بعد اومدم کتابخونه وسایلام رو چیدم رومیز رفتم کتاب امانتی رو پس بدم به کتابخونه، برگشتم دیدم یک عدد انسان کم‌شعور وسایلام رو از میز برداشته گذاشته رو میز دیگه میگه این جای منه.

ازونجایی‌ که تو کتابخونه با همه دعوام شد ازین به بعد با این ویو براتون عکسای انگیزشکی که مثلا من چقد درسخونم میذارم

تو راه دوتا پیرمرد ۶۰_۷۰ ساله دیدم‌ کل مسیر اینطوری دست در دست هم راه می‌رفتن

کمپین حمایت از رودخانه مظلوم که حکومت با خاک خشکش کرده سهم هر ایرانی غیور یه تف تو رودخانه برای احیاسازی و مبارزه مدنی و دعوت یک نفر دیگه به این پویش

تف تف جمع شد وانگهی دریا شد.

نمیدونم من ذهنم خیلی سنتی بار اومده یا این توریستا از آنتالیا تشریف آوردن، پیرزنه با شلوارک دراز کشیده رو چمنای کنار خیابون، شوهرشم پیششه.

‌

هیچی دیگه میخواستم صوت‌‌های تدریسش رو از یه جایی براتون فوروارد کنم‌ پیدا نکردم.

باور کن هیچی نمیشه اگه تو فلان سریال فلان قسمتی رو که همه دیدن ندیده باشی یا حتی انسان خفنی به نظر نمیرسی اگه ۲۰ قسمت سریال رو یه روزه ببینی، بیشتر احمقا هستن که انقدر وقتشون براشون بی ارزشه

گونی مدرسه یه میلیون تومن شده کی فکرشو میکرد این سرمه‌ایی‌های زشت انقدر پیشرفت کنن

الان میارنش ماه عسل میگه من‌ همه موفقيت‌هام‌ رو مدیون پدرم اموزش پرورش هستم که با اینکه هرسال بنجل‌تر و آشغال‌تر میشدم اون عاشقانه ازم حمایت میکرد و هرسال گرون ترم‌ میکرد 😍