بیا ای جان نو داده جهان را ببر از کار عقل کاردان را از آن سویی که هر شب جان روانست به وقت صبح بازآرد روان را از آن سو که بهار آید زمین را چراغ نو دهد صبح آسمان را #حضرت_مولانا ✅ ارسالی از کاربران سلام صبح بخیر🌹💐 #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇 🇮🇷 ڪانال #شعروادب #ایران من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆

گفتم این جمعه منتظر باشم که به سر انتظار می آید پرچم سرخ کربلا بر دوش وارث ذوالفقار می آید 🔹امام جعفرصادق(ع): اَلغیبةُ حرامٌ علی كُلِّ مسلمٍ وَ إنّها لَتَأكُلُ الحَسَناتِ كَما تأكُلُ النّارُالحَطَبَ. غیبت كردن بر هر مسلمانی حرام است. غیبت مانند آتشی كه هیزم را با حرص و وَلع می‌خورد حَسنات انسان را به كلی از بین می‌برد. (مستدرك، ج ٩، ص ١١٧) ⏳امروز جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ ۱۴ شوال ۱۴۴۴ ۵ ‌‌مه ۲۰۲۳ #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇 🇮🇷 ڪانال #شعروادب #ایران من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆

غزل شمارهٔ ۷۳ روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست منت خاک درت بر بصری نیست که نیست ناظر روی تو صاحب نظرانند آری سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست تا به دامن ننشیند ز نسیمت گردی سیل خیز از مژه ام رهگذری نیست که نیست تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزند با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست من از این طالع شوریده برنجم ور نه بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست شیر در بادیه عشق تو روباه شود آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست آب چشمم که بر او منت خاک در توست زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست از وجوداین قدرم نام و نشان هست که هست ور نه از ضعف در اینجا اثری نیست که نیست به جز این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است در سراپای وجودت هنری نیست که نیست #استاد_آهی #استاد_موسوی_گرمارودی #حافظ_خوانی_و_ادبیات #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇 🇮🇷 ڪانال #شعروادب #ایران من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆

شرح غزل ۷۳ حافظ ❇️

جمعه ای   آمد  دوباره جمعه ای    آمد   دوباره    تا   پریشانم کند در     فراق    پور   زهرا  زار و   گریانم کند درد من از حد فزون گردیده یا رب مرحمی کو    طبیب   مهربانی   تا   که   درمانم کند با  غم  و  اندوه  بنگر  همنشین و همرهم گو    بیاید   مهربانم   تا    که   حیرانم کند آمدم  در  کوی  مهدی  با  دلی زار و پریش تا   که  در  عمق  نگاهش   یار  ، زندانم کند دارم  امید  وصالش  تا  دمی  بینم  رخ اش بعد   از   آن در   سرزمین  عشق قربانم کند (بیقرارم )  تا که   آید  از   سفر   ماه   منیر در سُرور و بزم خود  آن دوست مهمانم کند ✅ شاعربیقرار اصفهانی  #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇 🇮🇷 ڪانال #شعروادب #ایران من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆