عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی
#دفاع_مقدس
#شهدا
#جبهه
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
بگو بمیر مردهام
ببین که سر سپردهام
به حکم چشمهای تو
نه حکم اجتهادها
فدای تار موی تو
تمام حزب بادها
جانم فدای #سید_علی💚❤️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلامتی امامخامنهای صلوات
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
اي روبهک چرا ننشيني به جاي خويش
با شير پنجه کردي و ديدي سزاي خويش
دشمن به دشمن آن نپسندد که بيخرد
با نفس خود کند به مراد و هواي خويش
از دست ديگران چه شکايت کند کسي
سيلي به دست خويش زند بر قفاي خويش
دزد از جفاي شحنه چه فرياد مي کند
گو گردنت نمي زند الا جفاي خويش
خونت براي قالي سلطان بريختند
ابله چرا نخفتي بر بورياي خويش
گر هر دو ديده هيچ نبيند به اتفاق
بهتر ز ديده اي که نبيند خطاي خويش
چاهست و راه و ديده بينا و آفتاب
تا آدمي نگاه کند پيش پاي خويش
چندين چراغ دارد و بيراه مي رود
بگذار تا بيفتد و بيند سزاي خوايش
با ديگران بگوي که ظالم به چه فتاد
تا چاه ديگران نکنند از براي خويش
گر گوش دل به گفته سعدي کند کسي
اول رضاي حق طلبد پس رضاي خويش
غزلیات سعدی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
*«شعری بسیار زیبا و پر معنا با تمام حروف الفبا برای خدا»*
(ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم
(ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم
(پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم
(ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم
(ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم
(ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم
(چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم
(ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم
(خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم
(د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم
(ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم
(ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم
(ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم
(س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم
(ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم
(ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم
(ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم
(ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد
(ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم
(ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم
(غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم
(ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم
(ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم
(ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم
(گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم
(ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم
(م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم
(ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم
(و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم
(ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم
(ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
🔹️در کلاس درس "خدا"
آنهایی که ناله میکنند رد میشوند
آنهایی که صبر میکنند
قبول میشوند
و آنهایی که شکر میکنند
شاگرد ممتاز میشوند
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
یاس و یاسمن
مدينه شد ز داغ مصطفى بيت الحزن امشب
فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب
مكن اى آسمان روشن چراغ ماه را كز كين
چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب
نه تنها ماتم جانسوز پرچمدار توحيد است
كه هستى شد سيه پوش امام ممتحن امشب
گهى گريم ز داغ جانگداز حضرت خاتم
گهى نالم چو نى در سوگ فرزندش حسن امشب
فدا شد ناخداى فلك حق در بحر طوفانزا
كه شد درياى ديده در عزايش موجزن امشب
دهد غسل از سرشك ديدگان با زارى و شيون
علىّ بتشكن جسم نبى بتشكن امشب
نم ىدانم چه حالى مىكند پيدا امير عشق
چو مى سازد تن آن جان جانان را كفن امشب
شد از داغ دو ماتم قلب زهرا لالهسان خونين
كه در دشت بلا گم كرده ياس و ياسمن امشب
چراغ انجمن آرا شده خاموش و اهل دل
كند روشن چراغ آه در هر انجمن امشب
سرآمد بر همه غمهاست داغ ماتم خاتم
كه امّت را برون رفته است روح از ملك تن امشب
شرر زد «حافظى» بر دفتر دل خامه ات كاينسان
كه آتش مى زنى بر جان، تو با سوز سخن امشب
شعر از : حسن حافظی
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را بر همه محبان آن حضرت تسلیت می گوییم
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
▪️شهادت پیامبر اکرم (ص)
تشبیه و وصف روی تو کار خیال نیست
آئینه ی وجود خدا را مثال نیست
بر هرچه هست،نام محمّد نوشته اند
آری که اسم و رسم خدا را زوال نیست
این اعتقاد ماست که لقمه به جای خود
حتی نفس کشیدن بی تو حلال نیست
ما را محبّت نبوی رو سپید کرد
رویش سیاه هرکه غلام بلال نیست
از جمع ما ابوذر و سلمان درست کن
این جمله کارها که برایت محال نیست
در خاک ما اویس قرن رشد می کند
وقتی برای دیدن رویت مجال نیست
بال و پر شکسته تو را درک می کند
بی روضه ی تو راه به سوی کمال نیست
روز دوشنبه آمد و حال تو زار شد
زهرا شکست پیش تو و بی قرار شد
روز دوشنبه غصه ی مادر شروع شد
آری عزای داغ پیمبر شروع شد
روح الامین برای تسلیّ نزول کرد
تا گریه های سوره ی کوثر شروع شد
وقت وداع دختر خود را نگاه کرد
حرف از شکست بال کبوتر شروع شد
ذکر حدیث صورت نیلی فاطمه
مرثیه های کوچه و یک در شروع شد
بر سینه اش حسین غریبش که تکیه زد
صحبت ز شمر و سینه و خنجر شروع شد
این پنج تن برای کسی گریه می کنند
گویا که روضه ی علی اکبر شروع شد
این روضه قلب آل علی را به خون کشید
دشمن چه دیر نیزه ز جسمش برون کشید
اشعار محسن حنیفی
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
▪️شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
سخت است چگونه بنویسم محنت را
آتش زده این زهر تمام بدنت را
آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت
سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را
از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار
نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را
از کودکیت سوختی و شکوه نکردی
حالا همه دیدند، ولی سوختنت را
هر پاره جگر تکهای از غصهی کوچست
مادر تو کجایی که ببینی حسنت را
تشیع تو هر تیر که از چله برون شد
میدوخت به تابوت نخی از کفنت را
این صحنه خودش گوشهای از کربلا شد
صد حرمله با تیر نشان کرده تنت را
هرچند کفن پاره و گلگون شده،
اما غارت که نکردست کسی پیرهنت را
سنگین که نشد سینه ات از چکمهی شمری
پر خون که نکردست سنانی دهنت را
شعر از : امیر علوی
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》