🌷سال نو، آغاز بهار طبیعت و بهار قرآن بر همهی همراهان عزیز مبارک باد.🌷
ان شاءالله سالی سرشار از توفیق،برکت سلامتی و بهروزی پیش روتون باشه.
در پناه آقا امام زمان(عج) باشید.
@asharahmadrafiei
بهار گلزار شهیدان
عیدهامان عید شد از شور ایثار شما
سبز شد ایاممان از جسم خونبار شما
تا که خوش با زندگی و کسب و کار خود شویم
جانفشانی بود هنگامِ خطر، کار شما
در مسیر زندگانی شد چراغ راه ما
جملهجمله از سخنهای گهربار شما
رد شدید از سیمهای خاردار نفس خویش
نفس شد با هر فریب و فتنهاش خوار شما
ما گرفتار زمین ماندیم روزی که زمین
با تمام زرق و برقش شد گرفتار شما
ای شهیدان ای پرستوهای عاشق جان ماست
تا ابد شرمندهی الطاف بسیار شما
با شماها ما بهار عاشقی را یافتیم
ما بهاری میشویم از شورِ گلزار شما
#نوروز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
⚘️تبریک⚘️
ماهِ رمضان،بهارِ قرآن تبریک
نوروزِ طبیعتِ گل افشان تبریک
هر روزِ شما چنین بهاری باشد
ای مردمِ جان،بهارهاتان تبریک
#بهار_قران
#بهار_طبیعت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
سال جهش تولید با مشارکت مردمِ عزیز
توفیقِ وطن به عزم والایِ شماست
در دفتر هر حماسه امضایِ شماست
چشمانِ ولی در جهشِ تولیدی
امسال سویِ مشارکتهای شماست
#سال_جهش_تولید_با_مشارکت_مردم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
◆سلام ما به تو◆
مادر مظلومهی زهرا سلام ما به تو
ای انیس حضرت طاها سلام ما به تو
ای وجودت چشمهای از روشنیهای جهان
مادرِ بانویِ خوبیها سلام ما به تو
در مسیر عشق از دار و ندارت رد شدی
وقف حق کردی وجودت را سلام ما به تو
در زلال قطرههای اشک خود بهر رسول
عاشقی را کردهای معنا سلام ما به تو
ای میان موجموج فتنهها با یاریات
احمد مرسل نشد تنها، سلام ما به تو
از زلالی هست قلب مهربانت آسمانی
هستی از بخشندگی دریا سلام ما به تو
ای تجارت پیشهای که در قبال عشق خویش
دست شستی از همه دنیا سلام به تو
در دل این خانه با آیین همسر دوستی
مکتبت را کردهای برپا سلام ما به تو
آه از آن دم که رسید از بین آن دیوار و در
نالهی جانسوز وا اُما سلام ما به تو
آه از دروازهی ساعات و خیل روضهها
آه از آن ساعات، واویلا سلام ما به تو
آه از آن ساعت چه دیدی حضرت مادربزرگ
کنج مقتل، ظهر عاشورا سلام ما به تو
#حضرت_خدیجه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه ی بنده رو در بگو بخند امروز ساعت۱۵:۳۰ از شبکه نسیم ببینید🌺
ممنون🌹
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
اجرای بنده در #بگو_بخند🌺👆 #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei
اخوانیه ی جدید بگو بخند
زیبایی روزگار باباست
پربار تر از بهار باباست
او پشت و پناه ماست باباست
او هدیه ای از خداست باباست
والله که برکت است بابا
یک کوه(تاکید) محبت است بابا
بی حد و شمار دارمش دوست...بوس،باصدا
در خاطر من ترانه ی اوست
تا اینکه شود وجودتان شاد
در شعر از او نموده ام یاد
شوخی ست کلام من سراسر
از بنده به لطف خویش بگذر
🔹
بابای گلم که ضد گربه ست
با دیدن آن ز جا زده جست
برخاسته با خروش و تشویش
فرموده به گربه هی، برو، پیش....با صدای بلند
هر گربه که گفته است می عووووو....صدا
با خشم تشر زده که:گمشو.....صدای بلند
هرگاه که گربه بوده الدنگ
رفته ست برای جُستن سنگ
هرگاه که گربه بوده مسبوق
گفته ست به او دو واژه ی بوق....صدا
🔹
بابای گلم هواشناسی ست
در حد تخصصش کسی نیست
در خانه ی ما به حال حاضر
مسئول بخاری است و کولر
سرمای هوا براش محسوس
گرمای هوا براش ملموس
مادر بکشد ز کار او رنج
گوید به پدر بابا: دماسنج......با صدای بلند مادر
🔹
بابای گلم که مارک پوش است
دلبسته به یک دو زیرپوش است
دارد ز،گذشته تا به حالا
بیژامه و زیرپوش خود را
بیژامه او که گشته پاره
فریاد زده ست با اشاره
تا آنکه صدایش آمده جررررت
گفته ست که پاره گشت این فرت
🔹
بابای گلم به وقت تعمیر
ناگاه به خانه می شود شیر
تا دست برد به سویِ آچار
مادر بزند از آن طرف جار
تعمیر نکن که نیست لازم...صدای مادر
در خانه همین اتوست سالم
وقتی که صدا درآمده ؛پووووووووک..صدا
مادر زده داد: مردِ مفلوک....صدای مادر
آتش به جهاز من زدی تووووو ...صدای جیغ مادر_می زنم به خودم
باید بخری اتویی از نو
برخاست از آن چو بر هوا دود
گفتا پدرم که:.......اینجوری بود باصدای کلفت و خونسرد
🔹
بابای عزیز عشق ماشین
عمریست که دل نکنده از این
از این لگنی که صبحها زارت ...صدای زارت
از آن برسد صدای استارت
ای ای ای ای ای ای ای ای ای ای.....صدا
روشن نمی شه به خاطر چی؟
ماشین می گه که: اِ اِ اِ اِ اِ
چل ساله ولم بکن د بسه
بعد از دو صدای اُهووووووو میگه اِه
مامان میگه که: ولش ده بسه...جیغ مادر
🔹
بابای گلم خبرشناس است
دنبالِ خبر از اختلاس است
تا نام کسی شده ست اعلام
او را بنموده است اعدام
تا حرف شده ز بحث چایی
کرده ست دوباره یاد دایی
اویی که نداد پول ما را
نگذر ز خیانتش خدایا...بلند بگم
🔹
بابای گلم که عشقِ شام است
از قیمه و قرمه می شود مست
هر شب به صدای خویشگ گیریگ گیگ
کنده ست به خشم خویش ته دیگ
🔹
بابای گلم چه عطر و بویی(دماغمو بگیرم)
آید ز تو تویِ دستشویی
رفته ست حدود نیم ساعت
تا بلکه شود درست ،راحت
آنگونه سر وصداست مزمن
گویا که در آن فضاست بایدن ....با تاکید
ما جمله ز،مستراح محروم
در را بزنیم و گوید اووووووهوووووم...صدا
آنگونه که شسته هیکل و دست
کل کف مستراح خیس است
🔹
بابای گلم که تویِ منزل
هرگز نکَنَد ز کنترل ،دل
بابای گلم که برده هرجا
با خویش همیشه کنترل را
از این شبکه به آن یکی ها
رفته ست به میل خویش تنها
همواره نشسته پاش چون میخ
حتی بکند اگر که خخیییخ .....خخییییییخ
دل کندن او ز یک چه سخت است
آنگاه که پخش پایتخت است
او عاشق خمسه است و کارش
بوده ست همیشه دوستدارش
گفته ست که طنز فاخر این است
طناز درست و نادر این است
گفتا که من از حدود پنجاه
باخمسه شدم رفیق و همراه
استاد بگفت: بس دیگه
گوش نده بابات ؛،الکی میگه... باصدای خمسه
فرمود پدر:ادامه داااااره
استاد جواب داد:اَااااااره
گفتا پدرم جناب استاد
از لطف بخوان ترانه ای شاد
استاد بزرگ شور وآواز
آنگاه چنین نمود آغاز
باریکلا مرد ناقلا/باریکلا
باریکلا شعبون کدخدا/باریکلا
باریکلا /باریکلا
آنگاه پدر بخواند از جان
اینگونه ترانه بهر ایشان
🔹
استاد ما ای /علیرضا خمسه ی ناز
لبخند رو لبت/ همیشه عمر تو دراز
علیرضای خمسه یه مرد پرهنر
زندگیت واسه ایران همیشه پر ثمر
بچه گی ما طی شد با اون جیغ خپیت فالش،بکشم)
یاد تو همش با ماست تو هرجمع و محیط
کرده همش کارای سخت
یکی از اونا پایتخت
هنر تو گوشت و خونشه
مهربونی نشونشه
خنده یِ رو لبش
از ادبش
تاب و تبش
آخه من چی بگم
علیرضا خمسه،یکی یه دونه ای
چی بگم که استادِ تک زمونه ای
👇👇👇👇👇ادامه