هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر در نزدیکی ظهور آقا نقش داریم؟!
استاد پناهیان
🌺 https://eitaa.com/IslamLifeStyles
#ریشه_همه_گناهان_زبان_است
#علامه_طباطبایی
🌼 سرم را ضمانت میکنم اگر کسی دهانش را ببندد به #حکمت می رسد .
#سکوت
#زبان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
⚠️ سه پیامد مشاجره
🔹 امام صادق علیه السلام، سه پیامد مشاجره را بیان فرمودند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِيَّاكُمْ وَ الْخُصُومَةَ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ وَ تَكْسِبُ الضَّغَائِنَ.
🔻 امام صادق عليه السلام فرمود: از مشاجره كردن بپرهيزيد كه:
➖ دل را مشغول مى كند
➖ موجب نفاق مى شود
➖ کینه به بار مى آورد.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 301
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
گلهای زیبا 🌸🌹
روزی روزگاری
دوتا گلِ زیبا که باهم دوست بودند.🌸🌹
کنارِ جاده ای زندگی می کردند .
روزی از روزها ان دو گلِ زیبا باهم دعوا کردند🙈
یاس گفت :تو من را به موش لو دادی😡
نیلوفر گفت:نه به خدا من این کار را نکردم😔🌺
انها یک روز باهم قهر بودند.
تا اینکه
درخت پیربه انها گفت:
برای من و درخت گیلاس هم یک همچین اتفاقی افتاد🌲🌳
من هم به او می گفتم :تو من را به موش کور لو دادی
ولی بعد فهمیدم
موش کور خودش مارا دیده و فهمیده😔
بعد از ان هیچ وقت باهم قهر نکردیم
وهمیشه باهم دوست بودیم
وشادِ شاد 😊
شماهم اشتباه کردید باهم قهر کردید.
قهر اصلا خوب نیست.
پس زود باهم اشتی کنید ☺️
گلها هم که از کار خودشان پشیمان بودند.
باهم اشتی کردند 😍🌸🌹
🌹نتیجه🌹
بچه ها اگر سه روز باهم قهر باشیم
دیگه به بهشت نمی ریم
پس همیشه باهم دوست باشیم 😍😊
http://eitaa.com/joinchat/3567124493Cb0735de9fc
@dastanhay
دوستان لینک کانالِ مارا برای دوستانتان بفرستید
ممنونم🌹🌹🌹🌹
#گندمزار_طلائی
#قسمت_251
بابا با لبخند نگاهم کرد و بعد من را به خودش چسباند و روی سرم را بوسید و گفت:
_همین حیایی که داری برام ارزشمنده .
خودم متوجه تصمیمت شده بودم ولی منتظر بودم خودت بگی .
می دونستم دختر عاقلی هستی😊
زبانم بند اومده بود . نمی دونستم چی بگم .اینا چی برای خودشون می گفتند ⁉️😳
خلاصه برای خودشون گفتند و گفتند و منم فقط مبهوت نگاهشون می کردم.
صبح بعد از نماز ؛ خواستم برم بخوابم که بابا به اتاقم اومد و گنارم نشست و مثل همیشه دستی به موهام کشید و من را به خودش چسبوند و روی موهام را بوسید و گفت:
_گندم طلائی من ؛ فقط خدا می دونه که چقدر دوستت دارم. از روزی که دنیا اومدی ؛ برام آرامش را به ارمغان آوردی.
بعد از ده سال ؛ خدا تورا به ما داد . درسته فاطمه بود؛ منم خیلی دوستش داشتم ودارم .
ولی دلم می خواست بازهم بچه داشته باشم. برام پسر ودختر ؛ فرقی نمی کرد.برعکسِ مامانت ؛ فقط آرزوی پسر داشت.😊
وقتی تو اومدی انگار دنیا را به من دادند.
نمی دونم.ولی حس می کردم ؛ تو مثلِ خودمی . و تو می تونی باقیات وصالحات ِمن باشی.
خیلی خوشحال بودم . وقتی برای اولین بار دیدمت ؛ ومادرم تورو توی آغوشم گذاشت؛ حس کردم یه فرشته ای😍
آرام و زیبا بودی با موهای طلائی.
درست فصلِ درو گندم ها بود و گندمزار طلائی بود و توی نورِ خورشید خوشه های طلائی گندم می در خشید .
ومن احساس خوبی از دیدنِ اون صحنه داشتم. اسمت را گندم گذاشتم.
تو برای من برکت وشادی آوردی.
هنوز وقتی نگاهت می کنم ؛ وجودم پر ازآرامش می شه.
خیلی دوستت دارم . دلم نمی خواد دیگه هیچ وقت ازم دور باشی.
و خوشبختی تو آرزوی منه .
دلم نمی خواست سرم را از سینه اش جدا کنم . منم با حرفهای بابا آرامش می گرفتم.
دستش را بوسیدم و گفتم:
_منم خیلی دوستتون دارم . سالهایی که نبودید خیلی عذاب کشیدم .
خیلی خوشحالم که کنار شمایم.😊
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_252
نمی دونم چقدر با هم حرف زدیم.
احساس سبکی و آرامشِ خاصی داشتم.
به این فکر می کردم که اگر بابا همیشه کنارم بود، من هرگز به سمتِ سپهر کشیده نمی شدم و اون همه اشتباه نمی کردم.
دوباره روی موهام بوسه گذاشت و بعد من را از خودش جدا کرد و گفت:
_با تمام این حرفها مجبورم شوهرت بدم 😊
_اِه..... بابا.......
_چاره ای ندارم دخترم . باید بری و زندگیت را بسازی . درکنارِ یک مرد که بتونه ازت حمایت کنه و تا آخرِ عمر کنارت باشه.
سپهر با رفتار دیشبش نشون داد که مورد اعتماد نیست و فقط به خودش و خواسته خودش فکر می کنه .
ولی دخترم ؛ قادِر واقعا یه مرده .
توی این مدتی که برگشتم و وقتی مادرت برام تعریف کرد که در نبودن من خودش وخانواده اش خیلی هوای شما را داشتند؛ نظرم بهش جلب شد.
وقتی شرم را توی نگاهش می دیدم و متوجه رفتارش شدم ؛ هنگامی که تو رو می بینه، به علاقه اش به تو پی بردم.
به خاطرِ همین بیشتر بهش تو جه کردم و حتی امتحانش کردم.
توی این مدت هیچ رفتارِ بدی ازش ندیدم.
واقعا با ایمانه و مهربون و دلسوز .
گندم جان ؛ قادر یه مردِ واقعیه .
مطمئنم می تونه خوشبختت کنه . و برات تکیه گاه خوبی باشه.
ولی بازهم تصمیم با خودته . نمی خوام به خاطرِ ما قبول کنی . خواست وانتخاب خودت مهمه .
می دونم امروز هم که برم مزرعه ، باز مش حیدر ؛ ازم جواب می خواد.
ولی دلم می خواد بازهم فکرهات را کنی.
عصری قراره که همه باهم روی زمین مش حیدر کار کنیم.
بهتره با مامانت بیایید اونجا .
قادر هم میاد. یه گوشه باهم حرفهاتون را بزنید.
هر شرطی داری ؛ هر حرفی داری بگو.اگر به نظرت مردِ مناسبِ زندگیته ؛ اون وقت جواب بده .
من امروز هم جواب مش حیدر را نمی دم و می گم که باید صبر کنند.
دیگه نتونستم.چیزی بگم در برابرِ حرفهای منطقی بابا .
و البته از حرفهای اون روز قادر هم ؛ برای خودم سؤالهای زیادی پیش اومده بود و دلم می خواست با هاش صحبت کنم.
پس سکوت کردم و فقط سرم را به نشانه تأیید تکون دادم .
باید منتظر می شدم تاببینم سرنوشت چه تقدیری برای من در نظر گرفته .
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
گویند مراکه،دوزخی باشد سخت
از رحمتِ حق که من شنیدم دور است
چون از کرمش بهشت وعده کرده
بر لطف و عنایتش دلی باید بست
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
شبتون بهشت
در پناه خدا
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد
الهی به امید تو💚
سلام صبحتون بخیر 🌹
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮
#حدیث_نور
ابن شهر آشوب:
پیامبر خدا (ص) نه تندخوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجال، در کوچه و بازار، بدی را با بدی جواب نمیدهد، بلکه میبخشد و گذشت میکند.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#خانواده_متعالی 13 #جلسه_پنجاه_و_هفت 👇👇
ریپلی به جلسه قبل 👆👆🌹
✨🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺✨
✨افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد✨
در جلسات قبل گفتیم👇
اگر میخایید بچها
⬅ولایتمدار➡
باشند
باید پدر و مادر درست زندگی کنن
👌⬅️ گفتیم بچه باید بگیره⏬
⚜ امام ⚜
💠مثل مادر هست
💠مثل پدر هست
اینا رو باید کجا یاد بگیره❓
تو خونه باید یادبگیره 🏠👇
☑️ از دستورات پدر و مادر📣📣
💢مخصوصا دستورات تلخی که میخواد به بچه داده بشه از ناحیه "پــــــدر" خوبه داده بشه☑️
🔚 بعد "مادر"← مراقبت →
بکنه بگه 📣
⏬⏬
بابا گفته هاااااا
💢اگه حرف باباتو گوش نکنی من سکته میکنماا 📛
💢ببین حرف باباتو گوش نکنی
""" عاق """میشی
من نمیتونم تحمل کنم😱📛
💢 نه بابا ببین بابا
☑️← احترام →☑️داره.
✔️بچه همینجور به مامان نگاه میکنه یاد میگیره بابا یه موضوعی هست تو زندگی به نام ☑️←پدر →☑️به نام ★فرمانده★ خانه.
⏬⏬
⬅️ مرد ریاست "حقوقی" دارد😎
و
⬅️ زن ریاست "عاطفی" دارد. 😍
🔶🔹🔸
🌴 جای دیگه میفرماید : 🌴👇
💠 امام مانند🔱 "برادر"🔱 است
(میدونید در روایت ما داریم برادر بزرگتر، حکم پدر رو داره.)
💠🔰← در غیاب پدر، دستوری از
"" برادر بزرگتر"" رسید همه خواهر برادرای کوچک تر باید √اطاعت√ کنن⚠️
💢 این ها همه ساختاری هست که هم طبق⤵️⤵️
"فطرت"انسانه⏺
⤵️⤵️ هم ←مطابق با
[ولایت پذیریه]√
♻️〰♻️
🌍 اصلا ما تو این دنیا اومدیم تا↩️↩️ .•°•. کمــــــــال .•°•.↪️↪️
پیدا کنیم 💯🔝
تقرب پیدا کنیم به پروردگار عالم✔️
تا
👈ولایت مدار👉 بشیم.
👌💯✅
""""" خانواده"""""
☑️ مهم ترین جا برای ولایت مداریست ☑️💯
📛 کااار کردن عزیز من♨️
ولی چیکار کردن؟
⭕️مطالعات واسناد علمیش موجوده📜📰 گفتن:↓
🔴 آقا برای اینکه اینها☑️ "سرپرستی" ☑️از خودشون نداشته باشن و سرپرستی زور ما رو قبول بکنن
🔴🔻 ما باید در ""خانواده های"" اینها سرپرستی """"""مرد""""""
رو از بین ببریم♨️🚷
با← مرد سالاری →
~مبارزه ~کنیم.
👆💯❌
💢 برای این که دیگه نگن "چشم" //📛
دیگه "فرمانده و رهبر
یا پیشوا" نداشته باشن //📛
⬇️⬇️
باید تو خونه "بابا" نداشته باشن❌
💢 برای اینکه به بابا چشم نگن، چی کار کردن⁉️
⬇️⬇️
اومدن "حقوق" زن و مرد رو ===مســــــاوی===🔁🔄
قرار دادن
🔴🔴🔴
⛔️ اومدن "زن ها" رو علیه
مردها "شوروندن" ♨️
یکی دو تا مرد علیه یکی دو تا زن همسر خودشون *ظلم* کردن♨️
⛔️ اینا اومدن گفتن همه مردا گُرگن پس ما باید با "قانون"⚖
کنترل بکنیم ⛓⚔
که مبادا مردها دریدگی بکنن و ظلم بکنن به زن ها⚰
🔴⚫️✔️
💢با قانون ⚖ مردها رو کنترل کردند ⏬⏬
⏪ هم "ظلم" به زن ها زیــــاد شد ❌
و
⏪ هم در هر خانه ای مرد "ذلیل"شد❌
⏫⏫