بچه چارساله پیشم تنها بود من خوابیدم، نه تنها نق نزد بلکه چراغ و خاموش کرد ،در و بست، رفت بیرون از اتاق، بعد الان بیدار شدم فهمیدم ۲ساعت مونده تو تاریکیِ پذیرایی ولی نیومده منو بیدار کنه یا ونگ بزنه.
استاریسم؛
بچه چارساله پیشم تنها بود من خوابیدم، نه تنها نق نزد بلکه چراغ و خاموش کرد ،در و بست، رفت بیرون از ا
شعور این بچه از نصف اطرافیانم بیشتره
امروز فهمیدم مدرسمون دوران پهلوی شکنجهگاه ساواک بوده، الان تغییر کاربری داده شکنجهگاه آموزش پرورش شده .
زندگی روزمرم یه شکل آشغالی به خودش گرفته، کل روز خوابم میاد و خستم، ولی نه میتونم بخوابم نه کارام و انجام بدم.
نیاز دارم فقط یه روز توی هفته بدون دغدغه مدرسه و کارام بتونم فیلم ببینم، کتاب بخونم و بخوابم.
دوس داشتم انقد برونگرا بودم که میتونستم روراست راجب احساساتم با اطرافیانم حرف بزنم،کاش انقد احساس نا امنی نداشتم