آسمونِآبیخاکستری .
مثلِ پرنده ها شدم که نمیخوان ابرارو.. حتی پروازو..
ژلوفِن نی تسکینِ سَردرد.
هدایت شده از کتابچهٔ دستنویس .
اگه آقا پسرای خوشگل بهشون بر نمیخوره
یه دو دقیقه هم ما ناز کنیم.
هرچه بهجز خیال تو قصد حریمِ دل کند
در نگشایمش به رو ، از درِ دل برانمش ؛
آسمونِآبیخاکستری .
_
اگر روزی از تو بپرسند غمگین ترین فردی که دیدیای که بود، زیاد نگرد، همین حوالی؛ نه در آسمان ها و نه در گوشهگوشهٔ زمین.
همین نزدیکی کسی را میشناسم. کسی که تمام قلبش را جایی گم کرده بود حالا حیران و متحیر در پی گمشدهاش میگردد.
نه در آن سوی رودها و پشت کوهها، و نه در دست اینُ و آن، و نه در پسِ آن کوچه هایِ نم زده و تو در تویِ دیارش..
او در ژرفایِ ذهنش و در انتهایِ افکارش به دنبال گمشدهاش میگردد.
نخواهد جست، نه اینجا و نه آنجا و نه هیچجا.
کسی قلبِ گمشدهاش را برده بود و مثلِ گل سرخی پشت جهان رها کرده بود.
رها کرده بود و بیخیال، به راهش ادامه داده بود..
آسمونِآبیخاکستری .
اگر روزی از تو بپرسند غمگین ترین فردی که دیدیای که بود، زیاد نگرد، همین حوالی؛ نه در آسمان ها و نه
پشت همآن جهانی که او هیچ وقت نفهمید چرا آنقدر با او بر سر لج افتاده است، یا چرا آنقدر بر مرادی میگذرد که جز بر وفق مراد او بود..
بعضی اوقات با خودش فکر میکرد این جهان گریبانی ندارد که آن را بگیرد و در صورتش فریاد بزند ُبگوید چه از جانش میخواهد؟
بگذریم. گفتی غمگین ترین فرد نزدیکت کیست یا راهنماییات کنم؟
می خواستم بگویم به آیینه نیم نگاهی بینداز ، اما گویی دور از من خوشحال تر از سروسامان گرفتههایی!
پس آن نیمنگاه را به این سو بینداز، به منی که قلبم را چون گمگشته ای رها کردی، به من نگاه کن و بدون تعلل و مکث نامم را بر زبانت جاری کن،
دوست دارم یک بار دیگر هم که شده نامم را از دو لبت بشنوم..
-نرگس.
بنظرم تنها دلیلِ موفق نشدن ما خودمونین.
دقیقا خودِ خاکبرسرمون که اعتماد به نفسمون رو نمیدونم کجا فروختیم 🙏🏼
زندگی یه گزینه " خسته شدم نداره "
بزنیم یکم آف بزنیم؟
بابا بسه دیگه.