طبیب آنلاین
👆👆👆👆👆👆 عزیزان شرکت کننده در چالش دقت کنید تعداد بازدید زیر عکستون نشون داده میشه(در عکس بالا علامت
💕
#راهکار بالا بردن تعداد بازدید عکس خوشگلاتون👇👇👇
📌خانواده و دوستانتون را دعوت کنید به فعال کردن پیامرسان ایتا
📌گروههای خانوادگی و دوستانه تشکیل بدید و عکس دلبندتونو از کانال براشون ارسال کنید💝
این یه مسابقه جذابه😍
امیدوارم موفق باشید🌹
#کانال_نیوبیبی ⇜
http://eitaa.com/joinchat/4268294147C05b5efaaa3
#قصه
💕💕
🎗✨طاووس مغرور✨🎗
طاووس زيبا در جنگل سبز زندگي مي كرد. او بال و پر و دم بسيار زيبايي داشت. روي پرهايش نقطه هاي بزرگي مثل چشمهاي درشت به نظر مي رسيد. رنگ سبز و آبي پرها، چشم همه ي حيوانات را خيره مي كرد. براي همين وقتي طاووس مي ديد كه حيوانات جنگل با تعجب و تحسين نگاهش مي كنند، دمش را باز مي كرد و با آن چتر زيبايي درست مي كرد و با ناز و غرور جلوي چشم آنها راه مي رفت و فخر مي فروخت...
حيوانات جنگل هم كه دم زيباي او را دوست داشتند، به او نمي گفتند كه پاهاي زشتي دارد و صدايش هم اصلاً خوب نيست. طاووس چون خودش را از همه بهتر مي دانست، با هيچ كس دوست نمي شد و هميشه تك و تنها بود.
در كنار جنگل سبز ، رودخانه اي بود كه تمام حيوانات براي نوشيدن آب به آنجا مي رفتند. يك روز طاووس به سوي رودخانه رفت تا هم آب بنوشد و هم دم زيبايش را به حيوانات نشان بدهد. او سرش را بالا گرفته بود و به هيچكس نگاه نمي كرد.
دوتا خرگوش كه يكي از آنها رنگش سياه بود و مشكي نام داشت و ديگري سفيد بود و به او برفي مي گفتند، داشتند با هم بازي مي كردند كه طاووس را ديدند و به او گفتند:
سلام به طاووس قشنگ
پرنده ي خوش آب و رنگ
چتر دُمت چه نازه!
وقتي كه بازِ بازه
گاهي نگاه كن به زمين
دوستاي خوبت را ببين
اما طاووس به آنها كه سعي مي كردند توجهش را جلب كنند ، اصلاً اعتنا نكرد و همان طور كه سرش را بالا گرفته بود، با غرور به راهش ادامه داد. او بوته ي بزرگ خارداري را كه سر راهش بود نديد و دم بلندش به آن گير كرد. طاووس خواست دمش را آزاد كند، اما كار آساني نبود و تعدادي از پرهايش كنده شدند.
طاووس به قدري از اين پيشامد ناراحت شد كه فرياد كشيد و با صداي بلند گريه كرد. برفي و مشكي كه كمي از او دور شده بودند، صدايش را شنيدند و پشت سرشان را نگاه كردند و او را ديدند. فوراً برگشتند و كمكش كردند تا از بوته دور شود. برفي پرهاي كنده شده ي طاووس را جمع كرد و به عنكبوت درشتي كه داشت از آنجا رد مي شد گفت:« خاله عنكبوت ، دم قشنگ طاووس كنده شده، بيا به او كمك كن .»
عنكبوت ايستاد و پرسيد:« چه كار بايد بكنم؟» مشكي گفت:« من و برفي پرها را سرجايشان قرار مي دهيم و تو با آب دهانت تار درست كن و آنها را بچسبان.» خاله عنكبوت گفت: «باشه، اينكار را مي كنم.» بعد از آن برفي و مشكي پرها را يكي يكي و با دقت سرجايشان گذاشتند و عنكبوت آنها را با آب دهانش چسباند. دم طاووس به شكل اولش درآمد. طاووس خيلي خوشحال شد و از خاله عنكبوت و برفي و مشكي تشكر كرد و با آنها دوست شد.
آن روز براي طاووس روزي فراموش نشدني بود؛ چون براي اولين بار دوستاني پيدا كرد و فهميد كه نبايد به خاطر زيبايي ظاهري مغرور باشد. حالا براي او مهم بود كه دوستاني داشته باشد و به آنها محبت كند؛ دوستاني كه در هنگام سختي ها به ياريش بشتابند و هنگام خوشي ها در كنارش باشند.
فرداي آن روز طاووس از مشكي و برفي و خاله عنكبوت و دوستان آنها دعوت كرد كه به خانه اش بيايند و مهمانش باشند. آنها آمدند و چند ساعتي را در كنار هم با شادماني سپري كردند. پس از آن نيز حيوانات جنگل نديدند كه طاووس سرش را با غرور بالا بگيرد و به آنها فخر بفروشد.
#کانال_نیوبیبی ⇜
http://eitaa.com/joinchat/4268294147C05b5efaaa3
#پرسش_و_پاسخ
1⃣
با سلام و خسته نباشید خدمت شما🌹
❓سن جدا کردن اتاق کودک از پدر و مادر چه سنی باید باشد؟
🔷پاسخ:
🔹بستگی به روحیات و مزاج کودک شما داره
اگر خیلی وابسته هست دیر تر
ولی اگر اینطور نیست طبق روال
روال کار اینطور هست که کودک وقتی به فهم نسبی رسید و تشخیص هایی داد بهتره جدا باشه
البته بهترین فرض این هست که کنار خواهر یا برادر خودش بخوابه (البته تا سنی که مشکلی پیش نیاد)
زمان مشخص نمیکنم ولی معمولا بچه ها از سنین 5 سال به بعد روی کنار هم خوابیدن و .... حساس میشن
البته در سنین قبلش تقلید میکنن که باید مواظب بود
لذا جدا شدنشون تو سن 5 به بعد به شرطی که خطر و ترس و احساس تنهایی در اونها ایجاد نشه مناسب هست
تنها گذاشتن بچه از بد ترین کارهاست
لذا توصیه میشه حتما کنار بچه ی دیگه ای باشه
و به هیچ وجه جای بچه ی دیگه عروسک و ... نگذارید.
(کارشناس: حجهالاسلام مسعود برکتی)
#کانال_نیوبیبی ⇜
http://eitaa.com/joinchat/4268294147C05b5efaaa3