با تمام درد ها بانو ترحم میکنی:)!
گاه گاهی لحظه ای کم کم تبسم میکنی💔
چشمهای کودکانت غرق ماتم میشود💔
تا که در بین قنوتت یاد مردم میکنی:))
روزهای آخری کمتر به زینب میرسی..
کم نوازش میکنی کمتر تکلم میکنی:)!
لاله ی پیراهنت هی آبیاری میشود..
روزهای آخری تا پخت گندم میکنی💔
در میان روز بر پیغمبرت سر میزنی..
وقتبرگشتنتو گاهی خانه را گم میکنی💔
آنقدر خونریزی بال و پرت گسترده است..
بین معراج شبانه هی تیمم میکنی💔
مرتضی خوشحال میگردد و خندان میشود:)
تا که بین خانه اش بانو تلاطم میکنی❤️
در میان بسترت وقتی که میخوابی چرا..!؟
آن شهادتگاه محسن را تجسم میکنی!؟💔
ای پرستوی مدینه حرف رفتن را نزن..!
از چه رو شعر پریدن را ترنم میکنی💔
روضهبگم!؟
۶ آذر ۱۴۰۲
از صبح که بیدار شد
اون زهرای قبلی نبود..!
زخماشرو شستشو داد..
لباس نو به تن کرد..
بسترش رو جمع کرد..
فرمود:
فضه دست به هیچ كاری نمیزنی!
گفتم چشم خانم
خیلی خوشحال شدم ؛
دیدم خیلی حالش خوب شده..
خداروشكر كردم!
با خودم گفتم :
دعای علی گرفته❤️:))
حالش مساعد شده..
فرمود:
خودم خونه رو جارو میكنم..
بچه هام رو یك یك بیار..
زینبین رو آوردم..
شروع كرد سر و بدن اینها رو شستن
حسنین رو آوردم..
دیدم با همون دست لاغرش
داره بدن رو میشوره..
[نمیدونم لرزش بدن دیدی یا نه:)!؟]
فضه میگه:
بچهها گریه نمی كردن،
حتما با خودشون میگفتن
یه ماه بود مادرمون كاری
نمیتونست انجام بده..!
مامان حالش خوب شده❤️
پیشمون میمونه❤️
یك یك بدن بچه هاش رو شست..
سر بچه هاش رو شانه زد..
به فضه گفت:
چون چند روز من نیستم،
تا حالشون تغییر كنه،
تنور رو روشن كن،
دیدم آروم آروم اومد كنار تنور آتش گرفته،
نان با همون دست شكسته اش💔طبخ کرد
نان هارو كنار گذاشت،
كار خونه تموم شد...
گفت:
زینبینم رو ببرید خونه ی دختر عموم..
دخترا رو بردن..
پسرها رو گفت:
برید سمت باباتون،
مادر می خواد راحت جون بده..
بچه ها بیرون رفتند..
ام سلمه میگه:
فرمود:
بستر من رو وسط حجره ی اتاق بنداز..!
بسترش رو انداختند..
۶ آذر ۱۴۰۲
ام سلمه میگه:
دستش رو زیر صورتش گذاشت..
[فک کنم صورت مادر درد میکنه💔]
دیدن سرش رو گذاشت رو این دستش و
دیگه صداش نمیآد..
#ای_مادر
ام سلمه یا اسماء میگه:
من هرچی صدا زدم حبیبه ی خدا
قرة عین الرسول
فاطمه جان❤️
اومدم روپوش رو زدم كنار..
دیدم كار تمومه..!
اسماء میگه:
من اومدم سمت مسجد..
یه وقت دیدم حسنین دارن میان!
دیدم هراسانن
تا سلام كردم جواب سریع دادند..!
فرموند:
اَینَ اُمی!؟
مادرم كجاست!؟
گفتم:
مادرتون!؟
استراحت میكنه..
گفت:
نه اسماء بخدا تا حالا ندیدم مادرمون
این موقع شب بخوابه..💔
گفتم:
براتون غذا تهیه كرده ؛ حسن جان❤️
امام مجتبی فرمود:
اسماءتو این مدت كه تو این خونه هستی،
تا حالا كی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم..!؟
عرض كردم:
آقازاده ها یه خواهشی ازتون دارم
برید باباتون رو تو مسجد خبر كنید..
تو یه مقتل دیگه میگه:
فضه اومد در مسجد
امیر المؤمنین، سلمان، دیگران، نشسته بودند! سلمان میگه دم در مسجد شلوغ شد..
دیدم صدای گریه میاد..
بلند شدم ایستادم ببینم چه خبره..!؟
۶ آذر ۱۴۰۲
دیدم فضه داره داد میزنه..
حسنین اومدند💔
آقا متوجه شد بلند شد..
اومد جلو ؛ پرسید چه خبره!؟
عرض كردند:
آقاجان اگه میخواهید فاطمه رو زنده ببینید، نگفتند:
از دنیا رفته كه!
زود بیا..
تا این جمله رو شنید..
یه نگاهی به حسنین كرد💔
روایت داره از پشت افتاد
دیدن هی داره صدا میزنه
وَمَن العزا..!؟😭
كیه من و آروم كنه تو این غصه..!؟
از مسجد تا خانه راهی نبوده..!
چندین بار عبا پیچیده شد دور پاهاش....💔
رسید بالاسر خانوم❤️
فرمود:
من علی ام..
پاشو،پاشو..
من علی ام..
یهو بدن رجعت كرد..
صدای فاطمه با علی خوشه:))
صدای علی ام با زهرا خوشه:))
جون داده ، دوباره برگشت..
گفت:
کلمینی زهرا💔
بامن حرف بزن💔
۶ آذر ۱۴۰۲
یهجامیگهبینایمنهمهسلامبیجواب!
کلمینی💔
این روایتی که میگم
از صحیح بخاری اهل سنتِ
از روز های مولا بعد از فاطمه..
میگه:
تا فاطمه زنده بود؛
علی[علیهالسلام]
در میان مردم احترام داشت..!
اما وقتی فاطمه از دنیا رفت
مردم از او روی برگرداندند!💔
#مظلومعلی
#فاطمیه
حضرتآقامیفرماد:
ماحاجتهایسالمونروجمعمیکنیم
#فاطمیه ببریمدرخونهحضرتزهرا[س]
امشبیهحاجتقشنگبگیر..!
امشبپیشآسمونیاشبآرزوهاس!!
فکرکن!
حضرتفاطمهمیگهاینشبا[فاطمیه]
هرچیبچههامبخوانمنمیگیرمبراشون:))
بخواه..
چیزایخوببخواه❤️
مثالمنوتوالانمثالهمونبچهاییهکه
هرچیتلاشکردهجوابنبوده..
باخودشگفتهبرمبهمامانبگم!
حتمایکاریشمیکنه:))
میادبهمامانمیگهوتمااام❤️
حلشد.
خلاصهکهاین دو سه شب روازدستندید تموم شد
بیندلبستناوگرهزدناتون..
یامیوناوناشکایقیمتیکهبههرکسینمیدن..
مامخیلیالتماسدعاداریم❤️
۶ آذر ۱۴۰۲
۶ آذر ۱۴۰۲
4_5911209479994614645.mp3
3.57M
📌«ضرورت الگو بودن حضرت زهرا در نگاه امام زمان»
✍🏻 چرا برای هرڪاری از یه جایی الگو میگیریم؟ ڪدوم بخش زندگیمون با الگوگیری از حضرت فاطمه زهرا شباهت به فاطمه داره؟...
#فاطمیه🕯🍂'
#صوت_مهدوی♥
#اسـتاد_مانـدگـاری🌱
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🏴
ـ ـ ـ٭ـــ٭ـــ٭ــــــــ🖤🥀ــــــــ٭ـــ٭ـــ٭ـ ـ ـ
@ashgjanam_amamzamanam
💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
۶ آذر ۱۴۰۲
علی رو حلال کن_۲۰۲۲_۱۲_۲۷_۰۸_۳۴_۱۳_۲۱۰.mp3
3.87M
فاطمه جان🥀
علی رو حلال کن
واسه زخم بازوت😭
علی رو حلال کن
واسه درد پهلوت😭
علی رو حلال کن....💔
سید رضا نریمانی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
@ashgjanam_amamzamanam
💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
۶ آذر ۱۴۰۲
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥گفتن ندارد، کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد
نامرد مردم، حق علی و فاطمه خوردن ندارد
🎙محمود کریمی
@ashgjanam_amamzamanam
💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
۶ آذر ۱۴۰۲
مداحی آنلاین - سکوت امیرالمومنین - استاد دارستانی.mp3
6.98M
♨️چرا امیرالمومنین علی(ع) صبر کرد و حضرت زهرا(س) به دفاع از دین پرداخت؟
🎤حجت الاسلام دارستانی
#امام_زمان_عجل_الله
@ashgjanam_amamzamanam
💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
۶ آذر ۱۴۰۲
💔#دلگویه
◇| انااللهواناالیهراجعون...🖤
🏴مراسمتشییعپیڪر زخمۍ مادر شهیده
♡•°زمان:امشب، نیمہهاۍ شب
✿•°مڪان:مدینہ؛ ڪوچهبنۍهاشم
♡•°نشانۍ:علامٺسوختگۍ درب خونه
✿•°لطفابنابهمعذوریتهایۍ
آستینبهدهانگریهڪنید..💧
وای مادر💧
[«اَلْحَمْداٰلْلّٰهِْ اَلَذْئ خَلَقَْ اُمّــی اَلْزَهْــــراٰ»]
🦋🕯🦋🕯🦋🕯🦋🕯🦋🕯🦋🕯
۶ آذر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شال عزا را بر کمر
از داغ مادر بسته ای 🖤
جان به قربان تمام قطره های
اشک چشمان شما یابن الحسن
ای عزیز فاطمه🖤
فاطمیه آمد
دستم به دامانت بیا
تا به کی در حسرت دیدار رویت
آه از دل بر کشیم
🖤فاطمیه
امضای حضرت زهرا سلام الله
بر تایید عزاداری هایتان ان شاءالله ...📝📝📝
۶ آذر ۱۴۰۲