واکنش بهائیان به ظهور حجتیه اتخاذ یک وضعیت تدافعی و محتاطانه و خودداری از بحث و رودرروییهای علنی بود. این پاسخ اعضای حجتیه را از مؤثر بودن رویکرد خود مطمئن کرد و تشویقی برای ادامه فعالیت آنها بود. سازمان بهطور مداوم رشد میکرد و در ابتدای دهه ۱۳۵۰ در سراسر ایران و تعدادی از کشورهای همسایه مانند پاکستان و هند گسترش یافت. در بخشهایی از ایران وسعت حجتیه توازنی با میزان تهدید بهائیت نداشت و این امر رقابت، اختلاف نظر، خشم و حسادت سازمانهای دیگر اسلامی را برانگیخت که قصد داشتند از موفقیتهای حجتیه الگوبرداری کنند یا برای استفاده از منبع اصلی عضوگیری حجتیه یعنی جوانان مذهبی مستعد با این انجمن در حال رقابت بودند.
از ابتدای دهه ۱۳۳۰ تا ابتدای ۱۳۵۰ بسیاری از نخبگان آینده انقلاب ایران (۱۳۵۷) از آموزشهای حجتیه بهرهمند شدند، آنها معمولاً به عنوان یک مرحله مقطعی در دوران رشد ایدئولوژیکیشان، در برنامههای عملی و آموزشی که توسط حجتیه ترتیب داده میشد، شرکت داشتند. علاوه بر اهداف مشخص و تعریفشدهٔ حجتیه: حس فداکاری، تعهد و وفاداری همانند نوعی تعصب فرقهای نسل بعدی اعضای حجتیه را به ادامه فعالیت ترغیب میکرد. در آن دوران انجمن حجتیه در کنار مدرسه علوی به مدیریت علیاصغر کرباسچیان، نشانگر تلاش اسلام شیعی سنتی برای خوگیری با دنیای مدرن پیرامون بودند و با بهرهگیری از منابعشان برای ترویج جهانبینی خود میکوشیدند.
جالب آنکه حجتیه در تلاش برای مقابله با بهائیت برخی از ویژگیهای بهائیان را تقلید کرد. مانند فعالیت محرمانه با مقید بودن به کارایی بوروکراسی ناشی از آن و با دستیابی به ادبیات اصلی بهائیت، ماهیت طبقاتی غیر مذهبی سازمان و استفاده از وسایل مدرن ارتباط جمعی. برای مثال مدتها پیش از افتتاح حسینیه ارشاد نخستین سالن سخنرانی اسلامی مدرن در شمال تهران، حجتیه با برگزاری تجمعات عمومی نخستین سازمان اسلامی بود که منبر و قالی را با تریبون و صندلی عوض کرد. اعضای حجتیه برخلاف برادران مذهبی سنتی خود آراسته و مرتب بودند تا در دنیای آموزشی و حرفهای سکولار موفق باشند.
حجتیه به رهبری محمود حلبی توانست اجازه دریافت و استفاده از بخشی از عشریهها (سهم امام) را در فعالیتهای خود از مراجع تقلید شیعه کسب کند.
فعالیت حجتیه از روزهای اول شکلگیری توجه ساواک را برانگیخته بود. بر اساس اسنادی که پس از انقلاب منتشر شد، رهبری حجتیه تحت فشار قرار گرفته بود تا انجمن را بهطور رسمی به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خیریه با نام «انجمن خیریه حجتیه مهدویه» ثبت کند و قول دهد که از فعالیت سیاسی خودداری کند. گفتنی است که این تعهد بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز صورت گرفت.
4
پس از انقلاب
ویرایش
انقلاب اسلامی ایران، حجتیه را غافلگیر کرد. واکنش آغازین رهبری انجمن نسبت به انقلاب با بدگمانی و بدبینی همراه بود. این موضوع باعث ریزش بسیاری از نیروهای سازمان شد. با پیروزی انقلاب حجتیه به رهبری حلبی درصدد آشتیجویی با رهبری انقلاب برآمد اما مورد استقبال قرار نگرفت. روحالله خمینی که پیش از این انجمن را تأیید کرده بود، اجازهٔ انتقاد علنی را از ماهیت غیر سیاسی و گرایش محافظهکارانه انجمن در تفسیر اسلام داد. نهایتاً، پنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی خمینی در اشارهای تلویحی به انجمن آنها را به سرکوب خشونتبار تهدید کرد:
«یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد شود تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد. ما معصیت میکنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید… در این موجی که الآن این ملت را به پیش میبرد، در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»[۷]
پاسخ حلبی تعلیق کامل تمام فعالیتهای انجمن بود. بیانیه کوتاه حلبی که تعطیلی حجتیه را اعلام میکرد در ۵ فروردین ۱۳۶۲ در روزنامهها به چاپ رسید. [نیازمند منبع] پس از آن جنبشی برای تصفیه وابستگان به حجتیه از نهادهای آموزشی، دانشگاهی و سیاستگذاری در سراسر ایران ایجاد شد.در این میان، انتشار کتاب در شناخت حزب قاعدین زمان، که توسط عماد الدین باقی به رشته تحریر درآمده بود، بر شدت مخالفت طرفداران انقلاب اسلامی با انجمن حجتیه افزود. باقی در این کتاب با انتقاد از انجمن حجتیه و فعالیتهای آنان، آشکارا این انجمن را عامل استعمار خوانده بود. او سالها بعد، اعلام کرد که در نگارش این کتاب تحت تأثیر فضای حاکم در انتقاد و بدبینی نسبت به حجتیه زیادهروی کردهاست:
5
«فکر میکنم در فضای پس از انقلاب و جو مسلط آن زمان، به شدت تحت تأثیر انقلاب بودم و در راستای دفاع مطلق از انقلاب و نفی هر جریان مخالف انقلاب، به دور از داوری منصفانه و با ادبیاتی تند، غیراخلاقی و غیرعلمی کتاب «در شناخت حزب قاعدین» را نوشتم. البته شور و حال جوانی نیز در این قضاوت شتابزده و احساسیام بیتاثیر نبود.»
او همچنین با اشاره به نظرات انجمن حجتیه در مورد ولایت، اعلام میکند که انتقادات او بر این انجمن، ناشی از تقلید او از روحالله خمینی بوده و بعد از گذشت سالها، هنگامی که با دیدهٔ یک محقق به آن مطالب نگاه میکند، پشیمانی وجودش را فرا میگیرد:
«در شرایطی که پذیرفتن خطایای گذشته هنوز در جامعهٔ ما به شکل یک فرهنگ درنیامده و بسیاری از آقایان که امروز به نظر و موضع خاصی دست یافتهاند، با تکذیب عملکرد گذشتهشان اصرار دارند که بگویند از بدو تولد چنین نظری داشتهاند؛ من صادقانه میگویم که مواضعم در خصوص انجمن حجتیه اشتباه بوده و در آن تجدیدنظر کردهام. امروز نظراتم به برخی از دیدگاههای انجمن حجتیه (نه همه آنها) نزدیکتر از گذشته شدهاست.»[۸]
دشمنی حلبی و خمینی به اختلاف آشکار آنان در مورد مفهوم موعودگرایی در اسلام (مهدویت) بازمیگشت. تفسیر کاملاً محافظهکارانه حجتیه از موعودگرایی را میتوان مشابه جهانبینی پیشاهزارهای در دنیای یهودی مسیحی دانست. آنها در حالیکه از تمرین زاهدانه و مشتاقانهٔ انتظارِ ظهورِ منجی دفاع میکردند، انقلابِ عملی برای تعجیل در ظهور مهدی یا هر اقدامی در جهت ساختن آرمانشهر نوید داده شده اسلامی را در غیاب شخص منتظَر نفی میکردند. البته امر به معروف و نهی از منکر را با رعایت شرایط آن قبول دارند و کار فرهنگی برای کمک به تربیت افراد با تقوا در جامعه را در اولیتهای خود دارند از سوی دیگر فعالیت انقلابی خمینی گرایش پساهزارهای در مسیحیت و یهودیت را به ذهن متبادر میکند که از بر عهده گرفتن نقش فعال در ایجاد جامعه عادل اسلامی پیش از ظهور مهدی دفاع میکند تا زمینهٔ آمدن او را فراهم آورد. در این زمینه میتوان، به برگزاری تجمع وابستگان حجتیه در ماههای آغازین پس از انقلاب اشاره کرد که به خوبی این تمایز یاد شده را نشان میدهد، شعار آنها این بود:
«مهدی بیا مهدی بیا»
در پاسخ هواداران خمینی در تجمعات خود این شعار را ساختند:
«خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار».
6
در سالهای پس از پایان فعالیتهای حجتیه، در مورد منشأ، ماهیت و اهداف انجمن بحثهایی مطرح میشود که بسیاری از اوقات بیدقت و جانبدارانه هستند. منتقدان نامنصف در هر دو جناح چپ و راست با پراکندن افسانهها و تئوریهای توطئه در مورد حجتیه به جا انداختن دیدگاهی اغراقآمیز و تحریف شده از میزان تأثیرگذاری و برنامههای حجتیه کمک کردند. سازمانها و اشخاص هوادار خمینی از جمله سپاه پاسداران و صادق خلخالی بارها به زنده بودن خط فکری حجتیه اشاره کرده و آن را تهدیدی جدی برای نهضت انقلابی میدانستند. منتقدان سکولار از جمله حزب توده و متحدان ایدئولوژیک آن نیز مدعی بودند که با وجود سقوط آشکار محبوبیت حجتیه، آنها همچنان دلال واقعی قدرت در پشت صحنه هستند. آنها از واژه حجتیه به عنوان لقب هر آن که از نظر آنها مرتجع، مستبد و بورژوا به نظر میرسید استفاده میکردند و آن را عامل امپریالیسم در ایران پسا انقلابی میدانستند.
پس از آن نیز جناحهای مختلف حکومت ایران نسبت به فعالیت دوباره حجتیه هشدار داده و مدعی نفوذ آن در ارکان حکومت شدهاند. برای مثال علی اکبر محتشمی معتقد است که حجتیه به واسطهٔ ارتباط با برخی مراجع توانستند در نهادهای حکومتی چون جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری نفوذ نمایند.[۹] با این حال اعضای اصلی انجمن حجتیه عمدتاً از پاسخگویی به اتهامات و ورود به این مباحثات خودداری کردهاند. این امر ممکن است دلایل متعددی داشته باشد از میل ذاتی برای رازداری و پنهانکاری گرفته تا ترس واقعی از سرکوب شدن.
انجمن حجتیه ایجاد حکومت اسلامی را تنها با حضور مهدی، امام دوازدهم شیعیان، میسر میدانست و همچنین نظریه ولایت فقیه مرسوم در جمهوری اسلامی را مردود میدانست و بیان میکرد که ولایت سیاسی فقیه فقط به امام معصوم تعلق دارد به همین علت بین اعضاء انجمن و افرادی که به ولایت مطلقه معتقد بودند اختلافهای زیادی وجود داشت. البته انجمن به ولایت محدود فقیه اعتقاد داشت و از مراجع تقلید تبعیت میکرد.
با بالا گرفتن اختلاف میان انجمن حجتیه و پارهای از سران نظام جمهوری اسلامی، ارگانها و نهادها، آیتالله روحالله خمینی که اساس حکومتش توسط انجمن به زیر سؤال رفته بود به بهانه این که حمایت حکومت شاه ایران از بهائیان، آنها رشد کردهاند؛ و با رفتن شاه، بهائیت نیز از بین خواهد رفت، در یک سخنرانی در سال ۱۳۶۲ خواهان انحلال انجمن حجتیه شد.
سید روحالله خمینی سال ۱۳۶۷ در پیامی که به «منشور روحانیت» معروف بود نوشت:[۱۰]
«... دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شدهاند! ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبودهاست، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند!»
انجمن حجتیه در کنار کارهای تبلیغاتی خود ضد بهاییت، به نقد عقاید آنها هم میپرداخت. این نقدها به گونههای مختلف و با در اختیار گذاشتن آنها در اختیار دیگران انتشار مییافته. محمد باقر نجفی در کتاب بهاییان خود از شیخ محمود حلبی بابت در اختیار گذاشتن اسناد ضد بهاییت تشکر کردهاست.[۱۱]
7
شیخ محمود حلبی به دلیل داشتن اعتقادات دینی خود که تشکیل حکومت اسلام را فقط در زمان ظهور امامِ معصوم مشروع و تشکیل آن را در زمان غیبت امام زمان امری لغو میدانست و همچنین به خاطر باورش به جدایی دین از سیاست با جریان انقلاب اسلامی همراه نشد. همین خط مشی فکری بود که باعث اصطکاک بین انقلابیون و انجمن حجتیه شد.[۵][۶]
فعالیتهای انجمن حجتیه
8
فعالیتهای انجمن حجتیه
ویرایش
حلبی پیش از کودتای ۲۸ مرداد از سیاست کناره گرفت و افزایش شمار بهاییان در ایران را زیر نظر گرفت. به همین منظور وی انجمن نقد بهاییت را پایهریزی کرد که بعدها به نام انجمن حجتیه مهدویه نامیده شد. از فعالیتهای این انجمن سعی در شناخت مفهوم اسلامی امام زمان است.[۷]
بعد از سالها با تأسیس انجمن حجتیه به مبارزه با بهاییت پرداخت و سبک نوینی را در نقد علمی و گفتگوی بین ادیان از طریق بحث تطبیقی و روش حلی و نقضی پایهگذاری نمود. او هرگز به روشهای خشونتآمیز در مورد دگر اندیشان معتقد نبود و به همه درس آموختگان خویش توصیه مینمود که هرگز از مدار علمی و هدایتی خارج نشوند و میگفت ما با وجود سلاح علمی به هیچ سلاح دیگری نیاز نداریم و راضی نیستیم از بینی یکنفر حتی از مخالفان خونی جاری شود و روزی کسی قطع شود و اهانتی بشود. حلبی حدود سی سال بر این روش به هدایت و ارشاد مبتدیان پرداخت و صدها بهائی را مسلمان نمود. پس از موفقیت در این میدان به ترویج دروس معارفی و به القای دروس میرزا مهدی اصفهانی در قشر تحصیل کرده پرداخت؛ که با نقد تحلیلی، آموزههای فلسفی و عرفانی موجود در کتابهای قدما را محققانه به بررسی کشید و نشان داد آموزههای وحیانی نیاز به وام ستانی از مکاتب بشری ندارد و اثر این تدریس و تحصیل توانست خط معارف سره قرانی و حدیثی را بار دیگر به عنوان مکتب مستقل وحیانی برفراز دارد.
درگذشت
ویرایش
وی در حدود ۸۰ سالگی به بیماری قلبی مبتلا شد و در شامگاه روز جمعه ۱۷ ماه رمضان سال ۱۴۱۸ هجری قمری، برابر با ۲۶ دی ماه سال ۱۳۷۶ هجری شمسی، و در سن ۹۷ سالگی وفات یافت. پس از مرگش، محمود حلبی را در شب نوزدهم ماه رمضان در کنار مرقد شیخ صدوق، آرامگاه ابن بابویه طبق وصیتش دفن کردند.
9
📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢
مطالبی درمورد مراسم نگین شکسته و
فرقه انجمن حجتیه
👈تشدید فعالیتها در ظرفیت دهه فاطمیه
👈دهه سازیهای مختلف با استفاده از شبکه ای از منبریها ،مداحهای غیر انقلابی و هیئات لاکچری، با هزینه های هنگفت قربانگاه جوانان عاشق اهل بیت علیهم السلام است .
👈اگر تا یک دهه قبل شاخصهای انجمن
تمرکز بر لعنهای علنی، عدم پرداختن به انقلاب، دعا نکردن برای امام و شهدا ، عدم استفاده از تصویر امامین انقلاب بود ،امروز دیگر آن شاخصها فرقان و معرِّف نیست ، چه اینکه در ابلاغ پروتکلهای جدید
👈ورود به سیاست
👈استفاده از تصاویر امامین انقلاب
👈دعا برای امام و شهدا و...
نه تنها بلا مانع است حتی مورد تاکید نیز هست و با غلظت بیشتری اعلام میشود .
👈شاید به علت شکست سیاستهایشان، در تقابل عریان با نظام به این نتیجه رسیده اند که زین پس برای کاهش هزینه های اعتباری برای فعالین انجمنی باید در لاک تقیه فرو رفته با تظاهر به همراهی با نظام از مواهب مادی مانند بودجه های مجموعه ها،
👈اعتباری مانند حضور در جایگاهها و مسئولیتهای کلیدی جهت تسهیل امور انجمن بهره مند گردند .
👈ورود به دنیای رسانه و حتی رسانه های وابسته به مجموعه های انقلابی، برگزاری همایشهای پر طمطراق اعم از عید غدیر و فاطمیه
📢پوشش چهره واقعی خود با دعوت از شخصیتهای حوزوی، حاکمیتی و علمی انقلابی نیز اخیرا در رفتارهای انجمنیها مشهود است .
✅انجمنیها علیرغم تحول مصلحتی در مناسک ، از نظر معرفتی هیچ تحولی را نپذیرفته ،در جلسات خصوصی خود عقاید انحرافی را فریاد میزند .
✳️اینکه هیئت آل یاسین در مشهد تا چندی قبل پاتوق اینگونه افراد بوده مشهور است و اگر این هیئت بخواهد انقلابی بودن خود را اثبات کرده و خود را از این اتهام تبرئه نماید راه طولانی در پیش دارد
❌با راه اندازی نمایشگاه نگین شکسته و بهره برداری رسانه ای از شخصیتهایی چون آیت الله شب زنده دار، صدیقی، مرتضوی
❌و همچنین جانمایی آیتم های انقلابی در برنامه
❌و جلودار کردن شخصیتهای موجه انقلابی در ارتباط با مجموعه ها و شخصیتهای انقلابی
نخواهد توانست چند دهه فعالیتهای خنثی، با حضور پر رنگ جریانهای انجمنی در این هیئت را جبران نماید و این اقدامات برای تبرئه آنها کافی نیست.
✳️محتمل است که گردانندگان اینگونه برنامه ها نیت خیر و حتی سابقه انقلابی نیز داشته باشند ، در این صورت باید با اهرمهای قویتر مانند
✅تبری جستن از انجمن حجتیه
✅برگزاری کلاسهای رد انجمن در حسینیه برای جوانان
✅برگزاری دوره های معرفتی با استفاده از اساتید مورد تایید حوزه و سازمان تبلیغات
✅حضور و فعالیت جدی در ظرفیتهای انقلابی
✅دعوت از سخنرانان و مداحانی که مشتهر به انجمنی نیستند
✅عضویت چند عضو حقوقی (نماینده ریاست سازمان تبلیغات، نماینده ای از طرف امام جمعه، رئیس کانون مداحان)
در هیئت امنای خود جهت تصمیمات اصلی هیئت
شائبه انجمنی بودن را از بین ببرند .
👈یک سال پیش رو ،فرصتی است تا مسئولین، مامورین امنیتی، دغدغه مندان انقلابی با رصد فعالیتهای حسینیه آل یاسین به قضاوت منصفانه و مصاب بپردازند .
🔇پ.ن: از اینکه حتی یک نفر را از دایره انقلاب خارج کنیم ابا داریم اما پذیرش جریان خزنده انجمن حجتیه را هم با چند نمایش تبلیغاتی و شعار و شخصیت انقلابی حماقت میدانیم .
❇️حواستان را جمع کنید که نکند یکمرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند. من به شما آقایان علاقهمندم ولی لازم میدانم گاهی که مسئلهای را میبینم تذکر دهم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
روحالله الموسوی الخمینی»
منبع: صحیفه امام ،ج۲۱،ص۵۷۹
#جهاد تبیین
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است.
همراه ماباشید
https://eitaa.com/atashbeekhtiar_ir
🌹پیام امام(ره) در تسلیت شهادت و تجلیل از شخصیت شهید دکتر مفتح
♦️جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقاى مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند، و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامى را افروخته تر و جنبش قیام ملت را متحرکتر کردند. خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهره ها براى اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود.
🆔 @Imam_asheghan
✅ کانال #امام_عاشقان
🌹شهید بیتظاهر اما پر حضور و پر اثر/ ۲۷ آذر ۱۳۵۸ شهادت #شهیدمفتح
♦️رهبرمعظم انقلاب: آن عزیز در زندگیش کمنمود و کمتظاهر اما پرحضور و پرتحرک بود. اسمش کمتر برده میشد اما آثارش خیلی جاها بود. یکی از آنها دانشگاه بود و یکی از آنها حوزه.
♦️ آنها که یاد آن عزیز را گرامی داشتند و با او انس گرفتند میدانند که حضور شهید مفتح در سالهای تاریک اختناق در پایگاههای مقاومت و معرفت و فرهنگ انقلابی، یعنی مساجد، یک حضور نمایان و کمنظیر بود، هر جا او بود پایگاه بود. همان وقتها #مسجد_قبا معروف بود، #مسجد_جاوید معروف بود، که آثار شهید مفتح بود.
♦️اسم خود این عزیز کمتر آورده میشد. با اینکه آنها از برکات او بودند. حالا هم همانجور است، هفتهی «وحدت حوزه و دانشگاه» معروف است. مفتح لابهلای یادهای این هفته گم میشود، یادش فراموش میشود. این جزو افتخارات اوست که آثارش از اظهاراتش از منیتهایش همیشه بیشتر و مشهودتر بوده است.
🆔 @Imam_asheghan
✅ کانال #امام_عاشقان
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ارسال سلاح توسط سپهبد سلیمانی به فلسطین از جایی که فکرش را هم نمیتوانید بکنید!
🆔 @Imam_asheghan
✅ کانال #امام_عاشقان
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ارتباط گرفتن با دانشجویان را بلد بود، شهید محمد مفتح
🆔 @Imam_asheghan
✅ کانال #امام_عاشقان