eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂پنج شنبه که میشود. ثانیـه هایمـان 🍂سخت بوی دلتنگي میدهد. وعده اي ازعزیزانمان ، آن طرف 🍂چشم به راه هدیه ای،تاآرام بگیرند... بافاتحـه وصلواتي، هوایشان را داشته باشیم ... http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
(دعا برای حفظ ایمان در آخرالزمان) «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مقلب‌القلوب ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ» «ای خداوند! ای رحمان! ای مهربان! ای دگرگون‌کننده دلها! دل مرا بر دینت پایدار کن» http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
امشب شب زیارتی شاه سر جداست شب های جمعه امّ ابیها"س" به کربلاست دستم به سینه است ، سلامی دهم ز دور درخانه ی دلم زغم فاطمه"س"عزاست http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ما هنوز به این فضای بهشتی نیاز داریم! 🔻چرا راهپیمایی اربعین حتی با وجود کرونا برای ما ضروری نیست؟ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوشا و نوشا داستان دوم : گردو ها رو کی برداشته؟ یه روزوقتی کوشا و نوشا، بچه موش های کوچولو، از خواب بیدار شدند. اومدن صبحونه بخورند.وقتی رفتند گردو ها رو بردارند. گردو ها نبود. کوشا گفت:«شاید کسی اونا رو برده.» -اما کی؟ -شاید یه گربه. -گربه که گردو دوست نداره. -پس کی می تونه باشه؟ -نمی دونم. اونا تو راه با هم از این فکرا می کردن ،حرف می زدند و راه می رفتند. همینطوری که راه می رفتند گردو هایی را می دیدند که روی زمین ریخته بودند. رفتند ورفتند تا به آقا کوری رسیدند. اون یه موش کور بود. به او سلام کردند و گفتند:«آقا کوری شما گردو های ما را برداشتی؟» -نه من اصلاً چیزی نمی بینم که بردارم. -یعنی شما اونا رو برنداشتی؟ -نه. کوشا و نوشا به راه خود ادامه دادند. به مرغ زرد رسیدند .به او گفتند:«شما گردو های ما را برداشتید؟» -نه. من اصلا گردو نمی خورم. من ارزن می خورم. مخصوصا گردو های موش کوچولو هایی مثل شما. -مطمئن؟ -بله. وبازهم همونطور که خودتان می دانید رفتند و رفتند. به درخت گردو رسیدند. به او هم سلام کردند و گفتند :«شما گردو های ما را برداشتی.» -نه. -پس اینا چیه توی دستاتون؟ -هاهاها! بچه های خوبم اینا مال خودمه مگه نمی دونید من درخت گردو ام. -نه دیگه ایندفعه اشتباه نمی کنیم. -ولی من برنداشتم. نوشا گفت :« حتما دیگه این دفعه تو برداشتی.» کم کم شب شده بود. نوشا خوابش برد. کوشا رفت تا از سگ قهوه ای مزرعه پتو بگیره. به او سلام کرد و گفت:«سلام میشه دو تا پتو به من قرض بدید.» -چرا که نه. او پتو ها را گرفت رفت تا روی خواهرش بندازد. اماااا او نبود. ناگهان صدایی شنید :« داداشی بیا گردو ها رو پیدا کردم.» بله اون نوشا بود. خودش تو خواب راه می رفته و اونا رو زیر درخت کاج می گذاشته. "بله ما نباید زود به کسی تهمت بزنیم." (محمد حسین)😎 پایان https://eitaa.com/dastanhay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته🌹 عشقت به دلم جان دگر داد کجایی در وادی عشقت همه فریاد کجایی از روز ازل نام تو بر عرش که دیدم عاشق شدم و از تو کنم یاد کجایی چون روح خدا در تنم آمد در آن دم با نام تو هم جان به تن افتاد کجایی هر لحظه و هر جمعه تورا چشم به راهم پایان آمده عمرم نشدم شاد کجایی (فرجام پور) اللهم عجل لویلک الفرج🌺 شبتون بهشت🌹 التماس دعا🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان جدیدالورود خوش آمدید 💐 منتظر دریافت نظرات سازنده شما بزرگواران هستم✅ ⛔️با احترام هرگونه کپی برداری و استفاده از رمان و داستان ها و دلنوشته و نام نویسنده است و پیگرد قانونی دارد.⛔️