🎙 #مصاحبه| حاكم اسلامی بايد مردمی باشد
آيت الله #سيدجعفرمرتضی_عاملی (ره):
🔺 در دین اسلام امام و پیامبر شخصیتهایی منزوی از مردم و زندگی آنان نیستند؛ طوری که از مردم خواسته شده باشد که فقط تقدیسشان کنند و به آنان تبرک جویند.
🔺 امام و پیامبر این گونه نیستند که در جایگاه مقدسی قرار داشته باشند و مردم فقط امر و نهیهایشان را دریافت کنند؛ جایگاهی که نزدیک شدن به آن برای مردم ممنوع باشد؛ مگر اینکه بخواهند اظهار کوچکی و خشوع نمایند یا از اشراقات فرشتهگونه ایشان – که فرصت کوتاهی برای نگاه کردن ارادتمندانه ایجاد میکند – بهره ببرند و خیلی زود دوباره به پشت پردههای خفا باز گردند و در پوششی رازگونه مخفی شوند.
🔺 اینگونه نیست که پردههایی از ابهام و معما در اطراف امام و پیامبر وجود داشته باشند. آنها خود را در جنگلهای تودرتوی توهم و خیال پنهان نکردهاند؛ بلکه امام و پیامبر ، مردان تلاش و کوشش هستند؛ با مردم زندگی میکنند؛ بین آنها به سر میبرند و حتی میتوان گفت به نزدیکترین شکل ممکن میان مردم هستند.
🔺 مردم آنها را میبینند و مستقیم و بدون هیچ واسطهای با ایشان تعامل میکنند و هر ریز و درشتی را از آنها فرا میگیرند و تمام حرکات و سکناتشان را به دقت از نظر میگذرانند، میتوان گفت به همین دلیل است که خداوند آنان را اسوه و پیشوا قرار داده است و چون از هر عیب و نقصی که موجب خجالتشان شود مبرا هستند، چیزی را از مردم مخفی نمیکنند؛ مگر آنچه را خداوند مخفی کردن آن را بر او و بر سایر مردم واجب فرموده باشد که البته این پنهان کردن هم از سر تعبد و دیانت است و با هدف حفظ مصونیت و سلامت عمومی جامعه صورت میگیرد این حضور دائمی و شفاف امام يا پیامبر، لازمه مأموریت ایشان در جامعه است. مأموریتی که میتوان از آن با این تعابیر یاد کرد هدایت امت.
🔺 اصلاح و رتق و فتق امور جامعه؛ راهنمایی مردم به خیر، صلاح، موفقیت و رستگاری؛ زمینهسازی برای جلوگیری از تجاوز اشرار و اوباش؛ تربیت شخصیت مردم به گونهای که بتوانند رفتار خود را کنترل کنند و به نفس خود مسلط شوند و از طغیان هوسها، شهوات و غرایزشان جلوگیری کنند و آنها را در مسیر خیر و صلاح به کار گیرند؛ ایجاد امکانات و مقدماتی که مردم در سایه آن بتوانند آیندهای درخشان و پربار را پایهریزی کنند؛ آیندهای که خیرات و برکات در آن جوشان و فراوان است و برترین و ارزشمندترین اهداف در آن محقق میشوند؛ آیندهای که شیرینترین و روشنترین آرزوها در آن به وقوع میپیوندند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4304
🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی #اسباط:
#پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان
💠 با درخواست اعضای محترم کانال اسباط مبنی بر تجمیع مطالب منتشر شده در پرونده ویژه «روحانیون در گذر زمان» از این به بعد پس از اتمام بررسی هر شخص، لینکهای مربوط به او به صورت یکجا منتشر خواهد شد.
2️⃣ #سیدمصطفی_خمینی
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/388
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/392
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/403
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/411
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/422
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/431
🆔 https://eitaa.com/asbaat_ir/441
🆔 @asbaat_ir
💢 #شیطان_پرستی و عوامل ورود آن در ایران/ بخش هشتم و پایانی
🔰شیوهها و ابزار تبلیغ و جذب
🔻 شیطانپرستان از شیوهها و ابزار مختلفی برای جذب نسل جوان استفاده میکنند اما شناختهشدهترین شیوهها و ابزار آنان، از قرار زیر است:
1️⃣ #موسیقی_متال، یکی از بهترین ابزارها است. این موسیقی یا در قالب برگزاری #کنسرت ترویج میشود، حتی در دانشگاههای بزرگ کشور، مانند دانشگاه تهران، شهید بهشتی، فردوسی و…، یا از طریق انتشار سیدی، کاست. گاهی نیز پوسترهای خوانندگان متالیکا، ابزار رواج شیطانپرستی در بین جوانان است.
2️⃣ از طریق #اینترنت و در قالب وبلاگنویسی یا تبلیغات سمعی و بصری در سایتهای شیطانپرستان. بسیاری از شیطانپرستان، به خاطر آنکه شناخته نشوند، از نام مستعار استفاده میکنند. برای مثال در ایران نام مستعار «#اهریمن» از نامهای مورد استفاده همین دسته از افراد است. متأسفانه هر روزه نیز شاهد گسترش سایتها و وبلاگهای مربوط به شیطانپرستی هستیم.
3️⃣ تبلیغ در تالارهای گفتگوهای مجازی و اخیراً از طریق #شبکههای_مجازی.
4️⃣ تبلیغ و اطلاعرسانی از طریق پارتیهای شبانه و گفتگوهای دوستانه، علیالخصوص در مناطق مرفه در شهرهای بزرگ.
5️⃣ ایجاد و ترویج برخی #شبهات، در قالب سؤال از خدا. به نمونههایی از این شبهات که در فضاهای مجازی منتشر شده توجه کنید: چرا چیزهایی را که به اطرافیانم دادی به من ندادی؟ چرا میخواهی بدبختی مرا ببینی؟ چرا من را از این دنیای کثیف و از بین کسانیکه ازشون نفرت دارم رها نمیکنی؟ حالم از زندگی بین این لجن بهم میخوره، جلوی پای من کم سنگ انداختی؟ کم آدمهایی رو مثل من بدبخت کردی؟!
✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2065
🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان #التقاط_اسلام_و_اومانیسم/ بخش نهم
🔸 #میرزا_ملکم_خان
♦️اندیشههای ملکم خان
🔹 #روزنامه_قانون که طی هشت سال منتشر میشد و ۴۱ شماره از آن به جا مانده (طبق نظر ملکم، حدود پنجاه شماره منتشر شده)، حاوی اندیشههای ملکم خان است که میتوان آن را در چند زمینه بیان کرد:
1️⃣ روشنفکری؛
2️⃣ قانونخواهی و هواداری از حکومت قانون و مشروطه؛
3️⃣ آزادیخواهی؛
4️⃣ مکتب آدمیت یا اومانیسم.
🔹 از مهمترین آثار ملکم که باور عمیق او را به مکتب #اومانیسم نشان میدهد، رسالة «اصول آدمیت» است. این رساله ملکم به تعبیر رائین: «پیامی است در رستاخیز آدم و دین بشر دوستی و شناسایی عزت مقام و حیثیت انسانی.»
🔹 این رساله به نام «قانون اساسی فراموش خانه ملکم» نیز شناخته شده است. ملکم در این رساله از دین #اگوست_کنت، فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی الهام گرفته. همچنین بحث او در تشبیه هیکل انسانی به هیئت اجتماع مدنی، از فلسفه تحققی آن حکیم اقتباس شده است.
🔹 در رساله فراموشخانه نیز به دفاع از انتقاداتی که درباره او انجام میشد، پرداخته و از مبانی فراماسونی اندیشهاش دفاع کرده است. همچنین در رساله «حجت» مینویسد: «دین ما دین خدا، طریقت ما طریقت آدمیت، مراد ما سعادت بنی آدم است.» نیز در رساله «#مفتاح» از اصول آدمیت ( مکتب اومانیسم ) بحث کرده است.
🔹 نثری که در قانون و نوشتههای ملکم آمده، نثری ساده و روان است. ارائه این نوع ادبیات در زمانی است که معمولا از نثر پیچیده و مغلق استفاده میشده است.
🔹 نامههایی که او در زمان سفارتش از لندن به ایران فرستاده، گویای همین مطلب است. جملات او در روزنامه قانون، کوتاه هستند و از تعدد جملات وابسته و معترضه نیز خبری نیست. فاصله فعل و فاعل کم شده است و از تلمیحات به آیات و احادیث نیز خبری نیست.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4166
🆔 @asbaat_ir
📸 #عكس_نوشته| مدافع وحدت
💠 #شهيد_صدر (ره): من تمام عمرم را در راه وحدت و برادری شیعه و سنی صرف کردهام و از هر پیامی که موجب وحدت آنان گردد و هر عقیدهای که آنان را در آغوش گیرد، دفاع و حمایت کردهام. من برادر و فرزند اهل تسنن هستم. همان اندازه که برادر و فرزند شیعه هستم.
#شيعه
#سنی
#وحدت
#برادری
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #سیدحسین_خمینی/ بخش دوم
🔰 اگر دست به سلاحش زد با تیر او را بزنید
🔺روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ دهم شهريور ماه سال ۷۸ در صفحه ۱۳ خود، به نقل از سید حمید روحانی نوشت: «اختلاف منافقین و جریان بنیصدر روز به روز با امام و یاران امام بیشتر میشد و سید حسین روز به روز بیشتر از قبل در برابر بهشتی و رجائی و باهنر و خامنهای و هاشمی و دیگران موضعگیری میکرد تا جاییکه در سال ۱۳۵۹ وقتی سید حسین خمینی میرود در مشهد به نفع بنیصدر سخنرانی میکند، مردم به او حمله میآورند، و میخواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمریاش میبرد، بچههای کمیته جلوی او را میگیرند میبرندش در یک اتاق دیگر.
🔸 از همانجا مسئولین کمیته تماس میگیرند با دفتر امام، پیغام به امام داده میشود که آقای سیدحسین خمینی نوه شما در مشهد، از بنیصدر دفاع کرده است و وقتی مردم به او هجوم آوردند، دست به اسلحه برده ما چکار کنیم؟ امام به مرحوم آیت الله اشراقی میفرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
🔸 آقای اشراقی به دفتر میآید و از طریق آقای رحمانی – که بعدها نماینده امام در نیروی انتظامی شدند – به بچههای کمیته پیغام میدهند. ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمیدهد و فقط میگوید امام گفته آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود.
🔸 وقتی ایشان پیش امام برمیگردد امام میپرسد شما دستور من را ابلاغ کردی؟ ایشان میگوید بله. امام گفت آقای اشراقی کامل ابلاغ کردی؟ آقای اشراقی که نمیتوانسته دروغ بگوید میگوید نه، من قسمت دومش را نگفتم، امام به آقای اشراقی میفرمایند برمیگردی مجدد تلفن میزنی و هر دو قسمت پیام من را میدهید.»
🔺 حمایتهای ناخردمندانه حسین خمینی از بنیصدر در حالی صورت میگرفت که خود بارها نسبت به جدایی از امام به وی هشدار داده بود. وی در پاسخ به نامه بنیصدر نوشت:
🔸 عدهای از مخالفت امام با رئیس جمهور خوشحال خواهند شد اما دیدهایم حضرتش تاکنون با تمام مسائل مختلفی که پیش آمده همچنان پشتیبان رئیس جمهور هستند و واقعیت این است که یک عدهای مرموز و ضدانقلاب هستند که میخواهند ریاست جمهوری را به مخالفت با رهبری برانگیزند و رئیس جمهور باید یقین داشته باشد که امام بالاتر از آن است که کسانی با حرفهایی او را برانگیزند؛ البته امیدواریم ریاست جمهوری نیز با آگاهی خود جلوی نقشههای شوم کسانی را که میخواهند ریاست جمهوری را به مخالفت با رهبری بکشانند بگیرد.»
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4213
🆔 @asbaat_ir
🔰 هندسه حیات #عالِم_انقلاب_اسلامی/ بخش سوم
💠 عالم دین و جامعه اسلامی
🔺 جامعه از طیفها و طبقات گوناگونی تشکیل شده و هر طیف نیازمندیهای دینی خاصی دارند که باید به آنها توجه کرد. مردم دین خود را از عالمان میگیرند و بسیاری از روحیات و رفتار و خلقیات دینی را نه تنها از راه شنیدن سخنرانی از منابر که با تعاملهای نزدیک و رو در رو با عالمان و از مشی و رفتار عملی آنها درس میگیرند.
🔺 عالم دینی نمیتواند هیچگاه به بهانه اشتغال به تدریس و شئون علمی خاص و یا به دلیل زیاد بودن مراجعات و تقاضاهای مردمی برای دیدار در گوشهای نشسته و تنها به وظایف علمی سرگرم باشد.
🔺 شاید بتوان گفت از حقوق یک جامعه بر عالم دینی این است که بتوانند از وجود و حضور او بهره مستقیم ببرند. یک عالم نه میتواند و نه باید خود را از جامعه جدا کند. کمرنگ شدن ارتباط مستقیم مردم و عالمان آسیبهای جبرانناپذیری بر بدنه دینی و مذهبی یک جامعه وارد میآورد.
🔺 هرچند این ارتباط باید بر اساس ضوابط صورت پذیرد و به دیگر وظایف عالمان صدمه وارد نکند اما اصل آن به هیچ روی قابل انکار و اجتناب نیست.
🔺 یک عالم نباید نوعی حصر و حصار اطراف خود بهوجود آورد که مردم بهراحتی به او دسترسی نداشته باشند. شان و شئوناتی که گاه اطرافیان برای یک عالم ایجاد میکنند امکان هر نوع ارتباطی با وی را برای مردم از بین میبرد.
🔺 سازنده بودن ارتباط عالمان و مردمان انکارناپذیر است. در این روابط آموزههای دینی بهصورتی ویژه به مخاطب آموزش داده شده و تنها در این سنخ ارتباطات است که میتوان برخی دستورات دینی را برای مخاطبان به ایمان تبدیل کرد.
🔺 مردم با عالمان خود ارتباطات ویژهای میگیرند. نوع تعامل مردم و عالم حول محور دین و آموزههای دینی است. مردم کنار یک عالم یاد دین، پرسشهای دینی و وظایف دینی خود میافتند.
🔺 از سوی دیگر عالمان نباید بنشینند تا مردم به سراغ آنها بروند. گاه به دلایل گوناگون فرهنگی – اجتماعی جامعه خود به سراغ عالمان نرفته و حتی از این ارتباط سر باز میزند. اما آیا میتوان این عدم رغبت را مجوّزی برای عالمان بهشمار آورد تا از وظیفه اجتماعی خود سر باز زنند؟ «طبیبٌ دوارٌ بطبه» کسی است که خود دنبال مریض میگردد.
🔺 زمان و نحوه حضور یک عالم در بین مردم نیز بسیار قابل اهمیت است. هنگامه بروز فتنهها و سردرگمیهای اجتماعی است که عالم باید به داد مردم برسد و آنها را از تحیر و سرگردانی نجات دهد. اگر کسی در مواقع حساس سر در جیب مراقبت فرو برد، و مردم را به حال خود رها کند، در برابر تمام گمراهیهای احتمالی برای مردم مسئول خواهد بود.
ادامه دارد ...
✍️ حجت الاسلام حسین ايزدی
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1391
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان / بخش هفتم
🎙 #مصاحبه|روشنفکری دینی در لبنان
🔺 حجت الاسلام شاکر 👇👇👇
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش هفتم
🎙 #مصاحبه|روشنفکری دینی در لبنان
🔺 حجت الاسلام شاکر
🔸 یک بخش از مدارس لبنان مربوط به حزب أمل بود، بخش دومش مدارس همسو با حزبالله است. صحیح نیست بگوییم زیر نظر حزبالله، هم از جهت ثبوتی هم اثباتی، چون اینها واقعاً زیر نظر حزبالله نیستند.
🔸 حوزه علمیه شأنش بالاتر از این است که زیر نظر یک حزب فعالیت کند ولو اینکه حزب خوبی باشد، اما خب همسوی با این حزب هستند.
🔸 در حوزههای همسو با حزبالله دو فکر عمده حاکم هست، یکی همان بحث علامه فضلالله هست، من این دو تا جریان را با افراد نمیگویم، افراد زیادی میتواند باشد، اینها را معمولاً بهتر است که با خود جریان بگوییم، مثلاً بگوییم جریان تقریبی، یا جریان روشنفکری.
🔸حالا روشنفکری نه به معنای روشنفکری که ما در ایران شاهدش هستیم، در ایران جریان روشنفکری یعنی مثلاً سروش، این چیزهایی که ما اصلاً قبولش نداریم اما بحث روشنفکری در لبنان یکذره متفاوت است.
🔸روشنفکری دینی در لبنان تقریباً یک ساختار و یک چارچوبی دارد که از حوزههای دینی خارج نمیشود، نهایتاً بخواهد خیلی پا را فراتر بگذارد و به اصطلاح داد همه را در بیاورد یک قضیه تاریخی را انکار میکند مثلاً شهادت حضرت زهرا(س) را انکار میکند، دیگر نمیآید عصمت یا آن ارکان دین را متزلزل کند مثلاً بحث وحی را انکارکند. آقای علامه فضلالله یکی از نمادهای بارز این جریان است.
🔸 من با پسرش آقا سید علی فضلالله صحبت میکردم میگفت که بابای من چه بسا همه جور روزنامهای میخواند همه جور فصلنامهای و مجلهای براش میآمد نگاه میکرد، ایشان میگفت که بابای من فکرش این بود که من که مجتهد هستم باید بدانم چه چیزی در این جامعه میگذرد، این آقای مقلدی که از من سؤال میکند باید بفهمم که این سؤالش در چه فضایی مطرح میشود، ایشان میگفت بابای من با اینکه مجتهد بود ولی انگار یک کسی بود که در خیابان زندگی میکرد، مثلاً پوششها را میدانست، مطّلع بود، نشنیده بود بلکه دیده بود.
🔸یکی دیگر از این افراد همین آقای علامه عفیف نابلسی هست، ایشان هم یک مجتهد است که آمریکا رفته اروپا رفته، معمولاً مراجع آنجاها نمیروند، مگر عُمره یا حج تمتّعی باشد آن هم اگر بروند، اما خب ایشان از نظر من جزء مراجع جریان روشنفکری جای میگیرد.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4191
🆔 @asbaat_ir