حضرت زینب (س) پیروز جنگ روایت های بعد از واقعه عاشورا
✍️معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانه ای
▪️سال ۶۱ هجری قمری، حسین(ع) و یارانش در کربلا به شهادت می رسند. دورانی که تصور بر این است رسانه فاقد معنا بوده و هنوز اثری از تکنیک های رسانه ای وجود نداشته است اما نگاهی به قبل، حین و بعد از این حادثه نمایانگر چیزی جز آنچه می پنداریم، است. برای وقوع چنین جنایتی آماده سازی افکار عمومی و #تغییر_دی_ان_ای_فکری_جامعه دارای اهمیت است. حاکمان آن دوران با تکیه بر شیوه های رسانه ای همچون عملیات روانی و شایعه سازی سعی در اقناع افکار عمومی برای همراهی با برنامه هایشان را داشتند و از همین روی مردم کوفه به یکباره تحت تاثیر روش های مورد اشاره، تغییر رویکرد داده و از همراهی با امام(ع) منصرف می شوند. آنها که خود حسین ابن علی را دعوت کرده بودند، تحت تاثیر القائات آن زمان، رفتاری مغایر با آنچه باید را اتخاذ کردند. در واقع با ایجاد _اختلال_در_معیار، در رویه و محاسبات نیز اختلال ایجاد شد.
▪️عملیات روانی گسترده دستگاه حاکم و القای دروغ در پوشش واقعیت، افکار عمومی آن دوران را برای همراهی در جنگ علیه خاندان رسالت، اقناع و متقاعد کرد. پنهان سازی بخشی از واقعیت و استفاده از تکنیک دروغ بزرگ توسط دستگاه حاکم، باعث شد تا بعد از حادثه عاشورا بسیاری ندانند آنکسی که یزید و ابن زیاد از او به عنوان خارجی یاد کردند و به قتلش رساندند، نوه رسول خدا (ص) بوده است. آنها با روایت سازی و تمسک به تکنیک برچسب زنی و عنوان سازی مردم را متقاعد کردند علیه کسی وارد جنگ شوند که در برابر حکومت خروج کرده است و #روایت «قیام علیه ظلم» را به روایت «خروج علیه خلیفه» تغییر دادند. بنابراین استفاده از تکنیک های مختلف پیش از وقوع حادثه کربلا، در وقوع آن نقش مهمی را ایفا کرد. حین حادثه عاشورا تک تک رفتارهای امام حسین(ع) و یارانشان کارکرد رسانه ای خاص خود را داشته است. از نماز ظهر عاشورا در میان جنگ تا توبه حر و رفتار ابوالفضل العباس و …. همگی حاوی پیام رسانه ای به مخاطب است.
▪️اما نکته مهم رفتار و نقش رسانهای حضرت زینب کبری(س) پس از عاشوراست. نقش رسانه ای ایشان در این مقطع تاریخی بر کسی پوشیده نیست. اوست که پیام عاشورا را در محیطی که دستگاه حاکم با القای دروغ و انگاره سازی های مختلف علیه امام حسین(ع) وارد عمل شده است، به گوش افکار عمومی زمانه ای خویش می رساند و با خطبه های تاریخی اش و رفتار توام با صبر و وقارش به گوش دنیا می رساند که آنچه به آن ها گفته شده، دروغ بوده و آنکه در دشت کربلا به شهادت رسیده، حسین (ع) بوده و آنجاست که مردم متوجه می شوند چه روی داده و آنکسی که علیه اش وارد جنگ شدند نوه رسول گرامی اسلام بوده است. زینب کبری(س) با #افشاگری خود، انگاره سازی و دستکاری واقعیت توسط دستگاه حاکم را ناکارآمد می کند. حضرت زینب (س) توانست تمام عمق فاجعه دشت کربلا را به گوش همگان برساند .
▪️بانوی گرامی کربلا پس از حادثه، با ایفای نقش رسانهای خود امکان هرگونه #دستکاری یا #رمزگشایی اشتباه را از مخاطب سلب و او را با حجمی از اطلاعات مواجه می کند تا چرایی و اهداف قیام حضرت اباعبدالله در برابر ظلم را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد که اگر او و خطبه هایش نبودند، دروغ پردازی دستگاه، جور حادثه را به گونه ای دیگر روایت می کرد. این #نقش_آفرینی_رسانه_ای_قدرتمند ایشان بود که توانست افکار عمومی را آگاه و تمام فضاسازی های شکل گرفته را بی اثر کند. آنچه به عنوان کارکرد رسانه ای آن دوران توسط حاکمیت صورت گرفته بود سرکوب افکار از طریق حذف و قلب حقایق بود. آن ها با #پاره_حقیقت_گویی، گاه بخشی از حقیقت را حذف و گاه بخشی غیرواقعی به آن اضافه می کردند و دست به تخریب و فریب افکار عمومی می زدند. آن ها با برچسب زدن (خروج علیه خلیفه) به ایجاد حوزه معنایی منفی برای سرکوب موضوع و فرد موردنظر، می پرداختند.
▪️ زینب (س) در عصر تحریف و دروغ و نیرنگ، توانست با ایفای نقش دقیق و به هنگام خود پیام واقعی کربلا و آنچه رخ داده بود را به گوش افکار عمومی برساند و تمام تکنیک های رسانه ای حاکمان دورانش را خنثی و پیام واقعی کربلا را برای همیشه در تاریخ زنده نگه دارد. در دوره ای که روایت های ارائه شده مبتنی بر دروغ و نیرنگ و تحریف عمیق تاریخی بوده است، حضرت زینب (س) با ارائه روایت مبتنی بر واقعیت و اثرگذاری ویژه افکار عمومی را با حقیقت بزرگی روبرو کردند که بنیانگذار جریانات پس از عاشورا و تا ابد خواهد بود.
و شاعر چه نیکو گفته است:
«سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»
@asrehooshmandi
#مدیاویژن #رسانه #کلاس
🔸 ملاحظات ارتباطی رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندي (Paradigmatic) و تركيب و نقل كردن (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و نقل میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه #رويدادها بخشی از واقعیت هستند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعي نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعنی رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانريك هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای راحتتر توليدكردن #محتوا توسط رسانه و راحتتر مصرف كردن همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
@asrehooshmandi