❣•| #بِسْــمِرَبِّالْحُسِیْن(؏) |•❣
دنبال توام مثل همان #طفل فقیرے
ڪه ڪوچه به ڪوچه پے دیدار #امیرے🕊
عمدا به #زمین خورده ام و پا نشدم باز
تا بلڪه دوباره تو ز من #دست بگیرے🤚
✨ اول #صبح یا #حسین ع بگو تا که رزق از #کرم سفره #ارباب رسد...😍
#یاقاضی_الحاجات💯
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت
@asganshadt
شهادتــــ مقصـد نیستــ
راه استــ...🕊
مقصـد خداستـــــ♥️
و شـهادتـــــ
معقـولتـرین راه
بہ خداستـــ ♥️🍃
📎الهـۍ طۍ ڪردن این راهـم آرزوست🗯
#شهیدحاج_حسین_همدانی
#شهیدمحسن_حججی
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه_
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@asganshadt
مادرمڱفت:
ڪہ با اهلِ جهان مُنصِف بـاش✨
پا به شیطان نده
و بر دلِ خود مُشرِف باش🙅♂
مادرمڱفت:
تـو باید به شهادت برسے🖤
شهرهم غرقِ زلیـخا بشود...
یوسف باش🍃
@asganshadt
به به تولد داریم چه تولدی🎉🎊🎁
تولد یه پهلوون واقعی🤼♂🤼♂
از اونا یی که اگه باهاش رفیق شی تا آخر باهاته🖐🖐
شهید مدافع حرم💔
#سجاد_عفتی
#مزار_شهید_جهاد_مغنیه
اینجا شهید عفتی در کنار رفیق تازه شهید ش#مصطفی_صدرزاده
@asganshadt
سه شهید بزرگوار تولدتون مبارک...😍🌸🌺
#شهیدوحیدزمانینیا🌸
#شهیدسجادعفتی🌷
#شهیدمحمدحسینبشیری🌺
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
سه شهید بزرگوار تولدتون مبارک...😍🌸🌺 #شهیدوحیدزمانینیا🌸 #شهیدسجادعفتی🌷 #شهیدمحمدحسینبشیری🌺 @a
سهم شما دوستداران شهدا
فقط سه صلوات✋
#ثوابیهویی🌹🌹
•| #پاےدرسدل |•
" طبيبخودتانباشيد. "
بهترينكسىڪھمیتواندبيماریهاۍروحی راتشخيصدهد،خودمانهستيم .
روۍكاغذبنويسيد حسد ، بخل ، بدخواهى ، تنبلى ، بدبینی و ...
يكىيكى اينهارا رفعڪنید .
#آسیدعلیآقاخامنهاۍ
~~~~|🦋|~~~~
@asganshadt
~~~~|🦋|~~~~
🔉 #حرف_دل
💟 چادر رو عاقلانه انتخاب کردیم،😊
❣عاشقانه سر کردیم...❣
🔸➖➖➖➖➖➖➖➖🔸
🔹ما اینجا اگه از چادر صحبت میکنیم،
اصلا منظورمون این نیست که هیچ حجابی جز چادر رو قبول نداریم✋
↩️همه ی حجاب ها اگه حجاب کامل باشن عالی هستن ...👏
🔹اما حرف ما اینجا اینه که ما دنبال حداقل ها نیستیم...
حجاب اگه حداقلی باشه دیگه نمیشه دوستش داشت یا بهش افتخار کرد💔😏
👈 مثلا هیچ کس نمیتونه بگه من نمازامو تند تند میخونم، آخر وقت میخونم و از روی رفع تکلیف میخونم که خونده باشم ولی من عاشق نمازمم..😳
اما کسی که نماز با توجه میخونه ، نماز اول وقت میخونه، نماز قشنگ میخونه میتونه بگه نماز رو دوست دارم...💝
بین حجاب ها ، چادر هم همین حالت رو داره.. چون حجاب برتره میشه دوستش داشت...💓
#چادر
#عاقلانه
#عاشقانه
🔸➖➖➖➖➖➖➖➖🔸
🍃 @asganshadt
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
به دقت بخونید
1. می دونی چرا شیشه ی جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
2. دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
3. تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
4. دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
5. اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
6. وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره...!!!
#دل_نوشته_طلبه
#استاد_عزیزی
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
معاویهگوسفندانمردمرومیدزدید،
فحششروامیرالمومنین[ع]میشنید
حالامسئولیناختلاسوکمکاریمیکنند
مردمناآگاهفحششرابهسیدعلیمیدهند
#اندکیتفکر
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت
🕊@asganshadt
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_چهارم
💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت :«بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟» و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
💠 هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم :«دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم :«قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
💠 ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم :«مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ به¬خدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید :«زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
💠 و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد :«دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد :«حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
💠 و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که #عاشقانه نجوا کردم :«عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد :«هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
💠 رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
💠 مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
💠 ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
💠 با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️
@asganshadt
{•🌻🌙•}
خوشـاآنانـکه🦋
جانانـمےشِناسند...
طریقعِشقـوایمانـمےشِناسند››
بسےگفتیمـو↶
گفتندازشھیدانــ[••🥀
شھیدانـراشھیدانـمےشنــٰاسنـد...
#از_عشقـ_تا_شهادتــ🕊
@asganshadt
#حجاب🥰
#تلنگر
🍃🌸وقتی که حجاب را به دخترم آموختم
اما عفاف را به پسرم نیاموختم
به پسرم یاد دادم که حیا و نجابت فقط مخصوص زن است😔
🍃💞وقتی که به دخترم گفتم که باید به برادرش احترام بگذارد
اما به پسرم نگفتم که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد
برتر بودن مردانه را به پسرم یادآوری کردم😔
💗🍃وقتی که دخترم را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردم
اما به پسرم اجازه دادم که آخر شب به خانه برگردد
به پسرم آموختم که او بر خلاف خواهرش میتواند خطا کند😔
🍃💓وقتی که عشق ورزیدن را برای دخترم نادرست دانستم
اما از رابطه داشتن پسرم با دختری نامحرم ذوق زده شدم که پسرم بزرگ شده
هوسباز بودن را به پسرم آموختم😔
💞🍃وقتی که از کودکی به دخترم یاد دادم که زن باشد، کدبانو، صبور و فداکار باشد
اما به پسرم فقط آموختم که قوی و قدرتمند باشد
تنها نامی از خانواده را به پسرم آموختم نه مسئولیت خانواده را😔
وقتی...
🍃💐بله...من هم مقصرم که وظیفه والدینم را به درستی انجام ندادم
من هم به عنوان یک پدر یا مادر، مقصرم که به جای اصلاح خودم و تربیت صحیح فقط به جامعه ام انتقاد کردم...جامعه هرگز به خودی خود درست نمیشود...جامعه نمونه بزرگی از همان خانواده است.
🌤💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖🌤
@asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری▪️
ویژه #شهادت امام #جواد علیه السلام
▪️دل هفت آسمان امشب غمین است
▪️تو گویی لحظه ی مرگ زمین است
▪️همانند پدر در حجره ی خود
▪️جواد ابن الرضا مسموم کین است
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت
@asganshadt
از خواب چو برخیزم😊
اول
شما ❣ به یاد آیین...
السلام علیک یا امام سجاد زین #العابدین🌸
السلام علیک یا امام محمد باقر، #باقرالعلوم🌸
السلام علیک یا امام #جعفرصادق🌸
#یا_ارحم_الراحمین💯
❤️ التماس دعا ❤️
@asganshadt
💠 حدیث روز 💠
💎قال الجوادُ علیه آلافُ التحیةوالثناء:
🖤مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإن كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَد عَبَدَ اللّهَوإن كانَ النّاطِقُ يَنطِقُ عَن لِسانِ إبليسَ فَقَد عَبَدَ إبليسَ
🖤هر كه گوش به گفته سخنگويى دهد ، در واقع او را پرستيده است . اگر [آن سخنگو] از خدا بگويد ، خدا را پرستيده ، و اگر از شيطان بگويد ، شيطان را پرستيده است.
📚تحف العقول صفحه۴۷۸
@asganshadt