بیا بیا و زود تر هم بیا
که خدایی که ما به مردم نشان داده ایم
دارد یکی یکی مردم را
فراری می دهد از دین تو.
بیا بیا و زود تر هم بیا
که ما جنگی راه انداخته ایم
میان مردم و خدا
مردم، خدای مارا نمی پذیرند
و هر چه با رعب آتش و وحشت دوزخ
میخواهیم خدایی خدایمان را محکم تر کنیم
نمی شود که نمی شود..
زود تر اگر نیایی
نمی دانم وقتی بیایی
مردم چه می کنند با تو و خدای تو
آخر، ما به نام خدای تو
داریم خدای قلابی خودمان را
به خورد مردم می دهیم.
با این آشفته بازاری که ما درست کردیم
نمی دانم اگر بیایی و حرف از خدا بزنی
مردم چه خواهند کرد با تو.
مردم دارند کافر می شوند به خدای نچسب ما
و کار تو دارد روز به روز سخت تر می شود
زود تر اگر نمی آیی
زبانمان را لال کن
تا دیگر توان حرف زدن درباره خدارا نداشته باشیم
یا مارا رسوا کن
تا همه بدانند خدایی که ما به آن ها نشان داده ایم
بت خیالی ذهن ماست
و اصلا چنین خدایی وجود ندارد..
خدای تو مثل و مانندی ندارد اما خدای ما مثل خود ماست، البته کمی بزرگ تر؛ فقط کمی
ما خودمان را باد کردیم و هوا کردیم بعد، آن خود بادکرده را
به مردم نشان دادیم و گفتیم:
این خداست!
سرخم کنید دربرابرش
بترسید از او.
و مردم هر چه در این خود بادکرده ریز شدند،
و نگاهشان را تیز کردندخدارا ندیدند که ندیدند.
ما مردمی را که از این خدای ساختی فراری اند
خداگریز نامیدیم و خودمان را خداپرست!
و فریاد کشیدیم میان مردم
که تو نیز همان خدایی را می پرستی که ما می پرستیم.
مردم تشنه خدای تواند و از خدای ما خسته.
ما هم خودمان از خدای خودساخته مان خسته ایم.
زود باش تا مردم باور نکرده اند که خدای تو و ما یکی است، بیا که اگر باور کردند، معلوم نیست دیگر منتظر تو بمانند.
پایانـــ🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتدا همه چی آرام است ، کنترلش دست خودت است. همین که توجه و زمانی بیش از حد برای اون صرف کنی همه چیز برعکس خواهد شد و این بار او هست که تورا کنترل میکند.
-@BOSHREHAFI
در انتخاب کتاب کمتر میرم سراغ زندگی نامه ها و خاطرات. گفتم کم تر! ابدا حرفم این نیست که این کتاب ها مفید نیستن. دوران دبیرستان تعدادی از این زندگی نامه ها رو خوندم. دا، من زنده ام، سرباز کوچک امام، سلام بر ابراهیم، یادت باشد، دختر شینا و..
و الان در حال حاضر بیش تر دنبال فهمیدن و درک مسائلی هستم که باعث شده شهید این فداکاری رو به خاطرش انجام بده، یه چیز عمیق تر، یک چیزی فراتر از زندگینامه
- چه چیز هایی باعث ساخته شدن این شخصیت شده
- چطوری میشه اون رو در خودمون ایجاد کنیم.
- و در مرحله اول فهم حق بودن یا نبودن اون..
انگار دنبال یک گمشده ای هستم، شاید یک نکته ای که مسیر زندگیم رو تغییر بده، ولی این رو میدونم که احتمالا چیزی که دنبالش می گردم در یک نکته خلاصه نشه و مقدمش فهمیدن خیلی مسائل دیگه باشه، ولی خب بازم با خودم میگم شاید یه جمله هست، یک نکته، یک کتاب، یک شخص..
اکثر کتاب هایی که می خونم برای تحقیق هست و رسیدن به حقیقت و از بین بردن شک و تردیدی که تا الان همیشه همراهم بوده و منجر به سئوالات زیادی شده.
بعضی کتاب های انتخابیم هم صرفا برای قوی شدن قلمم هست یا سرگرمی که تعدادشون نسبت به دسته اول پایین تره .
وقتی یکی میبینه کتابی میخونم یا معرفی می کنم
اگه خودشم اون کتاب رو قبول داشته باشه، از من تعریف می کنه و میگه آفرین چه کتاب خوبی رو انتخاب کردی!!
من اون لحظه ناراحت میشم و دلم میخواد خودم رو خفه کنم چون نمیتونم بگم من اگه دارم این رو میخونم دلیلی بر این نیست که همه گفته های اون کتاب رو قبول دارم😐 شاید اصلا من دارم اون رو میخونم تا در مخالفت خودم با اون گفته ها یقین بیش تری پیدا کنم.
حالا این یک مثال بود ولی حس می کنم شاید اون کتاب چیزی که دنبالش هستم رو بهم بده و گره های ذهنم رو باز کنه، بالاخره یا با خوندنش باید موافقش بشم، یا ناحق بودنش برام ثابت بشه، یا لازم به تحقیق بیش تری باشه
من اکثرا تو سومی گیر می کنم😶😅
گویا قسمتی در مغز که باعث ایجاد حس قانع شدن در انسان میشود در من آسیب جدی دیده است!
- حــافی
اشک خونه😭🥺
به پیشنهاد یکی از دوستان خاک های نرم کوشک مطالعه شد. بهتره برای معرفی این کتاب متن نوشته شده توسط ی
از تمام کتاب هایی که خوانده بودم، شهدایی را انتخاب می کردم که سطح سواد بالایی داشته باشند، مانند شهید چمران. شهید حاج ابراهیم همت. ولی شبی که کتاب خاک های نرم کوشک را خواندم فهمیدم معنی سواد یعنی چه، معنی فرهنگ چیست. معنی اهل بیت چیست و معنای حلال و حرام چیست.
👤- صدیقی
اشک خونه😭🥺
به پیشنهاد یکی از دوستان خاک های نرم کوشک مطالعه شد. بهتره برای معرفی این کتاب متن نوشته شده توسط ی
کسی که تحصیلات عالیه نداشت ولی..