📙 《جلسه سوم》 درادامه بحث نبوت : 🔺چراخداوند متعال پیامبران را برگزید؟ هنگامی که بسیاری از خلق خدا ، عهد خدا را تبدیل کردند(جایگزین کردند) وعهد روز اَلَست را پشت گوش انداختند و پیمان شکنی کردند ، برای خداوند شریک قرار داده وبا شیطان هم پیمان شدند.شیطان مردم را از معرفت خدا دور کرد وآنها را از عبادت خدا جدا کرد.پس خداوند از میان فرزندان آدم ، کسانی را به عنوان انبیاء برگزید ، از اینها در تحمل وحی میثاق گرفت .انبیاء امتحانات سختی را گذراندند سپس خداوند ایشان را امین شمارد بر تبلیغ رسالت . 《واصطفی من وَلَده أنبیاء أخذ عَلَی الوَحی میثاقهم وعلَی تبلیغ الرّسالة أمانتهم.》 ( فرازی از خطبه اول) 🍀🍀🍀 🔴 مراتب دوری از فطرت : 🔻جایگزین کردن عهد خداوند 🔻از معرفت خدا دور ماندند 🔻وقتی جهالت آمد شرک قائل شدند. 🔻دورشدن از معرفت خداوند 🔻 کنار زدن عبادت 🔶در چنین شرایطی که آدمی از فطرت خود فاصله گرفت ، خداوند نیروی کمکی فرستاد که انبیاء الهی بودند. 🌷🌷🌷 #نبوت_و_امامت

📚《جلسه سوم ، بخش سوم درس استاد._نبوت وامامت》 🔻یکی دیگر سنت های الهی است . 《اِرحم تُرحم 》 یک قانون تجربی است . (رحم کن تا رحم شوی ) تو نیکی می کن و در دجله انداز ... اینهایی که گفتیم محدودیت دارند . تجربه دستش به ماوراء حس نمی رسد . عقل هم به امور کلی می رسد و به معنویات دست نمی یابد . شهود هم که به معنویات می رسد اما جنبه شخصی و فردی دارد . کسی که خوابی می بیند مخصوص خودش است . مسائل عقلی قابل انتقال است ولی مسائل شهودی قابل انتقال نیست. تازه معلوم نیست که در آن شیطان دخالت کرده یا نه ! زیرا گاهی شیطان هم وارد خوابها می شود . خوابها برگرفته از اوهام بشر است . پس هم معرفتی است و هم عملیاتی . (یکی از موارد نا شناخته برای ما) آیا دنیا همین است که ما می دانیم ؟ درپاسخ باید گفت دنیا همین ظاهری که ما می بینیم نیست . دنیا بطن دارد. وامیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: انبیاء آمده اند که باطن دنیا را به ما نشان بدهند. 🌷🌷🌷 ادامه خطبه : 《بعث الی الجن والاِنس》خداوند پیامبران را به سوی جن واِنس فرستاد. دنیا یک ظاهر دارد ویک باطن .وانبیاء آمدند تا این باطن دنیا را به ما نشان دهند تا مردم را از زیانهای دنیا باز دارند . 《لیکشفوا لهم عن غطائها ولیُحَذِّروهم من ضَرّائها》 تا پرده از رخسار دنیا از برابر دیدگانشان بردارند،وآنان را از زیانهای دنیا بترسانند. 《ولیضربوا لهم امثالها 》 تا برای مردم مثالهای دنیا را بیاورند. 《ولِیُبَصِّروهم عیوبها 》 تا عیوب دنیا را به آنها بنمایانند. 《ولیهجُموا علیهم بمُعتبر من تصرّف مصاحِّها واَسقامها، وحلالها وحرامها 》 برای اینکه بیان کنند برای آنها که عبرت بگیرند از چرخش و گردش موارد صحّت و مرض و حرام وحلال 《وما اعدَّ الله سبحانه للمطیعین منهم والعُصاةِ 》 وآنچه خداوند برای افراد مطیع و افراد گناهکار فراهم کردند. #نبوت_و_امامت

📚《جلسه سوم ، بخش دوم درس استاد _ نبوت وامامت》 💠 در ادامه بحث : با وجودبرخورداری بشر ازعقل چه نیازی به ارسال انبیاء است ⁉ این بحث از اهمیت بالایی برخوردار است که آیا عقل بشر ، اورا از انبیاء کفایت نمی کند⁉ عقل بشر با علم و تجربه رشد کرد به خصوص اینکه بعد از رنسانس یک جهش بزرگ علمی رخ داد . با افزایش علم و تجربه عقل بشر هم رشد کرده وتوانست خیلی چیزها را بفهمد وپاسخ بسیاری از سوالاتش را دریابد .پس دیگر چه نیازی به وحی است ؟! دیگر چه نیازی به فتوا است ؟! یک زمان نمی دانستیم ازدواج با محارم چه مضراتی دارد ؟ولی حالا می دانیم .حتی بعضی ازدواجهای غیر محارم هم با آزمایش مضراتش مشخص می شود . اگر گفته شود حوزه کار وحی همان اموری است که با عقل می توان به آن رسید بالآخره روزی از وحی بی نیاز خواهیم شد ، زیرا سرانجام روزی به آنچه نمی دانیم هم خواهیم رسید. ولی اگر گفتیم حوزه وحی اموری است که با عقل وعلم هرگز به او نمی توان رسید ، در نتیجه بشر هیچگاه از وحی بی نیاز نخواهد شد. 🌷🌷🌷 🔸 راههای اطلاعاتی انسان : ۱_تجربه حسّی (چشیدن ، بوئیدن ، لمس کردن ، خوردن ، شنیدن ، دیدن) ۲_عقل (اندیشیدن ، مطالعه کردن) مثال : آتش سبب به جوش آمدن آب می شود (رابطه عِلّی ومعلولی) امّا اینکه ما به این نتیجه می رسیم که این علت سبب به وجود آمدن معلول است ، همین کار عقل است. قواعد کلی هیچ وقت از راه تجربه بدست نمی آید. عقل همیشه می تواند تعمیم دهد وکلیات را به ما برساند. تازه عقل ، خود مبتنی بر تجربه است. فلسفه و ریاضیات از دسته ی علوم عقلی هستند. ۳_ شهود: ما بعضی چیزها را نه با چشم می بینیم ونه با عقل در می یابیم . یا در عالم خواب یا راههای دیگر با آن مواجه می شویم (نه مواجهه حسی) در این رابطه می توان به عرفان اشاره نمود . مثلا اینکه ما از حال کسی که دوراز ماست خبر داریم (حس می کنیم) ویا گاهی حس می کنیم اتفاقی در حال وقوع است و آن اتفاق واقع می شود .اینها همه از راه شهود است. لکن همه این راهها عیوب وضعفهایی دارند .یعنی وقتی همه سرمایه بشر را که از راه تجربه وعقل وشهود بدست آمده را می سنجیم ، می بینیم همه اینها ضعفهایی دارند .ولی آیا می توان گفت حقایق عالم محدود است به همین چیزهایی که بشر از طریق (عقل ، تجربه ، شهود) بدست آورده ؟خیر همه چیز در علمِ محدود بشر نمی گنجد. مثلا چگونه بشر بفهمد جن وجود دارد یا ندارد؟ این مسائل فراتر از علم است . در فلسفه که اصلا چنین بحثی وجود ندارد ( نه فلسفه یونانی ، نه اسلامی ، نه قدیمی ونه جدید ) هیچ فیلسوفی نتوانسته جن را ثابت کند . هیچ علم تجربی ای هم نمی تواند آنرا ثابت کند چون سروکار علوم تجربی با میکروسکوپ است و تلسکوپ و اطلاعات الکترو مغناطیس . فرشته را نیز نمی توان شناخت . به حقیقت روح نیز نمی توان پی برد . واینکه در روان شناسی بررسی می شود روان است که با روح متفاوت است . عالم پس از مرگ و یا حتی خود حقیقت مرگ برما مکشوف نیست . تا کسی نمیرد نمی داند اصل مرگ چیست . علوم بشر در این موارد برای خود تعابیری اندیشیده که راه به جایی نمی برد و پرده از بسیاری از حقایق برنداشته است. مثلا در فلسفه می گویند فرشته‌ همان عقل مجسم است ولی دین این را نمی پذیرد .این مسائل سِبقه معرفتی دارد . اما مسائلی هم هست که امور عملی محسوب می شود. مثلا اینکه می شود بر موجودات ولایت پیدا کرد .آیا ممکن است ؟ آیا می شود موجودات دیگر به فرمان ما دربیایند؟ در میدان مغناطیس ولایت از راه جذب است .مثل آهن ربا اما آیا می شود باد و باران وسنگها وگیاهان و حیوانات به فرمان ما باشند؟ هیچکدام این موارد را علم و تجربه نمی تواند پاسخ دهد . (ادامه دارد...) #نبوت_و_امامت

💠 حضور انبیاء اهدافی را به دنبال داشته است : 🔹 خداوند به دنبال دورشدن آدمها از فطرت ، در میان بنی آدم رسولانش را قرار داد. همه نیروی کمکی عقل و فطرت بودند.چون هجمه شیطان شدید شد خدا هم انبیاء را تقویت می کرد .لذا ادیان اولیه خیلی ساده بود، شیطان هم ساده بود ودور شدن از فطرت هم کم بود . اینها باید میثاق وعهد را اداء می کردند . همان عهدی را که فراموش کرده بودند (عهد روز اَلَست) 🔹هدف دیگر انبیاء این بود که نعمتهای فراموش شده را برای مردم یادآوری کنند (چه مادی وچه معنوی) 🔹وظیفه دیگر انبیاء این بوده است که احتجاج کنند وبا تبلیغ دین خدا اتمام حجت کنند (حجت بیاورند) 🔹از دیگر وظایف انبیاء شکوفا نمودن استعدادهای فطری بشر بود .(رشد دادن عقل بشر/ ویثیروا لهم دفائن العقول) 🔹 وهدف آخر اینکه آیات و نشانه های قدرت الهی را به مردم نشان بدهند. 🌷🌷🌷 💠آیات قدرت الهی : 🍃 سقفی که برفراز آنها برافراشته شده (آسمان) 🍃 گهواره ای زیر پای آنان(زمین) 🍃 معیشتهایی که آنها را زنده بدارد(وسایل عیش و زندگی) 🍃 اَجَلهایی که آنها را بمیراند . 🍃 مصیبت هایی که آنها را پیر می کند . #نبوت_و_امامت

🔻ترجمه خطبه ۱۹۲ فراز۸ پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند مى ‏آزمايد، وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه‏ هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى ‏كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته‏ هاى خود ربط مى‏ دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى‏ برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت، در حالى كه اگر خداى سبحان اراده مى‏ فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنج‏ ها، و معدن‏ هاى جواهرات، و باغات سرسبز را به روى پيامبران مى‏ گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت در مى‏ آورد. امّا اگر اين كار را مى‏ كرد، آزمايش از ميان مى‏ رفت، و پاداش و عذاب بى ‏اثر مى ‏شد، و بشارت‏ ها و هشدارهاى الهى بى ‏فايده مى‏ بود، و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمى ‏شد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمى ‏يافتند، و واژه‏ ها، معانى خود را از دست مى ‏داد. در صورتى كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتى كه دل‏ها و چشم‏ها را پر سازد، هر چند فقر و ندارى ظاهرى آنان چشم و گوش‏ها را خيره سازد. اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان نمى‏ داشت، و توانايى و عزّتى مى‏ داشتند كه هرگز مغلوب نمى‏ شدند، و سلطنت و حكومتى مى ‏داشتند كه همه چشم‏ ها به سوى آنان بود، از راه‏ هاى دور بار سفر به سوى آنان مى‏  بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مى ‏آوردند، و تظاهر به ايمان مى ‏كردند، از روى ترس يا علاقه ‏اى كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّت‏ هاى خالص يافت نمى ‏شد، و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مى‏ يافت، و با انگيزه‏ هاى گوناگون به سوى نيكى ‏ها مى ‏شتافتند. امّا خداى سبحان اراده فرمود كه پيروى از پيامبران، و تصديق كتب آسمانى، و فروتنى در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبردارى، با نيّت خالص تنها براى خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايى در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود. #نبوت_و_امامت

📙《جلسه چهارم ، بخش اول درس استاد_نبوت وامامت》 🔻خطبه ۱۹۲ فراز۸ (نبوت عامه) وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ اءَخُوهُ هَارُونُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِما عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَیْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِاءَیْدِیهِمَا الْعِصِیُّ، فَشَرَطَا لَهُ إِنْ اءَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْکِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ، فَقَالَ: اءَ لاَ تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَیْنِ یَشْرِطَانِ لِی دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْکِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ، فَهَلَّا اءُلْقِیَ عَلَیْهِمَا اءَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ؟! إِعْظَاما لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ، وَ احْتِقَارا لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ. وَ لَوْ اءَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِاءَنْبِیَائِهِ حَیْثُ بَعَثَهُمْ اءَنْ یَفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذِّهْبَانِ، وَ مَعَادِنَ الْعِقْیَانِ، وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ اءَنْ یَحْشُرَ معهم طُیُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْاءَرَضِینَ لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلاَءُ، وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ، وَ اضْمَحَلَّتِ الْاءَنْبَاءُ وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِینَ اءُجُورُ الْمُبْتَلَیْنَ، وَ لاَ اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِینَ وَ لاَ لَزِمَتِ الْاءَسْمَاءُ مَعَانِیَهَا. وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ اءُولِی قُوَّهٍ فِی عَزَائِمِهِمْ، وَ ضَعَفَهً فِیمَا تَرَى الْاءَعْیُنُ مِنْ حَالاَتِهِمْ، مَعَ قَنَاعَهٍ تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنىً، وَ خَصَاصَهٍ تَمْلاَُ الْاءَبْصَارَ وَ الْاءَسْمَاعَ اءَذًى . وَ لَوْ کَانَتِ الْاءَنْبِیَاءُ اءَهْلَ قُوَّهٍ لاَ تُرَامُ، وَ عِزَّهٍ لاَ تُضَامُ وَ مُلْکٍ تُمْتَدُّ نَحْوَهُ اءَعْنَاقُ الرِّجَالِ، وَ تُشَدُّ إِلَیْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ، لَکَانَ ذَلِکَ اءَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِی الاِعْتِبَارِ، وَ اءَبْعَدَ لَهُمْ فِی الاِسْتِکْبَارِ، وَ لاَمَنُوا عَنْ رَهْبَهٍ قَاهِرَهٍ لَهُمْ، اءَوْ رَغْبَهٍ مَائِلَهٍ بِهِمْ، فَکَانَتِ النِّیَّاتُ مُشْتَرَکَهً، وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَهً. وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اءَرَادَ اءَنْ یَکُونَ الاِتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ، وَ التَّصْدِیقُ بِکُتُبِهِ، وَ الْخُشُوعُ لِوَجْهِهِ، وَ الاِسْتِکَانَهُ لِاءَمْرِهِ، وَ الاِسْتِسْلاَمُ لِطَاعَتِهِ، اءُمُورا لَهُ خَاصَّهً لاَ تَشُوبُهَا مِنْ غَیْرِهَا شَائِبَهٌ، وَ کُلَّمَا کَانَتِ الْبَلْوَى وَ الاِخْتِبَارُ اءَعْظَمَ، کَانَتِ الْمَثُوبَهُ وَ الْجَزَاءُ اءَجْزَلَ. #نبوت_و_امامت

💎 کلام استاد در توضیح این فراز از خطبه : این قسمت از خطبه بحث توحیدی است:👇 هرآنچه مربوط به امور مادی است را تا نبینیم نمی شناسیم (یعنی شناخت ما در گرو دیدن ماست) ولی خداوند متعال را بدون اینکه ببینیم می شناسیم (از نشانه های قدرت خداوند) خداوند می آفریند بدون هیچ زحمتی .در واقع با آوردن مثالی از خودمان این جمله را توضیح می دهیم البته این مثال فقط برای تقریب ذهن است وگرنه برای خداوند نمی توان مثال آورد 《لیس کمثله شیء》 حالا برای روشن شدن مطلب خودمان را در نظر بگیریم که چگونه هرچیزی را می توانیم تصور کنیم بدون هیچ زحمتی _یکجا نشسته ایم وخیالاتمان را به دوردست می فرستیم_در خیالات ما ضعیف وقوی یکسان است .در واقع همه کارهای ما با تخیلاتمان شکل می گیرد و این خیالات و تصورات را خداوند به ما ارزانی فرموده است .پس دیگر جای تعجب نیست که خداوند چگونه بدون زحمت می آفریند . 《خلق الخلائق بقدرته》اوبا قدرت خود پدیده ها را افرید . عالم خیال ، عالم جزییات است وعالم فکر، عالم کلیات. 《واستعبدالارباب بعزّته》خدایی که همه اربابان عالم را به بندگی خود گرفته است . وهمه اربابان دنیا عبد خداهستند وعزت مخصوص خداست.(معلوم می شود که ارباب بودن به عزت است.) ولله العزة 《وسادالعظماء بجوده》به واسطه جود وکرمش برهمه بزرگان سیادت دارد (معلوم می شود که سیادت به بخشش است ) "احسان کن به هر که می خواهی تا امیر او باشی." ازاینجا به بعد مربوط به نبوت است:👇 《وهوالذی اسکن الدنیا خلقه》 اوخدایی است که دنیا را مسکن مخلوقات برگزید. 💥در این قسمت به یکی از پرسشهای نبوت پاسخ داده می شود : آیا پیامبران فقط برای انسانها آمده اند⁉ یا جن ها هم پیامبر می خواهند⁉ جن ها هم به پیامبر نیاز دارند ولی نه از جنس خودشان بلکه آنها هم از پیامبر انسانها بهره می برند.(این وجه فضیلت انسان بر جن است) اگر آنها از خودشان پیامبر داشتند زیر بار حضرت سلیمان نمی رفتند ولی آنها در خدمت سلیمانِ نبیّ بودند . ادامه دارد... #نبوت_و_امامت

📙جلسه پنجم ، بخش دوم درس استاد _نبوت و امامت 🔷 در ادامه بحث عصمت ، به چرایی و چگونگی این مسئله می پردازیم ؛ 🔹چرا (لِمَ) : ▫چرا انبیاء باید معصوم از اشتباه باشند ؟ ▫چرا انبیاء باید معصوم از گناه باشند؟ 🔹چگونه (کیفَ) : ▫چگونه پیامبران معصوم ازخطا باشند ؟ ▫ چگونه پیامبران معصوم از گناه باشند ؟ 🔸🔸🔸🔸🔸 🔷 در پاسخ به چراها : باید گفت : انبیاء آمده اند تا مردم را از گناه باز دارند و آن ها را تربیت کنند . لیتلوا علیهم آیاته و یزکیهم . (برای تزکیه آمده اند) چطور می توانند خودشان گناه کنند؟(نقض غرض می شود) چون هدف و غرض آن ها تزکیه است ، پس خودشان باید معصوم باشند تا بتوانند تزکیه کنند. و اگر می بینیم مثلا در توراتِ تحریف شده به انبیاء نسبت گناه داده اند برای توجیه گناهان خودشان است . در مورد اینکه چرا انبیاء نباید اشتباه کنند ، پاسخ این است که اشتباه موجب سلب اعتماد می شود. در واقع رابطه بین اشتباه و اعتماد یک رابطه معکوس است . هرچه اشتباه بیشتر باشد اعتماد کمتر می شود .در مورد انبیاء نیز هرچه اعتماد بیشتر باشد ،اطاعت نیز بیشتر می شود . ☑ اطاعت محض به خاطر اعتماد محض است . 🔸🔸🔸🔸🔸 🔷 در پاسخ به چگونه ها : ▫در پاسخ به این پرسش که چگونه ممکن است پیامبر گناه نکند باید گفت : ما که انسان های معمولی ای هستیم گاهی حاضر نیستیم بعضی کارهای هرچند به ظاهر ناچیز را به خاطر زشتی آن انجام دهیم زیرا قبح آن کار برای ما معلوم است و چون و چرایی نمی کنیم . در مثال ساده ای بیان می شود که آیا کسی هست که لخت و عریان به خیابان بِدَود ؟ این کار در نظر همه بسیار زشت و قبیح است چون ما زشتی این کار را درک کرده ایم . خیلی کارهای دیگری هم هست که ما انجام نمی دهیم به خاطر قُبح آن .پس اگر قُبح عملی معلوم باشد آن را انجام نمی دهیم و اگر درکی ار قُبح گناهی داشته باشیم هم آن را انجام نمی دهیم . البته این مسئله وجه دیگری هم دارد وآن درک محضر خداوند است و این وجه بر دو وجه دیگر اولویت دارد چون جلوی ترک اولی را هم می گیرد . وقتی ما در مقابل بزرگی ، عالمی و یا هرکسی که در نظر ما محترم است ، نهایت احترام و تواضع را به خرج می دهیم و در نهایت دائم از او به خاطر کمی و کاستی عذر خواهی می کنیم ، چگونه ممکن است پیامبر که عظمت و بزرگی خداوند را می داند در محضر خدا گناه کند ؟ در واقع به میزان درک محضر خداوند عصمت وجود دارد . (عصمت درجات دارد) ما هم در بعضی موارد عصمت داریم . ▫و در پاسخ به این پرسش که چگونه انبیاء از اشتباه عصمت دارند ، باید بیان داشت که میزان خطا یا اشتباه با میزان اطلاعات رابطه معکوس دارد . هرچه اطلاعات بیشتر شود خطا کمتر می شود . اگر اطلاعات به سمت بی نهایت برود ، خطا صِفر می شود. ☑ درست به همین دلیل است که خداوند خطا ندارد ، چون خداوند علم محض است . کسی هم که از طریق وحی به منبع بی نهایتِ علم متصل است خطا نمی کند . ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی اِن هُوَ الّا وَحی یوحی . (نجم/۳) 《از روی هوا وهوس سخن نمی گوید ، گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود نیست》 ☑ اتصال انبیاء همیشگی است چون مردم باید مطیع محض آنان باشند . ☑ پیامبر از طریق وحی و امام از طریق الهام به خداوند وصل هستند . #نبوت_و_امامت

📙《جلسه اول》 #نبیّ و#رسول ✴️ در ابتدای درس می پردازیم به تفاوت #نبیّ و#رسول #نبیّ بر وزن فعیل است به معنای خبیر (صفت مشبهه) #رسول بر وزن فعول است به معنای فرستاده . حالا کسی که قرار است فرستاده شود باید خبری هم همراه خود داشته باشد یعنی رسولی (فرستاده ای) که نبیّ (آگاه به خبر) هم هست . ✅ البته نکته اینجاست که هر رسولی نبیّ هم هست ولی هر نبیّ رسول نمی شود . ودایره تنگ تری هم داریم وآن "اولوالعزم " است . بعضی هم رسول بودند وهم اولوالعزم به جهت اینکه هم صاحب کتابند وهم صاحب شریعت. ❇️ البته در روایات خیلی بر معنای لغوی تکیه نکرده اند . امّا در کتاب "اصول کافی " اول کتاب الحجة بابی وجود دارد به نام باب الفتح بین النبیّ والرسول والمحدّث. در آنجا فرق بین هرسه را اینگونه آورده است : 🔹#رسول کسی است که جبرائیل علیه السلام را می بیند در هنگامیکه وحی را می رساند. 🔹#نبیّ کسی است که در خواب بر او وحی می شود واگر در بیداری جبرائیل و فرشته را ببیند دیگر سخن اورا نمی شنود . پس تا اینجا نبیّ ضعیفتر از رسول است . ❇️حضرت ابراهیم هردو را با هم داشتند. 🔹 #محدّث کسی است که صوت می شنود ولی فرشته را نمی بیند . کسی که برایش حدیث گفته می شود . ❇️ محدّث در واقع همان امام است که صدا را می شنود ولی فرشته را یا نمی بیند ویا اگر ببیند فرشته به طور مجسم با او حرف نمی زند . 🔻البته گاهی غیر امام هم صدای فرشتگان را می شنوند مثل مادر موسی و یا حضرت زهرا سلام الله علیها که در ادامه داستانش را می آوریم .و گاهی استثناء هم وجود دارد مثل حضرت مریم سلام الله علیها که هم صدای فرشته را شنید وهم اورا دید. 💎واما داستان حضرت زهرا سلام الله علیها : روزی حضرت علی علیه السلام وارد منزل شدند و متوجه گشتند که حضرت زهرا سلام الله علیها با شخصی در حال سخن گفتن هستند ، جویا شدند که یا زهرا با چه کسی سخن می گویی ؟حضرت زهرا فرمودند:با فرشته ای سخن می گویم و حضرت علی علیه السلام فرمودند پس من می نویسم واز همانجا هم "مصحف فاطمیه" شکل گرفت . این ماجرا درصورتی اتفاق می افتاد که هیچکدام فرشته را نمی دیدند وفقط صوت او را می شنیدند . یک واقعیت در باره حضرت زهرا سلام الله علیها این است که بیشتر غم وناراحتی ایشان بعداز فوت رسول الله صلوات الله وسلامه علیه قطع وحی بود نه فقط فقدان پدر . #نبوت_و_امامت.

📙《جلسه چهارم ، بخش اول درس استاد_نبوت وامامت》 توضیحات استاد: در ادامه بحث نبوت عامه در فراز هشتم از خطبه قاصعه ، امام (ع) به نکوهش غرور و کبر وتعصب فرعون در مقابل موسی و هارون که لباسهای ساده برتن داشتند و بر فرعون وارد شدند تا اورا مورد هدایت قراردهند، پرداخته است . موسی و هارون با لباس پشیمینه پس از مدتها انتظار وارد قصر فرعون شدند و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کرده و گفتند که اگر تسلیم فرمان خداوند شوی عزت وقدرتت پایدار می ماند ...ولی فرعون سخنان آنان را به استهزاء گرفت و کوچک شمرد . در نظر فرعون زر و زیور ارزش محسوب می شدند . در اینجا امام علیه السلام این حقیقت را که ارزش واقعی ، آن نبودو فرعون و فرعونیان می پنداشتند ، با بیانی بسیار زیبا شرح می دهد که اگر قرار بود خداوند همراه با پیامبرانش گنج های طلا ومعادن زر و باغ های خرم و...گسیل می داشت ، دیگر آزمایش ارزشی نداشت و پاداش و جزا بی فایده بود و اسمهای با مسمّی همچون ( بهشت ، مومن ، ثواب ، مخلص و...) با معانی خود همراه نمی گشت. در عوض خداوند با پیامبرانش نیرویی را همراه کرد که حتی همه سلاطین دنیا آن را نداشتند وآن عزم و اراده قوی بود.اگرچه از نظر ظاهر در چشم مردم فقیر و تهیدست بودند ولی قلبها وچشمها را پر از غنا می کرد. (در جهات معنوی ، قوی و نیرومند ودر جهات مادی ساده و بی آلایش بودند) 🔻ملاک تشخیص قناعت : اگر احساس بی نیازی می کنیم یعنی قناعت داریم اما اگر کسی را بالاتر از خود ببینیم وازخود بیخود شویم پس هنوز قناعت نداریم. 🔻خداوند به حضرت داوود که ثروت بسیار در اختیار داشت فرمود : نمی خواهم از بیت المال بخوری پس آهن را در دستانش نرم کرد واورا آهنگری توانا ساخت ، تا از قوای خود امرار معاش نماید .در واقع این هم معجزه اوبود و هم رزقش . در توضیح بیشتر آمده: اگر پیامبران قدرتمندانی بودندکه کسی به قدرت آنها نمی رسید و صاحب عزتی بودند که هیچگاه پایمال نمی شد و صاحب مُلکی بودند که افراد برای آن گردن می کشیدندو بار سفر می بستند تا به آن برسند(تا آنرا ببینند) پس مردم ساده تر از روی ترس به آنها ایمان می آوردند و در مقابلشان خاضع می شدند. اما خداوند سبحان اراده نمود تا پیرویِ پیامبرانش و پذیرش کتابش همراه با خضوع و فروتنی در مقابل فرمان آن ها و تسلیم در برابرشان باشد واین امور خاصِّ آنها باشد (با خلوص همراه باشد) وانگیزه دیگری در پی نداشته باشد.ودر واقع هرچه امتحان و آزمایش بزرگتر، ثواب واجر آن هم بیشتر خواهد بود. ادامه دارد... #نبوت_و_امامت

📙جلسه چهارم ، بخش سوم درس استاد_نبوت و امامت ادامه توضیحات استاد: در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده ، خواسته های گوناگون ، و روش های متفاوت بودند (هرکدام راه خود را می رفتند) ، عده ای خدارا به پدیده ها (بندگانش) تشبیه کرده وگروهی نام های ارزشمند خدا را انکار می کردند(کفر می ورزیدند) و به بُت ها نسبت می دادند ، وبرخی به غیر خدا اشاره می کردند.(مقصودشان از خدا، خدای واقعی نبود) 🔸🔸🔸🔸 خداوند به واسطه پیامبر آنها را از گمراهی نجات داد و با جایگاه پیامبر آن ها را از جهالت رهایی بخشید (اشاره به زحمات طاقت فرسای ۲۳ ساله پیامبراکرم) 🔸🔸🔸🔸 تا اینکه خداوند متعال خواست پیامبرش را به لقای خود ببرد در نهایت کرامت واحترام . خداوند اورا کرامت بخشید از دار دنیا و خواست از مقام و جایگاه بلا دورش سازد .پس با کرامت نیز روح اورا قبض نمود . 🔸🔸🔸🔸 واما پیامبر رحمت محال است امت خود را پس از خود یله و رها بگذارد و از میانشان برود . آیا ممکن است این پیامبری که ۲۳ سال سختی و مشقت را به جان خرید برای هدایت امتش ، آن ها را بدون سرپرست رها و به حال خود بگذارد ؟ مگر نه اینکه حدیث ثقلین به طور متواتر در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده است که پیامبر فرمود : من دو چیز گرانمایه را در میان شما وامی گذارم و می روم : 《 کتاب خدا و عترتم》 به این وسیله پیامبر از انحراف امتش جلوگیری نمود و حجت را بر آنان تمام کرد. 🔸🔸🔸🔸 🔴 کتاب معرفی شده در این جلسه توسط استادگرامی : "آزادی معنوی" اثر استاد شهید مرتضی مطهری (فصل پنجم ، بزرگی و بزرگواری روح) #نبوت_و_امامت