زمانی که فرزندانمان کوچک اند، نسبت به رفتار های اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش، اشک هایش را هم تاب می آوریم،
در کنار تمیزی و عطر و بویش، کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشکش را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش، بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و...
اما وقتی بزرگ تر می شود، به جای اینکه صبرمان بیشتر شود برعکس اندک میشود و دیگر آن ها را بر نمی تابیم.
وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آن ها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم، در حالی که وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیز کردنش، لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم.
چرا با بزرگ شدن آن ها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند تقریبا همه ی اشتباهات آن ها را غیر عمد و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم، ولی از سنی که زبان باز می کنند کم کم بیشتر اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند، تمام رفتار هایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی میکنیم و بر آن ها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم.
خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آن ها نباید خطایی مرتکب شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند
#چگونهبهفرزندانخودآموزشندهیم؟
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
شكل گيري شخصيت كودك در هر سن و وظايف والدين:
🔸تولد تا ١سالگي: سن شكل گيري دلبستگي و احساس ايمني
وظيفه والدين: پاسخگوي حساس بودن به نيازها و گريه كودك
🔸٢-١ سالگي سن شكل گيري حس استقلال
وظيفه والدين: دادن فرصت اكتشاف و تحرك؛ صحبت كردن زياد با كودك و توصيف اعمال كودك ؛ استفاده از تكنيك پرت كردن حواس براي تربيت كودك
🔸 ٤-٢ سالگي سن دوستيابي ورود به گروه و يادگيري زبان
وظيفه والدين: اقتدار؛ الگوي خوب بودن؛ اعطاي وظايف به كودك؛ خوب گوش دادن به كودك و احساساتش
🔸١٢-٥ سالگي سن شكل گيري هويت كودك؛ شكل گيري عزت نفس و يادگيري ارزشها و هنجارها
وظايف والدين: اقتدار؛ الگوي خوب بودن؛ ياد دادن مهارت حل مساله؛ نظارت بر كودك و دوستي هاي او؛ ايجاد رابطه خوب با كودك
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
⭕️ لزوم عادت دادن فرزندان بزرگتر از هفت سال، به سختی و کارهای سخت ⭕️
وقتی زندگی دکتر حسابی رو نگاه می کنید، میبینید بیشتر از اینکه درس خوانده باشد،کار سخت انجام داده.
گاهی اوقات مجبور بودند غذای خودشون رو از باقی مانده غذای دیگران که دم در می گذارند، بردارند.
در اثر شدت فقر، مادرش مجبور میشود بچه هایش را یک مدرسه مسیحی بگذارد ، بعد نگران میشود که مبادا بچه هایش دین و معنویت خودشان را از دست بدهند، مجبور میشود این مادر خودش شبها بهشان قرآن و متون دینی را آموزش بدهد تا اینها دینشان را از دست ندهند، درحالیکه دارند تعلیمات مسیحی می بینند.
بعنوان یک مهندس در کشورهای غریب جهادگرانه کار میکند و بعد در کنار کارش، فیزیک میخواند.
این طور نیست که شما بچه ای را فقط بگذاری درس بخواند، به جایی برسد..
"استادپناهیان"
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
مراقب فرزندتان باشید
البته به طور غیر مستقیم
و سعی نکنید از تمام مسائل نوجوان خود سردر بیاورید
و همیشه کنجکاوی بیش از اندازه در کارهایش نداشته باشید.
کــــلیات را بدانید اما دنبال جزییات نباشید..
مثلاً همین که بدانید دوست او فردی قابل اعتماد و خوب است دیگر کنجکاوی نکنید که پدر و مادرش چه کاره اند،
کجا زندگی می کنند،
خانه و زندگی آنها چگونه است و …
زیرا کنجکاوی بیش از حد، باعث خراب شدن رابطه ی شما و نوجوان می شود.
البته نوجوان هم نبـــاید پنهان کاری کند و حس کنجکاوی پدر و مادر را نسبت به خود تحریک کند..
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
دلایل به وجود امدن ترس در کودکان
بچه اصلا با ترس به دنیا نمیاد. همون دو تا ترسه که اون هم با کامل شدن سیستم عصبی از بین میره. تا حد زیادی رفتارهای ما بچه رو ترسو بار میاره
مثلا برق رفته، بچه تو تاریکی داره همونجا نگاه می کنه ،چه جالب! هیچی معلوم نیست. اُ..
مامان تو آشپزخونه داد میزنه: نترس ها مامان.
بابا میگه اومدم بابا، نترس. نترس.
بچه میگه: اوه...پس باید بترسم. وکودک شروع میکنه به گریه کردن.
اگر بچه های ما یه بد رفتارهایی دارن، یه قسمتش مال ریشه هاییه که ماها تولیدش کردیم.
[دکتر فرهنگ]
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
بیشتر کودکان در سال دوم زندگی به توانایی راه رفتن دست پیدا می کنند و این همان مرحله ای است که بسیاری از والدین از آن تحت عنوان "دوساله های بد قلق" یاد میکنند. در این مرحله، کودکان شروع به تجربه توانمندی های جدیدشان می کنند، مثلا هر وقت والدینشان به آنها می گویند راه برو، می دوند یا هر وقت می گویند آرام باش جیغ می کشند و به طور کلی قدرت خودشان را می سنجند.
آنها میخواهند بدانند که چقدر بر محیط اطراف خود کنترل دارند. اگر اوضاع خوب پیش برود، کودک به احساس کنترل و تسلط بر امور دست می یابد و اعتماد به نفس و استقلال لازم را برای جست وجو و کشف محیط پیرامون خود پیدا میکند.
اما اگر والدین با سختگیری و اعمال محدودیت، یا تنبیه کودک به خاطر تلاش برای دستیابی به استقلال، مانع از مستقل شدن او شوند، ممکن است کودک در قبال اهدافی که مد نظر دارد دچار احساس شرم و تردید شود اگر والدین بیش از حد حمایت کننده باشند نیز مشکل ساز می شوند چون تمایل طبیعی کودک به کشف محیط و رویارویی با رویدادها و تجارب مختلف را بازداری میکنند.
مثلا والدینی که اجازه نمی دهند فرزندشان با کودکان دیگر دزد و پلیس بازی کند باعث می شوند که او به توانایی اش در کنار آمدن و تعامل برقرار کردن با بچه های دیگر شک کند. "اریکسون"
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo
در مهمانی یکدفعه به کودک نگویید !
▫️پاشو بریم
▫️ما رفتیم تو بمون
▫️جا میمونی زود باش بریم.
بهش زمان بدید، مثلا عقربه بزرگه
بیاد روی هشت میریم...
اینجوری براحتی بازیشو تموم
میکنه و حاضر میشه.
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo