eitaa logo
«ࢪه توشه مجالس ختم و تࢪحیم خوانی »
1.1هزار دنبال‌کننده
212 عکس
85 ویدیو
9 فایل
بسمه تعالی #ره_توشه_مجالس_ختم انتشار اشعار بروز ختم خوانی با بهره گیری از آیات، روایات، اشعار، روضه، ختم و ترحیم خوانی #مدیریت_ڪانال:خادمة الزهرا (س)_علیزاده @maddah_1367 ۰۹۰۲۰۷۱۲۲۱۶ eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (باز نشــــــــر) در وصف پــدر باغـــبون تا نباشــــــــه گلشـــــنی پیــــــدا نمیـشه غنچــــــه تا وا نشـــــــه دور و بر مصـــفّا نمیــشه باغـــبـــون زندگـــی میــــدونی حتمـــــاً پــدره رنج و زحمتهـــــای او هیج جـــوری حاشــا نمیشه ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ ای گل زیبا ای پدرجــان ///گشته ام تنها ای پدر ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ صـــد نفـر گوشــــــه دستتو بگیــــــــرن ای عزیـز تو صـــــــفا و مهربونـــی دســـــت بابا نمیشـــــه ســـتون هـــر خــونه ایی باعـــث استحکامشـــــه بی پدر زندگیمـــــــون ستونـــــش برپا نمیــشــه ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ ای گل زیبا ای پدرجان//گشته ام تنها ای پدرجان ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ چند روزه که ســایه اش رفته ز ســـر من چه کنم مهربونـم گــــــم شـــــده خـــــدایا پیـــدا نمیشه تو گلوم عقـــــــده شـــــده داغ تو دارم میمـــیرم هرچـــــــی گریــــــه میکنــم عقده زدل وا نمیشـه ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ ای گل زیبا ای پدرجان//گشته ام تنها ای پدرجان ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ پدرم من چه کـــــــنم از غــــم و هجــــران و الم دل طــوفــانیِ مـن بی تـو مــداوا نمـیشـــــــه یاد و رنج و زحمـــتت وقتـــی می افـــته توسرم دیــده دریــا میــکنم ناله بی غوغــــــا نمیشــــــه ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ ای گل زیبا ای پدرجان//گشته ام تنها ای پدرجان ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ میدونم (صفا )خـــودت داغ پـــــدر چشـیـده ای شـــــعر تو غـــم میبــاره ناله بی نجــــوا نمیشه شاعر:قاسم جناتیان قادیکلایی http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ▪️دلسوزی ملک الموت برای دو نفر روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‏ها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آن‏ها دلت برای کسی رحم آمد؟ عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‏ ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت. دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستون‏ها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم 📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ، صفحه 330 http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع جایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ « گـــوهـر عـمـر » ای که در غـفلتـی و بنــده دنیـا شده ای غرق خود بی خبرازظلمت فـردا شده ای گوهرعمرگذشت جهل و جوانی نه هنوز که تومشغول فنا غافل از عقــبا شده ای هیچ دانی بَشَـرا آمـدنت بـهــر چــه بود ازچه روساکن این منزل و مـأوا شده ای رفـتنی گشـــته مقــرر پـی ایـن آمـدنت در گـذرگاه اجـل از چـه شکـیـبا شده ای کس نماندبه عدم میـرود این قافلـه زود بار نابـسـته چـرا پـس تو مـهـیا شده ای دهـر فـانی شــده اسـباب تعـیـش (نادر) غـافل از سـرزنــش هـاتف معـنا شده ای شعر:حاج نادر بابایی http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ حضـرت لقمــان بگفتا با پسر عافیـت خواهی تو ای نور بصــر در جهان بشـنـو ز مـن ای با خرد چـار پـند حکمت آمیز ای پسر گر کسـی بد کـرده در حقت روا یا تو احسان کرده بر هـر رهگذر کن فرامـوش و نیـاور بر زبان بلکه آن هـر دو بیفکـن از نظر آن دو پند دیگـرم را گـوش کن تا شـوی محـبوب دل ها بیشـتر یاد کن هر لحظه از مـرگ و خدا تا نبـینـی در جـهـان شرّ و ضرر گفت " حلوایـی" ز لقـمان حکیم پنـد او نیکوسـت چون دُر و گهر شعر:حاج محمود حلوایی ۱۴۰۱/۶/۲۷ http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 ایم 😭 وداع همسر و فرزند شهید سراوانی با پیکر مطهر این شهید والامقام رامیان گلستان ۲۷شهریور 1401 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ امروز خواهـــم عقــده از دل وا نمایم یادی ز فــــرزنــــدم گل زیـــبا نمـــایم مــــرغ وجـــودم پـر زنــد گـــرد مزاری تا راز گــــوید با عــــزیــز گلعـــذاری فـــرزنــدم ای مهــرفـــــروزان دل من حلّ فـــراق روی تو ، شـــد مشکل مـن این خــانـه بعد رفتنت غمخــانـه گشته ای شمع مـن! تاریک ،ایـن کاشانه گشته ای جـان من گلزار بی تو خشکزار است باران آن شــورابه های داغـــدار است در باغچــــه گلها همـه پژمـــرده گشتند گـویا ز هجــر روی تو افســـرده گشتند ماه جـمالـــت را خســــوف غـــم گرفته تاریکـــی اش ســر تاســر عـــالم گـرفته هیــچ ازمـن آشفتـه می گیری سراغی؟ گفتـی روم تا برفـــروزم یک چـــراغی؟ گـــر از کــنار مدفــنت افــتــد عبــورم طاقـــت رود از پیکــر و از دیـده نورم گـر بار غم بر دوش بردن هست مشکل کشتی اندوهـــم اگـــر نـادیـده سـاحل " لاطف " تسـلّایـــم دهـــد از بیقــراری از گـــریـه کـردن مـثل ابــر نوبـهــاری گوید که:بشنو این سخن،نی از سـر پند دانم که دیدی زخم داغ و هـجـر فـرزند امّـا امانــت بـود دادی اش به صاحب پس غم مخور،این کارواجب بودواجب شاعر:یوسف لاطف آمل http://eitaa.com/ashaar_khatm8 ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌