاد می­‌شود. 🔺 اما دولت صفویه، از دیدگاه برخی از محققین، بر اثر بحران‌های در هم تنیده شده­‌ی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و کشمکش نخبگان بخش­‌های مختلف در سراسر امپراتوری ایران از هم پاشید و پس از کش و قوس‌­هایی، سلسله­‌ی جایگزین آن شد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4795 🆔 @asbaat_ir
📸 #عکس_نوشته| اجتناب از توهین و تضعیف شورای نگهبان 💠 #امام_خمینی (ره): شورای نگهبان، قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبه ها و نطقها و رسانه ها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید. 📚 صحیفه امام، ج 14، ص 201 #شورای_نگهبان #تمکین_از_قانون #نمایندگان_مجلس #نامزدهای_انتخابات #قانون_اساسی 🆔 @asbaat_ir
🔰 نقد و بررسی آسیب های مشترک / بخش چهارم و پایانی 📝 | تخصص‌گرایی نامطلوب 🔸 این برنامه‌ها عموماً تخصص‌گرا هستند ولی این تخصص‌گرایی نامطلوب است چرا که نیازمندی‌های مختلف وی را مدنظر قرار نمی‌دهد. توجه تام به نیازمندی‌های علمی و بی‌توجهی به دیگر نیاز‌های مهارتی و فردی طلبه برنامه‌هایی نامتوازن پدید آورده است. 🔺 عدم توانایی در تربیت متخصص 🔸 این مجموعه‌ها حتی در تربیت متخصص در رشته‌های تعیین شده و مورد نظر خود نیز توفیق چندانی ندارند. معمولاً تفاوت چندانی بین خروجی‌های این مجموعه‌ها و کسانی که به‌صورت آزاد فعالیت علمی می‌کنند وجود ندارد بلکه در بسیاری از مواقع افراد غیرموسسه‌ای از قوت علمی بیشتری برخوردارند. 🔸 این عارضه گویای عدم وجود منطق و سیستم برنامه‌نویسی و برنامه‌ریزی و نیز مدیریت و اجرای دقیق برنامه‌های تحصیلی است. هنوز مکانیسم کارآمدی برای طراحی و اجرای برنامه سامان نیافته است. 🔺عدم توجه به استعداد و علاقه طلبه 🔸 این برنامه‌ها اساساً برای یک تیپ شخصیتی با استعداد و علاقه ویژه نگاشته شده است ولی ارزیابی خاصی از طلبه به عمل نمی‌آید تا تشخیص داده شود بین او و این برنامه‌ها تناسبی وجود دارد یا خیر. 🔸 نفس مراجعه او به متولیان این جریان را گواه بر علاقه و استعداد نسبی می‌گیرند. در چنین مشاوره‌هایی فرد مشاور به علایق و تشخیص خود نظر می‌کند نه شرایط و استعداد طرف مقابل. 🔸 مثلاً در برابر این پرسش که چه میزان فلسفه بخوانیم، پاسخ یک فقیه، کلامی، مفسر و فیلسوف کاملاً متفاوت و بر اساس رشته تخصصی آن‌ها خواهد بود. معمولاً کسی به نیاز‌های فرد پرسش‌گر التفات نمی‌کند. ✍️ حجت الاسلام حسین ایزدی 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2293 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شهید_مدرس/ بخش چهارم 🔰 مهاجرت در جنگ جهانی اول 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت / بخش چهارم 🔰 مهاجرت در جنگ جهانی اول 🔹 آیت الله مدرس در سومین دوره مجلس شورای ملی علاوه بر وظیفه ، سمت نمایندگی مردم تهران را نیز برعهده داشت. دوره سوم مجلس شورای ملی مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود. 🔹 هنگامی که نیروهای با نقض بی‌طرفی ایران وارد خاک ایران شدند و تهران در معرض اشغال نظامی نیروهای روس و انگلیس قرار گرفت، مدرس به همراه گروهی از ملّیون به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا به منظور مقابله با اشغالگران، را به ریاست تشکیل دادند. 🔹 آیت الله مدرس وزیر عدلیه و اوقاف این دولت بود. پس از ناکامی دولت موقت ملی، مهاجران ناگزیر به خاک عثمانی رفتند. مدرس در استانبول ضمن ملاقات با سلطان عثمانی و صدر اعظم آن کشور، نسبت به ادعای دولت عثمانی درباره قسمتی از خاک ایران و نیز عدم حسن نیت ترکان نسبت به ایرانیان گلایه و انتقاد کرد. 🔹 مدرس در جلسه یازدهم ششمین دوره مجلس شورای ملی (۲۹ شهریور ۱۳۰۵) و به هنگام بررسی صلاحیت اعضای کابینه و برنامه دولت مستوفی الممالک، بشدت از مهاجران و اقدام آنان در جنگ جهانی اول دفاع کرد و در پاسخ یکی از نمایندگان گفت: « مهاجرت خیانت نبود، بلکه به خیر و صلاح مملکت بود و فوائد سیاسی داشت.» 🔹 پس از خاتمه جنگ جهانی اول، مدرس به تهران بازگشت و همانند گذشته در مدرسه (مدرسه عالی شهید مطهری کنونی) به تدریس فقه و اصول پرداخت و همزمان تولیت این مدرسه را نیز برعهده داشت. 🔹 دولت صمصام السلطنه بختیاری، که در این زمان بر سر کار بود، به دلیل ناتوانی در ایجاد امنیت عمومی و تامین حداقل معیشت مردم با اعتراض و انتقاد همگانی روبه رو بود؛ آیت الله مدرس و گروهی از مردم به انگیزه ابراز مخالفت با صمصام السلطنه در حرم (ع) متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی کابینه صمصام السلطنه سقوط کرد و وثوق الدوله به نخست وزیری رسید. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658 🆔 @asbaat_ir
🔖 جریان‌شناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هشتم 🔰 عقاید و خط مشی‌ها 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 جریان‌شناسی / بخش هشتم 🔰 عقاید و خط مشی‌ها 🔺 براساس سیر مطالعاتی منافقین و مطالعه نوشته‌جات به یادگار مانده از آن‌ها می‌توان عقاید و خط‌مشی سازمان مجاهدین خلق را در چند بعد خلاصه کرد: 1️⃣ اعتقاد به اسلام منهای 🔺 سازمان این تز را عمدتاً مدیون دکتر است چون وی اولین فردی بود که تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه اسلامی و شیعه بنا کرد. 🔺 این مطلب در کتاب «مجموع آثار دکتر شریعتی» بخش با مخاطب‌های آشنا قابل مشاهده است. در این قسمت از کتاب در اولین نامه دکتر شریعتی به پدر نوشته شده است: «همانطور که دکتر(دکتر مصدق) تز اقتصاد منهای نفت را بنا نهاد ماهم باید تز اسلام منهای آخوند را بنیان‌گذاری کنیم.» 🔺 مجاهدین خلق و همچنین گروه فرقان متاثر از همین افکار شریعتی، به همین سمت و سو رفتند که اسلام را منهای روحانیت مطالعه و خودشان را جایگزین روحانیت کنند. 2️⃣ اسلام علم مبارزه نیست 🔺 همانطور که قبلاً مطرح شد سازمان معتقد بود، اسلام علم مبارزه نیست و هرچند که ممکن است در قدیم توانایی اداره جامعه را داشته است؛ اما توان اداره مبارزه و به تبع آن توان اداره جامعه کنونی را ندارد. آن‌ها براین باور غلط بودند که جامعه پیچیده امروز را نمی‌توان با احکام و نظام‌هایی‌ که در اسلام آمده اداره کرد. 3️⃣ علم‌گرایی 🔺 از عقاید دیگر سازمان می‌توان تلفیق علم گرایی و عقل گرایی را برشمرد که حتی اسلام را نیز با همین دو شیوه مطالعه می‌کردند. تفکر سازمان این را به اعضا القاء می‌کرد که توان فهم هر چیزی را دارد و همین تفکر بود که به بی‌نیازی از وحی منجر می‌شد و دور شدن از دین و دستورات دینی را به دنبال داشت. 4️⃣ التقاط التقاط در عقیده، یکی دیگراز عقاید سازمان به شمار می‌رود به‌گونه‌ای که اسلام را فقط به عنوان دینی که می‌تواند رابطه انسان و خدا را شکل دهد قبول داشتند؛ اما برای اداره جامعه و برای مبارزه به سمت روی گرداندند و آن را با اسلام التقاط کردند. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی #حوزه‌های_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش دوازدهم 🎙 #مصاحبه| لزوم توجه همه‌جانبه به مساله وحدت و مقابله با تکفیر 🔺 #حجت_الاسلام_شاکر: 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش دوازدهم 🎙 | لزوم توجه همه‌جانبه به مساله وحدت و مقابله با تکفیر 🔺 : 🔹 آقای شیخ عبدالناصر جبری، سال گذشته از دنیا رفت، الآن پسرش شیخ عبدالله به‌جایش همان دانشگاهشان را می‌چرخاند، ایشان آمد خانه ما، شام خانه ما مهمان بود، وقت نماز شد، اذان گفت، عین خود همان اهل سنت یک سجاده پهن کردم این بیاید نماز بخواند، اول به من گفت شیخ بیا نماز بخوان من اقتدا کنم، گفتم نمی‌شود، هفتادسالش بود، رئیس دانشگاه بود، به من می‌گفت شما امام راتب هستی، برو جلو، گفتم بابا بی‌خیال، بعد آمد اینجا ایستاد روی سجاده، این مهم است. 🔹 ایشان ایستاد گفت: تربت کو؟ متوجه هستید چه می‌گویم؟ یک پیرمرد هفتادساله چه نیازی به من دارد که بخواهد خودش را به من نشان بدهد؟ این رفتار، دلی است، من با شرمندگی گفتم من ملاحظه فقه شما را کردم ببخشید. این سُنی هست. 🔹 این چقدر ارزش دارد، دست‌باز هم خواند نماز، بعد نماز که تمام شد به من گفت که من نماز سنی خواندم. من شیعه نیستم من سنی هستم، من عمداً دست‌باز خواندم که یک‌جوری بهت یاد بدم که دست‌بسته خواندن واجب نیست، ایشان می‌دانست به‌اصطلاح فعال تقریبی هستم، می‌خواست بگوید کارهایی که تو انجام می‌دهی، کارهای درستی است، ما مشترکات زیاد داریم. 🔹 ما سه جلسه با هم رفتیم وزارت علوم، من با ایشان دوتایی وقت گرفتیم با چه مصیبتی، من که کاره‌ای نیستم، یک طلبه معمولی با چه مصیبتی وقت گرفتیم از معاون وزیر، آقای سید هاشمی، سال ۹۴ -۹۳ بود. 🔹 ایشان می‌گفت درخواستم این است که دانشگاه من را که یک دانشگاه اسلامی سنی هست وزارت علوم شما به رسمیت بشناسد. 🔹 می‌گفت شما چهار اطراف کشورتان سنی هستند، بعضی‌ها در شمال غرب و غرب کشور زیاد در وادی دینی نیستند، اما اهل سنت جنوب و جنوب شرق یا می‌روند پاکستان درس می‌خوانند یا کشورهای خلیج درس می‌خوانند و هر انسان عاقل و بالغی برود پاکستان دروس دینی بخواند و برگردد جز وهابی چیزی نمی‌شود، یک کسی برود عربستان درس بخواند بیاید، حتی شیعه هم برود درس بخواند بیاید وهابی برمی‌گردد، سنی که دیگر هیچ. 🔹 می‌گفت آقاجان من که چیزی نمی‌خواهم، من خودم حزب دارم، من دنبال مقام و مسئولیت نیستم من خودم در لبنان دانشگاه دارم، من می‌خواهم رسالت خودم را به رسول‌الله ادا کنم. ایشان مثلاً دوازده‌ تا حوزه هم دارد مثل همان حوزه‌های سنتی که طلبه‌ها می‌آیند فقه و اصول و قرآن می‌خوانند و یاد می‌گیرند و می‌روند، اما این دانشگاهش سطحش بالاست، اساتید دانشگاهی و سطح بالا دارد که توانسته از دولت لبنان مجوز دانشگاه بگیرد،مثل دانشگاه ادیان ما. 🔹 ما رفتیم پیش مشاور وزیر، من در این جلسه نشستم به‌عنوان مترجم، این آقای مشاور بین‌الملل آقای وزیر، کارش هم درست بود، کارش اشتباه نبود، شروع کرد از قوانین و تبصره و مقررات گفتن که این‌گونه است و این‌گونه نیست ما هر دانشگاهی را به رسمیت بشناسیم، یک‌دفعه این شیخ عصبانی شد، حرف این آقای مشاور وزیر را قطع کرد گفت صبر کن ببینم، من چند ساله هستم؟ به‌اصطلاح ماها گفت من یک پام لب گور است، من مشخص نیست الآن لبنان برگردم یا نه، دو بار سکته کردم. 🔹 می‌گفت من از عربستان –خودش مکه درس خوانده- ماهیانه پنج هزار دلار یعنی الآن به پول ما سی میلیون می‌شود، می‌گفت من فقط شهریه می‌گرفتم ولی با اعتقاد خودم به خاطر آن فکر تقریبی خودم، فکر سالم خودم، این‌ را پشت پا زدم، من الآن اسمم در لیست سیاه است و می‌خواهند من را ترور کنند، الآن در لبنان این وهابی‌های تندرو به خون من تشنه‌اند، همه این‌ها را من به خاطر اعتقاد خودم انجام دادم. 🔹 بعد به آن مسئول می‌گفت فکر می‌کنی من دنبال چه هستم؟ آمده‌ام اینجا دو ساعت وقت خودم را گرفتم که می‌خواهم قانعت کنم که به من مجوز بدی؟ من می‌خواهم یک خدمتی کرده باشم که سُنی‌های شما نروند وهابی بشوند، من هم سریع ترجمه کردم. من دوست داشتم این کار را انجام بدهم، الآن هم دوست دارم این کار انجام بشود. 🔹 بعد دیگر بنده خدا فوت کرد این کار تقریباً زمین ماند، یک‌بار پسرش آمد بعد از فوت پدرش منزل ما تشریف آوردند، البته یک‌بار هم اجمالاً پرسید من گفتم واقعیتش من دیگر خسته شدم، نه از نظر جسمی بلکه دیگر ناامید شدم، دیگر اصلاً در این فضا نیستم در این وادی نیستم. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش چهارم 💠 گروه‌های سلفی معتدل در ایران 🔺 در ایران گروه‌های دیگری نیز هستند که گرایش سلفی معتدل دارند. مهم‌ترین آنها عبارتند از: 1️⃣ جماعت دعوت و تبلیغ 🔸 «جماعت دعوت و تبلیغ» یک شبکه جهانی است که گروه‌های تبلیغی برای ترویج اسلام سنی، به مناطق مختلف سنی‌نشین اعزام می‌کند. 🔸 بنیان‌گذار این شبکه «شیخ محمد الیاس‌بن شیخ محمد اسماعیل حنفی دیوبندی چشتی کاندهلوی» است که چون بعداً مقیم دهلی شد، به دهلوی مشهور شد، وی به لحاظ فقهی حنفی و به لحاظ مشرب فکری، صوفی و به لحاظ کلامی، ‌ماتریدی است. 🔸 او بضاعت علمی کم ولی غیرت دینی بالایی داشت و علاقه‌مند به تبلیغ بود و حرکت جماعت تبلیغ را در هند بنیان گذاشت. وی از شاگردان و مریدان شیخ رشید احمد کنکوهی و شیخ اشرف ‌علی تهانوی است. 🔸 دهلوی این جماعت را در سال ۱۹۲۶ بنیان گذاشت و هدف از تشکیل آن، تبلیغ مذهب حنفی بود. مقر جماعت قریه «نظام‌الدین» نزدیک دهلی است اما در بسیاری از کشورها فعال است. گفته می‌شود ده میلیون عضو دارد. سالانه دو همایش دارد که یکی در پاکستان و دیگری در بنگلادش برگزار می‌شود و بین یک تا دو میلیون نفر شرکت‌کننده دارد. 🔸 شاخه‌ای از این جماعت نیز در ایران فعال است که مرکز آن در زاهدان و رهبری آن را مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه و جماعت مسجد مکی زاهدان، برعهده دارد. 🔸 این جماعت به صورت فصلی، طلابی را از سوی مدارس علوم دینی بلوچستان، مانند مدرسه مکی، حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان و مسجد عزیزی به نقاط سنی‌نشین، مخصوصاً مناطق کردنشین، برای تبلیغ اسلام سنی اعزام می‌کند. 🔸 این تشکیلات بخش‌های متعدد و متنوعی دارد که عبارتند از: 🔻 1. مجمع فقهی اهل‌سنت که در سال ۱۳۷۷ تشکیل شد و در برگیرنده علما و فقهای اهل‌سنت همه مناطق ایران است و به بررسی مسائل جدید می‌پردازد. 🔻 2. فصلنامه «ندای اسلام» که مدرسه دارالعلوم زاهدان صاحب امتیاز آن است و در مناطق سنی‌نشین در دسترس عموم قرار می‌گیرد. 🔻 3. مرکز تحقیق و ترجمه که در سال ۱۳۸۲ افتتاح گردید. 🔻 4. انتشارات صدیق و کتابخانه حوزه علمیه که در سال ۱۳۶۵ تأسیس و اکنون در ۳۰۰ متر مربع و ۲۰ هزار جلد کتاب دارد. 🔻 5. دفتر تبلیغات و امور مکاتب که بر اساس نیاز مناطق مختلف، جهت تبلیغ و بیان احکام و ملاقات با مردم، مُبلغ اعزام می‌کند. ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 📚 جریان‌شناسی احزاب و گروه‌های زاویه‌دار در ایران، ص 366 ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2362 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش چهاردهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت سوم 2️⃣ عرفان عملی و سلوک شرعی شیعی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش چهاردهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های / قسمت سوم 2️⃣ عرفان عملی و سلوک شرعی شیعی 🔹 کمی پس از صفویه جریان عرفانی جدیدی در بین برخی حکما و عرفای شیعه به وجود آمد. نقش آقا محمد بیدآبادی (۱۱۹۸) در این جریان بسیار پررنگ است. 🔹 عارف بیدآبادی که عرفان ناب را در مکتب فقیهان عارفی مانند مجلسی اول و شیخ بهایی آموخته بود، به جای حکم به اتحاد تصوف و تشیع، عرفان را بر مبنای باورها و روایات شیعی بنا کرد. 🔹 پیش از این نیز چنین تلاشی توسط فقیهان عارفی مانند سید بن طاوس، شهید ثانی و ابن فهد حلی صورت گرفته بود. اهمیت آقا محمد بیدآبادی در مقایسه با عرفای پیشین شیعه در این بود که توانست آموزه­‌های بلند عرفانی را که در بین کتب حدیث، تفسیر و … بیان شده بود، با چینش جدیدی به صورت یک مکتب اخلاقی-عرفانی و سلوک شرعی شیعی در آورد. 🔹 رویه سلوکی بیدآبادی ریشه در کتاب و سنت و آموزه­‌های پیشوایان شیعه دارد. از یک سو توصیه قرآن کریم و احادیث امامان(ع) به ضرورت تهذیب نفس و لزوم بهره‌­گیری از ذکر و دعا و توسل و از سوی دیگر سستی بنیاد اخلاق ارسطویی و عدم انطباق با پاره­‌ای مبانی کتاب و سنت، با تمام رواجی که در بین عالمان مسلمان داشت، وی را بر آن داشت تا از متن زلال کتاب و سنت و سیره معصومان(ع) شیوه صحیح تهذیب نفس را استنباط و ارائه نماید. 🔰 ویژگی‌های مکتب عرفانی بیدآبادی 🔹 از ویژگی‌­های این مکتب می­‌توان به توجه به باطن اعمال در عین حفظ ظواهر و توجه به معرفت نفس، اشاره کرد. نکته دیگر اینکه اساس این مکتب بر عمل قرار دارد و دیدگاه­‌های آن تجربی و عملی و محور آن دستور العمل – و نه آگاهی از فضایل و رذایل- است. بید آبادی در این مکتب برخلاف برخی علمای ظاهری ریاضت کشیدن را امری مثبت می­‌داند. 🔹 در مکتب عرفانی بیدآبادی انسان می‌تواند با ریاضت­‌های شرعی و مداومت بر اذکار و اوراد رسیده از معصومین به تدریج به جایی برسد که باب ملکوت به روی او باز گردد. 🔹 در این حال برای او «فنای ملک و ملکوت حاصل گردد و نهایتا از محو به صحو و بقای کلی در عین فنا رسد و سر معنای «العبودية جوهرة كنهها الربوبية» برایش منکشف گردد و در این مقام به مرتبه خلافت و راهنمایی مردم به سوی خدا و نیابت حضرت حجة­الله على الارض خواهد رسید.» 🔹 گفتنی است که رویه سلوکی و مشرب عرفانی آقا محمد بیدآبادی از یک سو با شریعتمداران ظاهر انگار که از «لب و حقیقت به قشر و پوسته و از رحیق شراب به سراب» اکتفا می­‌کردند و از سویی دیگر با صوفیه باطنيه منحرف که منکر ظواهر شریعت بودند، در تقابل بود. 🔹 این شیوه عرفانی و سلوکی سبب شهرت او در جهان تشیع شد و شاگردان زیادی از محضر وی بهره بردند که همین شاگردان بعدها سبب شکل­‌گیری عرفان شرعی یا سیر و سلوک شیعی شدند. به همین دلیل وی را بنیان‌گذار عرفان عملی شیعی می­‌دانند. حتی بزرگان عرفای نجف اشرف طريقه خود را به این عارف سالک می­‌رسانند. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736 🆔 @asbaat_ir
🔰 مکتب امام، نفی احزاب #چپ‌گرا و #راست‌گرا 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 مکتب امام، نفی احزاب و 🔺 در مکتب اخلاقی و انسانی امام، جان و آبروی هر انسانی از احترام برخوردار است. امام به همان اندازه که مواظب بود تا احزاب و گروه های راست گرا و مدعی مبارزه ، اخلاص و حیثیت مردم را فدای اهداف حزبی خود نکنند و با استفاده ی ابزاری از احساسات دینی و ملی مردم، اهداف محافظه کارانه خود را دنبال نکنند؛ به همان اندازه با روش های گروه های چپ گرا و خشونت گرا که با روش های قهر آمیز درصدد دستیابی به قدرت بودند مخالف بود. 🔺 امام به خوبی بدین نکته واقف بود که حرکت های مسلحانه و بمب گذاری و ترور، جان و مال مردم را با خطر روبه رو می سازد. از این رو حتی در مقابل تلاش برخی گروه ها برای تروز خائنین به دین و ملت، سکوت اختیار می کرد. 🔺 پایبندی امام به اخلاق و سیره اهل بیت علیهم السلام به قدری بود که حتی به ترور شاه راضی نشد. امام تنها بر افشای حرکت های ضد دینی و ضد اخلاقی رژیم طاغوت و بالا بردن سطح بینش مردم و کادرسازی تکیه داشت و حتی تهدید به اعلام حکم از سوی او در دوران اوج گیری انقلاب، مبارزه ای با دست خالی از سلاح دربرابر یک حکومت کاملا مسلح بود و این شبیه حمایت روز بیست و یکم و بیست و دوم بهمن سال 1357 بود که مردم در آن روزها با دست خالی به میدان آمده بودند. 🔺 امام در یکی از بیاناتشان، به تلاش یکی از عناصر سازمان منافقین در نجف اشاره می کند که سعی داشت ایشان را برای آغاز عملیات مسلحانه متقاعد کند. 🔺 «یکماه [یا] بیست و چند روز، یکی از همین منافقین با صورت صالح، با ژـ سه، با همه چیز آمد آنجا، نشست در ، من بودم؛ برای من گفت، هرروز گفت، هرروز گوش کردم؛ از مرحوم آقای طالقانی سفارش آورده بود؛ از یکی از علمای دیگر سفارش آورده بود؛ آن ها را هم بازی داده بود. آمد [مواضعشان را] گفت. من دیدم خیلی این مسلمان است؛ خوب ما که این قدر مسلمان نیستیم! من به او سوء ظن پیدا کردم. من هیچ جوابش را نداد؛ فقط گفت: ما می خواهیم بکنیم؛ گفتم: نمی توانید؛ خودتان را به کشتن ندهید.» 🔺 امام در جایی دیگر، پاسخ خود را به این عنصر سازمان منافقین چنین بیان می کند: «آمده بود که تأیید بگیرد از من. من همان گوش کردم و یک کلمه هم جواب ندادم؛ فقط این که گفت ما می خواهیم که قیام مسلحانه بکنیم؛ من گفتم: نه قیام مسلحانه حالا وقتش نیست و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم ازتان [بر] نمی آید.» 🔺 بعدها در مصاحبه ای با مجله «پیکار» - ارگان رسمی - اعتراف می کند که سخن آن روز امام، جنبه تاکتیکی و مقطعی نداشت و اصولاً دیدگاه امام، برخاسته از یک باور و اعتقاد بود که ربطی به یک زمان و مکان خاص ندارد. ✍️ استاد حسن ابراهیم‌زاده 📚 امر به معروف و نهی از منکر احزاب؛ ص 92 🆔 @asbaat_ir
🔖 #نقش_علما_در_تحولات_ایران_معاصر/ بخش نخست 🔰 تقسیم‌بندی علما در #مشروطه 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir