صلی الله علیکِ یا رقیه بنت الحسین
امشب خدا با نام او رحمی به دنیا می کند
درهای لطف خویش را بر بندگان وا می کند
از عطر جانبخش گلی عالم بهاری می شود
لبخند او گلزار دنیا را مصفا می کند
باغ جهان از مقدم او می شود باغ جنان
حتی خدا دارد شکوهش را تماشا می کند
با بوسه ای بر گونه اش آرام می گیرد پدر
هر لحظه با بوییدن او یاد زهرا می کند
با واژه هایی چون عسل شیرین زبانی می کند
هر لحظه میل دیدن لبخند بابا می کند
اسبابْ بازی نیست در دنیای بازی های او
اسباب بخشش بر گرفتاران مهیا می کند
سرگرمِ بازی نیست درحال و هوای کودکی
با دستهای کوچکش دارد گره وا می کند
کودک نمی داند کسی دردانه ی ارباب را
بس با بزرگی با گدای کوی خود تا می کند
کوتاه هرگز نیست عمر او سه سال نوری است
عمر بشر از خیرمندی وُسع پیدا می کند
ما را نیازی نیست بر ناز طبیبان جهان
یک یا رقیه دردهامان را مداوا می کند
#حضرت_رقیه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
شعر طنز انتخابات
وقت شادی حرکتی با دست و پا هم عیب نیست
نغمهی دیش دیم دیریم دیش دیم بالا هم عیب نیست
چون نشاط ملی آید از پسِ این نغمهها
نغمهگر شد آو آ آو/ آو آو/ آ آ هم عیب نیست
چونکه فازِ بهتری دارد صدای بیشتر
اندکی افزایش حجم صدا هم عیب نیست
حکم شرعی را نمیدانم ولی هنگامِ شوق
چرخشِ یک دستمالی در هوا هم عیب نیست
سروِ یک نوشیدنی جز آبِ انگورِ کذا
چونکه میبخشد به انسانها صفا، هم عیب نیست
بیست و شش میلیون نفر با جان به میدان آمدند
سوخت از دشمن از این رو چند جا هم عیب نیست
شدت سوزش شود حتی اگر خیلی زیاد
یا نباشد بهرِ آن سوزش دوا هم عیب نیست
هست در اذهان ماها شور کاندیدا شدن
رایمان حتی اگر شد بیستتا هم عیب نیست
نیست شورا کس درون مدرسه با بیست رای؟
خوش گذشته مدتی بودیم با هم عیب نیست
وقت تبلیغات باید هی ز خود تعریف کرد
نیتت چون خیر میباشد، ریا هم عیب نیست
چون شود شور و سرور انتخاباتی زیاد
گفتن الفاظ زشت و ناروا هم عیب نیست
یا اگر پامال سازم بنده از روی غضب
عکسهای دیگران را توی راهم عیب نیست
اینکه هر روزی کسی تغییر موضع میدهد
تا مگر پستی نماید دست و پا هم عیب نیست
رایشان حتی اگر ماندهاست زیر شش هزار
گرچه بعضی مئتلف گشتند با هم عیب نیست
با خیال وعدهی پول و مقام و پست و غیر
عدهای ماندند اگر پا در هوا هم عیب نیست
عدهای را بود جمعی دوستان، رای خر
گر نگردیدند از آن حاجت روا هم عیب نیست
گر که بعضی دوستان از روی لج با دیگری
رایها دادند بیچون و چرا هم عیب نیست
گر که بسته استخوان گاو بر صندوقِ رای
تا شود بختش به این تدبیر وا هم عیب نیست
درگه لطف خدا بر خلق (کی وا نی) بووه؟
گر در مجلس نشد بر روت وا هم عیب نیست
پس قدم در راه خیر و (راستی نه) ای رفیق
گر شدی آماجِ تیر طعنهها هم عیب نیست
گر حقوقی گشت از این استان همیشه پایمال
حقمان را پس میگی گیریم با هم عیب نیست
هفشجان تا خبرگان رهبری هم رفته است
میرود یک روز وردنجان ما هم عیب نیست
#انتخابات
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همایش کرامیداشت هفته ی نیکوکاری
سخنران:حجه الاسلام ریسی
شعرخوانی:احمد رفیعی وردنجانی
سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۵
بیت الزهرای شهر فارسان
آمدم ...رفتم🚶🚶♂
آمدم، بسته بود در رفتم
وا نشد هرچه هم که ور رفتم
پشت در خشک شد دو پایم ،آخ
بعد با چشمهایِ تر رفتم
کمرم ضربهیِ مهیبی خورد
آی من دست بر کمر رفتم
آمدم استفادهای بکنید!
حیف با این همه هُنر رفتم
آه، حتی کسی نمیپرسد:
با چه مقدار درد سر رفتم
خجل از آمدن شدم ،خیلی
سینه خیزانه و دمر رفتم
آمدم من به سویتان اما
با هزاران هزار اگر رفتم
بعدها کس گلایهای نکند
آمدم بسته بود در رفتم
#انتخابات
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان عزیز ،حتما ببینید
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
🔸 جوونی
بابام میگه یادش به خیر جوونیم
دورهی پر برکت زندگووووونیم
من بودم و شُهرتِ پهلوووونیم
تو کلِ شهر نقلِ کمک رسونیم
کو از جووونی تو تنت نشووونی؟
منم جووون بودم تو هم جووونی
هر جا می رفتم واسه کاری، یهو!
همه با هم میگفتن اومد زورو
حیف که ارثم نرسیده به تو
گوش میدی هی به رنگ آو آو آ آو
قدر خودت را کی میخوای بدونی؟
منم جووون بودم تو هم جوووونی
صبحونه شصت و هشت تا نون میخوردم
صبح تا شب با آبکش آب میبردم
چه بارایی میکشیدم رو گُردم
چه سختیا کشیدم و نمُردم
بلند میکردم یهو، هشت تا گونی!
منم جووون بودم تو هم جووونی
سر تا پامون تو کشتوکار گلی بود
شیر بودیم هرجا که مشکلی بود
کی اینجوری کلههامون ژلی بود
عاشقیام اگه که بود دلی بود
نه مثل این دوره سرِ زبونی
منم جووون بودم توهم جووونی
جووون بودم به مرغا دون میدادم
برای گوسفندا که جوون میدادم
موقع کار مگه امون میدادم
غیرتمو همش نشووون میدادم
شُهره بودم به خیر و مهربونی!
منم جووون بودم تو هم جووونی
تا لنگ ظهر میخوابی؟ خاک تو سرت!
شبیه خرسِ آبی! خاک تو سرت!
بی عرضهای حسابی! خاک تو سرت!
نداری هیچ جوابی؟ خاک تو سرت!
عمرتو ارزون نده تو گرونی
منم جووون بودم تو هم جووونی
کجا کسی دنبال اعتیاد بود
کجا کسی مثل شما فَراخ بود
یکه بزن تو دعواها باباد بود
اون زمونا یک نفرم زیاد بود
قدِ یه غول بود آقایِ فلونی!
منم جووون بودم تو هم جووونی
دستت تو جیب منه؟ ای بیعرضه!
یا تویِ کیف ننه! ای بیعرضه!
لنگِ منی، ای کَنه؟ ای بیعرضه!
این هدفِ دشمنه، ای بیعرضه!
که اینجوری تو بیهنر بمونی!
منم جووون بودم توهم جووونی
وقتی میزد روشونهی من بابام
خاک میریخت رو زمین از شونههام
میلرزیدند شبیهِ هیلتی دو پام
اما تو چی به فکر دیش دام دارام
کو آخر این همه سرگِرونی؟
منم جووون بودم تو هم جوووونی
زور میزنم بنده همش یه تنه
کار تو چی خوابیدن و خوردنه
میگم جووون من چقد کووودنه
ننت میگه: فداش بشمه منه
پسر به این نازی و خوشزبونی
منم جووون بودم تو هم جووونی
شلوارِ پاره کتِ چرمی داری
مردی ولی دستایِ نرمی داری!
تازگی زیرِ ابرو بر میداری
بازار فالوور گرمی داری
صبح تا شب دنبالِ چش چروونی
منم جووون بودم تو هم جوووونی
اون یه رفیقت که شبیهِ چیزه
اون یکی که نگا پلشت وهیضه
اون یکی که قرتیِ قر میریزه
اون یکی که موفنگیه مریضه
رفیق شدی با چارتا بچه منفی
منم جوووون بودم تو هم جوووونی
جوون که اصلا اهل فسفس نبود
تو سینهها صدای خسخس نبود
تو گوشا هدفونِ وایرلِس نبود
موقع کار کسی مهندِس نبود
بازم که داری تیکه میپرونی
منم جووون بودم توهم جووونی
تازگی زنگت میزنم رد میدی
رد تماس با بووووق ممتد میدی
ها میکنی و بوااای بد میدی
جواب باششششهی مشدد میدی
فکر نکن همیشه در امونی
منم جووون بودم توهم جووونی
دورهی ما تموم بدبختی بود
هر چی به یاد داریم همش سختی بود
دورهی بی.نونی و بیرختی بود
الگوی ما غلامرضا تختی بود
الگوی تو کیه؟ مسی و رونی؟
منم جووون بودم تو هم جَووونی
یه نقشهای واسه سعادت بکش
بالا یه کم آستین همت بکش
دور رفیقای بدو خط، بکش
ز قد و هیکلت خجالت بکش
ماشالا قد دوتا نردبونی
منم جووون بودم تو هم جوووونی
✍#احمد_رفیعی_وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
✨✨✨✨✨
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کوری چشم بعضی ها آخوندا برف امسال را هم دیدن،حتی تو قم که اصلا برف نمی اومد😂😂😂😂
حضرت بهار🌱
بهار آمده دارد سَرِ نشای درخت
بهار، قصهی همواره آشنای درخت
بهار آمد و آورده با تبسم خویش
دوباره مژدهای از زندگی برای درخت
بهار آمد و آهسته با نسیمی گفت
عبور میکند این روزها آهای درخت
بدان که سوز زمستان عبور خواهد کرد
رسید مژدهی فصلی نو از خدای درخت
جوانههای جوانی که از تو میرویند
دهند مژدهی پایان رنجهای درخت
بهار آمده یعنی همیشه میروید
شکوفههای اجابت به ربّنای درخت
بهار، لطف شما مستدام باقی باد
همیشه بدرقهی راهتان دعای درخت
#روز_درختکاری
#درختکاری
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺جشن میلادحضرت رقیه(س)🌺
🔹با کلام:حضرت حجه الاسلام شیخ حسن رفیعی
🔹با نوای:کربلایی محمدحسین قادری
🔹شعرخوانی:احمد رفیعی وردنجانی
🔹مسجد امام حسن (ع)وردنجان
🔹امشب به همراه نماز مغرب و عشاء
🔹مشتاق دیدارتون هستیم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: وجود درخت در شرایط زندگی ماشینی امروز و افزایش آلایندهها یک نعمت الهی است.
#روز_درختکاری🌳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆برگزیدگان استانی جشنواره کتابخوانی رضوی
#زنگ_خبر_وردنجان_رسانه_مردم
#وردنجان_چهارمحال_وبختیاری
https://eitaa.com/vardanjanfory
🔸 بنده که استاد شکانیدنم...
باز هم این سال رسیده به تَه
باز شده روز سپیدم سیَه
غیر اطاعت چو مرا نیست ره
زیر لب خویش بگویم که عه
آخرسال است و به اَمرِ زنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
پارچهای شد به سر من کلاه
میرسد از هیکل من بوی چاه
بازدمم هست به هر لحظه آه
زجرِ مرا گوشهی این مُستراح
هیچ نبیناد الهی ننم
دربهدر از خانه تکانیدنم
خستهام اما ز سر ِاشتیاق
فرش شود در نظرم باجناق
تا که دو دستش بنمایم چلاق
هی بزنم بر سرِ او با چماق
گفته که من هیچ ندارم جَنَم
دربهدر از خانه تکانیدنم
خانه تکانیست غمی لاعلاج
غصهی جانسوز پس از ازدواج
خانه ندارد به تکان احتیاج
بر پدر هرکه نمودش رواج!
در دل این واقعه قُر میزنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
چون که به شیپور دَمَد دود دورود
میکُنَدَم کَنده ز جا صبح زود
با سخنِ خوابِ تو دارد چه سود؟
نفع تو از اینهمه خوابت چه بود؟
منجیات از اینهمه سستی منم
دربهدر از خانه تکانیدنم
جاروی من ول شد و گلدان شکست
میز تکان خورد و نمکدان شکست
خورد به سینی دوسه لیوان شکست
آخر سر دستهی قندان شکست
بنده که استاد شکانیدنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
خانهیمان خوب که گردد تمیز
نیست به جا در تن من هیچ چیز
میشوم از فرط مشقت مریض
رحم کن ارباب کمی بر کنیز
خشک شده کول و کت و گردنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
از اثرات بدِ جوهر نمک
خورده کف دست ظریفم ترک
دست نشان دادم و گفته: درک
باز نثارم شد از ایشان کتک
زخم شد از لنگهی کفشش تنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
خون جگرم، خون جگرم، خون جگر
زخمیام از پا و دل و دست و سر
خرد و خمیر است کَتَم با کمر
رحم ندارد به منِ دربهدر
همسرم انگار شد دشمنم
دربهدر خانه تکانیدنم
عاجز از این خانه تکانی شدم
خسته از این عالم فانی شدم
من که در این حین روانی شدم
له شده چون قوطیِ رانی شدم
رحم نما، همسرتَم، ای صنم
دربهدر از خانه تکانیدنم
✍#احمد_رفیعی_وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
✨✨✨✨
@asharahmadrafiei
من یه وردنگونی ام میگم اینا با افتخار
اسم اِی وردنگون ماس،برا ماها اعتبار
یه جوری آبادی و صدتا شهید جون به کف
اونا که اَ خود گذشتن تا رَسیدن به هدف
تا ابد مدیونِ لاله های وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفای وردنگونم
🌺
پاغلاغ و شنگک و سیر بیاریم با ریش بابا
بپزیم یه آش اُماجی مِزه دار و با صفا
یخته قارای تُرُش توش می ریزیم اَی حال میدد
اِی غِذا ور ما غذایِ اول دنیا می شِد
عاشقِ اودوغ و اُو و چایِ وردنگونم
عاشق لهجه ی با صفایِ وردنگونم
🌺
بابا خاکی یا دراو یا قسمت جاخرمناش
ای محله بالا یا تو قعله یا تو خنداقاش
فرق ندارِد همه جاش مث بهشتس برا ما
اَحمدِ باد و براُفتو راسِ هم دارن صفا
خویلی دلداده یِ هر کجای وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفای وردنگونم
🌺
باصدای نوحه خوناش عاشقِ هیات شدیم
دسه در کردن همه با جون و دلمون خط شدیم
باصدای حج بشیرش دلامون رف کربلا
با نوایِ کالغلامش قلبامون شد باصفا
مخلص مردومِ با وفایِ وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفای وردنگونم
🌺
برجِ میلاد داره تهرون ما نداریم طویری نیس
مث شمالِ کشور اَی دِریا نداریم طویری نیس
اونا اَی میرن دماوند ما می ریم چل دخترون
اونا میرن لویوه دِریا ما میریم لوی جوقامون
هرجا میرم همش تو هوای وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفایِ وردنگونم
🌺
باباجونا ،ننه جونا ،نَمرید اَ یاد ماها
برکت اِی زندگی بیدید شما ها به خدا
رفتید آما محو نمشد چهره ها دون تو افق
عکسادون تو یادِ ماس با پیلی و دوید چپق
عاشق مردومِ بی ریای وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفایِ وردنگونم
🌺
مُلایی آخوند محمد،رف کجا، یادِش به خیر
رویضه های شیخ رحیم شوی وخمه ها یادش به خیر
کو نشون ا نوحه خونی های حج آقا جواد
اَ صفا و سادگی شون ما فقط داریم به یاد
تا به تن جون دارم بنده پایِ وردنگونم
عاشق لهجه ی باصفای وردنگونم
#احمد_رفیعی_وردنگونی
@asharahmadrafiei
🔸 میآید معین...
وعدهمان دادند خیلی زود میآید معین
با صدای دود دورود دود دود میآید معین
هرچه مشکل هست در فرهنگمان حل میشود
میشود اوضاع خیلی good، میآید معین
عدهای گفتند مشکل هست، آیا مشکلی
غیر کمبود معین هم بود؟! میآید معین
هرچه قِر داریم میریزیم و شادی میکنیم
غصههامان میشود نابود، میآید معین
از وزارتخانهی فرهنگ میآید نوید:
عاقبت آن لحظهی موعود میآید معین
خوشخوشان گردد به حال عدهای فرهنگدوست!!!
با صدایِ ساز و چنگ و عود میآید معین
هر که میخواهد بیاید سویِ ایران، زودِ زود
نیست راهِ آمدن مسدود، میآید معین
✍ #احمد_رفیعی_وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
✨✨✨✨
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا عمو...
بیا برو عمو برای خدمت، نمییییرم
بیا برو برس به کار ملت،نمییییرم
برای چارتا دونه رای قهر نکن
نکن با اهلِ کشورت لجاجت، نمییییرم
اون روی زشتِ منفی تو ، رو نکن
نشون بده که هستی بچه مثبت ،نمییییرم
زشته واسه خادمِ مردم،پسر
بکش از این کار خودت خجالت ،نمییییرم
زشته واسه کارنامه ی یه خادم
اینهمه پیچوندنِ کار و غیبت،نمیییییرم
اینجا که کاریت ندارن !!!ولیکن
باید جواب بدی تویِ قیامت نمییییرم
#انتخابات
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
سلام.همراهان عزیز امشب هم ساعت۱۱ شبکه سلامت ببینید🌺
امشب فینال را ببینید🌺
🔹 آچمزشدگان
🔸 دویست و هفتادمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز –۱۷ اسفند– منتشر شد.
در این شماره از راه راه مشارکت در انتخابات و همچنین موضوعات روز را زیر ذرهبین بردهایم. طنزها، اشعار و کاریکاتورهای راه راه را از دست ندید.
🌐 از اینجا بخوانید:
https://rahrahtanz.ir/راه-راه-270/
🔺طنزیم🔺
طنزیم|@tanzym_ir
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
تقدیم به روح آسمانی شهید حشمت الله مولوی و پدر مرحومش حاج عبدالعلی مولوی
السلام علیک شیب خضیب
السلام علیک خد تریب
باز شرح روایت شهداست
السلام علی الحسین غریب
السلام علی الحسین شهید
ای شهید به خاک و خون غلتان
ای که راهی به راهِ پاک تواند
لاله های بهشتِ من ایران
هرکجایی که یادی از شهداست
قلبمان باز فکرِ عاشوراست
خونِ حق تا همیشه می جوشد
هرطرف خاکِ عشق کرب وبلاست
قلبمان باز گوشه ی مقتل
بدنی پاره پاره می بیند
روی تل خواهر غریبی را
غرق غم در نظاره می بیند
شرحی از این روایت خونبار
هست از آن عاشقان بی تکرار
که بریدند دل از این دنیا
پرکشیدند با تب دیدار
چشمشان در شناخت بینا بود
قلبشان از شکوه دریا بود
در دل لحظه های جنگ فقط
ذکرشان یاعزیز زهرا (س)بود
راهشان بخشش و مروت بود
جانشان معدن شهامت بود
بهترین هدیه را خداشان داد
اجر و پاداش شان شهادت بود
شعر حق را ز جان سرود شهید
سوی معبود ره گشود شهید
مثل ماها چنین گرفتارِ
کم و بیش جهان نبود شهید
حشمت الله عاشقی پرشور
حشمت الله نوجوانی پاک
داشت چون شوق آسمان در سر
مرد و مردانه دل برید از خاک
بود همواره در مسیر وصال
در ره قربِ ایزد متعال
یافت پایان به شوق دیدن یار
انتظارش که بود هفده سال
نام والفجرها به ده که رسید
این کبوتر به خون خویش تپید
خنده بر لب به شوق دیدن یار
عشقبازی به آرزوش رسید
شاخ سومر زخون او گل کرد
مرحبا ای دلیر مرد نبرد
مرحبا شب شکاف، شیر وطن
آفرین بر تو ای دلاورمرد
رخت دامادی ات مبارک باد
حجله ی شادی ات مبارک باد
خوش که از محبس جهان رستی
شور آزادی ات مبارک باد
حاج عبدالعلی غم او را
داشت در خاطرات جانکاهش
تا که آخر به سینه ای مشتاق
رفت دیدارِ حشمت اللهش
آه مادر شهید شرمنده
از شهیدان فقط سخن گفتیم
وقت بیداری است اما ما
بی خبر مانده گوشه ای خُفتیم
آه مادر شهید شرمنده
ما رفیقان لایقی نشدیم
در دل شعر و نوحه ها ماندیم
لایق کوی عاشقی نشدیم
به شهیدان تان قسم حالا
یک دعا هم برای ما بکنید
تا که از محبس تعلق ها
دل دربندِ ما رها بکنید
یک دعا هم برای ما بکنید
تا که چون قاسم سلیمانی
هستی ما به قلبِ جبهه ی عشق
در ره دوست گردد ارزانی
یک دعا هم برای ما بکنید
تا که سید رضی نشان گردیم
یا که چون حاج صادق عاشق
یکی از جمع عاشقان گردیم
یک دعا هم برای ما بکنید
تا ابد در ره علی(ع) باشیم
چون شهیدان تان به هر میدان
یاور مخلص ولی باشیم
یک دعا هم برای ما بکنید
که دعاهایتان اثر دارد
یک دعایی،که حضرت دلدار
بر دل پاکتان نظر دارد
کاش باشند آن سرافزاران
از مرام و بیان ما خرسند
کاش آنجا که دستگیری نیست
شهدا دستگیرمان باشند
کاش مال و منال این دنیا
محو ، زیر غبارمان نکند
مال دنیاست قصه ی غفلت
کاش این قصه خوارمان نکند
شهدادیده اند سر حیات
رسد از عطرخونشان برکات
شاد کن روح این شهیدان را
به نوای معطر صلوات
🌹🌹 🌹
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرچم وردنجان جانم بالاست،تلاوت محمدآقای اسماعیلی عزیز🌺🌺🌺🌺
@asharahmadrafiei
مظلومیت مادرزاد
قلبم از دردِ مرفه های بی بنیاد سوخت
از مسلمان صورتانِ اهلِ استبداد،سوخت
قلبم از آنی که گوید خیلی آمریکا بد است
خود ولی دارد در آنجا چند تا اولاد،سوخت
قلبم از آن شهرداری که به محض کسب پُست
شغل مطلوبی عطا فرمود بر داماد سوخت
از قضا آنان که گفتند از علی و عدل او
شمع بیت المال در ویلای این افراد سوخت
قلبم از هرکس که دزدید اعتماد خلق را
شد پس از رای خلایق بهر خود شیاد سوخت
قلبم از آن کس که از مال ضعیفان می خورد
تا کند ثروت برای خویشتن ایجاد سوخت
سفره هامان کوچک و کوچک تر از هر روز شد
حق مان در پهنه ی بیدادها بی داد سوخت
هر کجا دیدم به شیرین می رسد سرمایه دار
بیشتر قلبم برای محنتِ فرهاد سوخت
اشکم از آهی که طغیان می کند سرریز شد
قلبم از مظلومیت این درد مادرزاد سوخت
قلبم از مسئول بی دردی که دردم را ندید
ساعت و کفش برندش را نشانم داد، سوخت
پاسخ خون شهیدان نیست این حال وطن
قلبم از این روزهای هرچه بادا باد سوخت
می رسد پس کی ظهورت حضرت صبح آفرین؟
جان ما در گوشه ی غمخانه بی فریاد سوخت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei