🔴 نکته های بسیار مهم پیرامون تحول و تحول خواهی تحول خواهی دربیانات امروز امام خامنه ای 👇
🔻 رهبر حکیم انقلاب :
✅ تحول خواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست بلکه به معنای میل به شتاب گرفتن و اجنتاب از تحجر و مشهورات غلط و گرایش مستمر به بهتر شدن است.
✅ تحول صحیح، احتیاج به پشتوانه ی فکری دارد. حرکت انقلابی نیاز به مبانی فکری قوی دارد.
✅تحول را با استحاله فکری و تجدد نبایست اشتباه گرفت. تحول بایست عمیق، اساسی ورو به جلو باشد نه رو به عقب که در اینصورت مرگ تمدنی روی خواهد داد.
✅تحول لزوماً یک حادثه ی دفعی نیست و گاهی تدریجی است، صبوری بایست کرد. تحول تدریجی همراه با یک دست هدایتگر مطمئن باشد
✅ تحول با کارهای سطحی و دم دستی متهوّرانه و عجولانه نبایست اشتباه گرفت. این کارها برای فرونشاندن هوسهاست که ارزشی ندارد. تحول یک کار عمقی و اساسی است. سرعت مهم است اما با شتابزدگی تفاوت دارد.
✅تحول دیگری که امام آن را رقم زدند تبدیل حس حقارت ملت ایران به احساس عزت و اعتماد به نفس بود.
✅تحول در نگاه مردم به دین یکی از کارهای بزرگ دیگر حضرت امام بود که برآیند این نگاه از دیدگاه رهبری مساوی با نظام سازی، تمدن سازی و انسان سازی است.
✅ تحول بعدی که رهبری به آن اشاره فرمودند تحول در نگاه به آینده بود چراکه مردم آینده ای را پیش روی خود نداشتند و این دست مبارک امام بود که آن را به وجود آورد تا جایی که انروز مردم به دنبال تمدن نوین اسلامی و اتحاد اسلامی و تشکیل امت اسلامی هستند.
✅ تحول دیگری که رهبری فرموندند وامام به آن توجه داشتند عبارت بود از نگاه به نسل جوان به عنوان ذخیره نظام ودادن اعتماد نفس به جوانان درعین حال توجه به ظرفیت های غیر جوان وعدم کنار گذاشتن و بی اعتنایی به آنها.
✅ تحول در اقتصاد یمی دیگر از عرصه های تحولی بود که امروز رهبری به ن اشاره فرومدند و تحول در اقتصاد را بند ناف اقتصاد بدون نفت دانستند .
✅ایشان در بخش دیگری از سخنرانی خود به تحول در عرصه خانواده وجمعیت اشاره فرمودند که نشان از دغدغه قلبی ایشان بود.
✅ آخرین محور بحث امروز رهبری با کلید واژه تحول، تحول در نگاه به ابر قدرتهای جهانی بود که با اشاره به اتفاقات اخیر آمریکا به تبیین وتشریح آن پرداخته واین تحول را نیز حاصل تلاشهای امام راحل دانستند.
اللهم ارحم واغفر امامنا الخمینی
اللهم احفظ اوید امامناالخامنه ای
.
🇮🇷 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🇮🇷
📒 صحیفه نور 📒
🌸 دغدغه امام در روزهای پایانی
🌹دوم خرداد امام را جراحی کردند. مردم دست به دعا بودند. عمل موفقیت آمیز بود و تا روز پنجم حالش مساعد بود و گفته بود در نماز جمعه سلامش را به مردم برسانند.
🌹روز ششم از درد به خود می پیچید، لخته خون مثانه را که برطرف کردند آرام گرفت. و تا روز دهم کمی کمتر درد می کشید. تاکید کرد سریع تر مسأله بازنگری قانون اساسی را کامل کنید.
🌹دهم خرداد، سری به بیت امام زدم. دکترها و اطرافیان راضی بودند و احمد آقا نگران بود و برای تعجیل در اتمام کار بازنگری قانون اساسی تاکید داشت. کنار تخت امام ایستادم و دستم را روی دستشان گذاشتم. انگشت شست من را گرفتند و من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند: «در بازنگری قانون اساسی تسریع شود» و سپس چشمشان را باز کردند و شمرده با صدای ضعیف اضافه کردند:
« اگر متحد باشید، انقلاب پیشرفت می کند»مکثی کردند و ادامه دادند: «به خصوص شما و آقای خامنه ای، نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند».
🌹روز یازدهم و دوازدهم خرداد دوباره درد به سراغش آمد. از حالش پرسیده بودند از شدت درد گفته بود مرگ می خواهم. نمازها و اذکارش در اوج درد برپا بود. ضعیف و رنجور شده بود.
🌹روز دوازدهم خرداد، خیلی ضعیف شده بودند؛ گفتند درد دارم. قرار شد اطلاعیه پزشکی داده شود، اما با کمی نگرانی و بیشتر امید. عرض کردم به نماز جمعه می روم. فرمودند: به مردم بگویید دعا کنند که خدا مرا بپذیرد.
📚 هاشمی رفسنجانی، دایرةالمعارف مصور امام خمینی صفحه ۴۴۲.
🇮🇷 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🇮🇷
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
◾️گفتگو با دو تن از پرستاران تیم درمان امام (ره)؛
♦️ از ما دعوت شد که به جماران برویم. ما درگیر بیماری امام شدیم و فهمیدم که مشکل قلبی است
♦️ از حفاظت آمدند با ما صحبت کردند که این موضوع باید کاملاً محرمانه باشد حتی نباید به همسرتان بگویید.
♦️ اولین باری که با امام رو به رو شدم ایشان در شرایطی بودند که از حال رفته بودند، آن زنگ اضطرار زده شده بود من دویدم و دیدم آقای دکتر ایشان جلوتر از من دارند امام را ماساژ و تنفس دهان به دهان میدهند و امام در پذیرایی خانهشان به زمین افتاده بودند،
♦️امام اصلاً دیگر نبض نداشتند و قلب ایشان نمیزد، خداوند بار دیگر در سال 65 امام را به این امت بازگرداند، وقتی دکتر عارفی امام را دیدند گفتند که معجزهای صورت گرفته است.
♦️بعد از آن اتفاق، امام را به بیمارستانی که بدون اطلاع ایشان در جماران ساخته شده بود منتقل کردیم.
♦️امام وقتی فهمید که این بیمارستان تاسیس شده است گفتند بگویید که رئیس این بیمارستان بیاید. آقای دکتر نوربالا آمدند دست حضرت امام را بوسیدند و آقا فرمودند که حرام میدانند که بیماریشان بیرون فاش شود.
♦️یک دستگاهی بود به اندازه قوطی کبریت که در جیب قرار میگرفت و این امکان را فراهم میکرد تا از فاصله 500 متری قلب بیمار کنترل شود. امام بخاطر شرایط حساسی که داشتند باید در طول 24 ساعت تحت کنترل پزشکی بودند
♦️چراغهایی در اتاق پزشکی درست کردند که ما متوجه میشدیم امام در حالا حاضر کجا هستند و وضعیت ایشان را بررسی میکردیم.
♦️یک دفعه در نزدیک خیابان نیاوران یک بمب زدند یک صدا بسیار وحشتناکی ایجاد شد در آن لحظه هم تغییری در ضربان قلب امام ایجاد نشد.
♦️برای حضرت امام سنگر درست کردند دکتر پورمقدس رفتند پیش امام گفتند آقا جان لطفاً بروید در سنگر، امام گفتند مگر همه مردم سنگر دارند، دکتر پورمقدس گفتند هزینه شده و این سنگر ساخته شده لطفاً به آنجا بروید، امام گفتند اصلاً از چه کسی اجازه گرفتند که این سنگر را ساختهاند، بگویید خرابش کنند.
♦️امام همیشه آرام بود اما ضربان قلبش در دو نقطه تاریخی دچار نوسان شد
♦️اول زمانی بود که ماجرای آقای منتظری اتفاق افتاد و دوم شب قبل از یک عملیات در خط مقدم بود که این عملیات را خاطرم نیست اما ضربان قلب امام در این دو جا دچار نوسان زیادی شد.
♦️یک روزی به مدت 45 دقیقه قبل از اذان دستگاههای ما فرکانسی از جانب امام دریافت نکرد و چراغی هم روشن نشده که ببنیم امام کجاست،تمام خانه امام را گشتیم اما امام را نیافتیم، بعد از 45 دقیقه دوباره رفتیم داخل اتاق ایشان دیدیم امام بروی تختشان نشستهاند آقای دکتر پورمقدس فرموند آقا کجا بودید، امام فقط لبخند زدند و جوابی ندادند، هیچکس نفهمید امام کجا رفته بودند
ادامه 👇
قسمت اول👆👆
◾️گفتگو با دو تن از پرستاران تیم درمان امام (ره)/2 ؛
♦️لکههای سیاهی بر روی پای امام وجود داشت. یک بار هنگامی که پای امام را شستشو میدادم. امام خمینی خطاب به آقای انصاری گفتند:آقای انصاری این لکههای سیاه را نگاه کن. اگر جوانها زود به خدا و معنویت برسند این لکهها بر روی دل آنها نمیافتد اما اگر به آن نرسند این لکه در دل آنها باقی خواهد ماند.
♦️از حفاظت به ما گفتند که آقا محسن که آن زمان فرمانده سپاه بود درباره سکته امام اطلاعی ندارد و خیلی از مسولین نیز مانند ایشان هستند و از ما خواستند که اگر آقا محسن سوالی از ما پرسید، واکنشی نشان ندهیم، زیرا ممکن بود اگر آنان بفهمند تضعیف روحیه شوند.
♦️اویل اردیبهشت 68 بودامام مشکلات جسمیشان زیاد شده بود آزمایش انجام شد و دکتر تشخیص داد که باید عکس گرفته شود، نتیجه عکس و آزمایش منجر شد تا ایشان اول خرداد بستری شود.
♦️از عکس این نتیجه به دست می آمد که در معده تومور وجود دارد.
♦️بیماری امام بسیار نادر بود/ پزشکان برای درمان امام دو دسته شدند
♦️عدهای معتقد بودند، امام باید جراحی شود و عدهای نیز می گفتند: ایشان باید شیمی درمانی شود.
♦️برخی نسبت به جراحی نا امید بودند، زیرا تومور به ریه و کبد دست اندازی کرده بود و متاستاز داده بود. بدن حالت تدافعی به خود گرفته بود. و پس از آن شرایط بد بیماری به امام امان نداد.
♦️ هنگامی که امام برای بستری شدن به بیمارستان آمدند با خانواده خود وداع خاصی داشتند و حاج احمد را بوسیدند. وقتی از پلهها پایین آمدند، گفتند: من دیگر این پلهها را بالا نمی آیم و این برای ما عجیب بود.
♦️وقتی امام در سالن بیمارستان بودند، گفتند هر چیزی آخری دارد این هم آخرش.
♦️یک بار، بعد از عمل، تزریق زیر جلدی ضد انعقاد برای امام انجام دادم؛ایشان به من گفت: چقدر اذیت میکنید و من هم به دکتر گفتم که دیگر من این کار را انجام نمیدهم زیرا امام ناراحت هستند.
♦️ساعت 3 بعد از ظهر بود که ایست قلبی اتفاق افتاد و امام به اغما رفت. بعد از آن اخبار اعلام کرد: مردم برای امام دعا کنند. در لحظه آخر، ساعت 10 بود که ایست قلبی دیگری اتفاق افتاد و ما به امید بهبودی امام، نزدیک 20 دقیقه ایشان را ماساژ قلبی دادیم که حاج احمد آقا آمدند و گفتند دیگر بس است امام را اذیت نکنید.
🔰 امام فرمود: شما رهبر بشوید
🔻رهبر انقلاب: در یک جلسهی دیگر باز امام [عدم صلاحیّت آیتالله منتظری برای رهبری آینده] را مطرح کردند. من به ایشان گفتم: «آقا! ما در این مجموعه دوستان کس دیگری غیر از ایشان نداریم.»؛ ایشان گفتند: «نه، اینجور نیست! شما رهبر بشوید.»؛ من اصلاً این حرف را جدّی نگرفتم؛ چند لحظهای گذشت. حاج احمد آقا [خطاب به من] گفت: «بله، چطور شما میگویید کسی نیست؟ شما هستید، آقای موسوی اردبیلی هست.»؛ دوباره امام گفت: «نخیر، ایشان رهبر بشوند.»