eitaa logo
دبیرخانه کانون های خدمت رضوی شهرستان شهرضا
454 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
841 ویدیو
129 فایل
کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرستان شهرضا جهت ارتباط با ادمین کانال و مسول کانون به آیدی ها زیر جهت پاسخ به هر گونه سوال پیام دهید @ashegeyar @admin137000 کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا
مشاهده در ایتا
دانلود
در ماه مبارک رمضان: *کریمانه امام حسن(ع) با شمیم خورشید هشتم در شهرضا پیچید* خادمیاران شهرضایی بسته های کمک معیشتی بین نیازمندان توزیع کردند. به گزارش آستان نیوز از اصفهان،در دوشنبه به نام امام مجتبی (ع) خادمیاران رضوی به تاسی از کریم اهل بیت علیهم السلام در چهارمین مرحله از سفره مهربانی تعداد ۲۰بسته کمک معیشتی بین نیازمندان توزیع کردند. شایان ذکر است این بسته های غذایی شامل برنج، ماکارونی، چای، رب گوجه فرنگی، روغن، پنیر و ماست می باشد.
خادمیاران شهرضایی بسته های کمک معیشتی شامل برنج، ماکارونی، چای، رب گوجه فرنگی، روغن، پنیر و ماست در قالب طرح سفره ای به وسعت ایران بین مردم نیاز مند توزیع کردند
🌸🌸🌸🌸🌸 گل واژه های دعای روزهشتم ماه رمضان 1- درخواست توفیق در یتیم نوازی 2- اطعام طعام نیازمندان 3- آشکارا سلام کردن 4- همنشینی با نیکوکاران 🌿🌼🌿🌼🌿🌼 در هشتمین روز ماه مبارک رمضان روزه دار از خداوند توفیق انجام اموری را که باعث تقرب بیشتر به آستان ملکوتی اش میشود درخواست مینماید،وی از خداوند میخواهد که او را در امر یتیم نوازی یاری نماید چرا که مزین شدن به این مهم زمینه ساز توجه خاص به خداوند،نورانیت قلب،همنشینی با پیامبر(ص) و...میباشد در ادامه روزه دار توفیق اطعام به گرسنگان را میطلبد که چه بسا اطعام یتیمان را نیز در بر میگیرد،سومین خواسته ی روزه دار توفیق در ابتدای به سلام کردن است تا خود را به اخلاق نیکوی پیامبر(ص)آراسته نماید ودرافشای سلام وآغاز گر بودن در این امر که باعث خضوع وفروتنی است وبهترین پل ارتباطی است بین خلایق و آنانرا با مهر ومحبت به همدیگرمتصل مینمایدموفق بدارد. ودرانتها میخواهد در این روز همراهی وهمنشینی با نیکان را رزق معنوی امروزش قرار دهد. ما نیز در این روز عزیز که مزین به نام مولایمان آقا علی ابن موسی الرضا(ع) و مصادف با هشتم ماه مبارک رمضان است از حضرت حق میخواهیم که شیرینی ارزاق معنوی روز را بر کام ما بچشاند ودلهای ما را به نور حق مزین فرماید...آمین. 🌿🌼🌿🌼🌿🌼 بانوان وخانواده # کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا
AUD-20210421-WA0109.m4a
3.87M
شکر گذاری نعمت های الهی. دکتر باقی
بنام خدا وبا سلام و آرزوی قبولی طاعات باز گشت به اطلاعیه دبیرخانه مرکزی کانون ها خدمت رضوی، به اطلاع خادمیاران گرامی میرساند خادمیارانی که تا کنون عرصه و مصداق خدمتی انتخاب نکرده اند شامل طرح فوق میشوند. لذا افرادی که در سال گذشته عرصه و مصداق خدمتی انتخاب نموده و گزارش کار ارسال نموده اند نیاز به تغییر عرصه ندارند و می‌توانند کما فی السابق به فعالیت خود ادامه دهند. لازم به ذکر است پیام ارسالی از کانون جهت اطلاع رسانی و یاد آوری به خادمیاران گرامی به صورت انبوه بوده و به منزله ی حذف فعالان نیست.. لطفا اطلاعیه ها را دقیق تر مطالعه و در صورت ابهام قبل از هر اقدامی با ادمینهای کانال و یا مسؤلین کانون تماس حاصل نمائید. کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا
سرکار حاجیه خانم نیره احتشام رضوی همسر شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مجتبی نواب صفوی "قدس الله سرهما" نقل می کنند: بعداز افطارِ مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم . نیست. آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در . آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا.. همه آمدند. سلام و تحیت گفتند و نشستند. آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست! رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند! الحمدلله آب در لوله ها هست! فراوان ! مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت : هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند ؟ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟! دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی ، از آن سر و صدا خبری نبود ! بعد فرمود : مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند ، وقتِ داشتن، بخل و غفلت... این بود خاطره ای از همسر محترمه روحانی مجاهد و انقلابی، شهید حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی (ره)
قابل توجه خادمیاران گرامی جهت ارتباط با ادمین کانال و مسئول کانون وهمچنین پاسخ به هر گونه سوال و ابهام به آیدی های زیر پیام دهید @ashegeyar @eshghsamen24 کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا