❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#سلمانی_درجبهه
ی روز به احمد آقا گفتم : بیا موهای سرو صورتت و کوتاه کنم . گفت : نه نمی خواد ؛ پرسیدم چرا نه؟ گفت : موهای سرم و کوتاه میکنم اما ریش هامو نه ؛
با تعجب سوال کردم : چرا ؟! گفت : میترسم لحظه شهادت صورتم ترکش بخوره و مجروح بشه . و مادرم طاقت دیدن زخمهای صورتمو نداشته باشه . اگر از عملیات برگشتمو شهید نشدم اونوقت ریش هامو کوتاه میکنم .
#حتماپیکرم_برگردد
و من و به حضرت زینب سلام الله علیها قسم داد که اگر شهید شدم . حتما جنازه امو هر طوری شده برگردونید .تا مادرم با دیدن جنازه من سبک بشه . چون من وضعیت مادرم و خودم می دونم .
فقط نگذارید پیکرم اینجا بمونه .
و ماهم هر جوری بود سعی و تلاش نمودیم تا پیکر شهید گودرزی و بر گردونیم و پس از شهادتشون تحویل خانواده اش بدیم . تا آرامش دل مادرش باشه .
#شهید_احمد_گودرزی🌷
راوی: #همرزم_شهید @asganshadt
#معرفی_شهدا
تاریخ تولد : سال 1357
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1394/12/14
محل شهادت : حلب - سوریه
محل مزار شهید : تهران- بهشت زهرا
#شهید_مدافع_حرم_احمد_گودرزی
🔰نحوه اجازه گرفتن شهید برای اعزام🌹
💠مادر شهید گودرزی در خصوص نحوه رضایت گرفتن احمد برای اعزام به سوریه توضیح داد: زمانی متوجه حضور احمد در سوریه شدیم که وی اعزام شده بود. در تماس تلفنی گفت، «مادر جان، اگر نروم، اگر همرزم من نرود، دیگر مادر و خواهر من نمیتواند در ایران آزادی داشته باشد، هر لحظه ترس از حضور دشمن آرامش را از آنها میگیرد.»
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#شهید_احمد_گودرزی
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️
@asganshadt