eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸ارسالی همسر محترم شهید حریم امنیت پویا اشکانی 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 ایشان قبل از رفتن به ماموریت فایل صوتی چند جمله پر اهمیت را بصورت سفارشی وصیت نمودند و خدمت همسرشان ارسال کردند که باهم می خوانیم . خانمم من دارم میرم اگر برگشتم که هیچ اگر برنگشتم ... شما ۱-مواظب خودت باش ۲-درسهایت را خوب بخوان ۳-حرف پدرو مادرت رو گوش کن ۴-تنهایی جایی نرو ۵- چادر رو از سرت جدا نکن ۶- بیرون منزل میری آرایش نکن اگر دیگه نتونستم زنگ بزنم مواظب خودت باش عزیزم . شهدا همیشه صادقانه و با محبت قلبشون دلنگران ما هستند .پس عزیزان به توصیه های شهدا عمل کنیم . اون شش نکته مهم در صحبتهای شهید پویا اشکانی را که به همسرش سفارش نموده است را رعایت کنیم تا مورد شفاعت شهدا قرار گیریم . چرا که شهید قدر چادر مادر سادات را می دانسته و همواره به همسرش سفارش می کرده که جلوی نامحرمان با حجاب و باچادر و بدون آرایش باشد و احترام والدین را سفارش نموده و اینکه همسرش درس خوان واقعی باشد و اهمیت می داده به علم و دانش و اینکه همسرش با بصیرت باشد و با درک و فهمم وارد زندگی مشترک شود . و چون جامعه پر از گناه و فساد اخلاقیست همسرجوانش را سفارش نموده است تنهایی جایی نرود که اتفاق ناگواری برایش نیافتد. (دوستان به وصیت شهدا اهمیت بدهیم.) 🌿🌿🌿🌿🌿 خدایا آدمهای پست و دشمنان دین و قرآن و خودخواهان و خودپرستان و وطن فروشان داغهای زیادی بر دل این ملت گذاشتند. در این روز جمعه دست به دعا برمی داریم وسلامتی و ظهور حضرت حجت ابن الحسن العسکری منتقم آل الله را به درگاهت خواهانیم تا بیاید و با قدوم مبارکش مرهمی بر دل زخم خورده یکایک ما باشد.😔 دوستت داریم آقاجان . هرچه زودتر بیا💐 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 کانال عاشقان شهادت وصیت نامه شهدا خودرا به ما ارسال کنید ✅ https://eitaa.com/asganshadt https://eitaa.com/asganshadt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 نام و نام خانوادگی : پویا اشکانی فرزند : عباس تاریخ تولد : ۱۳۷۷/۹/۴ محل تولد : کرج تعداد خواهر و برادر : یک خواهر و یک برادر وضعیت تاهل :متاهل. تعداد فرزندان : ندارد لقب : شهید دهه هفتادی میزان تحصیلات : دیپلم علاقمند : ورزش کشتی و بدنسازی (قهرمان وزن۸۵ کیلو ؛ مدال طلا و نقره مسابقات پرس سینه) تیکه کلام : دنیا دوروزه ؛ چون میگذرد غمی نیست مدت خدمت درنیروی انتظامی : ۹ ماه درجه : سرباز نحوه شهادت : در عملیات مربوط به دستگیری قاچاقچی مواد مخدر ؛ به دست قاچاقچی سوزانده شد و پس از ۴۳ روز بستری شدن در بیمارستان به فیض شهادت نائل آمد محل شهادت : محل درگیری کمالشهر کرج تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۹/۲۲ آدرس مزار : کرج ؛ کمالشهر ؛ امامزاده محمد و سکینه خاتون ؛ قطعه شهدا ؛ ردیف اول ؛ قبل از آبخوری دوم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt وبلاگ مصاحبه http://asganshadt.blog.ir
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 پویا پسر سر به زیری بود اگر گاهی بحثی پیش میومد یا از دست کسی ناراحت میشدن همیشه سکوت میکردن و چیزی نمیگفتن ۱۷ آبان ۹۵ روزی بود که پویای من تو سن ۱۷سالگی به مامانش (عمه ام) از علاقه اش به من میگه و ۱۰فروردین ۹۶رسما میان خواستگاری؛ آقاپویا برای مراسم خاستگاری نبودن؛ مامانش بهم گفت: که از دایی وزندایی خجالت می کشید ونیومده بود. منم نبودم روز خاستگاری؛ بعد که اومدم خونه از آبجی پویا پرسیدم ‌. دیدم همه چی حل شد شکر خدا و مشکلی پیش نیومده بود. پدرم بهم گفت: من گفتم هر چی دخترم بگه؛ نظر من رو پرسید من هیچی نگفتم از شرم و حیا ؛ همون سکوت علامت رضاست. من و پویا از بچگی علاقه داشتیم اما حجب حیامون همیشه مانع از ابراز این علاقه می شد. بالاخره ۱۳خرداد ۹۶ب عقد هم آمده ایم. در دوران عقد پویا سرباز بود و قرار بود عید ۹۷ زندگیمان را شروع کنیم که خداوند جوری دیگر برایمان رقم زد. زمان قرائت خطبه عقد صدای ضربان قلب خودم و پویام رو می شنیدم. خطبه عقد که می خوندن باراول دوم برخلاف همه عروسها گفتن عروس داره سوره ی نور می خونه؛ بار دوم برای خوشبختی مون دعا کردم و بار سوم با استناد از آقا امام زمان علیه السلام و شهدا با اجازه از پدر و مادرم و بزرگترا بله را گفتم. حاج آقا هم بعداز عرض تبریک و مبارک باشی گفتند: ماشاالله که آقای داماد سرباز اسلام هستن ان شاالله سرباز امام حسین علیه السلام بشند؛ سفید بخت بشید ان شاالله. دعای عاقدمون چه زود به استجابت رسید و پویام تو ایام اربعین سرباز امام حسین علیه السلام شد. عاشقی من و پویا دوران شیرینی بود. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt http://asganshadt.blog.ir قسمت2⃣در وبلاگ پیدای پنهان هم انتشار شد👆👆 🌹سایت رسمی شهید علی میرعلیزاده 🌺 http://shidalimiralizadh.blog.ir 👈
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 ما در سن پایینی ازدواج کردیم هردونفرمان هفده ساله بودیم ولی چیزی که در پویا عجیب بود احترامی بود که برایم قائل بود؛ پویا آنقدر در احترام گذاشتن و محبت کردن به من بالا بود که گاهی فکر می کردم با یه عارف دینی ازدواج کردم. پویا توجه بالایی به ورزش داشتن طوری که چندین مدل طلا و نقره در پرس سینه دارد و عکسهای از شهید به یادگار مانده کاملا مشخص است ورزشکار هستند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt http://asganshadt.blog.ir http://shidalimiralizadh.blog.ir
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
قسمت 4⃣ از آشنایی با شهید بزرگوار 🌹پویا اشکانی 🌹 @asganshadt 🌷وبلاگ پیدای پنهان مخصوص مصاحبه با خ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 #رمز و راز عاشقی #ازلسان_همسرگرامی #شهید_مدافع_امنیت #پویا_اشکانی پویا میامد دنبالم منو میبرد خونشون پویای من سرباز نیروی انتظامی بود هرموقعه که با ماشین از دم خونه رد می شد تک آژیر میزد منم با ذوق میرفتم پنجره رو باز میکردم و براش دست تکون میدادم. پویاهم بعد اینکه میدید منو بوق میزد برام و میرفت.... الان که هفت ماه میگزره از شهادتش هربار صدای اژیر میشنوم یاد پویام میوفتم.این یه رمز یه نشونه بود برامون.چون کنار همکاراش نمیتونست بگه دوست دارم با بوق و اژیر میگفت و من تنها کسی بودم که معنی این آژیر هایی که میزد رو میفهمیدم و کلی ذوق میکردم. چیزی که درمورد پویا عجیب بود جایگاهی بود که برای شریک زندگیش قائل بود.و مرد واقعا کاملی بود . خب ما هردو خیلی سنمون کم بود ولی پویا مثل یه عارف برام جایگاه بالایی قائل بود. اصلا طاقت یه قطره اشک منو نداشت. آخ چقدر الان که مرور خاطرات می کنم دلتنگشم. 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
🌷شهید مدافع وطن شهید پویا اشکانی عزیز ❤️ @asganshadt وبلاگ پیدای پنهان مخصوص مصاحبه 👇 http://asgansh
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 روز عقد به پویا گفتم: پویا جان جون تو و جون مهرناز؛ میدونی که ما چقدر دوستش داریم مواظبش باش، دخترم رو اول به خدا بعد به تو می سپارم. پویا هم گفت: دایی جان خیالتون راحت مثل چشمام ازش مراقبت می کنم؛ بیشتر از خودم حواسم به مهرناز هست نمیزارم آب تو دلش تکون بخوره. پویاجان مرد بود سر حرفاش بود قول می داد پاش می موند اما اینبارنشد سرنوشت جوری که فکر می کردیم رقم نخورد. پویا جان خیلی با ادب بود هر وقت من میومدم جلوی پام بلند می شد همیشه احترام میزاشت به ما ؛ تو این مدت بی احترامی ازش ندیدیم. خیلی پسر عاقلی بود خیلی بیشتر از سنش می فهمید رفتاراش مثل یک مرد پخته و کامل بود من خیالم راحت بود که دخترم رو سپردم دست پویا. من با از دست دادن پویا سه نفر رو از دست دادم پویا هم پسرم بود هم خواهر زادم بود هم دامادم بود. یه روز ما با پویا باغشون رفته بودیم هعی صدا کردیم که پویا بیا کمکون دیدیم رفته یه گوشه داره تلفنی با خانومش صحبت میکنه. بعد از اینکه بالاخره صحبت هاشون تموم شد دیدیم غیب شد. گشتیم دنبالش دیدیم رفته به یک پیر مردی که اون اطراف بود کمک میکنه و میوه هاش رو جا به جا میکنه؛ بهش گفتیم: بیا کمک ما؛ گفت: این حاج آقا واجبتره کار ایشونو انجام دادم میام. 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
🌷شهید پویا اشکانی 🌹 🌷شهید نوید حقیقت شناس🌹 @asganshadt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 من باپوياجان خیلی خاطره داشتم چون پدر و مادرم شهرستان بودند ومحل کارمن تهران بود. چندسال خونه اونا ميموندم چه وقتایی که باهم استخروفوتبال وهيتهای مذهبی می رفتیم. مسجد امام سجاد "علیه السلام" درمیدان توحيد کرج ومسجدجامع حصارک بالا پای منبر شيخ مجتبی ایمانی. یادش بخير شبهای قدرهیئت بیت الزهرا "علیهاالسلام" شاه عباسی کرج چندین سال بود از بچگی پویا جان بهمراهه پسرخاله هاش و برادرش همون هیأت می رفتیم. شیرین ترین لحظات که توهيئت بودیم لحظاتی بود که می دیدم خواهرزاده هام گوش به روضه اباعبدالله "علیه السلام" و واقعه کربلا می دادن و اشک می ريختن اون لحظه ها انگار همه دنیا مال من بود شوخيهای بعدازهيئت چون به قول بزرگی گریه برای سیدالشهدا شادی می آورد واقعا همينطور بود به قولی شارژ می شديم. وای موقعه غذا خوردن چندین سال شبای قدر آخر مراسم سحری ميدادن ماهم غذامونو مي گرفتيم روی پله مغازه ای می نشستيم می خوردیم تندتند تا اذان نزده. پویا جان به همراه پسرخالش مجتبی خیلی خوش اشتها بودن می گفتن اميردايی غذای هیات خیلی خوشمزست می چسبه. پویا جان کاش یه شب قدر هم ميومدی باهم احيا می گرفتيم. کدومشو بگم براتون آخرین باری که استخر رفته بودیم پویا جان خیلی منوترسوند آخه رفت شیرجه زدتوعمق زياد دیر اومد رو آب؛ قبلش شناش زیاد خوب نبود عمق کم شنا مي کرد. نگو آقا رفته بود پیش دوستش يادگرفته بود. عاشق مداحی حاج مهدی اکبری بود. روضه حضرت رقیه"علیهاالسلام" آتيشش ميزد يادمه یه واسمی روضه حضرت رقیه "علیهاالسلام" خونده شد ديوانه وار اشک می ریخت خواهرش نازنین زهراسه سالش بود پويا می گفت: اميردايی حضرت رقیه "علیهاالسلام" هم مثل خواهرم نازنین زهراسه سالشه چطور اون نامردا دلشون اومد بزننش و موهاشو بِکشند. کاش بودی یکبار دیگه این جملات به زبون می آوردی. اما نه خوش به سعادتت پر کشیدی. دایی جان منو هم دریاب خیلی داغونم خودت میدونی من چی می خوام. میدونم لياقتشو ندارم اماتو بخوای میشه. پویا جان راستشو بگم دلم برات تنگ شده. مگه نمی گفتی بچت پسر باشه می برمش باشگاه. خیلی سخته خاطراتی که باهم داشتيمو به زبون آوردن. کدومشو بگم نزدیک بود که پسرم به دنيا بياد شبهايی که من سرکار شيفت شب بودم همسرمو می بردم خونه خواهرم یعنی خونه پويا اينا؛ (از زبان همسرم. اميرپويا جای برادرمه آخه چقدرنجيبه چقدرباحيا) ؛ تا اینکه جنسیت بچه می خواست مشخص بشه پويا می گفت پسر بشه ؛ نازنین زهرا می گفت: دختر بشه. بعد که مشخص شد پويا خيلی خوشحال شد. وای تمام این لحظه ها جلو چشممونه چه کنیم باخاطراتت پویا جان. کاش بيشتر پيشت بودم. به حق گفتن که شهادت به سراغ همه میآید و بو می کند بوی دنيابدهی رهايت می کند. پويا تو اصلا بوی دنيا نمی دادی. چقدر تمايل داشتی بريم سوریه ای وای حتی رو تخت بیمارستان بودازپشت شیشه با اشاره گفتم نميای بريم سوریه مدافع حرم. به ولله بااشاره گفت: میخوای بری منم میام. پويا تو رفتی و بوی رفتنت مرا بیچاره کرده. دست منم بگير. وای خدايابهم طاقت بده. شب عقد پويا چقدر شيرين بود خواهرزادم بابرادرزادم دارن باهم ازدواج می کنن. دوتا فرشته که دارن باهم پيوندمي خورند. قبل ازاینکه عاقدصيغه عقدوجاری کنه رفتم در گوشش گفتم: پویا جان دعا کن این لحظه ها هرچی ازخدا بخوای بهت میده. پویا جان برای سلامتی آقا امام عصر" عجل الله تعالی فرجه شریف" و ظهورش دعا کن با اون بیان شیرینش گفت: باشه اميردايی باشه، دوتا فرشته دستاشونو رو به آسمون گرفتن خطبه عقدخوانده شددوتا کبوتر عاشق یکی شدن پذیرفتن و همه ما خوشحال. امابيشتر از هفت ماه طول نکشيد پويا پرکشيد و همسر عاشقش باخاطراتش ماند. مدت کوتاهی باهم عقدکرده بودندهفت ماه؛ اما چقدر بينهايت دردل هم جا گرفته بودن. برای همسرعاشقش سخت است اما از اهل بیت " علیهم السلام" مدد می گيرد و با عزم راسخ ادامه دهنده راه همسرش هست. همسرشهيدبودن هم توفيقش کمترازشهادت نیست. 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt http://asganshadt.blog.ir وبلاگ پیدای پنهان مخصوص مصاحبه با خانواده شهدا 👆👆👆🌺
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌹🌿🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 شهید اشکانی سرباز نیروی انتظامی به عملیاتی مربوط به دستگیری قاچاقچی مواد مخدر اعزام می شوند. این قاچاقچی که قصد داشت خانه و خانواده اش را بسوزاند پس از اینکه ماموران در محل حاضر شدند قاچاقچی با ماموران همکاری نکرده و در را باز نکرد. ماموران ناچار به شکستن در شدند. شهید اشکانی چند بار در را هُل میدن لگد میزنن تا در باز شود. یک مرتبه قاچاقچی در را باز می کند و بنزین را که قبلا آماده کرده بود تا روی خانواده اش بریزد، روی ماموران می ریزد و بدلیل اینکه شهید اشکانی جلوتراز بقیه ایستاده بودند بیشترین بنزین به بدن ایشان ریخته می شود. همان لحظه فندک می اندازد و آپارتمان منفجر شده و ماموران وشهیداشکانی پرت می شوند پایین که شهید براثر پرت شدن سرش می شکند و لباس هایش سوخته بود تا لباس ها را در بیارورند طول کشید و کمربندش چون قسمت فلزی داشت داغ شده بود نتوانست باز کند. همین باعث شد کمرش و پشت پهلوش آسیب شدید ببیند و سوختگی اش عمیق تر شود. دست چپ تا آرنج، دست راست کامل، بازوها و ساعد، کف دست، صورت یک مقدار کم و پاها نیز کاملاً سوخته بود. آتش، دود و بنزین به دهانشان وارد شده بود و ریه ها نیز سوخته و عفونت کرد. پس از ۴۳ روز بستری بودن در بیمارستان و تحمل رنج و درد ناشی از سوختگی صبح روز چهل و سوم ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۸ صبح به فیض شهادت نائل آمدند. (روحشان شاد و یادشان گرامی) 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt http://asganshadt.blog.ir
com.app.myapp.yabxFKMQmM-1.apk
4.5M
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🌺تبریک ویژه کانال عاشقان شهادت🌷 به مناسب ۱۹ همین سالگرد زمینی شدن شهید مدافع حرم پویا اشکانی🌹 @asganshadt 💥به صورت اَپ💥 @asganshadt ایدی خادم کانال @Iraniamm
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🌹قسمت از معرفی شهید امنیت در سالروز شهید 🌷🌹 @asganshadt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌹🌿🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 #شهادت #ازلسان_همسرگرامی #شهید_مدافع_امنیت #پویا_اشکانی شهید اشکانی سرباز نیروی انتظامی به عملیاتی مربوط به دستگیری قاچاقچی مواد مخدر اعزام می شوند. این قاچاقچی که قصد داشت خانه و خانواده اش را بسوزاند پس از اینکه ماموران در محل حاضر شدند قاچاقچی با ماموران همکاری نکرده و در را باز نکرد. ماموران ناچار به شکستن در شدند. شهید اشکانی چند بار در را هُل میدن لگد میزنن تا در باز شود. یک مرتبه قاچاقچی در را باز می کند و بنزین را که قبلا آماده کرده بود تا روی خانواده اش بریزد، روی ماموران می ریزد و بدلیل اینکه شهید اشکانی جلوتراز بقیه ایستاده بودند بیشترین بنزین به بدن ایشان ریخته می شود. همان لحظه فندک می اندازد و آپارتمان منفجر شده و ماموران وشهیداشکانی پرت می شوند پایین که شهید براثر پرت شدن سرش می شکند و لباس هایش سوخته بود تا لباس ها را در بیارورند طول کشید و کمربندش چون قسمت فلزی داشت داغ شده بود نتوانست باز کند. همین باعث شد کمرش و پشت پهلوش آسیب شدید ببیند و سوختگی اش عمیق تر شود. دست چپ تا آرنج، دست راست کامل، بازوها و ساعد، کف دست، صورت یک مقدار کم و پاها نیز کاملاً سوخته بود. آتش، دود و بنزین به دهانشان وارد شده بود و ریه ها نیز سوخته و عفونت کرد. پس از ۴۳ روز بستری بودن در بیمارستان و تحمل رنج و درد ناشی از سوختگی صبح روز چهل و سوم ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۸ صبح به فیض شهادت نائل آمدند. (روحشان شاد و یادشان گرامی) 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt
com.app.myapp.yabxFKMQmM-1.apk
4.5M
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🌺تبریک ویژه کانال عاشقان شهادت🌷 به مناسب ۱۹ همین سالگرد زمینی شدن شهید مدافع حرم پویا اشکانی🌹 💥به صورت اَپ💥 @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
قسمت #آخر وصیت لسانی شهید @asganshadt
قسمت و 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌹🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌿🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸🌹 🌸 ایشان قبل از رفتن به ماموریت فایل صوتی چند جمله پر اهمیت را بصورت سفارشی وصیت نمودند و خدمت همسرشان ارسال کردند که باهم می خوانیم . خانمم من دارم میرم اگر برگشتم که هیچ اگر برنگشتم ... شما ۱-مواظب خودت باش ۲-درسهایت را خوب بخوان ۳-حرف پدرو مادرت رو گوش کن ۴-تنهایی جایی نرو ۵- چادر رو از سرت جدا نکن ۶- بیرون منزل میری آرایش نکن اگر دیگه نتونستم زنگ بزنم مواظب خودت باش عزیزم . شهدا همیشه صادقانه و با محبت قلبشون دلنگران ما هستند .پس عزیزان به توصیه های شهدا عمل کنیم . اون شش نکته مهم در صحبتهای شهید پویا اشکانی را که به همسرش سفارش نموده است را رعایت کنیم تا مورد شفاعت شهدا قرار گیریم . چرا که شهید قدر چادر مادر سادات را می دانسته و همواره به همسرش سفارش می کرده که جلوی نامحرمان با حجاب و باچادر و بدون آرایش باشد و احترام والدین را سفارش نموده و اینکه همسرش درس خوان واقعی باشد و اهمیت می داده به علم و دانش و اینکه همسرش با بصیرت باشد و با درک و فهمم وارد زندگی مشترک شود . و چون جامعه پر از گناه و فساد اخلاقیست همسرجوانش را سفارش نموده است تنهایی جایی نرود که اتفاق ناگواری برایش نیافتد. (دوستان به وصیت شهدا اهمیت بدهیم.) 🌿🌿🌿🌿🌿 خدایا آدمهای پست و دشمنان دین و قرآن و خودخواهان و خودپرستان و وطن فروشان داغهای زیادی بر دل این ملت گذاشتند. در این روز جمعه دست به دعا برمی داریم وسلامتی و ظهور حضرت حجت ابن الحسن العسکری منتقم آل الله را به درگاهت خواهانیم تا بیاید و با قدوم مبارکش مرهمی بر دل زخم خورده یکایک ما باشد.😔 دوستت داریم آقاجان . هرچه زودتر بیا💐 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌿🌸🌹 🌸🌸🌹 🌸 @asganshadt http://asganshadt.blog.ir وبلاگ مصاحبه
🍃🌷 🌸چشمان سرت را ببند میخواهیم با چشم دل سفری به شهرهای ایران داشته باشیم تا حالا فکر کرده ای امنیت امروزت را مدیون چه کسانی هستی ؟ بیا اول برویم مازندران را میشناسی ؟همان جوانی که در دشت جاسوسان در مبارزه با پژاک به درجه شهادت رسید خبرداری به جای حجله و آذین بندی برای عروسیش برایش حجله شهادت در زدند و میشناسی؟همان سیزده شیر کربلای مازندران که هنوز هیچکس نمیداند چگونه در خان طومان شهید شدن راستی میدانستی از خان طومان فقط پیکر بلافاصله برگشت از برای همسر جوانش و محمدامین یک سالش فقط یک چمدان آوردند چشمایت باز کن اینجا مزار شهدای قزوین است دو دسته گل مدافع حرم و خبر داری انقدر عاشق حضرت عباس بود که شبیه اون شهید شد خمپاره به او اصابت کرد پای چپ و راستش آسیب دید و ترکشی از این خمپاره به چشمان زیبایش خورد چقدر شبیه حضرت عباس شهید شد هیچ خبر داری روزهای قبل از آخرین اعزامش گفت خانم جان اگر یک شب از بیست سال نوکری ام را قبول کنید تذکره شهادتم را امضا میکنید و چه زیبا شب شهادت حضرت زهرا از ناحیه پهلو ،صورت و بازو مجروح و بعد شهید شد بهشت زهرا تهران رفته ای ؟قطعه ۵۳ را دیده ای ؟همان جاکه دلت را قشنگ میدزد مزارهای اولیه را ببین که همه خالی هستن و فقط یاد بود شهداست را میشناسی ؟همان بچه بامرام یافت آباد که حالا چشم همه هم محلی ها به در است بلکه پیکرش باز گردد هیچ میدانی انقدر مامانی بود که وقتی مامانش گفت بزرگ شدی دیگه نمیتونم تا مدرسه همراهیت کنم ترک تحصیل کرد حالا چندوقتی ست دل از مادر کنده و در خاک سوریه ماندگار شده به دخترهای کوچولوش میگفت گنجشک های بابا وزمانی که برای انتقال ، وسایرین رفت تا پیکرها رابه عقب برگردانند موشک به آمبولانس خورد و در خاک سوریه ماند راستی میتونی تصور کنی موشک به پیکر خوردن یعنی چه ؟ بعداز مزارهای خالی ,یک مزار جوان دهه هفتادی است همان که شد اولین شهید مدافع حرم دهه هفتادی میدانستی وصیت کرده بود حلقه ازدواجش رابه پسرش بدهند؟اما طوری شهید شد که نه دست ماند نه حلقه را میشناسی مزارش قطعه ۲۹است همان جوانی بخاطر امر به معروف شاهرگش را زدن فهمیدی والدینش از قاتلش گذشتند ؟ را میشناسی همان خبرداشتی از بچه های مدافع هرکس با نیت شهادت با وی عکس یادگاری دارد حالا خودش شهید شده را میشناسی همسرش میگوید آرزو داشت مدافع حرم شود و متجاوزین خاک سوریه را بکشد در دفاع از امنیت ملی همین پارسال در مجلس با ۵تیر مستقیم به شهادت رسید شهدای اربعه حلب را میشناسی و ضدهوایی به چهارتاشون خورد مسعود تو بهشت زهرا تهران دفن شد و محمدرضا طبق خواسته خودش امامزاده علی اصغرچیذر راستی خبر داشتی امسال فاطمیه پسر خود را به مراسم عزای مادر رساند بعد از دوسال درآستانه شهادت مادر برگشت راستی میدانی با بنزین به شهادت رسیدن یعنی چه ؟ سرباز شهید ناجا زنده زنده با بنزین سوخت آن زمان که برای دستگیری قاچاقی مواد مخدر رفته بود قصه مصور کربلا در سوریه را که مطمئنم شنیده ای ومیدانی چه کسی آن را ترسیم کرده همان که سلفی داعش با سر جدا از بدنش شد بهشت معصومه قم را دیده ای ؟ همان جایی که یک مدافع حرم ایرانی به خواست خود کنار برادران دلیر فاطمیون به خاک سپرده شد شاید باورت نشود هم خودش هم همسرش هردو دهه هفتادی هستن ترکش های موشک به پهلویش خورد و شهید شد را میشناسی همان فرمانده دلیر فاطمیون که استاد خثنی کردن بمب ها بود و همین بمب بود که خثنی نشد و وی را به دوستان شهیدش رساند از برادران شهید کرد را بگویم همان شیرمرد کرد که عاشقانه از همسرش رخصت شهدا گرفت آخرین مرحله سفر بیا از دو خادم الشهید بگویم و قدر امنیت مان را بدانیم روح تمامی شهدا شاد و راهشان پر رهرو باد اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt