eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
233 دنبال‌کننده
191 عکس
50 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
چون ابر بخشنده کمی باران بیاور این خاک خشکیده‌ست، قدری جان بیاور هر جا گلی پژمرده شد همراه لبخند لیوان آبی جانب گلدان بیاور پرهیز کن از شب‌نشینی با گناهان قلب خودت را محضر قرآن بیاور از لا به لای موج‌ها این ماه خود را تا ساحل آرامش ایمان بیاور با یا غیاث المستغیثین گفتن خود چتری برای خویش در باران بیاور
ای دل مُصفّا می‌شوی وقتی که پاکی وقتی که چون آیینه‌ای بی گرد و خاکی این روزها را با قناعت سر کن ای دل بر سفرۀ دنیا که بنشینی هلاکی پروردگار ما امان الخائفین است لبخند باش ای دل چرا اندوهناکی وقتی صدای نبض تو نام خدا شد از لشکر شیطان نخواهم داشت باکی باید شبیه چشمه باشی پاک و جاری آری خدایی می‌شوی وقتی که پاکی
حیف است این شب‌ها دلم آلوده باشد جز نور راه دیگری پیموده باشد یا چون گلی روییده در دامان مرداب هر لحظه از دنیای من بیهوده باشد طاقت ندارد در نبرد سیل و طوفان وقتی بنای خانه‌ای فرسوده باشد باید دلم در پرتو شب‌های این ماه در خطّ نوری که خدا فرموده باشد با ماه کامل همسفر باش ای دل من تا که خیالت در مسیر آسوده باشد
من توبه‌ام، ای لطف بی حد بگذر از من هرچند می‌بینی خطایی دیگر از من من چشمه‌ام اما گل‌آلود است حالم می‌سازی امشب چشمه‌ای روشن‌تر از من؟ غم بی تو می‌سوزاندم طوری که حتی باقی نماند ذره‌ای خاکستر از من این روزها لبخند خود را روزی‌ام کن تا بی‌نهایت دور باشد کیفر از من این لحظه‌ها را هدیه دادی تا بسازند عبدی مطیع و سر به راه آخرسر از من
سر می‌گذارم بر زمینت خاشعانه دُرّ می‌چکد از چشم‌هایم دانه دانه در هر نفس حس می‌کنم مهر تو جاری‌ست مثل هوای تازه در هر جای خانه ای سرپناه مهربانی، در قنوتم دست تو را حس می‌کنم بر روی شانه من رودم و با شوق می‌آیم به سویت وقتی که دارم از تو ای دریا نشانه می‌ترسم از پرواز در طوفان دنیا آغوش وا کن بر من بی‌آشیانه ✍️کانال اشعار در ایتا https://eitaa.com/ashare_ali_goli
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز تا که باشد کهکشان با خاک پایت همتراز دست‌هایت سفره‌ای بود از سخاوت بیشتر می‌پذیرفتی جهان را روز و شب با روی باز کوهی و توهین جمعی سنگ ریزه هیچ نیست ای مُعزُ المؤمنین ای تا قیامت سرفراز قطره قطره می‌چکید از چشمت اقیانوس‌ها آه از بس داشتی در سجده‌ات سوز و گداز با وضو پشت سرت می‌ایستادند ابرها هر زمان دنیا تو را می‌دید در راز و نیاز گوشه‌ای از سفره‌ات همواره می‌آمد بهشت ای که بودی مثل آغوش خدا مهمان نواز وای بر آن حس تاریکی که یک شب بی‌هوا گنبد خورشید را برداشت از خاک حجاز ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
هم‌صحبتی با گل برایم دلنشین است پروانه‌ام چیزی که می‌خواهم همین است گل با نسیم صبح الفت دارد اما طوفان برایش لحظه‌ای درد آفرین است حال جهان خوب است در آغوش باران باران که ردّ پای رحمت بر زمین است تفسیر من از واژه‌ها هم عاشقانه‌ست لبخند تو، لبخند تو معنای دین است نگذار قلبم بی‌نصیب از تو بماند حالا که ذکرم یا اله العالمین است ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
راه خودش را با تو پیدا می‌کند، دل سر می‌گذارد موج بر دامان ساحل مثل کویرم تشنۀ یک قطره باران سمت من آیا می‌شوی ای ابر مایل؟ بین من و دیدارت، ای زیبایی محض جز چشم‌های بی‌نصیبم، چیست حائل؟ وقت دعا، وقت توسل، وقت سجده سوی تو می‌آید دلم منزل به منزل صَلّ علی طاها و آله، لحظه لحظه در روز خورشیدند و در شب ماه کامل ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
«اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین» با پرتوی از مهربانی، این سحرها راه تو پیدا می‌شود بر بی‌خبرها این ماه یک آن، پشت در ماندن ندارد وا می‌شود با اشتیاق، آغوش درها عمری هدر دادم تمام لحظه‌ها را اما رسیده وقت جبران ضررها پا می‌گذارم در مسیرت عاشقانه در راه تو ترسی ندارم، از خطرها مقصد تو باشی خستگی معنا ندارد رد می‌شوم با عشق، از کوه و کمرها ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
از حال خود شرمنده‌ام، استغفرالله نگذار در من گُر بگیرد شعلۀ آه من کیستم؟ آن چشم تاریکی که یک عمر محروم کرده خویش را از دیدن ماه این لیلة القدر است آری روز روشن دریایی از نور خدا دارد به همراه فریاد کن فریاد، خلصنا من النار تکرار کن تکرار، ای دل، تا سحرگاه پروردگارا نردبان ربنا کو وقت نجات من نشد از قعر این چاه؟ ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
یک جرعه کافی نیست از آب گوارا باید بنوشم جرعه جرعه چشمه‌ها را حالا که دارد سفره‌ات هر نعمتی را یک گوشه مهمان کن مرا پروردگارا این ماه می‌آیم به سویت پله پله همراه دارم نردبان ربّنا را با پای لرزان راه می‌آیم به سویت با من مدارا کن مدارا کن مدارا با من بگو اسرار بهتر دیدنت را باید حقیقت را ببینم آشکارا ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
قرآن برای از تو نوشتن زبان شده‌ست این است قصه‌اش که کتاب بیان شده‌ست مولا «وُجُوه، يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَة» منم دنیای من تویی و دلم شادمان شده‌ست ای بهترین تبسم هستی تبسمت عشقت تمام دار و ندار جهان شده‌ست حتی نسیم صحن تو در قدر و منزلت زیباتر از شکوه و طنین اذان شده‌ست هر شب ستاره‌های جهان زائر توأند وقتی که حوض صحن پر از آسمان شده‌ست ای اتفاق روشن هر لحظه‌ی بر زمین غیر از تو کیست قائد غر المحجلین ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ست نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» نوری برای عرضه به دل‌ها در آن نبود اسلام اگر نداشت نگاه تو را علی با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی نو می‌شود به یمن تو پیراهن زمان آن روز اگر چه نام تو مهدی‌ست در جهان ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli