وقتی برای خوردنِ انگور نان کم است قطعا برای شعر سرودن زمان کم است بازار پر شده است ز سود و زیان خلق شکر خدا که دور و بر ما دُکان کم است گاهی درون خاک همه غرق می‌‌شویم بس که برای آبتنی آسمان کم است رفتم برای دادن کنکور یک شبی دیدم برای من ورقِ امتحان کم است ساقی بیار باده و بشقاب هم بیار اینجا برای خوردن مِی استکان کم است یک چتر از مغازه گلابی بکن نترس در شهرتان رفیق! اگر سایه‌بان کم است گفتم زنم شو با دو سه تا نان بربری گفتا هزار سکّه دهی همچنان کم است می‌خواستم غزل بنویسم؛ چَرند شد طبع چموش با دل من مهربان کم است #جواد_محمدی_دهنوی

. مثل عاصی گشته مجنون #دهنوی مانند من... می سُراید هی غزل در حد حافظ لیک نه! گرچه باشد او عقاب عرصه شعر و ادب... شعر او احسنت دارد جانم اما تیک نه! می نویسد شعرها را با مداد قرمزش... آه با خودکار خوشرنگ گران بیک نه! حامیان شعر او هستند جمله واقعی... مثل عاصی حامیانش در مجازی فیک نه! فصل تابستان گذشت و بستنی ها را بخورد داد آیا بر من عاصی فقط یک میک نه! هر که خوانده شعر او را عربده سر داده است شعر ما را هر که خوانده او زده یک جیک نه! بسته ام بر شعر خود آبِ فراوان روز و شب تشنه هم باشم نبندم آب بر این خیک نه! "عاصی" 😕🥴😐

🔞🔞🔞 چیزی نمی فهمم جز این که گِل بگیرند... باید چنین طرز مسلمانی ما را...! "عاصی" 🍃🖤🍃🇵🇸🍃😭😭😭

🍂سرود خاطره انگیز بوی ماه مهر... گاهی چه زود دیر می شود... یاد باد آن روزگاران یاد باد... آه... 😔💔

🍁سرود خاطره انگیز هم شاگردی سلام... گاهی چه زود دیر می شود... یاد باد آن روزگاران یاد باد... آه... 😔💔

شاخه با برگان سبزش تازه همدم گشته بود ناگهان پیچید در باغ این خبر ، پائیز شد...! "#عاصی" 🌴🌼🌴