eitaa logo
عاشقان حسین🖤دوستداران حسن💚
140 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
73 فایل
اَعوذباللّٰه از تعَلقاتِ دُنیا،که ما را” دیر “به حُسین ع رِساند💚 خواستیم در این دنیایےکه از هر طرف جاذبه اےما را جذب می کند،کمے به خود بیاییم،و یاد خدا را در وجود خود تقویت کنیم https://eitaa.com/joinchat/3981049917C2c61c87e69
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 ♥️(۲۱) 🌷رفته بود بالای داربست، آب باران را از روی خیمه بیت الزهرا می ریخت پایین. 🌷در مراسم اهل بیت نمی گذاشت کار روی زمین بماند. @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 بوسه ی پدر بر پیشانی نخستین دریافت کننده واکسن ایرانی کرونا بعد از تزریق @shidegomnam
🔴نـــگاه به جنس مخــ↯ـالف🔴 ⁉️سوال: چه اشکالی داره که انسان به جنس مخالف نگاه کنه و لذت ببره؟ ✍پاسخ: اگر ضررهای زیر رو👇⭕️(به غیر از عذاب آخرت)⭕️ به جون می‌خری، نگاه کن. 💢1⃣ می‌بینی، می‌خوای، به وصالش نمی‌رسی، دچار افسردگی می‌شی. 💢2⃣ می‌بینی، شیفته می‌شی، عیب‌ها رو نمی‌بینی، ازدواج میکنی، طلاق می‌دی. 💢3⃣ می‌بینی، به او فکر می‌کنی، از یاد خدا غافل می‌شوی، از عبادت لذت نمی‌بری. 💢4⃣ می‌بینی، با همسرت مقایسه می‌کنی،ناراحت می‌شی، بداخلاقی می‌کنی، از زندگیت لذت نمی‌بری. 💢5⃣ می‌بینی، لذت می‌بری، به این لذت عادت می‌کنی، چشم چران می‌شی، در نظر دیگران خوار می‌شی. 💢6⃣ می‌بینی، لذت می‌بری، محبت خدا تو دلت کم می‌شه، ایمانت ضعیف می‌شه. 💢7⃣ می‌بینی، عاشق می‌شی، از راه حلال نمی‌رسی، دچار گناه می‌شی. ◀️ لذا اسلام در یک کلمه می گوید: ✅ نگاهت را از جنس مخالف نگاهدار... @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ هرگز فراموش نمیکنیم✋ این بغض رهبرمون رو😭😭 و با فتنه گران آشتی نخواهیم کرد✊ ۸۸_هاشمی_خاتمی_موسوی_کروبی @shidegomnam
•| مے گفت الان شرایط جامعہ طورے شدہ ڪہ اگہ پسر پیغمبر هم باشے نمیتونے دینت رو حفظ ڪنے ! 🔴 اینا همش است بانو... 😏 •| همسر فرعون هم ڪہ باشے باز میتونے بهترین باشی @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روحانی اینو ببینه سکته میکنه 😂 ✅ ماشاالله به این بانوی انقلابی 👏 ♨️ خانم دکتر منصوره معصومی از خیانت های حسن روحانی @shidegomnam
❤️🌼 کتاب پسرک فلافل فروش …🌱 «پسرک فلافل فروش» عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم، طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری است.💫🧡 شهید ذوالفقاری، روز بیست و ششم بهمن 93 در سامرا به فیض شهادت نائل آمد و عصر دیروز و پس از حدود هفت‌ماه از زمان شهادت وی، کتاب زندگی‌نامه وی به همراه مستند «عارف مسلح» رونمای @shidegomnam
✍ رســول اكــــرم (ص): 🔸وقتى مردى به همسر خود نگاه كند و همسرش به او نگاه كند خداوند به ديده رحمت به آنان نگاه مى كند. 📚نهج الفصاحه صفحه ۲۷۸، ح۶۲۱ @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق خوشبخت ما.mp3
4.34M
﷽ 📲 فایل صوتی ۱۸۸۲ 🎙واعظ: آیت الله 🔖 رفیق خوشبخت ما 🔖 @shidegomnam
دوست داشتن واقعی این نیست که بهش پیغام فدایت شوم دهی😕😕 و یا اینکه در خیابان ها و کافه هابا او که هنوز محرم تو نیست بنشینی☕️ و حرف های عاشقانه بزنی😍 دوست داشتن واقعی زمانیست که شما قدمی در زندگی واقعی برای داشتنش برداری 👏👏👏 با سعی و تلاش و کار کردن به او برسی و درب خانه اش را بزنی💐💐 و این پدر او باشد که دستان دخترش را در دست شما قرار دهد 🙌👫💍 اگر خود را مرد میدانی و احساست واقعی است بسم الله 😊 و اگر گرگی بدان روزی این گرگ به گله تو هم شبیخون خواهد زد🐺😉 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ یادم میاد چند وقت پیش تو ورزشگاه بزرگ امام رضا علیه السلام با حضور استاد یه مراسم برگزار شد که تمام پروتکل ها هم رعایت شد، هم فاصله گزاری هم ماسک و البته محیط هم سرپوشیده نبود. اما صدای خییییلی ها در اومد.‌ ولی به این قشر که میرسه همه ساکت ان؟ دلیل خاصی داره🤔‌ ا‌ 😢اگه با رعایت پروتکل میشه یه جای مسقف جمع شد خب اولویت با کسبه های بیچاره نیست؟ ‌ ‌ 😑اگه یه بچه حزب اللهی و هیئتی برای حرم رفتن یا هیئت رفتن تو کرونا میگفت ، مطمئنا و اینستاگرام میترکید از بس کلیپش دست به دست میشد ....‌‌ ‌ 💔کادر درمان دارن جون خودشون رو فدا میکنن که هامون بیان اینجوری همو بغل کنن و بگن ما دلمون میگیره تو خونه بمونیم 😑 ‌ ‌ 📲نشر با شما دیگه من عصبانی ام 😂‌ @shidegomnam
🥀رمان 🥀 👇🏻
📌قسمت۱۹ 🥀گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🥀چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. 🥀 روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🥀 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . 🥀برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. 🥀مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! 🥀 دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🥀من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🥀 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 🥀 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 🥀 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. 🥀بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🥀یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🥀در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . 🥀سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🥀 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. 🥀گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ 🥀گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🥀بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. 🥀سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. 🥀 بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... 🖇ادامه دارد... @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا