🔰 راه فهم معارف و رسیدن به مقامات عالی... ✍ آیت الله سید رضا #بهاء_الدینی 💠 راه رسیدن به این مقامات عالی انسانی؛ که حدّ نهایت ندارد؛ در سایه بندگی است. انسات به میزانی که حرکتش الهی شود و خالص گردد، به خدا و اولیای او نزدیک می شود. 💠 همچنین اگر می خواهید موفق به درک و فهم کلمات انبیاء؛ کتاب خدا؛ کلمات نهج البلاغه و کلمات صحیفه سجادیه شوید؛ باید مزکّی شوید. اگر مزکیّ شدید درک می کنید. آنچه را متکلم اراده کرده است؛ معلوم نیست بفهمید؛ لکن مصادیق مفاهیم به اختلاف نفوس؛ مختلف است. قرآن می گوید" لا یَمَسُّه الّا المُطَهّرون" کتاب عزیز را غیر از انسان مطهر نمی تواند بفهمد. فهم حکیمانه می گوید: مراد از مطهر؛ مطهر از پلیدی هاست. مطهر از رذایل نفسانی و مطهر از شرک است. تا زمانی که انسان از این رذائل طهارت پیدا نکند و پاک نشود؛ با کتاب خدا آشنا نمی شود. درک فقهی می گوید: " لا یَمَسُّه الّا المُطَهّرون" یعنی تماس بدنی و اعضاء و جوارح؛ یعنی بی وضو نمی توان دست به قرآن بزنی. این هم مطهر است. طهارت از ارجاس تطهیر است. 💠 ما نیز یک وقتی دیدیم این علوم ظاهری ما را اشباع نمی کند؛ اینها صناعت است و با آن کار دل درست نمی شود. آن علمی که در ارتباط مستقیم با تقوای الهی است " و اتقوالله و یعلمکم الله" او را باید بدست آورد. 📚 دریای عرفان؛ ص ٢٨ 🆔 @ashora_karbala

🔰وقتی كارهای ما بر ضدّ خودمان می‌شود ✍استاد #اصغر_طاهر_زاده 🔹 این یك قاعده است كه انسان به اندازه اى كه صحیح فكر كند، صحیح عمل می‌كند. به‌همین جهت، آنهایى كه خیلى كار می‌كنند ولی کم فكر می‌كنند عملاً كارهایشان بر ضدّ اهدافی که دنبال می‌کنند، نتیجه می‌دهد، چون فکر نمی‌کنند چگونه در ابتدای کار، راه‌کارهای رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب را پیدا کنند. 🔹در حمام‌هاى قدیم، دلاّك‌هایى بودند كه سر افراد را مى تراشیدند، یكی از آن‌ها وقتى تیغ‌اش كُند می‌شد، به تیغ فشار می‌آورد تا با فشاری که به آن تیغ می‌آورد و با صرف نیروی بیشتر، سر طرف را بتراشد، درنتیجه پوست سر آن فرد بیچاره كنده مى شد. یك‌بار شخصى به آن دلاّك گفت: آقای محترم! یك تیغ نو بخر و سر مردم را درست بتراش! دلاّك گفت: چرا پول بدهم تیغ بخرم، نان می‌خرم و مى خورم تا زورم زیاد شود و بتوانم به تیغ نیروی بیشتر وارد کنم. 🔹در بعضی موارد مَثَل ما، مَثل آن دلاّك است؛ چون عقل‌مان به كارمان نمى رسد و سعی نمی‌کنیم به راه‌هایی فکر کنیم که بهتر به نتیجه می‌رسیم، دائماً كار مى كنیم و در نتیجه دچار مشكلات بیشترى می‌شویم و باز براى رهایى از این مشكلات، به‌جای این‌كه ریشه‌ی مشكلات را پیدا كنیم، باز بیشتر كار مى كنیم، آن‌وقت سراسر زندگیمان مى شود پریشانى و پراكندگى. شوماخر می‌گوید: "غفلت از خردمندى، تا بدان پایه رسیده كه ما همواره مى كوشیم كه یك بیمارى را با تشدید علّت‌هاى آن شفا دهیم" 📚 جوان و انتخاب بزرگ؛ ص ۱٩ 🆔 @ashora_karbala

🔰 چالش اساسی انقلاب ما چیست؟ 🎬 #امام_خامنه_ای 🔻چالش انقلاب ما دعوای دو حزب سیاسی با هم و یا دعوای زید وعمر نیست. این سهل اندیشی و سهل انگاری است. ✔ چالش اساسی انقلاب ما نظم نوین برای بشریت است. 🆔 @ashora_karbala

🎧 بشنوید | صوت سخنرانی 🎙استاد سید محمدمهدی #میر_باقری 🔰 موضوع: "تمدن نوین اسلامی" تبیین مبانی گفتمان تمدن نوین اسلامی/ فلسفه تاریخ و قواعد حاکم بر سیر جریان حق و باطل و اختلاط آنها در این عالم ☑️ فلسفه تاریخ از مبانی اندیشه کلان و تمدن اسلامی است که نگاهی به قواعد کلیه تاریخ و بدء و ختم و قواعد سیر تاریخ عالم می اندازد و ثمرات متعددی بر این مسئله از جهت فرهنگی و هدایتی و برنامه ریزی بار خواهد شد. ☑️ در ادبیات دینی دو جریان اجتماعی و تاریخی حق و باطل بر محور اولیاء حق و باطل وجود دارد که از عوالم قبل شروع شده و در این عالم به یک اختلاط و مسائلی رسیده است و این جریان تجمیع اراده ها در عوالم بعدی هم سیر خود را خواهند داشت و البته تفکیک خواهد شد. ☑️ البته باید توجه داشت که حضور اراده ها در این جریان مشاع و سطح تاثیرگذاری آنها یکسان نبوده و بالاترین اراده ها از آن اولیاء الهی است که تصرفات تاریخی دارند لذا در تحلیل واقعه ای مثل عاشورا باید امام را تصرف تاریخ لحاظ کرد نه تصرفی در سطح سیاست دوره خودشان که این تحلیلی ناقص خواهد بود. ☑️ امداد خداوند به جریان باطل و اختلاط در این عالم بشکل دارایی آنها از ظاهر دنیا و تمدن پرجلوه مادی و نیز ابتلائات سنگین و سختی های جبهه مؤمنین خواهد بود و این دو امر بزرگ ترین شبهات علیه جریان حق و رهزن بسیاری شده است که معارف از این مسئله پرده برداری و حقیقت و راه کار برون رفت از آن را آشکار کرده است. 6⃣ جلسه ششم ⏰ مدت: ٧٢:۱۰ دقیقه 📶 حجم: ٩ مگابایت 🗓 در جمع نخبگان استان البرز به تاریخ ٨ مهرماه ٩۵ 🆔 @ashora_karbala

📚 پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب "نظریه سیاسی اسلام" ✍مؤلف: استاد محمد تقی مصباح یزدی 📙 مقصود از فلسفه سياسى اسلام در اين مباحث، تبيين نظريه اسلام در باب حكومت و سياست است و از آنجا كه موضوعاتِ در اين زمينه بسيار گسترده است، ناچار بايد مباحثى گزينش شود كه بيشتر مورد نياز جامعه است. به اين منظور حضرت استاد مصباح يزدي بيشتر بحث‌هايى را مطرح مي‌كنند كه ناظر به شبهات و سؤالات روز جامعه است. 📖 لذا مباحث اصلى كتاب از اين قرارند: آيا دين، در زمينه سياست و حكومت نيز ديدگاه و نظريه خاصى دارد؟ آيا نظريه سياسى اسلام، تأسيسى است و اسلام حرف تازه‌اى در سياست و حكومت دارد، يا امضايى است، و يكى از اشكال حكومت و سياست بشرى را به رسميت مي‌شناسد؟ ماهيت حكومت اسلامى چيست؟ آيا از نوع تئوكراسى (حكومت خدايى، آن‌چنان‌كه در مسيحيت مطرح است)، ديكتاتورى، يا دموكراتيك است، يا ماهيت ديگرى دارد؟ اركان حكومت اسلامى كدام‌اند؟ شكل حكومت اسلامى چگونه است؟ نقش مردم در حكومت اسلامى چيست؟ مباحث تاريخى در باب حكومت اسلامى؛ سير تشكيل حكومت اسلامى در طول تاريخ و... 📙 با توجه به اهميت کتاب مزبور، هر دو مجلد آن با عنوان «النظريه السياسيه في‌الاسلام» توسط آقاي خليل عصامي الجليحاوي به زبان عربي و همچنین با عنوان «Islamic Political Theory» توسط منصور لیمبا به زبان انگلیسی ترجمه و به همت مجمع ‌جهانی ‌اهل‌بیت (ع) چاپ شده است. 📙 و تا حد ممکن سعی بر این بوده که در این کتاب با مراعات زبان محاوره و گفتگوی عمومی و پرهیز از اصطلاحات آکادمیک؛ زمینه برای برای استفاده بیشتر عموم جامعه فراهم گردد. 🆔 @ashora_karbala

🔰اولویت با کدام است؟ نجات از مرگ یا رفع شبهه؟ ✍ استاد آیت الله #مصباح_یزدی 🔶 شخصي نزد امام حسن عسکري(عليه السلام) آمد و گفت: اي آقاي ما، اگر يکي از برادران شيعه ما در دست کفار اسير شده، جانش در خطر باشد؛ از سويي ديگر شخصي از شيعيان گرفتار يک فرد بد‌انديش و گمراه شده که البته نمي‌خواهد او را بکشد، ولي شبهه‌هايي القا مي‌کند که ايمانش ضعيف شود، نجات دادن کدام يک ارزش بيشتري دارد؟ گرچه شايد براي رهايي شخص اول خود به خطر افتاده، کشته شوم، رهايي شخص دوم تنها نيازمند فرصت و نيرويي است که نگذارم عقيده‌اش دگرگون و ايمانش زايل شود، با آنکه خودش سالم و حتي به دور از زيان مالي و جاني است. امام در پاسخ فرمودند: آيا مي‌داني اين دو قلمرو چقدر با هم تفاوت دارند؟ آن مرد گفت: ‌آمده‌ام از شما بپرسم در ميان اين دو راه تکليفم چيست. 🔶 امام(عليه السلام) فرمودند: در کنار دريايي ايستاده‌اي، گنجشکي در دريا افتاده و در حال غرق شدن است؛ در کنارش هم مؤمني شريف و ارزشمند در آب غوطه مي‌خورد و هر لحظه امکان دارد در آب غرق شود. بايد کدام را نجات دهي؟ ثواب کدام بيشتر و نجات کدام مقدم است؟ اگر آن پرنده را برهاني، آن ديگري که انساني شريف است خفه مي‌شود. مرد پاسخ داد: بسيار روشن است. البته بايد آن شخص را نجات ‌دهم؛ زيرا آن پرنده در برابر چنين انساني ارزشي اندک دارد. امام فرمودند: به همان اندازه‌ که نجات آن مؤمن بر نجات آن پرنده کوچک برتري دارد، حفظ ايمان يک انسان از امواج شبهه‌ها بر نجات مسلماني که تنها از نظر بدني و جاني در دست کفار اسير است و هر لحظه امکان دارد کشته شود، برتري دارد. 🔶 حضرت نفرمودند چون امام هستم و چنين مي‌گويم، بايد تعبداً و بدون چون و چرا بپذيري، بلکه با استدلال، ذکر مثال و مقايسه کاري کردند که آن شخص با فکر و خرد خود اهميت موضوع را درک کند. 📚 آفتاب مطهر؛ فصل‌ششم: سدي در برابر سيل تحريفات و شبهات ص ۱٣۴ و ۱٣۵ 🆔 @ashora_karbala