eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
271 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. تمام عالم و آدم فدای عبدالله جنون نهاده سرش زیر پای عبدالله کسی که دیده رخش یاد مجتبی کرده حیای چشم پدر شد حیای عبدالله به محض دیدن عشقش میان نامردان شنیده شد همه جا نعره های عبدالله شبیه شیر جمل حیدرانه میتازید انا بن حیدر کرار نای عبدالله چه عاشقانه خودش را به پای شاه انداخت هوای عشق و جنون شد هوای عبدالله چقدر بوسه به دست و رخ عمو میزد گرفته طعم عسل بوسه های عبدالله که ابن ملجم دیگر ز پشت سر آمد که ضربه ای بزند شد عزای عبدالله رساند دست خودش بر سر عمو جانش که ضربه خورد روی دست و پای عبدالله به روی دست عموجان چه دست و پا میزد بریده بند دلش را صدای عبدالله به روی پای تو جان دادن از خدایش بود گرفته بوی اجابت دعای عبدالله محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. چیزی نمانده از بدن او حیا کنید دست مرا به جای سر او جدا کنید خواهر تمام دار و ندارش برادر است تا جان نداده عمه، عمو را رها کنید من مثل مجتبی و عمو مثل فاطمه گودال هم مدینه شده، کوچه وا کنید ارزش نداشت آنقَدَر این چند روز عمر تا که به زور، نیزه در این جسم جا کنید ای پیرمردهای کوفه، مبادا که بعد من بی حرمتی به پیکر او با عصا کنید تا عمه را غریب تر از این ندیده ام جان مرا از این قفس تن رها کنی خیلی برای عمه دلم شور می زند ای وای اگر که حمله به ناموس ما کنید محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ عمهء مظلومه ام خون شد دلم از حسین فاطمه من غافلم کن نگه روی زمین هست مرا کن رها ای عمه جان دست مرا گشته ام ای عمه جانم دل غمین یوسف زهرا شده نقش زمین او که چون جدم علی آزاده است غرقِ خون روی زمین افتاده است او که باشد بر همه عالم حبیب بین دشمن گشته تنها و غریب من مگر کم از علی اکبرم ؟ بر عمویم من علی دیگرم غربتش عمه زده بر جان شرر میروم از بهر او گردم سپر میروم یاری کنم نور دو عین تا که گردم من فدایی حسین بر لب او ذکر یارب یارب است جان من از غربت او بر لب است از شهیدان دگر جامانده ام بهر یاری عمو آماده ام از عزیز فاطمه شرمنده ام او میان دشمن و من زنده ام بر امام مجتبی دردانه ام شد عمو شمع و منم پروانه ام می روم سوی عمو کاری کنم خون خود در راه او جاری کنم می روم تا جان من گردد فدا دست من در راه او گردد جدا طعنه دشمن بر عمویم می‌زند تیر کینه بر گلویم می‌زند بین دشمن عمه جولان می‌دهم عمه من در دامنش جان‌میدهم خون ،دل زهرای اطهر زین رثاست دیده گریان عمویم این (رضا)ست روز محشر با امام مجتبی دستگیر او شوم روز جزا ____________________________ کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab باب الحسین https://t.me/Babolhusein .
. (عج) یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است بازآ که بشر مریضی‌اش صد رنگی است دشمن هدفش محو عزاداری‌ها ست تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است ای‌کاش بیایی به‌همین زودی‌ها آتش بزنی به کاخ نمرودی ها ما رو سیه و نمره زیر صفریم باید کمکی کنی به مردودی‌ها ما غیر شما دوا نداریم دگر بیمار شده شفا نداریم دگر ما آرزویی در این دیار فانی جز دیدن کربلا نداریم دگر ما مثل شبیم وتو طلوع سحری وقتش شده آید ز ظهورت خبری این آرزوی ماست در این عاشورا ما را تو به کربلای جدت ببری گودال سرتاسرش عذاب و آه است این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است بر روی حسین خون پاشیده کیست؟ از دست قلم گشته‌ای عبدالله است عبدالله ابن حسن علیه‌السلام عمو جان پاشو سربازت رسیده رسیده مثل آهوی رمیده الهی بشکند دست کسی که با سرنیزه رو پلکات خط کشیده بمیرم سایبون بر سر نداری رسیدم که نگن یاور نداری مثه چشمه می‌جوشه خون جسمت جای سالم توی پیکر نداری نفسات از عطش آتیششونه تموم پیکرت غرقاب خونه نداشتی یاوری و من رسیدم خودت گفتی خدا روزی رسونه بعیده این فدائی کم بیاره پیش اینا به ابرو خم بیاره الهی عمه از خیمه بیاد و برا زحمات یه کم مرهم بیاره تو کشتی نجاتی، خونه دریا نکش از تشنگی پنجه رو خاکا بمیرم چن تا دندونت رو خاکه شکسته فک تو با ضربه پا مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰✍ محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مُسمّط مثلّث پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه‌السلام مجتبایِ حرمِ شاهِ وفا عبداللّه می‌کند معرکه را صحنِ اباعبداللّه آخرین یارِ حسین است حسن اِی‌وَاللّه همه دیدند که میدان شده میدانِ حسن جان به‌قربانِ حسین و جان به‌قربانِ حسن اَیُّهاَالنّاس بدانید قرارم حسن است کربلایی شده‌ام چون کس‌وُکارم حسن است دل حسینی‌سْت ولی دلبر و یارم حسن است به حسین و حسنِ فاطمه مدیونم من سخن از عقل نگوئید که مجنونم من هرکه مدحِ حسن آغاز کند می‌بارم دستهایش اگر اعجاز کند می‌بارم پیشِ من سفره اگر باز کند می‌بارم من کجا سفره‌یِ شاهانه و احسانِ کریم پنجمین شب شده و دل شده مهمانِ کریم اوّلِ روضه‌یِ امشب تَهِ گودالِ جفاست عمّه‌جان خورد زمین دور وُ برش واویلاست رزقِ او تیغ و سنان تیروُکمان سنگ و عصاست گرگ‌ها حمله به این پیکرِ بی‌جان کردند پیش مادر بدنش را چه پریشان کردند در حرم باشم اگر سر روی نِی می‌بینم خنده و هلهله و خوردن مِی می‌بینم صبر من صبر پدر نیست ولی می‌بینم چادرِ پاره و خاکی شده و رویِ کبود تکّه آویزه و گوشی که شده خون‌آلود می‌خرم دردو بلایِ تو به جانم آری تو اجازه بده که روضه بخوانم آری تا غروبی رویِ این جسم بمانم آری زیرِ سُم‌ها بدنِ ما یک بدن خواهد شد ندبه‌یِ عمّه بیا یابن الحسن خواهد شد محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام بِحمداللّهِ وَالمِنَّه غلامِ کویِ سلطانم در این صحن و سرا خدمتگذارم با عزیزانم گرفته دستِ من را تا زمین خوردم علمدارش گِره که می‌خورد کارم برایش روضه می‌خوانم پَشیزی را بدونِ روضه از دنیا نمی‌خواهم خراباتی شدم بیچاره‌یِ آوایِ ویرانم حسینی می‌شوم با این دمِ شاهِ کرم امشب حسن‌جانم حسن‌جانم حسن‌جانم حسن‌جانم الا یا اَیّهاَالسّاقی حسن در این حرم داری رها کن عمّه دستم را که شد وقت علمداری عمو نَه گوشه‌یِ گودال بابا گیر افتاده منم از نسل سردارِ جمل پس باورم داری شهادت می‌دهم رویایِ‌من غیر از شهادت نیست نباید از مسیرِ سر سپردن تو بَرم داری کریمِ ابن کریمِ ابن کریم از خیمه می‌آید پسر داری سِپر داری عمو سرباز هم داری عمو جان می‌دهم تا که نبینم برقِ خنجر را نبینم ضربه‌هایِ خنجرِ کهنه پسِ سر را نبینم نیزه می‌کوبد سنان رویِ دهان تو نبینم با عصایش می‌زند پیری سر و پر را نبینم بر سرِ عمّامه و پیراهنت دعواست نبینم می‌کشد چنگِ حرامی آه معجر را نبینم بر سرِ نیزه سری را حرمله بسته نبینم می‌زند پایِ همان سرنیزه مادر را به رویِ سینه‌ات جان دادم و جانم حسن گفتی دمِ جان دادن من العجل یابن‌الحسن گفتی   ✍حسین ایمانی محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af