eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
188 دنبال‌کننده
133 عکس
15 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کانال اشعار امیر حسین هدایتی از اساتید شعر و ادب 🌹اینجا در کنار خوانش شعر، معرفت می آموزیم. @Benvic @ashareamirhosienhedayati
🌹 کجا کار بالا گرفته چه کاری اگر خیمه شب‌بازی‌ات بوده آری مرا تا کجای جهان می‌کشانی پیِ دستلافی برای قماری کجا می‌پری از سرِ کُشتگانی که یک زخم‌شان را به پیکر نداری از این مرز و آن مرز پا پس کشیدی تو را می‌شناسم عجب شهسواری! نشان رفتنت را نشانم ندادی شکاری بینداز روی شکاری تو روحی اگر در تنِ شاعرانی اسیر که، تنها به فکر فراری تو در پیکرم جانی و خسته‌جانی تو بر شانه‌ام باری و کهنه‌باری تو با هر ده انگشت ساقی پریدی به مستی به مِی در سرِ میگساری تو با هر ده انگشت صوفی نشستی به تحریر، اسرار حلاج و داری تو با هر ده انگشت لیلی دریدی نقاب از رخ دلبر جان‌شکاری تو با هر ده انگشت مجنون بریدی نخی نازک از تیره‌ی ریشه‌داری تو با هر ده انگشت حوا گرفتی چنان زهرِ افسونی از چشمِ ماری تو با هر ده انگشت مریم نشاندی عقیق سفیدی سرِ تاج خارداری تو با هر ده انگشت بودا زُدودی از آئینه‌ی سنگ زنگ غباری تو با هر ده انگشت مُطرب کشیدی به هر پرده چنگی به هر گوشه تاری تو با هر ده انگشت عاشق گشودی سرِ بحثِ زلفی در آغوش یاری تو با هر ده انگشت شاعر گرفتی غبار زر از کِلک زیبا نگاری به شرطی که با چشم‌بازی نبندی هوای کسی که داری نداری سرِ نعشِ چاکیده حلقومِ طفلی که خون گریه می‌کرد تیغ تتاری @ashareamirhosienhedayati
🌹 به هر جا تو باشی چرا دیگران تو مولا کجا و کجا دیگران شما عشق و باقی سراپا هوس شما داعی و ادعا دیگران شما را خدا خواست ما را شما چه کاری‌ست ما را که با دیگران شما اقتدار و شما مقتدا به خط گشته‌ی بی‌قوا دیگران تو هنگامه‌ی نطع ترفند و فن میاندار زور‌آزما دیگران بتازان به ناز ای قلم‌دار متن که لک‌اند و جوهرنما دیگران شما سربلند و شما سرفراز سرافکندگان خفا دیگران چنین دست می‌آورد جفت‌جفت نظر کرده‌ی راه یا دیگران شما هر چه خوب و شما هر چه پاک چه‌ها دیگران و چه‌ها دیگران @ashareamirhosienhedayati
🌹 بر پلکان دفترت از پا درآمدم در خون خود به خط تو زیبا درآمدم بر خطی از مقدمه‌ات جنگ درگرفت محشر ورود کردی و غوغا درآمدم آن دست و پنجه‌ها که تو را نرم کرده‌اند من هم طفیلِ هستی آن‌ها درآمدم شخصیتی که ته بکشد قهرمان کیست افتاده روی جلد و مقوا درآمدم این قصه‌ی تو بود که با من نساختی آماده آمدم من و از پا درآمدم از آب و گِل درآمده بود این مجسمه اما کجا و کِی به تماشا درآمدم شطرنجی‌ام نکرده تو را مات می‌کنم در کوه ناقه بودم و عنقا درآمدم در قصه‌ی خودت همه‌ی نقش‌ها تویی بی‌خود به راه آمده بی‌جا درآمدم یک قهرمان بی‌حرکت، تیر بی‌هدف تنها برای حذف به انشا درآمدم @ashareamirhosienhedayati
🌹 یک پا به ساحل می‌کشی صد قل هوالله صد دل به دریا می‌زنی الحمدلله داری سرِ بحثِ جدیدی می‌گشایی حرف از رگِ ما می‌زنی الحمدلله @ashareamirhosienhedayati
🌹 من معتقدم اگر به غم فکر کنم باید به نجات خویش هم فکر کنم کو راهزنِ گردنه‌گیری که نخواست با هر قدمی به آن قدم فکر کنم @ashareamirhosienhedayati
🌹 ادامه می‌دهم این چند واژه تا ته خط را نفس نفس زده بر خاک مرده ماهی شط را ادامه می‌دهم این راه‌بندِ جوهر و خون را به آن خطای نگهبان که راه داده قشون را ادامه می‌دهم این در من و تو دیو و پری را خطوط درهمِ عمری تماس و بی‌خبری را ادامه می‌دهم این روحِ رفتنی به درک را کمان و شیطنت و شیشه خرده و پسرک را تکیدن پسرانِ در قیافه‌ی پدران را ادامه می‌دهم این را ادامه می‌دهم آن را ادامه می‌دهم این زنگِ بی‌صدای خطر را گذارِ پوستِ افتاده‌ام به مار دوسر را ادامه می‌دهم این دوره را و این دَوَران را تکینه را و تکان را و ناگهان فوران را ادامه می‌دهم این بر کرانه لاف زدن را سرودِ رود به تحریک ماهیان لجن را ادامه می‌دهم از زخم تا سیاه شدن را قیافه‌ای که گرفتم در اشتباه شدن را ادامه می‌دهم این در ادامه پیچِ دوسو را مسیرِ گم شدنم در پیِ کجاوه‌ی او را ادامه می‌دهم این ضرب و زنگ و شتم و شَتَک را میان ظنّ وزیران غزنوی حسنک را ادامه می‌دهم این از الف رسیده به یا را حنای حجب و حیا در نگاه رنگ و ریا را خلاصه می‌کنم این در ادامه بحث عبث را ادامه می‌دهم اما نه عشق را نه هوس را @ashareamirhosienhedayati
🌹 روضه‌ی دعوت به شام، خانه‌ی خواهر حاضر و آماده نیست شیعه که باشی محض سلامت مدام آب بنوشی مساله‌ها ساده نیست شیعه که باشی @ashareamirhosienhedayati
🌹 چه کربلاست همین‌جا که پهنه‌ی غم توست چه پر بلاست همین دم که خالی از دمِ توست اگر صدای تو را می‌شناخت می‌دانست که ریزش دل کوه از طنین محکم توست صدا اگر به صدا می‌رسید و کوه به کوه چه خاطرات که از لرزه‌‌های ماتم توست میان آن دو صدا در فضای بین دو کوه همین که دست تو افتاد خاک عالم توست عطش عطش دمِ ساقی گرفتی و دِ بخوان تمام میکده‌ها تکیه‌ی محرم توست @ashareamirhosienhedayati
🌹 الله اکبر از غمت الله اکبر از نقش روی پرچمت الله اکبر ای شکر اولی بر لبت الحمدلله ای ذکر اعلی بر دَمت الله اکبر خلوت نشین آسمانت ابر تیره با مستحبات غمت الله اکبر اذکار تسبیح عقیق اش قطره قطره زیر غبار ماتمت الله اکبر .... آوازه باید بگذرد از بام و سر در دیوانه کن در عالمت الله اکبر @ashareamirhosienhedayati