مادر من، من از تاریکی و شهر پر از گرگ نمیترسم که زود برمیگردم خونه، من فقط از تو میترسم .
بچه چارساله پیشم تنها بود من خوابیدم، نه تنها نق نزد بلکه چراغ و خاموش کرد ،در و بست، رفت بیرون از اتاق، بعد الان بیدار شدم فهمیدم ۲ساعت مونده تو تاریکیِ پذیرایی ولی نیومده منو بیدار کنه یا ونگ بزنه.
استاریسم؛
بچه چارساله پیشم تنها بود من خوابیدم، نه تنها نق نزد بلکه چراغ و خاموش کرد ،در و بست، رفت بیرون از ا
شعور این بچه از نصف اطرافیانم بیشتره