eitaa logo
اشعار "عاصی"
410 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
گشته تابستان و با گرمای عشق ات نازنین... تیر شد آغاز و تیر از چشم تو بر دل نشست گرمی آغوش تو داغ است همچون آفتاب... جام چشمت کرده ما را نازنینا مست مست "عاصی" ❤️❤️🌞🌞
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 غیرت از بی غیرتی دارد تفاوت ای عزیز... گر که ناموس تو پوشیده است ، هستی غیرتی گر که ناموست میان کوچه ها با جلوه ها... می‌کند با قلب مردان عشوه ها ، بی غیرتی! "عاصی" 🌹 مردان با غیرت ، زنان عفیف و با حجاب دارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️نسخه لبنانی ♦️نسخه ویدیویی پس از اتمام تجمع گروهی، تدوین و منتشر خواهد شد. ♦️ویژگی این اثر خلاقیت در شعر و لبنانیزه کردن مضمون آن و گنجاندن شهدای مقاومت، است. 👌کاری از کشافه المهدی (شاخه نوجوانان) حزب‌الله لبنان 👆حتما تا آخر ببینید 🍃🌹🍃🌹
حرمت عاطفه با سنگ جدایی مشکن میدهد درس درستی دلِ بشکسته ی ما 🍃🌹
بعد ازین با هیچ لبخندی نمی‌لرزد دلم بعد دیدار تو ای گل! گل به چشمم خوار شد... ... 🍃❤️
چاره ی من کن و مگذار که بیچاره شوم سر خود گیرم و از کوی تو آواره شوم 💚
*خواب بودم نیمه شب در بسترم* سایه ای افتاد ناگه بر سرم *خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود* سر بلند کردم که عزرائیل بود *رنگ از رخسار گلگونم پرید* آب پیشانی به دامانم چکید *دست و پایم سست، تن خیس از عرق* خِس خسی در سینه، جانم بی رمق *التماسش کردم و گفتم : امان* گفت : امر است از خدای آسمان *زندگانی بر سرت پایان گرفت* از تو باید این دقیقه جان گرفت *گفتمش : مال و منالم مال تو* تا رها یابم من از چنگال تو *گفت : نه هنگامه ی هجران توست* آنچه داری سهم فرزندان توست *سالها از عمر خود دادی هدر* از گناهان کاش می‌کردی حذر *آن همه فرصت چه کردی تا کنون* حال فرصت از کفَت آمد برون *کن وداع با خانمان و زندگی* رَو به عُقبی با چنین شرمندگی *گفتم أشهد ، جان من تسلیم شد.* روح من دست ملَک تقدیم شد *سخت جانم را برون آورد مَلَک* ناله‌ام افتاد در گوش فلک *لاشه ای دیدم زمن در بستر است* چشمهایش بسته و گوشش کر است *صبح شد دیدم عیال و خانمان* آمدند بر بسترم گریه کنان *دخترم می زد به صورت : کای پدر* زود بستی از میان بار سفر *آن طرف تر خواهرم خون می‌گریست* داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟ *یک نفر آمد لباسم را درید.* آن دگر گفتا که تابوت آورید *غسل میّت دادنم خویشان من* در کفن پیچیده کردند جان من *سوی قبرستان روان کردند مرا* اهل منزل صد فغان کردند مرا *زین پس از آنان سرایم دور بود.* بعد از این‌ها منزل من گور بود *بردَنم در قبر نهادند در لحد* قبر شد منزلگه من تا ابد *خاک را بسیار بر من ریختند.* خود دعایی کرده و بگریختند *آن زمان من بودم و تنگی گور* ظلمتی گسترده بی یک ذره نور *ناگهان آمد صدای گفتگو* دو مَلَک ، با گرز دیدم روبرو *گفت برخیز ای فلان ابن فلان* لحظه‌ی پرسش رسیده ست این زمان *اولین پرسش : بگو ربّ تو کیست؟* دومین پرسش : بگو دین تو چیست؟ *سومین پرسش : که بود پیغمبرت؟* کو نماز و روزه ، حجّ اکبرت؟ *مانده بودم در جواب آن دو من* مهر خاموشی مرا بُد بر دهن *رَبّ؟ نمیشناسم نکردم طاعتش* دین؟ نکردم پیروی یک ساعتش *بی جوابم چون بدیدند آن زمان* برسرم کوبید با گرزی گران *آنچنان گرزی که آتش در گرفت* شعله هایش گور من را بر گرفت *وامصیبت این چه حال است ای خدا* ناگهان آمد به گوشم این ندا *بنده ی من : حُبّ دنیا داشتی* عمر جاویدان به خود پنداشتی *حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا* پیروی از نفس و شهوت بود تورا *بر نماز خویش کاهل می‌شدی* روزه می‌آمد تو غافل می‌شدی *دست یاری با شیاطین داشتی* بی خیالی از برِ دین داشتی *غافل از یاد خدا بودی کنون* از عذاب سخت کی آیی برون *در غل و زنجیر کردند پای من* پس نشان دادند به من مأوای من *یک در از دوزخ برایم باز شد.* ناله و درد و فغان آغاز شد. *ضجّه‌ها کردم خدایا الأمان* شعله ای برخاست بند آمد زبان *آه ، دیدم ناله ام بی حاصل است* دیدم آنجا منزل این جاهل است *آرزو کردم که : ای کاش این زمان* بر بگردم ساعتی را در جهان *تا تن از دوزخ دمی راحت کنم* بی نهایت سجده و طاعت کنم *آرزویم بود این ، اما چه سود* راه برگشتی برای من نبود. شاعر... ‏ 🍃🌹🍃🌹
202030_1985541288.mp3
2.95M
من کجا باران کجاو راهِ بی پایان کجا... 🍃🌹🍃❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل ۴۲۳۳: توفیق درد و داغ به هر دل نمی‌دهند این فیض را به هر دل غافل نمی‌دهند بلبل گلوی خویش عبث پاره می‌کند این شوخ دیدگان به سخن دل نمی‌دهند آزادگان تلاش شهادت نمی‌کنند تا خون‌بهای خویش به قاتل نمی‌دهند از تلخی سوال گروهی که واقفند فرصت به لب‌گشودن سائل نمی‌دهند دیوانگی است قفل در رزق را کلید عاقل مشو که سنگ به عاقل نمی‌دهند
کو حوصله‌ی دیدن و کو چشم تماشا گیرم که نقاب از گل روی تو بر افتاد
🌹یا امام رضا(علیه السلام) 🌹داریم اهل‌ رحمت مخصوصه می‌شویم 🌹آمـاده ی ؛زیـارت مخصوصه می‌شویم ۲۳ ذی القعده زیارت مخصوصه امام رضا علیه السلام ❤️❤️❤️