همکلاسیم که میگفت لزبینم و به همه بچه های کلاس پیشنهاد رل داده بود با دوس پسرش ازدواج کرد. هیچی از طنز ماجرا کم نمیکنه

من قبل امتحان میگم درست و حسابی درس نخوندم و بعدش نمرم از همه بهتر میشه، بچه ها مسخرم میکنن که بدبخت دروغگوی خرخونم، ولی من واقعا راست میگم که نخوندم.

از صب که بیدار شدم از جام تکون نخوردم عین میت گوشه خونه دراز به دراز افتادم فقط انگشتام تکون میدم، الان دیگه یواش یواش احساس میکنم یه طرف بدنم داره بی حس میشه

ولی به نظرم آشپزی یه هنر ذاتیه. بعضی آدما خورشت زهرمارم میپزن خوشمزست.

همینطور هنر نقاشی، این خیلی رو مخمه ولی باور دارم که حتی نقطه ای که یه آدمِ هنرمند میزاره از نقطه ای که یه آدمِ عادی میزاره قشنگ تره.

توجه کردین تازگیا چقد بی محتوا شدم و همش چرت و پرت میگم؟

دیگه بعضیا کلا انگلیسی صحبت میکنن اون وسط دوسه تاعم کلمه فارسی به کار میبرن.

من فک میکردم مدرسه من خیلی وحشتناکه تا اینکه امروز دختر عمم بهم گفت مدرسشون سرایدار نداره فرغون و تی و جارو و دسمال میدن به دانش آموزا تا مدرسه رو تمیز کنن :)))

اینجا زمستون نیم متر برف میباره. میگه پارو میدادن بهمون مجبورمون میکردن کل حیاط رو پارو کنیم ، سیستم آموزشی به کجا داره میره؟

من چرا نمیخوابم؟

وقتی دخترتون هنوز با جوجه رنگی بازی میکنه نباید شوهرش بدین. جدی میگم!

منظورم از جوجه بازی رفتار بچگونه اس. کلی صحبت کردم.(برای جلو گیری از بالا منبر رفتن تو ناشناس)