🚨 در روز هفدهم شهريور۵۷ رهبرانقلاب در كدام شهر بودند
👈 ماجرای نامه ايشان به يكی از افراد قم
🔻من از روز #هفدهم_شهریور سال ۱۳۵۷ خاطرهای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خونبار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند.
⚠️این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینهای، همه #عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامههای آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّهای را که طرفداران و علاقهمندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان #تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقهمند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آنطور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این #احساس_خطر را کردم.
🔹آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامهای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثتآمیز میخواهند بهانهای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم.
🔹روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامهها، خبر کشتار هفده شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطّلع شدیم.
🔺من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونهاش کشتار هفدهم شهریور بود. ۷۶/۰۶/۱۹
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #جمعه_سیاه
🎥 روایت یک شاهد عینی از کشتار مردم تهران در #هفدهم_شهریور ۵۷
➕ بخشی از سخنرانی آیتالله خامنهای در اولین سالگرد این واقعه
🔻رهبر انقلاب: هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷، یعنی چند ماه به پیروزی انقلاب، در همین میدان شهدای تهران، عوامل رژیم طاغوت مردم بیپناه را به رگبار مسلسل بستند و تعداد زیادی -که هنوز هم برای ما معلوم نیست لکن تعداد کثیری [بودند]- از مردم را در آن میدان به قتل رساندند. ۹۴/۶/۱۸
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت همه دوستان
وقتتون بخیر و عزاداری ها وعباداتتون قبول درگاه حق تعالی.
با موضوع چگونگی شهادت یاران امام حسین (ع) در خدمت دوستان بزرگوار هستیم
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️شب و روز عاشورا بنا بر سنت تاریخی متعلق به امام حسین (ع) سرور و سالار شهیدان است و راویان به وقایع آن روز بزرگ میپردازند اما در روز عاشورا در کربلا چه گذشت؟
◀️ روایت شده عمر بن سعد با انداختن نخستين تير، رسما جنگ را آغاز كرد و گفت: نزد عبيدالله شهادت دهيد كه من نخستين تير را رها كردم.
◀️عمر بن سعد خطاب به كوفيان گفت: منتظر چه هستيد! اينان يك لقمه براي شما هستند.
1
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️زماني كه عمربن سعد تير انداخت، ديگر سپاه ابن زياد نيز شروع به تيراندازي كردند.
◀️به گزارش ابن اعثم: باران تير (و أقبلت السهام كأنّها المطر) از سوي كوفيان به سوي اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ شدت گرفت و امام فرمود: اينها قاصد اين قوم به سوي شماست؛ براي مرگي كه چارهاي از پذيرش آن نيست، آماده باشيد.
2
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️پس از تیراندازی دو گروه بر يكديگر حمله كردند و ساعتي از روز را دسته جمعي با يكديگر جنگيدند، به طوري كه بنا به برخي اخبار پنجاه و اندي از اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ به شهادت رسيدند.
◀️در اين وقت، امام دستي به محاسنش كشيد و فرمود: غضب خدا ... بر كساني كه متحد بر كشتن فرزند دختر پيامبرشان شدند، شديد خواهد بود. به خدا سوگند كه تسليم آنان نخواهم شد تا با محاسني خونين خدا را ملاقات كنم (و اللّه ما أجبتهم الي شيء ممّا يريدونه أبدا حتي ألقي الله و أنا مخضّب بدمي.)
3
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️ امام سوار بر اسبش، قرآني پيش روي خود نهاده بود و همين خشم دشمن را بيشتر برميانگيخت.
◀️در اين وقت، عمر بن سعد، حصين بن نمير تميمي را همراه پانصد تيرانداز به سوي امامحسين ـ عليه السلام ـ فرستاد. تيراندازي اينان سبب شد كه همه اسبان سپاه امام كشته و نيروهاي امام پياده شدند.
◀️در اين حمله، بسياري از اصحاب با تيرهايي كه بر بدنشان فرود آمد، به شهادت رسيده يا زخمي شدند. (فما بقي واحد من أصحاب الحسين الاّ أصاب من رميهم سهم).
4
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️ با شهادت پنجاه تن در يك حمله دسته جمعي، شمار اندكي از ياران امامحسين ـ عليه السلام ـ ماندند؛ كساني كه به نوعي مبارزه تن به تن با سپاه ابن زياد داشتند.
◀️از آن جمله، عبدالله بن عمير كلبي است كه در برابر مبارزهخواهي يسار از موالي زياد بن ابيه، پس از كسب اجازه از امام حسين ـ عليهالسلام ـ عازم ميدان شد.
در همان حال، همسرش او را تحريك به جنگ ميكرد و خطاب به او ميگفت: قاتِل بأبي و أُمّي عن الحسين ذُريّة محمّد. برو و از نسل محمد دفاع کن. در واقع، اوّل حبيب بن مظاهر و بُرَيْر بن خضير قصد رفتن به مبارزه را داشتند كه امام اجازه نداد و پس از آن كه عبدالله بن عمير اجازه خواست، امام اجازه رفتن به ميدان را به وي داد. وقتي در اين نبرد يسار را كشت، سالم از موالي عبيدالله به ميدان آمد كه به رغم آن كه انگشتان عبدالله كلبي در برابر شمشير سالم افتاد، اعتنا نكرده، او را نيز كشت و در ميان ميدان شروع به رجز خواني كرد.
◀️زنش هم عمودي در دست گرفته به تحريض او ميپرداخت و ميگفت: قاتِل دونَالطيّبين ذرّيّة محمّد. امام به همسر او دستور داد تا بازگردد و در عين حال آنها را دعا كرد. يسار و سالم، نخستين كشتگان سپاه ابن زياد بودند.
5
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️در امالي صدوق از وهب بن وهب ياد ميشود كه خود و مادرش نصراني بودند و به دست امام حسين ـ عليه السلام ـ مسلمان شدند و به كربلا آمدند.
◀️خوارزمي آورده است كه عبدالله بن عمير پس از كشتن يسار و سالم، سالم ميماند تا در حمله بعدي به شهادت ميرسد كه خبر وي را خواهيم آورد.
◀️پس از آن ابوالشعثاء يزيد بن زياد كِندي كه همراه سپاه عمر بن سعد به كربلا آمده و به امام پيوسته بود، عازم نبرد شد. وي زماني كه مشاهد كرد دشمن همه پيشنهادهاي امام را رد ميكند (حين ردّوا ما سأل) به آن حضرت پيوست. وي كه تيرانداز ماهري بود، هشت تير انداخت و پنج نفر را كشت. ابومخنف ازتيراندازيهاي گسترده او و مهارتش ياد كرده مينويسد: صد تير انداخت كهپنج تاي آن خطا نرفت.
امام حسين ـ عليه السلام ـ او را دعا كردند.
6
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️ـ پس از تيرباران نخست و مبارزه عبدالله بن عمير و ابوالشعثاء، سپاه عبيدالله ابتدا از سمت راست و سپس از سمت چپ به سپاهِ اندك امام نزديك شدند. افراد باقي مانده از سپاه امام، روي زانو نشسته، نيزههاي خود را به سوي اسبانگرفتند و آنها به اجبار برگشتند. پس از آن، شروع به تيراندازي به سوي سپاهعبيدالله كرده، عدهاي را كشته و شماري را مجروح كردند.
◀️در اين ميان عبداللهبن حوزه كه فرياد زده، بشارت جهنّم به امام حسين ـ عليه السلام ـ داده بود! بانفرين امام، در مسير برگشت، از اسب به زير افتاد و پايش به ركاب گير كرده، همين طور كه حركت ميكرد، سرش به اين سوي و آن سوي خورد تا بههلاكت رسيد. مسروق بن وائل كه خود ناظر اين ماجرا بود، سپاه كوفه را ترك كرده برگشت و بعدها ميگفت: از اين خاندان چيزي ديدم كه هرگز حاضر بهجنگ با آنان نميشوم.
7
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
ـ◀️از آن پس تك تك اصحاب عازم ميدان شده و پس از مبارزه به شهادت رسيدند. يكي از چهرگان كربلا بُرَيْر بن حضير هَمْداني است كه در كوفه بهسيّد القراء شهرت داشت و از شيعيان به نام اين شهر بود. وقتي يزيد بن معقل مبارز طلبيد، برير عازم نبرد با وي شده، چنان ضربتي بر سر او زد كه نه تنهاكلاهخود او را بلكه نيمي از سرش را هم شكافت. پس از آن رضي بن منقذعبدي به نبرد وي آمد. ساعتي به هم پيچيدند تا بُرَيْر بر سينه او نشست. رضي از دوستانش ياري طلبيد. در اين وقت كعب بن جابر به سوي برير شتافت ونيزه خود را بر پشت برير فرو كرد.
◀️عفيف بن زهير كه خود در كربلا بوده، ميگويد: به كعب گفتم: اين برير همان است كه در مسجد كوفه به ما قرآن تعليم ميداد.] پس از آن بر وي حمله كرده، او را به شهادت رساند. در گفتگويي كهميان يزيد بن معقل و برير صورت گرفت، يزيد به عقايد سياسي برير اشارهكرده، گفت:
به خاطر داري كه در كوفه ميگفتي: انّ عثمان بن عفّان كان علينفسه مُسْرفًا، و انّ معاوية بن ابيسفيان ضالّ مضلّ، و انّ امام الهدي و الحقّ عليّبن أبيطالب.
8
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
◀️بعدها خواهر كعب به برادرش كعب كه برير را به شهادت رسانده بود، ميگفت: آيا ضد فرزند فاطمه جنگيدي و سيّد قرّاء را كشتي؟ به خدا سوگند ديگر با تو سخن نخواهم گفت. نوشتهاند: كعب بن جابر بعدها نيز از كار خود نادم نبود و تصوّرش بر آن بود كه خيري براي خود كسب كرده است. كسي در روزگار حكومت مصْعب بن زبير از وي شنيد كه ميگفت: ياربّ! انّا قد وَفَينا، فلا تجعلنا يا ربّ كمن قد غَدَر!؛ خدايا ما به عهد خويش وفاكرديم؛ ما را با كساني كه عهد شكني كردند، قرار مده.
◀️ابن اعثم، سخن برير بنخضير را خطاب به كوفيان آورده است كه فرياد ميزد: نزديك من آييد اي كشندگان دختر پيامبر خدا (ص) و ذرّيه او!
9
۱۷ شهریور ۱۳۹۸