🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
شب #سوم شد و به #رقیه_س_ الهی العفو 5⃣شب سوگواره فاطمی #برنامه_شب_سوم 👈به کلام:حجت الاسلام #مهراب
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👈به کلام:حجت الاسلام #مهرابی
🎤به نفس: کربلایی #حمید_بصیرت
📆پنج شنبه11 بهمن ماه 1397
🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی
🏴 #هیئت_عاشقان_روح_الله_ره_ 🏴
📌پیشنهاد ویژه دانلود👇👇👇👇
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (2).mp3
7.37M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👈تلاوت قرآن
🎤قاری نوجوان:سید هادی مرتضوی
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (1).mp3
29M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
🎤حجت الاسلام #مهرابی
📌موضوع:سلسله مباحث تکبر(3)‼️
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (3).mp3
9.23M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
😔حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه...😭
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #مناجات_با_آقا_امام_زمان_عج_
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (4).mp3
20.85M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
😔 #زهرا_جان تو دست به رو داری
و من دست به خواهش...😭
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #روضه_طوفانی
#حضرت زهرا_س_ و #حضرت_رقیه_س_
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (5).mp3
7.2M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
😔چه سخته توی خونه
از محرمت رو بگیری...😭
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #زمینه_روضه_ای
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (6).mp3
2.3M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
😔خوش به سعادت هرکی نوکره...😍
نوکر زهرا و عبد حیدره ❤️
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #شور_احساسی_شنیدنی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (7).mp3
4.55M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌گر نگاهی به ما کند #زهرا...
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #واحد_سنگین
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (8).mp3
4.82M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌عشاقم اون #مدافعان_حرمند 😍
مثال #محسن_حججی ❤️❤️
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #واحد_حماسی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
#به_عشق_شهید_جواد_محمدی
#به_عشق_شهید_محسن_حججی
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (9).mp3
2M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌همه گفتند حسین
و جگرم گفت #حسن 😍
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #واحد_حماسی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (10).mp3
3.76M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌حساب کتاب ما ها با #رقیه_س_ 😍
👈ذکر تموم نوکرا یا رقیه_س_ ❤️
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #شور_احساسی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (11).mp3
1.99M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌 #اشک ارثیه عشقه
👈اشک مرثیه ی عشقه
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #شور_احساسی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
5شب سوگواره فاطمی1397.شب سوم هیئت عاشقان روح الله (12).mp3
7.16M
📢 #گزارش_صوتی
برنامه شب #سوم
5⃣شب سوگواره فاطمی
#توسل_به_زهرای_سه_ساله_س_
👌 تو که باشی دلم دیگه نمیلرزه😭
🎤کربلایی #حمید_بصیرت
📌 #روضه_پایانی
✅پیشنهاد ویژه دانلود
🏴هیئت عاشقان روح الله(ره) 🏴
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #بیست_وچهار رمضان زندگی سراسر ترس و وحشت من تموم شده بود ...
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️
قسمت #بیست_وپنج
بودن یا نبودن
رمضان از نیمه گذشته بود ... اونها شروع به برنامه ریزی، تبلیغ و هماهنگی کردن ... .😟
پای بعضی از گروه های صلیب سرخ و فعالان حقوق بشر به مسجد باز شده بود ...
توی سالن جلسات می نشستند و صبحت می کردند ... .😕
یکی از این دفعات، گروهی از یهودی ها✡ با لباس ها و کلاه های عجیب اومده بودند ... .😯
به شدت حس کنجکاویم تحریک شده بود ...
رفتم سراغ سعید ...
سعید پسر جوانی بود که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم ...
خیلی خونگرم و مهربان بود و خیلی زود و راحت با همه ارتباط برقرار می کرد ... به خاطر اخلاقش محبوب بود و من بیشتر رفتارهام رو از روی اون تقلید می کردم ...😍😊
رفتم سراغش ...
_ اینجا چه خبره سعید؟ ... .😟
همون طور که مشغول کار بود ...
_هماهنگی های #روزقدسه✊...
و با هیجان ادامه داد ...
_امسال مجمع یهودی های ضد صهیون هم میان ...😎
_چی هست؟ ...😟
_چی؟ ...
_همین روز قدس که گفتی. چیه؟ ...😟
با تعجب😳 سرش رو آورد بالا ...
_شوخی می کنی؟ ... .😳
. ... بعد از کلی توضیح، با اشتیاق تمام گفت:
_تو هم میای؟ ... 😊
سر تکان دادم و گفتم:
_نه ...😕
⏪ ادامه دارد...
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:#شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
‼️این داستان کاملا واقعی است
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️
قسمت #بیست_وشش
من تازه دارم زندگی می کنم
سرم رو به جواب نه، تکان دادم ... .😕
من چیزی در مورد این جور مسائل نمی دونستم ...
اون روز سعید تا نزدیک غروب🌄 دریاره فلسطین و جنایات و ظلم های اسرائیل برام حرف زد ...
تصاویر جنایات و فیلم ها رو نشونم می داد ...
بچه های کوچکی که کشته شده بودند ... یا کنار جنازه های تکه تکه شده گریه می کردند ...
بعد از کلی حرف زدن با همون اشتیاق همیشگی گفت:
_تو هم میای؟ ...☺️
_کی هست؟ ...😟
_روز جمعه ...😊✊
سری تکون دادم و گفتم:
_نه سعید، روز جمعه تعطیل نیست ... باید تعمیرگاه باشم ...😕
خیلی جدی گفت:
_ خوب مرخصی بگیر ... .😐
منم خیلی جدی بهش گفتم:
_واقعا با تشنگی و گرسنگی، توی این هوا راهپیمایی می کنید؟ این دیوونگیه ... این اعتراض ها جلوی کسی رو نمی گیره فقط انرژی تون رو تلف می کنید ...😐
با ناراحتی خم شد و از روی زمین جعبه ها رو برداشت ...
_یه مسلمان نمیگه به من ربطی نداره ... باید جلوی ظلم و جنایت ایستاد ... ساکت بمونی، بین تو و اون جنایتکار چه فرقی هست؟ ... .😒
هنوز چند قدم ازم دور نشده بود ... صدام رو بلند کردم و گفتم:
_یه نفر رو می شناختم که به خاطر همین تفکر، بی گناه افتاد زندان ... بعد هم کشتنش و گفتن خودکشی کرده ... من تازه دارم زندگی می کنم ... چنین اشتباهی رو نمی کنم ...😕
برگشت ... محکم توی چشم هام زل زد ...👀
_تو رو نمی دونم... انسانیت به کنار ... من از این چیزها نمی ترسم ... من پیرو کسیم که سرش رو بریدن ولی ایستاد و زیر بار ظلم نرفت ... .😊☝️
اینو گفت از انباری مسجد رفت بیرون ... هرگز سعید رو اینقدر جدی ندیده بودم ...😟
⏪ ادامه دارد...
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:#شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
‼️این داستان کاملا واقعی است
❤️ #ارسالی_اعضای_عزیز_کانال ❤️
سلام رمان جدیدتون جذابه خداجمیع شهدا را رحمت فرماید اگه منظم تر بذارین بهتره خداوند یارتان...
#فرار_ازجهنم
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
❤️ #ارسالی_اعضای_عزیز_کانال ❤️ سلام رمان جدیدتون جذابه خداجمیع شهدا را رحمت فرماید اگه منظم تر بذ
عرض سلام ،ادب و احترام خدمت همراهان همیشگی و دوستانی که به تازگی به جمع ما پیوستند
ضمنتشکر از انتقاد درست دوست عزیز
این چند شب که مراسم سوگواره فاطمی رو داشتیم باعث شد که یکمی بی نظم بشیم و نتونیم به موقع رمان رو قرار بدیم و دو شب اصلا قرار داده نشد..کم کاری این حقیر رو حلال بفرمائید...
ما از شب ولادت حضرت زینب شروع کردیم قسمت اول و ان شاء الله شب وفات ام البنین(س) قسمت پایانی رو قرار خواهیم داد..
رمان هرشب حوالی ساعت 10 قرار داده میشود..
#به_دوستانتان_هدیه_دهید
#فرار_ازجهنم
🏴 پیام فاطمیه چیست⁉️
این است که
حتی اگر دستت راشکستند دست از یاری امام_زمانت برنداری❗️
منِ فاطمه، برای امام زمانم،
امیرالمؤمنین جان دادم.
شمابرای امام_زمانتان
پسرم مهدی چه کردید⁉️
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
✍ #چله_حدیث_کسا
روز7⃣1⃣
نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_
حاجت: نماز در کربلا به امامت #مهدی_فاطمه
#یا_زهرا بگو، شروع کن✋
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
@karbobalair_حدیث کسا.mp3
5.38M
🌷 #حدیث_شریف_ڪسا 🌷
🎤بانوای گرم:
✨حاج مهدی سلحشور
📌 #_چــلہ_حدیث_کسا؛
✋نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_
✋حاجت: نماز در کربلا به امامت #مهدی_فاطمه
🌹40 روز عاشقی🌹
#یا_زهرا بگو، شروع کن✋
🏴 @asheghaneruhollah
#چهل_ساله یه عده تو خماری
شدن مشغول فعل انتحاری
چهل ساله که رنگ چهره هاشون
سیاهه عینهو لوله بخاری
چهل ساله تو پاهای یو اس ای
میلولن مثل سگهای شکاری
میگفتن ما صاحاب انقلابیم
که شاه از ترس ماها شد فراری
یکی باید بپرسه پس واسه چی
به ربع پهلوی می دی سواری
همینکه پیجشونو باز کردی
میبینی صحنه های زهرماری!
مسیح و زم همش مشغول کارن
که بستن گردناشونو به گاری
ازینور عده ای نادون و خائن
میگن حرفاشونو با آه و زاری
چهل ساله که بدجوری میسوزن
ازون رفراندوم و از رای آری
خداوندا خداییش حقمون نیست
براندازای انقد بی بخاری
بده عقلی به اونها و به ما پول
ندارم بیشتر از این انتظاری
✍ زهرا آراسته نیا
👈 #من_انقلابی_ام 👇
❤️ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #بیست_وشش من تازه دارم زندگی می کنم سرم رو به جواب نه، تکان
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️
قسمت #بیست_وهفت
به من اعتماد کن
روز قدس بود ...
صبح عین همیشه رفتم🚶 سر کار ... گوشی روی گوش، مشغول گوش دادن قرآن، ✨داشتم روی ماشین یه نفر کار می کردم ...
اما تمام مدت تصویر حنیف و حرف های سعید توی سرم بود ... .💭
ازش پرسیدم:
_از کاری که کردی پشیمون نیستی؟ ...😕
خیلی محکم گفت:
_نه، هزار بار هم به اون شب برگردم، بازم از اون زن دفاع می کنم ... حتی اگر بدتر از اینم به سرم بیاد... .😧
ولی من پشیمون بودم ...😕
خوب یادمه ... یه پسر بیست و دو سه ساله، ماشین کارل رو ندید و محکم با موتور خورد بهش... در چپش ضربه دید ...
کارل عاشق اون ماشین نو بود ... .
اسلحه اش رو از توی ماشین در آورد ... نمی دونم چند تا گلوله توی تنش خالی کرد ...
فقط یادمه کف خیابون خون راه افتاده بود ... همه براش سوت و کف می زدن ... من ساکت نگاه می کردم ...
خیلی ترسیده بودم ... فقط 15 سالم بود ... .😥
شاید سرگذشت ها یکی نبود ...
اما اون بچه هایی رو که مسلمان ها شعارش رو می دادن ...
من با گوشت و پوست و استخوانم #وحشت، #تنهایی و #بی_کسی شون رو حس می کردم ...
ترس، ظلم، جنایت، تنهایی، توی مخروبه زندگی کردن ...
اینها چیزهایی بود که سعی داشتم فراموش شون کنم ...
اما با اون حرف ها و تصاویر دوباره تمامش برگشت ... .😥
اعصابم خورد شده بود ... 😠
آچار رو با عصبانیت پرت کردم توی دیوار و داد زدم ... لعنت به همه تون ... لعنت به تو سعید ... .😠
رفتم توی رختکن ... رئیس دنبالم اومد ...
_کجا میری استنلی؟ ... باید این ماشین رو تا فردا تحویل بدیم. همین جوری هم نیرو کم داریم ...😐
همین طور که داشتم لباسم رو عوض می کردم گفتم:
_نگران نباش رئیس، برگردم تا صبح روش کار می کنم ... قبل طلوع تحویلت میدم ... .😠
_می تونم بهت اعتماد کنم؟ ...😕
اعتماد؟ ...
اولین بار بود که یه نفر روم حساب می کرد و می خواست بهم اعتماد کنه ...
محکم توی چشم هاش نگاه کردم و گفتم:
_آره رئیس، مطمئن باش می تونی بهم اعتماد کنی ...😠☝️
⏪ ادامه دارد...
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:#شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
‼️این داستان کاملا واقعی است