🍂اشک غیرت🍂
رفتی اما اشکهایت در دل ایام ماند
اشکهایت مردِ نا آرام بی فرجام ماند
خوندل از درد خیانت رفتی اما نام تو
با شهیدان غیور جبهه ی اسلام ماند
نام در کردند از برجام خیلی ها ولی
قصه ی مردانگی ها باز هم گمنام ماند
پخته شد نان بهر خیلی ها بر این آتش ولی
نان دلسوزی برای درد مردم خام ماند
درد یاران را نفهمیدند اما گوش شان
گرمِ خواب و قصه های دیو خون آشام ماند
قلب دل سوزان چنان قلب رآکتورهایمان
با بتُن های خیانت از طپش آرام ماند
شرح اقدام و عمل گفتند این افسانه را
ما عمل دیدیم اما قصه بی اقدام ماند
کاسب تحریم ما بودیم و غم دیدیم و آه
تا چه در پنهان برای کاسب برجام ماند
اشک های غیرتت در سینه ی ما قاب شد
از همه برجام بازان شرحی از اوهام ماند
"احمد رفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
🤡بایا🤡
توی این روزهای دلتنگی
کرده از زندگی دکم بایا
روز و شب مثل بختک افتاده
روی دنیای کوچکم بایا
اول صبح وقت صبحانه
من و یک چای دبش جانانه
باز پخش پیام شد آغاز
بُرد ناگاه تو لکم بایا
مثل غولی درآمد از قوری
گنده مثل گوریل انگوری
گفت بشنو پیام مجبوری
عالی ام در جهان تکم بایا
گفت برخیز فکر فردا کن
در دکّان خویش را وا کن
کسب و کارت را زود بایا کن
من در این کارْ زیرکم بایا
خسته از این رسانه ی ملی
می روم در مجاز با گوشی
گوییا بوده است دنبالم
می فرستد پیامکم بایا
مادر بچه ها به شوقی گفت
شکر حق طفل مان زبان وا کرد
جای بابا در اولین کلمه
گفت آن روز کودکم بایا
ظهر بودم میان خلوت یار
از خلوص و صفای دل سرشار
ناگهان بین رکعت سه و چار
باز انداخت در شکم بایا
عصر رفتم به خانه از سرکار
درب و داغون و زار وناهنجار
دخترم گفت ناگهان به هوار
گفته امروز اردکم بایا
رفتم از التهاب این آلام
تاتنم را سبک کند حمام
که رسید این صدا در آن هنگام
گفت من توی چاهکم بایا
هر طرف می کنم نظر بایا
روی دیوار، روی در بایا
سقف را بنگرم اگر بایا
حک شده روی عینکم بایا
می خورد مثل چوب بر کمرم
مثل چکش گهی به روی سرم
گاه گاهی شبیه پایه ی مبل
می خورد روی قوزکم بایا
خسته از شدت گرانی ها
مانده ام با هزار غم تنها
من که افتاده ام چنین از پا
می کند زیر غلتکم بایا
ننه جون خسته حال و آزرده
سمعکش را دگر در آورده
علتش را سوال کردم گفت
پخش می کرد سمعکم بایا
دوش بودم کسالتی در جان
دیدم آمد کسی در آن بحران
فکر کردم اجل رسیده ولی
گفت بابا سیامکم بایا
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 #روز_دانشجو
🚩 #شعرخوانی
🔻 ببینید
📹 فیلم
🚨شعر خوانی آقای احمد رفیعی وردنجانی در دیدار سال گذشته جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی استان به مناسبت روز دانشجو با حجت الاسلام و المسلمین نکونام نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرکرد.
📆 16 آذر98
☑️ @nekoonamchb
🇮🇷 جانم وطن 🇮🇷
در هر کران کشور ایران زمینیم
ما عضو عضو پیکر ایران زمینیم
ما در شمال و شرق یا غرب و جنوبش
سیمرغ سان بال و پر ایران زمینیم
حاشا بگیرد دشمنم یک مشت از این خاک
ما حافظان گوهر ایران زمینیم
هشتاد میلیون عاشق این کوی عشقیم
فرزندهای مادر ایران زمینیم
دشمن خیال خام دارد در سر خویش
جان بر کفیم و یاور ایران زمینیم
ما واژه واژه شعر وحدت را سرودیم
یک مثنوی در دفتر ایران زمینیم
وقتی که حرف از کشورم باشد یکایک
سربازهای لشکر ایران زمینیم
فرقی ندارد هر کران سرزمینم
ما عاشق سرتاسر ایران زمینیم
با عشقِ آذربایجانِ جانِ ایران
برجانِ دشمن آذرِ ایران زمینیم
مردان پیکاریم گاه رزم باشد
ما تن به تن در سنگر ایران زمینیم
یک گوش هستیم و به فرمان جهادِ
فرمانده ی کل، رهبر ایران زمینیم
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
☻به یاد آور☻
حالا به یادآور شب طوفانی ات را
آوارگی و ترس وبی سامانی ات را
وقتی که در یک کودتا می دادی از کف
دار و ندار مانده از عثمانی ات را
یاد آور از آن شب که دیدی رفته برباد
تخت غرورستانِ اردوغانی ات را
آنشب که دیدی در میان نا امیدی
همراهی همسایه ی ایرانی ات را
دیدی به لطف حاج قاسم های ایران
آرامش هنگام سرگردانی ات را
آرام دیدی با جوانمردان ایران
آشفتگی های شب حیرانی ات را
با ما به از این باش ای همسایه، مگذار
جای محبت، ننگ بد پیمانی ات را
مُلکی که داری را بچسب و یاوه کم گو
با یاوه گویی رو مکن نادانی ات را
خوب است انسان آشنا باشد همیشه
رسم وفا و مسلک انسانیت را
"احمد رفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
تقدیم به ساحت آسمانی
🥀شهید تندگویان🥀
عاشقان رفتند تا دوران بحران ها گذشت
با نثار جان چنین آرام دوران ها گذشت
فصل آرامش برای عده ای آمد ولی
زخمها بر مردم از آسیب طوفان ها گذشت
تا بهاری آمد از این راه طولانی به شهر
سالها در اوج سرمای زمستان ها گذشت
باز شیطان فربه شد در روزهای پرفریب
حرف گندم آمد و دوران ایمان ها گذشت
تا که آزادی ببیند کشورم این روزها
روزهای عاشقان در کنج زندان ها گذشت
دوره ی سبز وزارت های تاراج آمده
دوره ی سرخ عروج تندگویان ها گذشت
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
👤مردعمل👤
آفرین مرد عمل با وعده هایت آفرین
وعده هایی که نمانده هیچ یک روی زمین
خلق گیرم با دروغ و حیله ات راضی شدند
کاش در پیش خدای خود نباشی شرمگین
°برکتِ اَلله° را بردی به لب اما دریغ
نیست در کار تو آثاری نه از برکت نه دین
جز درویی و دروغ از دولتت حاصل نشد
هفت سال از عمر ما رد شد به سختی اینچنین
ما در اوج سختی و لبخند بر لبهای تو
کاش ما یکبار می دیدیم رویت را حزین
عاقبت روز جزای ظالمان خواهد رسید
قصه ی دنیاست گاهی روی زین گه زیر زین
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei