eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
668 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
با حضور شاعر: # احمد_رفیعی_وردنجانی 🕰زمان: امشب، یکشنبه، ساعت ۲۱ 📍مکان: هیات سیدالشهدا، شهر اردل
شهید شویم... برای عشق، برای وطن، شهید شویم به شوق فصل کبوتر شدن شهید شویم قسم به نام عزیزش که خوب می‌ارزد اگر به پای وطن تن‌به‌تن شهید شویم برای ساختن خاک امن مردم خویش برای سوختن اهرمن شهید شویم بیا که چشمه بجوشد ز خون‌مان در دشت شکوفه سر زند از این چمن شهید شویم برای ما قفس است این تنی که در آنیم برون بیار خود از این بدن شهید شویم چقدر با خبر هر فراق ،رنج، بیا برای راحتی از این محن شهید شویم چقدر شعر شهادت نوشته‌ای کافی‌ست بیا عبور کنیم از سخن، شهید شویم تعلقات زمین بار سخت و سنگینی‌ست بیا برای سبک‌ پر زدن شهید شویم @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یاد قدم‌های جابر.....😭😭😭 سورشجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراسم عزاداری هیات دانش آموزی انصارالمهدی شهر شهید پرور وردنجان
صلی الله علیک یا رضیع العطشان تیری رها شد سوی طفلی نیمه‌جان رفت تیری که با آن حرمت تیر و کمان رفت نامردِ جنگی پستیِ خود را نشان داد تیرش بدون پیچ‌وخم سوی نشان رفت تیرش دقیقا خورد آن جایی که تا خورد سوی خدا از عرشیان بانگ فغان رفت غلتید در خون غنچه‌ی نو رُسته‌ی باغ با داغ او جان از وجود باغبان رفت آتش به جان واژه‌ها افتاد از این غم با تک‌تک ابیات خون از دیدگان رفت چشم فلک تا هست خونبار است از، آن خونی که از شش‌ماهه تا هفت آسمان رفت مادر به یک گهواره دل‌خوش بود، آن‌هم وقتِ هجومِ لشکرِ غارتگران رفت شرح همه نامهربانی‌های دنیا در کربلا بر آن امام مهربان رفت @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی الله علیک یاعلی اکبر امام حسین داشت از هر روزِ خود دل‌شوره مادر بیشتر بود از هر روزِ دیگر فکرِ اکبر بیشتر بود لیلا در فراق او غمین، امروز بود غصه در جان و دلش چندین برابر بیشتر در زمین کربلا، اکبر به میدان رفته بود یک‌تنه در رزم بود از یک دو لشکر بیشتر برق تیغش داشت می‌شد مثل برق ذوالفقار هرچه می‌افتاد با چرخیدنش سر بیشتر دوره شد آخر میان لشکر کفتارها می‌زدندش لشکری با هرچه، کمتر، بیشتر این مسلمانان رسول‌الله(ص)را دل‌داده‌اند مهرشان زان روست با اولاد کوثر بیشتر بیشتر لطف مسلمانان نصیب است آنکه را دارد اخلاقش شباهت با پیمبر بیشتر می‌زند با قصد قربت ضربه محکم‌تر به او هر که دارد کینه در جانش ز حیدر بیشتر وقت تقسیم! است، بشتابید اینک گرگ‌ها هرکه می‌خواهد بگیرد کیسه‌ای زر بیشتر هرچه می‌شد ارباً‌ارباتر تنش می‌شد بر آن زخمِ تیر و نیزه و شمشیر و خنجر بیشتر از گل لیلا به هر سو تکه‌ای افتاده بود هرچه فرصت بیش می‌شد، می‌شد اکبر بیشتر ای اذان‌گوی حرم ای کاش می‌شد بشنود از تو بابای تو یک الله اکبر بیشتر @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دامن‌کشان‌ رفتی دلم زیر و رو شد چشم‌ حرامی با حرم روبه‌رو شد 😭😭😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علی محامی بلامعین بی‌یار ماند و یاور بی‌یاوران است ظلمی نکرد و شاه مظلوم جهان است نام دلاویزش بهار باغ هستی‌ست افسوس سهم لاله‌زار او خزان است کشتند تا نامی از او برجا نباشد نامش ولی عمری‌ست بر لب‌ها روان است می‌خواستند از چشم‌ها پنهان بماند اما همیشه مثل خورشیدی عیان است لب‌تشنه کشتندش ولی مانند دریا لب‌تشنگان را موج احسانش امان است کشتند او را ظهر عاشورا گرسنه بر خلق اما برکتش روزی‌رسان است از سنگ و چوب و نیزه جانش ناتوان شد نامش ولی هر ناتوانی را توان است با غصه کشتندش ولی شور عزایش آرامش روح و نشاط قلب‌وجان است از آتشی که در خیامش دشمن انداخت تا هست دل‌های همه آتش‌فشان است دیگر از این بخشنده‌تر، دیدند مردم انگشترش در دست‌های ساربان است جز احترام از او ندیده خلق، اما بی‌احترامی‌ها نثار کاروان است هرگز لبانش وا نشد جز خیر اما سهم لب خشکیده‌ی او خیزران است باب نجات عاشقان باب‌الحسین است نام بلندش زینت باغ جنان است نامهربانی دید اما در شفاعت با هرکه همراهی بخواهد مهربان است فرزند زهرا را به مقتل سر بریدند تا روز محشر خون سرخ او روان است تا روز محشر ناله‌های سرخ زینب در ماتم جانکاه او دامن‌کشان است اشعار آیینی به جای خود مرامش اوج شکوه شعرهای عاشقانه است @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸خوب می‌دانم که مولایم نجاتم می‌دهد در سالروز شهادت سید و سالار شهیدان حضرت أباعبدالله الحسین (ع) و عاشورای حسینی نوسروده‌هایی از شاعران آیینی چهارمحال‌وبختیاری در سوگ این مصیبت عظیم، تقدیم مخاطبان ایکنا می‌شود. خوانش اشعار 👇 https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/4158597/ 🆔@shahrekordiqna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیات!..... یک هیات است خوب و وزین سینه می‌زند جوری دگر، چنان و چنین سینه می‌زند غولی غریب‌کُش که میاندار هیات است آن‌گونه که بیا و ببین! سینه می‌زند با دست‌های باز شده می‌پرد هوا تا می‌رسد به روی زمین سینه می‌زند بزم عزا که نیست، بساط ریای اوست اصلا فقط برای همین سینه می‌زند در هیئتی که امر به معروف مرده است در بین جمع ، شمر لعین سینه می‌زند جایی که مرده نهی ز منکر عجیب نیست خیلی قشنگ ،دشمن دین سینه می‌زند یک گوشه حرمله به سرش مشت می‌زند خولی سه ضرب ،زار و حزین سینه می‌زند چون ابن سعد و ابن زیاد آمدند هم... آن نوحه‌خوان قصه شد،این سینه می‌زند اصلا کسی به فکرِ زمان نماز نیست! هیات که نیست! لشکرِ کین سینه می‌زند دینِ بدونِ امرِ به معروف مرده است.. دین‌ را رها کنید!... لِنین سینه می‌زند @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا مظلوم... در روضه جان دادیم با یادِ مصائِب وقت جماعت شد همه بودیم غایِب او کشته‌ی امرِ به معروف است اما اوضاع ما در این سفارش، نامناسب ما در عزایش از مرامش بی‌نصیبیم ما یادِ او هستیم و دور از او ،چه جالب! در راه حق، او کشته شد با دست ناحق حق : آنچه آن را غالباً بودیم غاصب یک صبح تا شب بهر اهل کوفه کافی‌ست تا رو شود دستِ حسینی‌های کاذب گفتیم ما یار توییم اما همیشه با فتنه‌ی شیطان تهی کردیم قالب آلوده خواهد شد به رنگ لشکر خصم هرکس نباشد دیوِ نفسش را مراقب وا می‌دهد خود را برای گندم ری وقتی هوای نفس او گردید غالب وقتی که نشناسیم راه پاک او را سودی نخواهد داشت بلغورِ مطالب گرمِ عزا بودیم و هنگام اذان شد... با مستحب غافل شدیم از امرِ واجب ما اهل کوفه نیستیم، این‌جا شعار است از کوفیان این زمان بنویس ،کاتب! ..... ما العجل گفتیم اما او نیامد.... از حالِ دل‌هامان خبردار است ،صاحب @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ❇️یار و همراه ماست زنگِ خبر باهمه آشناست زنگِ خبر مثل یک عضو خانواده شده در همه خانه هاست زنگ خبر ❇️نشنیده کَسی دروغ از آن منبعِ حرفِ راست زنگ خبر بهر پیر و جوان و خُرد و کلان موردِ اعتناست زنگ خبر ❇️هر سوالی کُنی ز وردنجان پاسخ آن کجاست؟ زنگ خبر ‌‌ شبِ جمعه برای مرحومین ختمِ قرآن به پاست،زنگ خبر ❇️شهر دارد مریض بدحالی سخت گرمِ دعاست زنگ خبر در هوای محرم و غمِ آن هیاتی بی ریاست زنگ خبر ❇️می شود گاه زائر مشهد گاه در کربلاست زنگ خبر محفل یاد از شهیدانش همه روزه به پاست زنگِ خبر ❇️هر که را بر‌ دل است دردِ فراق درد او را دواست زنگ خبر ساده مثل اهالی این شهر پاک و بی ادعاست زنگ خبر ❇️گفته گاه از خواص زردآلو گاه از نان و ماست،زنگِ خبر چاره ی مشکلات مردم شهر بر‌ همه رهگشاست زنگ خبر ❇️انعکاس شکوهِ وردنجان در همه عرصه هاست زنگ خبر تا رساند خبر به مردم شهر در دلِ ماجراست زنگ خبر ❇️با تلاشی که کرده این مدت به ستایش سزاست زنگ خبر خیر بینَد که بهر وردنجان از خدا خیر خواست زنگِ خبر https://eitaa.com/vardanjanfory
صلی الله علیک یا امام سجاد دلش همیشه در این سال‌ها پر از غم بود برای او همه‌ی ماه‌ها محرم بود به محض دیدن آب روان به هر سویی بساط روضه‌یِ سنگینِ او فراهم بود همیشه پیش نگاهش به هر طرف می‌رفت نمایِ تازه‌ای از روضه‌ای مجسم بود به سینه داشت از آن خاطرات کوهی زخم که تا همیشه‌ی دوران بدون مرهم بود بدون سر پدرش را شناخت در مقتل نشانه‌های تنش گرچه سخت مبهم بود میان اشک، تنش را به خاک تیره سپرد چه روزها که گذشت و دلش در آن دم بود به لحظه‌های وداعی غریب جان علی دچار تلخ‌ترین لحظه‌های عالم بود امامِ خم‌شده قامت، شکسته‌دل یک عمر به فکر قامت ماهی شکسته درهم بود @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین آزاده شد هر کس که با جان شد اسیرش اوح بلندی یافت هرکس شد حقیرش هر کس که در هر تنگنا او را صدا زد با مهربانی آمد و شد دستگیرش بعد از گذشت سال‌ها ،هر بار تازه‌ست در چایِ پایِ روضه‌ها عطرِ عبیرش قربان مظلومی که هرکس دعوتش کرد در مقتل امضا زد تن او را به تیرش قربان مظلومی که می‌گرید خداوند بر پیکر عریانِ خونین بر حصیرش قربان مظلومی که گشته ارباً اربا در کربلا جسم جوانان دلیرش قربان آقایی که در اوج غریبی تا کشته شد آغاز شد از نو مسیرش ما را برای عاقبت‌خیری همین بس شد طفلِ پایِ روضه‌ها، امروز پیرش @asharahmadrafiei