eitaa logo
سروده های مهدی شریفی
894 دنبال‌کننده
205 عکس
24 ویدیو
0 فایل
🔶 اشعار آئینی و انقلابی مهدی شریفی 🔹 کپی از مطالب آزاد است ارتباط با حقیر: @mahdisharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاریّ ولایت خطبه خواندی به عشق مرتضایت خطبه خواندی کتک خوردی ... ولی رفتی به مسجد به رغم دردهایت خطبه خواندی مهدی شریفی علیها سلام @ashaarsharifi
کنار پیکر بی جان بانوش امیرالمؤمنین می رفت از هوش خدا را شکر راحت گشت زهرا ز درد سینه و بازو و پهلوش مهدی شریفی علیها سلام @ashaarsharifi
حیا و غیرتت کجاست مدینه ماه تو زیر دست و پاست مدینه زهره ی تو که نور میده به دنیا الآن چرا مونده غریب و تنها مدینه خیلی سنگینه گناهت چرا گرفته لکّه روی ماهت مدینه ماهت شده قد خمیده چراغ راهت شده قد خمیده مدینه آی مدینه آی مدینه چرا داره ماه تو زخم سینه غصه و غم براش فراوون شده دنیا بزرگه ... ولی زندون شده تاریکیه خیلی زیاد تو این شهر کسی دیگه نور نمی خواد تو این شهر با روشنایی چون که در نبردن خورشید و زندونی تو خونه کردن مهدی شریفی @ashaarsharifi
فاطمیه شد دلم پر غم شده غرق ماتم عالم و آدم شده فاطمیه فصل غم فصل عزاست لحظه های غربت شیرخداست فاطمیه موسم دلداری است روزهای آخر بیماری است مادری مجروح، گشته بستری اشک میریزد کنارش دختری مادری که خسته و آزرده است گوئیا در کوچه سیلی خورده است ای خدا قوّت ندارد مادرم رنگ بر صورت ندارد مادرم بازوی او از چه رو آزرده است زخم هایش طاقتم را برده است بستر او از چه رو رنگین شده وای من پیراهنش خونین شده لحظه رفتن رسیده، وای من شد نفس هایش بریده، وای من آه! مادر، ای جوان قد کمان التماست می کنم پیشم بمان رفتنت بیچاره می سازد مرا مرگ تو از پا می اندازد مرا زود باشد بهر من بی مادری بعد تو بابا ندارد یاوری عاقبت شد لحظه اشک و عزا شد شهیده حضرت خیرالنساء مادری شد سوی جنت رهسپار قلب طفلان علی شد داغدار حیدر کرار بی یاور شده ای خدا ارباب بی مادر شده در فراقش ناله ها دارد حسن از غمش چون ابر می بارد حسن زینب و کلثوم غرق ناله اند داغدار یاس هجده ساله اند فاطمیه موسم غمناله هاست شیعه با این اشک عمری آشناست فاطمیه درس غیرت می دهد فاطمه درس بصیرت می دهد مثل آن مادر که شد قامت کمان مانده ام پای ولی تا پای جان با ولایت درد درمان می شود کارهای سخت، آسان می شود تا ابد در خط زهراییم ما گوش به فرمان مولاییم ما من که پای روضه هایش سوختم عشق را از فاطمه آموختم عشق یعنی دل سپردن بر ولی عشق یعنی رهبرم سیدعلی عشق یعنی پای دین فانی شدن عشق یعنی چون سلیمانی شدن حاج قاسم! ای امید رهبرم ای علمدار شهیدان حرم ای که از داغ تو کشور غم گرفت مرد و زن از دوری ات ماتم گرفت حاج قاسم! ما که غمگین توایم پیروان راه خونین توایم مهدی شریفی علیها سلام @ashaarsharifi
«عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد» بی تو دلم اسیر خیالات خام شد آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام با هرکسی به غیر شما همکلام شد بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد خوشبخت آن کسی که فدای امام شد رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد از آن دمی که مادر ما پشت در رسید از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد مزد رسالت نبوی خوب شد ادا بر دختر نبی چقدَر احترام شد این آتشی که هستِ علی را از او گرفت تا کربلا رسید و وبال خیام شد مهدی شریفی عجل الله تعالی فرجه الشریف علیها سلام @ashaarsharifi
پر زند مرغ دلم همواره سوی جمکران ذکر لب هایم شده الغوث یا صاحب زمان ای طراوت بخش و جان پرور! بهار دلنشین!‏ بی تو پاییز و زمستان است کل سال مان آفتاب عشق! تا کی پشت ابر غیبتی؟ از پس این ابر بیرون آی و رخ بنما عیان ای قیام تو امید آخر مستضعفین ای وجودت مظهر خشم خدا بر ظالمان طاقت ما طاق شد، رحمی نما بر حال ما در فراقت می چکد باران ز ابر دیدگان الفتی دیرینه دارد با شهیدان، قلب من آن جوانان به خون غلطانِ بگذشته ز جان با نوای کاروان، سوی دیار عاشقان با صدای نوحه ی ای لشگر صاحب زمان رو به سوی کعبه ی دلها همه رفتند، تا انتقام سیلی زهرا بگیرند عاشقان یاد زین الدین و خرازی و حاج احمد بخیر یاد حاج قاسم بخیر، آن رادمرد قهرمان کاش من هم چون شهیدان همتی می داشتم تا بمانم پای عهدم با ولی تا پای جان آه یا صاحب زمان! فصل عزای مادر است ای فدای دیده ی گریان تو جان جهان فاطمیه شد، سحرخیز مدینه، العجل!‏ فاطمیه شد، بیا و روضه ی مادر بخوان اندکی از دست های بسته ی حیدر بگو یا بگو از ماجرای مادر قامت کمان ماجرای کوچه و دیوار و در را باز کن طاقتش را داشتی قدری هم از محسن بخوان بازگو کن پشت در مسمار با زهرا چه کرد؟ یا بگو از ناله های بی امان کودکان حرف بسیار است، آقا جان، بیا حرفی بزن بازگو بنما وصیت های زهرای جوان گفت زهرا: پیکرم را نیمه ی شب دفن کن تا که قبر مخفی ام از دیده ها باشد نهان رفته رفته فاطمه مانند شمعی آب شد پیش چشم مرتضی یک پوست ماند و استخوان گوئیا می گفت مولا اینچنین با همسرش راه اگر دارد بمانی، باز هم پیشم بمان مهدی شریفی علیها سلام عجل الله تعالی فرجه الشریف @ashaarsharifi
درسته که سخته برات زندگی درسته که دردات زیاده، ولی اگه میشه بازم تحمل بکن اگه میشه بازم بمون با علی بازم پیش کلثوم و زینب بمون بمون با حسین و حسن، فاطمه چه جوری تحمل کنم داغتو خودت رو بذار جای من، فاطمه دیگه حرف رفتن نزن عشق من با این جمله هات آتیشم می زنی تو وقتی حلالیت از من می خوای داری انگاری قبرمو می کنی تو تنها طرفدار من بودی و دیگه بعد تو تنها میشه علی چی میشد نمی رفتی از این خونه چی میشد که می موندی پیش علی مهدی شریفی علیها سلام @ashaarsharifi
رفیق خوبی دارم اسمش محمد رضاست مؤدب و خوش اخلاق خلاصه خیلی آقاست ‏ ‏ خنده ای آسمونی روی لباش نشسته بدی ازش ندیدم خیلی کارش درسته ‏ ‏ وقت نماز که میشه با هم به مسجد میریم توی حیاط مسجد سریع وضو می گیریم ‏ ‏ حیاط مسجد ما حوض قشنگی داره میون آب، هفت هشتا ماهیِ رنگی داره ‏ ‏ گنبد و گلدسته هاش خیلی قشنگ و زیباست غروبا صحن مسجد پر میشه از بوی یاس ‏ ‏ من و محمد رضا منظم و با دقت کنار هم می شینیم توی صف جماعت ‏ ‏ نماز رو یاد گرفتیم احکامش و می دونیم الله اکبر می گیم با هم نماز می خونیم ‏ ‏ وقتی نماز تموم شد تسبیح به دست می گیریم تسبیحاتو که گفتیم به سمت کانون می ریم ‏ ‏ بعد از نماز تو کانون کلاس قرآن داریم قرآن و باز می کنیم جزء سی رو میاریم ‏ ‏ سوره های کوچیکو خیلی قشنگ می خونیم الهی که همیشه تو این مسیر بمونیم مهدی شریفی @ashaarsharifi
نماز شب صفا بخش ضمیر است نمازی بی بدیل و بی نظیر است جوان باید نماز شب بخواند کهنسالی دگر دیر است دیر است مهدی شریفی @ashaarsharifi
به حق دل داده بود و گریه می کرد سرش افتاده بود و گریه می کرد شباهنگام دور از بستر خواب سر سجاده بود و گریه می کرد مهدی شریفی @ashaarsharifi
ای عالم دین، فقیه خوش نام ای جان و دل تو وقف اسلام ای جلوه گر از تو نور ایمان ای حامی انقلاب ایران در سایه پرچم حسینی یاریگر نهضت خمینی گفتند که ای فقیه بی باک دنبال تو بوده است ساواک چون یاور انقلاب بودی در سنگر انقلاب بودی تو اهل مبارزات بودی همواره تو در صراط بودی بودی تو در این مدار، سیفی!‏ ای جلوه ذوالفقار! سیفی!‏ تو اهل فقاهت و جهادی با کفر و نفاق در عنادی هستی تو ز خود گذشته، آری بر چهره نشان رزم داری چشم تو شده است چشمه ی نور از چشم تو چشم بد بوَد دور ای عالم رستگار! سیفی!‏ ای جلوه ذوالفقار! سیفی!‏ سیفی شده ای، چه اسم نابی زیرا که تو سیف انقلابی ای مرد نبرد، ای دلاور ای حامی انقلاب و رهبر همواره تو پای در رکابی در خطّ امام و انقلابی یک لحظه ز پا نمی نشینی صاحب نظر علوم دینی در فقه و اصول کم نظیری در علم رجال هم شهیری در سایه لطف احمد و آل در معهد اجتهاد فعّال طلاب جوان به محضر تو شاگرد کلاس و منبر تو هستند عجب گروه نابی جمع فضلای انقلابی مهدی شریفی @ashaarsharifi
غرق بارانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف اهل ایرانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف تشنه اسلام بسیارند در کلّ جهان ما مسلمانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف اشک های روضه درمان تمام دردهاست روضه می خوانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف کل ایران یک محله در خراسان رضاست در خراسانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف دوستان و آشنایان عمرشان سر می رسد زنده می مانیم و قدرش را نمیدانیم، حیف مهدی شریفی @ashaarsharifi