🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 6⃣2⃣2⃣ " پدرم وقتی شهید شد، تنش سالم بود حتی یه د
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 7⃣2⃣2⃣
به صورتش نگاه کردم
" از کجا مطمئنید که انتخابِ من درسته؟؟ شما چیزی از گذشته ام می دونید؟ "
سری تکان داد و لبهایش را جمع کرد
" اونقدر که لازم باشه می دونم.. در ضمن گذشته، دیگه گذشته. مهم حالِ الانتونه.. که ظاهرا پیش خدا خریدار زیاد داره.."
تعجب کردم
" از کجا میدونید؟؟ "
لبخند زد
" دور از جون با یه نظامی طرفیدها.. ما همیشه عملیاتی اقدام می کنیم.. دقیق و مهندسی شده..
شما جواب " بله" رو لطف کنید..
بنده در اسرع وقت کروکی رو با مشخصات دقیق تحویلتون میدم.. حله؟؟"
شک داشتم.. به انتخابش شک داشتم..
" فکرِ همه چیزو کردین؟؟ من.. بیماریم.. حالِ بدم.. "
نگذاشت حرفم تموم شود
" وجب به وجب.. حالا دیگه، یا علی؟؟؟؟ "
خدایا عطرت را جایی همین نزدیکی حس می کنم .
خجالت زده با گرمایی که انگار از زیر پوستِ صورتم بیرون میزد، سر تکان دادم:
" یا علی.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 8⃣2⃣2⃣
یاعلی" را که از دهانم شنید، لبهایش متبسم شد.. چشمانش خندید.. و نفس شوق زده اش را با صدا بیرون داد
" کشتین ما رو خدایی.. از برگردوندنِ مناطق اشغال شده سختتر بود.."
سر بلند کرد. چشمانش را دیدم.. اما مسیرِ نگاهش باز هم مرا هدف نمی گرفت..
یعنی میشد که در پنجره ی چشمانم زل بزند؟؟
شکلاتِ جدا شده از پوست را به طرفم گرفت
" واجب شد دهنمون رو شیرین کنیم.. بفرمایید. با اجازه من برم این خبر مسرت بخش رو به دانیال بدم تا حساب کار دستش بیاد.. "
میشد کنارِ این مذهبی هایِ بی ترمز بود و نخندید؟؟
با دست به بیرون رفتن از اتاق دعوتم کرد و خودش پشتِ سرم به راه افتاد.
نمی دانم چه خاصیتی در اکسیژن ایران وجود دارد که شرم را به وجودت تزریق می کند.
و منِ آلمان نشینِ سابق، برایِ اولین بار به رسم دخترکانِ ایرانی با هر قدم به سمت سالن خجالت کشیدم و صورت صورت گونه سرخ کردم.
هنوز در تیررسِ نگاهِ سالن نشینان قرار نگرفته بودم که زمزمه ی امیرمهدی را زیر گوشم شنیدم
"این روسری خیلی بهتون میاد..دستِ کسی که خریده درد نکنه.. "
یک پارچه حرارت شدم و ایستادم. اصلا مگر من را دیده بود یا می دانست چه شکلی ام؟؟
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
👈آقامون #امام_حسن خیلی #غریبه 😔 براش کم نگذاریم... من فدای سنگ قبری که نداری یا حســ💚ــن آسمان م
track 10 (2).mp3
7.69M
👈آقامون #امام_حسن خیلی #غریبه 😔
براش کم نگذاریم...
روی #عقیق_دل من
زده #حسن #عشق منی ❤️❤️
خیلی دوستت دارم آقا
همیشه گفتم علنی ....
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
🔺شور مستانه کریم اهل بیت_ع_
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جمعه تمام شد، اما هنوز شنبه نیامده ...!
🔻یعنی باید خندید فقط به حماقت اونهایی که برای این سخنان کف سوت میزدند
👤حسن روحانی: کاسبان تحریم، تحریم بر نمی گردد...!
👈 #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 8⃣2⃣2⃣ یاعلی" را که از دهانم شنید، لبهایش متبسم
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 9⃣2⃣2⃣
بی توجه به میخکوبی ام از کنارم عبور
کرد. با سینه ایی جلو داده و لبخندی پیروزمندانه که در نیم رخش میشد تماشا کرد.
یک قدم جلوتر از من ایستاد و در دروبین نگاهِ منتظران قرار گرفت.
شیطنتِ عجیبش یارایِ حرکت را از پاهایم دزدیده بود به همین خاطر ندیدم چه ژستی به چهره اش داد که پروین، فاطمه خانم و دانیال، به محضِ ورودش به سالن با خوشحالی صلوات فرستادند و مبارک باد، حواله ی مان کردند.
و این آغازی شد برایِ هجومِ زندگی، هر چند کوتاه..
آن شب، تاریخِ عقد برایِ چند روز بعد مشخص شد و من برایِ اولین بار با تمامِ ترس از شدت خوشحالی روی زمین راه نمی رفتم.
فاطمه خانم فردایِ آن شب، برایِ خرید پارچه و دوخت لباس به خانه مان آمد و مادرانه هایش را بی منت و ادعا، به وجودم پاشید.
اصلا انگار نه انگار که روزی مخالف بود و حالا با هر برشِ پارچه، صورتم را می بوسید و بخشش طلب می کرد. بخشش، محض خواسته ای که حقش بود و من درکش می کردم.
پروین مدام کارهایِ ریزو درشت را انجام می داد و مانندِ زنانِ اصیلِ ایرانی نصیحتم می کرد، که امیرمهدی اولاد پیغمبرست.. که احترامش واجب است.. که مبادا خم به ابرویش بیاورم.. که نکند دل بشکنم و ناراحتش کنم..
و من خیره به زندگیِ نباتی مادر، فکر می کردم که می شود در کنار حسام نفس کشید و بد بود؟؟
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 0⃣3⃣2⃣
بیچاره مادر که هیچ وقتِ طعم خوشی، زیرِ زبانش مزه مزه نشد و حالا بی خبر از همه جا فقط به تماشا نشسته بود کوک خوردنِ لباسِ عقدِ دخترش را..
چند روزی از مراسم خواستگاری می گذشت و حسام حتی یک بار هم به دیدنم نیامده بود. دلم پرمی کشید برایِ دیدنش و عصبی بودم از این همه بی فکری و بی عاطفه گی..
دوست داشتم با تمام وجود اعتراض کنم اما غرورم مهمتر از هر چیزِ دیگر بود.
صبح روز عقد فاطمه خانم به خانه مان آمد تا به پروین در انجام کارها کمک کند.
هر چه به ساعت عقد نزدیک تر می شدیم، گلبولهایِ استرسِ خونم بیشتر می شد.
و من ریه هایم کمی حسام می طلبید و او انگار پشیمان بود از این انتخاب. که اگر نبود حداقل یکبار به دیدنم می آمد، اما نیامد..
با فاطمه خانم به آرایشگاه رفتیم. وقتی حجاب از سر برداشتم زنِ آرایشگر با صورتی پر دلسوزی به ابروهایِ یکی درمیان و موهایِ یک سانتی ام چشم دوخت.
نگاهش حس قشنگی نداشت.. بغض کردم.. این روزها زیادی تحقیر نشده بودم؟؟
"بهایِ داشتنت خیلی سنگین بود امیرمهدیِ فاطمه خانم، خیلی.. اما می ارزید.."
چشمانِ شیشه شده در آینه اشکم، از مادرِ حسام پنهان نماند. صورتم را بوسید و قربان صدقه ام رفت که بخندم..
که عروس مگر گریه می کند؟؟
که اگر امیر مهدی بفهمد، ناراحت می شود..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🔹 جان عالم به فدایت که غریب الغربایی... 💠 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 👈 امام رضایی ها 👇 🏴 @a
کربلایی سید مجتبی حسینی (1).mp3
13.92M
اگه همه رهام کنن غمی ندارم
همه ردم کنند، #امام_رضا را دارم ❤️
تو باشی حال نوکرت که بد نمیشه
هیج جای دنیا برامن #مشهد نمیشه ✋
🎤کربلایی #سید_مجتبی_حسینی
👈زمینه برا دلتنگا امام رئوف
👈 امام رضایی ها 👇
🏴 @asheghaneruhollah
روضه
در پیچ کوچه بود، که ولگردِ لعنتی
با سنگ زد به آینه، بی دردِ لعنتی
دیدم به جنگ مادر رنجورم آمده !
فریاد می زدم : برو نامردِ لعنتی
خونت حلال خشم حسن می شود، برو
خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی
خط ونشان برای زنی خسته می کشی !؟
لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!
دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند
با مادرم چه کرد، کمردردِ لعنتی
وای مادرم😭
#امام_حسنی_ها ، #مادری اند...
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
یا #فاطمه، دلم ڪه میگیرد، از شلوغےِ دنیا ڪه ڪلافه میشوم ، همیشه تو هستے و دستهایَت ! و منے ڪه بچگانه
03 Shab1 Rabie95 heiatamdar mashhad.mp3
5.77M
🔻مگه میشه شهادت
امام #حسن و امام #رضا باشه
#روضه_مادر نخونیم...🔺
نمیره روضه ی تو از یادم
نفس زدی از نفس افتادم
کاشکی بودم مینو اون #کوچه
جواب #سیلی شو میدادم😭
از بچگی آقام دیگه زمین گیر شد
با روضه ی #کوچه ، امام حسن #پیر شد😭
🎤کربلایی #حسین_طاهری
🔺شور روضه ای
📌پیشنهاد دانلود
👈 #امام_حسنی_ها ، #مادری اند...
🏴 @asheghaneruhollah
▪️سالروز شهادت نبی مکرم اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) را خدمت امام زمان(ارواحنا لک الفداء) ،مقام معظم رهبری و عموم مسلمانان تسلیت می گوییم.
🏴 @asheghaneruhollah
#اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله
2 #شب_مراسم_عزاداری به مناسبت
شهادت پیامبراکرم_ص_،امام حسن_ع_ و امام رضا_ع_
👈به کلام:حجت الاسلام #علی_صباغی
🎤بانوای مداحان اهل بیت:
کربلایی #مجید_صادقی
کربلایی #فرزاد_فرحپور
کربلایی #سعید_سلیمانی
📆چهارشنبه و پنج شنبه 16و17 آبانماه
🕖ساعت 20
🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی
#پرچم_هیئت
#ویژه_خواهران_و_برادران
🚩دوستان اطلاع رسانی شود
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله 2 #شب_مراسم_عزاداری به مناسبت شهادت پیامبراکرم_ص_،امام حسن_ع_ و ا
5-bala nabini ey sine zan-shor-sadeghi.mp3
3.46M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
بلا نبینی ای سینه زن
بامدد از شاه بی کفن
چن شبه گفتی جانم حسین
بگو تو امشب #جانم_حسن
🎤کربلایی #مجید_صادقی
📌شور فوق العاده زیبای #امام_حسن
ان شاء الله امشب میزبان
کربلایی هستیم👆
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
www.masaf.ir-1394-04-11-Tehran-Esbate Shahadat Payambar-24Kb.mp3
11.79M
🔴 دانلود سخنرانی استاد رائفی پور
🔷🔹اثبات شهادت حضرت محمد (ص)
#یهود ترس داشت حکومت اسلامی به رهبری پیامبر اسلام (ص) به چهل سالگی برسد و قبل از آن ایشان را به شهادت رساندند.
اللهم عجل لولیک الفرج
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
حرم خاکی زهرا(س) و امامان بقیع عاقبت میشود آباد به امید خدا مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم دو ، سه
rozeh emem hasan mojtaba.mp3
5.7M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
#روضه_غربت_امام_حسن_مجتبی_ع_
🎤باصدای مرحوم #کافی
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
حجت_الاسلام_سید_حسین_مومنی_روز_ششم.mp3
15.11M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
درمیان معصومین _ع_
هیچ امامی،مثل #امام_حسن غربت نکشیده😔
زمان هیچ امامی
جلوش به باباش #فحش ندادن😭
جلوش بهش نگفتند یا #مذل_المسلمین 😭
جلو چشمش #مادرش نزدن
هم زنده بود و #غریب بود
هم توخونش غریب بود
هم تشیعش غریب بود
هم الان مزارش غریبه 😭😭
🎤حجت الاسلام #سید_حسین_مومنی
📌سخنرانی و روضه امام حسن(ع)
✅پیشنهاد دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah