💠 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: 💢 ای مردم ! خودتان ، ادب کردن خویش را برعهده گیرید و نفس را از عادت های هلاکت بار ، بازگردانید. 📚نهج البلاغه ، قسمتی از حکمت ۳۵۹ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: 💢 هرکس بدون عاقبت اندیشی در کارها دست به کاری زند، خود را گرفتار سختیها و مصائب کند 📚ميزان الحكمه جلد ۳ ص ۵۲ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠داستان های نهج‌البلاغه 💢در بدرقه‌ي ابوذر ( قسمت اول) 🔵ابوذر غفاري از ياران مخصوص پيامبر (ص) و از دلاورمردان راستگوي امت اسلامي بود، كه هرگز در راه آرمان مقدس دين خويش از ملامت ملامت‌كنندگان نهراسيد، پيامبر اسلام (ص) درباره‌ي او فرمود: 🔹ما اقلت الغبراء و ما اظلت الخضراء علي ذي لهجه اصدق من ابي‌ذر 🔹«زمين به پشت نگرفت و آسمان سايه نيفكند بر كسي كه راستگوتر از ابوذر باشد». 🔴ابوذر در اوجي از قداست بود، كه پيامبر (ص) فرمود: «خداوند مرا به دوستي و عشق به چهار نفر، فرمان داد و به من خبر داد كه آنان را دوست دارد، كه عبارتند از: علي عليه‌السلام، ابوذر، مقداد و سلمان». ⚪️در زمان خلافت عثمان، نظر به اينكه عثمان، بيت‌المال را به دلخواه خود به افراد مي‌داد، بخصوص به بستگان خود چندين برابر مي‌داد و همانها را از فرمانداران و استانداران بلاد مسلمين كرده بود، ابوذر با لحن و زباني تند از عثمان انتقاد مي‌كرد و با خواندن آيه 34 سوره‌ي توبه، او را آماج پياپي تيرهاي سرزنش خود قرار مي‌داد كه: 🔸و الذين يكنزون الذهب و الفضه و لا ينفقونها في سبيل الله فبشرهم بعذاب اليم: 🔸«و آناني را كه طلا و نقره، ذخيره مي‌كنند و آن را در راه خدا، انفاق نمي‌كنند، به عذاب سخت، بشارت بده» 🔵تا روزي به مردمي كه در حضورش بودند، گفت: «آيا براي امام و رهبر، روا است، مالي را (از بيت‌المال) براي خود بردارد، تا آنگاه كه برايش ممكن شد، قرض خود را ادا كند؟!». 🔴كعب الاحبار (كه در خانواده يهودي بزرگ شده بود و به ظاهر در صف مسلمين بود و از ياران مخصوص عثمان به شمار مي‌آمد) گفت: «اشكالي ندارد». ابوذر كه در مجلس حضور داشت، سخت برآشفت و كعب الاحبار را مخاطب قرار داده و گفت: «اي يهودي‌زاده، آيا تو دين ما را به ما مي‌آموزي؟!» عثمان ناراحت شد و گفت: اي ابوذر، چقدر آزارت به من و زخم زبانت به ياران من زياد شده است؟! از اين پس حق نداري در مدينه بماني، برو به شام ⚪️ابوذر غفاري به جرم حقگوئي، به شام تبعيد شد و تحت نظر استاندار شام يعني معاويه قرار گرفت. 🔘ابوذر در شام نيز در فرصتهاي مختلف بر ضد روشهاي طاغوتي معاويه، سخن مي‌گفت و به افشاگري مي‌پرداخت. سرانجام معاويه احساس خطر كرد و نامه‌اي براي عثمان نوشت و از وي خواست كه ابوذر را به مدينه بازگرداند. وقتي نامه به عثمان رسيد، عثمان در جواب نامه نوشت ابوذر را به مدينه بازگردان و پس از رسيدن جواب نامه، معاويه ابوذر را با دشوارترين وضعي به مدينه بازگرداند، به گونه‌اي كه گوشت رانهايش از بدنش جدا شد. ◻️مورخ معروف، واقدي نقل مي‌كند: وقتي كه ابوذر (پس از مراجعت از شام) بر عثمان وارد شد، عثمان گفت: لا انعم الله بقين عينا: «خدا چشم «قين» را روشن نگرداند» (يا هيچ چشمي با ديدار قين، روشن نگردد). ابوذر گفت: هرگز نام من «قين» نيست. ♦️عثمان گفت: لا انعم الله بك عينا يا جنيدب: «اي جنيدب خدا هيچ چشمي را به وسيله تو روشن نگرداند». 🔲ابوذر گفت: نام من «جندب» است و رسول‌خدا (ص) مرا عبدالله (بنده‌ي خدا) ناميد و من براي خود، همين نام را برگزيدم. 🔳عثمان گفت: «تو مي‌پنداري كه ما مي‌گوئيم دست خدا بسته شده، خدا فقير است و ما ثروتمند؟!» 🔲ابوذر گفت: اگر اين را نمي‌گوئيد، مي‌بايست مال خدا (بيت‌المال) را، در راه خود انفاق مي‌كرديد و به دست بندگان خدا مي‌رسانديد، ولي من گواهي مي‌دهم كه از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: اذا بلغ بنوابي العاص ثلاثين رجلا جعلوا مال الله دولا و عباده خولا ودينه دخلا: «وقتي كه دودمان عاص، به سي تن برسند، مال خدا را از آن خود بدانند و بندگان خدا را غلام خود خوانند و دين خدا را مايه‌ي دخل خود گيرند». 🔳عثمان از حاضران سوال كرد: آيا شما اين سخن را از رسول خدا (ص) شنيده‌ايد؟ حاضران گفتند: «نه». عثمان گفت: «واي بر تو اي ابوذر، آيا نسبت دروغ به رسول خدا (ص) مي‌دهي؟!». ابوذر از حاضران پرسيد: «آيا نمي‌دانيد كه من راستگو هستم» گفتند: نه، نمي‌دانيم. 🔳عثمان گفت: به سراغ علي (ع) برويد و او را به اينجا بياوريد، رفتند و پيام عثمان را به علي (ع) گفتند و علي (ع) در مجلس حاضر شد. عثمان به ابوذر گفت: حديثي را كه خواندي، براي علي (ع) نيز بخوان. ابوذر، همان حديث را (كه اگر فرزندان عاص به سي نفر برسند … ) خواند، عثمان به علي (ع) گفت: «آيا اين حديث را تو از پيامبر (ص) شنيده‌اي؟» علي (ع) فرمود: نه، نشنيده‌ام، ولي ابوذر راست مي‌گويد. عثمان گفت: «از كجا راستگوئي ابوذر را شناخته‌اي؟» علي (ع) فرمود: از رسول خدا (ص) شنيدم فرمود: ادامه دارد.... ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠هر روز با یک آیه از قرآن کریم 💢۞ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 🔵(ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. 📚سوره زمر آیه ۵۳ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠#مومن وقتی میخوابد #شیطان سه گره به قلب او می‌زند. 💢برای باز شدن این گره ها باید... 🎙آیت الله #تقوایی 📚 نهج البلاغه ، حکمت۲۵۷ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠پيامبرمهربانی حضرت محمدمصطفی (ص): 💢 هر که گنجشکی را به ناحق بکشد، خدا روز قيامت از وی بازخواست کند. 📚نهج الفصاحه ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠پيامبرمهربانی حضرت محمدمصطفی (ص): 💢 حريص، همواره در رنج است. 📚ميزان الحكمه جلد ۳ ص۲۱ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠داستان های نهج‌البلاغه 💢در بدرقه ی ابوذر(قسمت دوم) ) 🔵علي (ع) فرمود: نه، نشنيده‌ام، ولي ابوذر راست مي‌گويد. عثمان گفت: «از كجا راستگوئي ابوذر را شناخته‌اي؟» علي (ع) فرمود: 🔹 از رسول خدا (ص) شنيدم فرمود: ما اظلت الخضراء و لا اقلت الغبراء علي ذي لهجه اصدق من ابي‌ذر: 🔹«آسمان سايه نيفكند و زمين به پشت نگرفت، صاحب زباني را كه راستگوتر از ابوذر باشد». حاضران همه گفتند: «ما نيز اين مطلب را از رسول خدا (ص) شنيده‌ايم». ابوذر رو به حاضران كرده و گفت: «من اين خبر را در مورد دودمان عاص، از خود رسول خدا (ص) شنيدم كه شما مرا در صدق اين خبر متهم كرديد، هرگز گمان نمي‌بردم كه از اصحاب محمد (ص) چنين بشنوم كه اينك شنيدم». به اين طريق ابوذر، همچنان اعتراض مي‌كرد و مطالب را آشكارا بيان مي‌نمود. 🔴سرانجام عثمان بعد از بگو مگو با ابوذر، او را از مدينه به ربذه، (يك فرسخي مدينه) اخراج و تبعيد كرد. ابوذر به همراه همسر و دو فرزندش كه يكي دختر و ديگري پسر به نام «ذر» بود، با برداشتن اندك وسيله‌ي زندگي به سوي ربذه رفت، در حالي كه در سن و سال پيري بود و در همان دشت سوزان ربذه پس از مدتي به شهادت رسيد، در حالي كه همسر و پسرش قبل از او در آن دشت، مظلومانه به لقاء خدا پيوسته بودند، و تنها يك دخترش به يادگار مانده بود … ⚪️اينك بازمي‌گرديم به اصل مطلب در رابطه با نهج‌البلاغه: هنگام تبعيد ابوذر، عثمان دستور داد كه اعلام كنند كه هيچ كس حق ندارد با ابوذر سخن بگويد و او را بدرقه كند و به «مروان بن حكم» (پسر عمويش) گفت: مراقب باش كه هيچ كس ابوذر را بدرقه نكند. ولي اميرمومنان علي (ع) و حسن و حسين (عليهماالسلام) و عقيل برادر علي (ع) و عمار ياسر، به بدرقه‌ي ابوذر شتافتند. امام حسن (ع) با ابوذر سخن مي‌گفت، مروان فرياد زد: اي حسن خاموش باش! مگر فرمان خليفه را نشنيده‌اي كه كسي با ابوذر سخن نگويد، اگر نشنيده‌اي اينك بشنو. امام علي (ع) به مروان حمله كرد و تازيانه‌اش را بين دو گوش مركب مروان زد و فرمود: «دور شو، خدا تو را به آتش هلاكت افكند» او نزد عثمان رفت و جريان را بازگو كرد. 🔷ابوذر در برابر بدرقه كنندگان ايستاد تا با آنها وداع كند، هر يك از بدرقه‌كنندگان سخني گفتند: نخستين شخص، امام اميرمومنان بود كه فرمود: 🔸يا اباذر انك غضبت لله فارج من غضبت له، ان القوم خافوك علي دنياهم و خفتهم علي دينك …: 🔸اي ابوذر، تو براي خدا خشم كردي، پس به او اميدوار باش، مردم به خاطر دنياي خود از تو ترسيدند و تو به خاطر دينت از آنها ترسيدي، پس آنچه را كه آنها برايش در وحشتند (يعني دنيا) به خودشان واگذار و از آنچه ترس داري كه آنها گرفتارش شوند (كيفر خدا) فرار كن، چقدر آنها محتاجند به آنچه از آن منعشان مي‌كردي؟ و چقدر تو بي‌نياز هستي از آنچه تو را منع مي‌كردند و به زودي درمي‌يابي كه پيروزي از آن كيست؟ اگر درهاي آسمانها و زمين را بر روي بنده‌اي ببندند، ولي آن بنده از خدا بترسد، خداوند راهي را براي او خواهد گشود … ☑️به اين ترتيب، امام علي (ع) از يار راستين رسول خدا (ص) دفاع كرد و به ما آموخت، كه همواره يار و مدافع مظلوم باشيم و از حق، طرفداري كنيم. ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: 🔴اثر لقمه حرام 💢وَ لاَ تُدْخِلُوا بُطُونَکُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّکُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَکُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ 🔵لقمه هاى حرام را هر چند اندک باشد وارد شکم خود نسازيد; چرا که شما در معرض نگاه کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است» 📚نهج‌البلاغه حکمت ۱۵۱ 🎙حضرت آیه الله جوادی #آملی ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠#یک_داستان_یک_پند 💢 امیرکبیر به شیراز رفت. برای اصلاح موی سر به بازار رفت و در سلمانی (آرایشگاه) در بازار شیراز وارد شد تا موی سر و محاسن خود را اصلاح کند. سلمانی خیلی زحمت کشید و موهای او را اصلاح کرد. انتظار داشت امیرکبیر دستمزد زیادی به او بدهد. عده زیادی هم بیرون مغازه، امیرکبیر را نگاه می‌کردند. ولی امیرکبیر مزد متعارف را که یک ریال بود به او پرداخت کرد. سلمانی لب و لوچه‌ای به نشان نارضایتی از دستمزد خود خیس کرد. 🔶 امیرکبیر گفت: می‌دانم از وزیر اعظم انتظار زیادی داری و این عیب نیست. اما من اگر دستمزد را زیاد پرداخت کنم، قیمت‌ها بالا می‌رود و مردم عادی دچار فشار می‌شوند. دستور داد محافظان یک انگشتر نقره به او دادند. و گفت: این هم هدیه سلطانی ما. بدان دستمزد برای کار تو بود ولی هدیه سلطان برای همه رعیت است که خارج از زحمت‌های آن‌ها پرداخت می‌شود. ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠 هر روز با یک آیه از قرآن کریم 💢ذَٰلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ 🔵این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید. 📚 سوره غافر آیه ۷۵ ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯

💠 قانون جنگل یا قانون شیعه...؟ 🎙استاد دانشمند ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯