هر آنگاهی که یادت میرسد بر سینه ےِ تنگم
دلـم بی اختیار از دردِ عشقت شـعر می بارد
#مجتبی_خوش_زبان
هدایت شده از [ مَشْعَـــــــر ] °•°
قدم قدم بکشانم به خلوتت و ببین
که جز تو از همه شهر رو گرفته دلم
#ارسآرامی
@mashaar🌱
.
خنده هایت هر زمان آید به یادم نازنین...
اشک از کنج دو چشمم می چکد آرام و گرم!
"عاصی"
😭💔😭
با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
بر ندارد سـر ز بالین هر که بیـدارم کنـد!
#صائب_تبریزی
#شببخیر
هدایت شده از اشعار "عاصی"
"یک غزل خواندم برایش موقع دیدار او"
کاش میشد خام گردد تا شوم من یار او
گرچه او گل باشد و جایش گلستان و منم...
هر کجا او می رود پایین پایش خار او
لب انار و چشم هایش چون ستاره پر ز نور
دیدم از روزی که او را من شدم بیمار او
خواب گشته بر من عاصی حرام ، بیدار من
هی توهم میزنم من گشته ام دلدار او
بوسه ای خواهم از او گر پیش من آید سحر
بارالهی دست من انداز امشب کار او
"عاصی"
🍃❤️🍃
همیشه موقع دیدار او دلم میریخت
اگرچه ترس نبود، اضطراب خوبی بود...
#سید_حميدرضا_برقعی
مکن ملامتِ مجنون، که اختیار نداشت
بهانه بود جنون، هرچه کرد لیلی کرد...
#قاضی_قمی
هرکه میبینم، ز دست غم شکایت میکند
حیرتی دارم که از بهرِ که عشرت ساختند!
#شفایی_اصفهانی
اگر که این دل بیچاره در مضیقه نبود
اگر که اسلحهی عشق بر شقیقه نبود
اگر که پای دو چشم تو در در میانه نبود
اگر که سرخی لبهای تو عتیقه نبود
اگر برای خود ای گل تو را نمیچیدم
اگر که این دل بیچاره با سلیقه نبود
اگر که عشق تو سلاخ با مروت بود
اگر که این دل آواره زیر تیغه نبود
اگر که در دل سنگ تو هم بخاطر عشق
توان دوری از من به یک دقیقه نبود
اگر... اگر... اگر... اما بگو چه میشد اگر
که رسم عاشقی ما براین طریقه نبود!
#مرضیه_فرمانی
#میم_میم