2.72M
🔸 در مورد واژه فرقه و جریان های دینی و سیاسی که تبدیل به فرقه شده اند
🔸 فرقه ها عاقبتشون خیانت و جنایت خواهد بود ..
🔹 فرقه منافقین داعش وهابیت
حجتیه صادق شیرازی دراویش طب اسلامی و ضد واکسن و فرقه های دروغین مهدویت ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه آخوند خورشید است که به هندوانه بتابه تا رسیده بشه 😂
حرفهای ساده ولی متقن این مرد پاسخ خیلی از جهالت هاست
#قاسم_سوری🗣
توضیحات یکی از شاگردان استاد تبریزیان .mp3
567.5K
توضیحات حجه الاسلام میرهادی از شاگردان سابق شیخ عباسعلی تبریزیان
درباره حواشی ایجاد شده درباره اظهارات ضدو نقیض و غیر علمی ایشان درباره ولایت فقیه
✅ تا در این ملک آدم ساده باشه همینه!!
حالا اونهایی که خودشون رو از همه با سواد تر و بنده رو بیسواد میدونستن و هزار ایراد و اشکال دارد میکردن تا پای توانا به مکان انحصاری شون باز نشه باید امروز پاسخگوی این قضیه باشند که با کدوم دلیل و حجت شرعی دهه های محرم و صفر و فاطمیه وقت مردم رو گرفتند و ایشون رو دعوت کردن و چقدر آدم رو به ایشون متصل کردند و امروز همون جمعیت شدن درد سرهای جدی برای نظام
خیلی دوست دارم جواب شون رو بشنوم
جهاد تحول و تبیین
توضیحات حجه الاسلام میرهادی از شاگردان سابق شیخ عباسعلی تبریزیان درباره حواشی ایجاد شده درباره اظهار
جالبه که ایشون در رابطه با طب هر روایتی رو میگه و همه رو به اسلام نسبت میده و همه رو ثابت شده میدونه اما نوبت به ولایت فقیه که میرسه با وجود اینهمه روایت معتبر میگه در روایات ثابت نشده 😵💫
تشیع تولید لندن در خدمت اسرائیل.mp3
33.64M
🎙 شیعه انگلیسی در خدمت منافع اسرائیل
#شیخ_قمی
➖چطور فرقه احمد الحسن و تشیع انگلیسی تبدیل به داعش شیعی شدند؟
➖طرح سید حسین نصر برای مقابله با انقلاب اسلامی چه بود؟
➖چرا تشیع انگلیسی خطرناک است؟
➖گلایه حاج قاسم از «داعش شیعی» در عراق!!
دلایل اثبات ولایت فقیه چیست؟
پاسخ اجمالی
به صورتهاى گوناگونى میتوان «ولایت فقیه» را اثبات کرد. در اینجا به دلیل عقلى و نقلى در مسئله «ولایت فقیه» اکتفا میکنیم:
الف) دلیل عقلى
بیگمان از یکسو جامعه به زمامدار و رهبر نیاز دارد. از سوى دیگر مسائل حکومتى امورى نیست که از حوزه دین خارج باشد، بلکه عناصر جهانشمول دین در این زمینه به صورت یک نظام کامل در دین خاتم ارائه شده است و عقل نه تنها در دخالت دین در زمینه زمامدارى منعى نمیبیند، بلکه به مقتضاى حکمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حکومت را از منظر دین نگاه کنیم و وظیفه اصلى آنرا صیانت از ارزشهاى الهى و آرمانهاى اسلامى و احکام شرعى بدانیم، عقل حکم میکند، بر قله چنین حکومتى میبایست کسى قرار بگیرد که به احکام الهى و وظایف دینى آگاهى دارد و میتواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در میان مردم بود، عقل او را سزاوار این منصب میشمرد، ولى اکنون که او نیست، فقیهان عادل قادر بر اداره جامعه را لایق این مقام معرفى میکند.
به دیگر سخن، عقل حکم میکند که در رأس یک حکومت اعتقادى و آرمانى، باید شخصى قرار بگیرد که از آرمان آگاهى دارد و در شریعت اسلام، که آیین احکام و قوانین الهى است، مصداق چنین شخصى فقیهان هستند.
به صورتهاى گوناگونى میتوان «ولایت فقیه» را اثبات کرد. در اینجا به دلیل عقلى و نقلى در مسئله «ولایت فقیه» اکتفا میکنیم:
الف) دلیل عقلى
بیگمان از یکسو جامعه به زمامدار و رهبر نیاز دارد. از سوى دیگر مسائل حکومتى امورى نیست که از حوزه دین خارج باشد، بلکه عناصر جهانشمول دین در این زمینه به صورت یک نظام کامل در دین خاتم ارائه شده است و عقل نه تنها در دخالت دین در زمینه زمامدارى منعى نمیبیند، بلکه به مقتضاى حکمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حکومت را از منظر دین نگاه کنیم و وظیفه اصلى آنرا صیانت از ارزشهاى الهى و آرمانهاى اسلامى و احکام شرعى بدانیم، عقل حکم میکند، بر قله چنین حکومتى میبایست کسى قرار بگیرد که به احکام الهى و وظایف دینى آگاهى دارد و میتواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در میان مردم بود، عقل او را سزاوار این منصب میشمرد، ولى اکنون که او نیست، فقیهان عادل قادر بر اداره جامعه را لایق این مقام معرفى میکند.
به دیگر سخن، عقل حکم میکند که در رأس یک حکومت اعتقادى و آرمانى، باید شخصى قرار بگیرد که از آرمان آگاهى دارد و در شریعت اسلام، که آیین احکام و قوانین الهى است، مصداق چنین شخصى فقیهان هستند.
ب) دلیل نقلى
براى اثبات ولایت فقیه به روایات فراوانى استناد شده است که برخى از آنها عبارتاند از:
1. مرحوم صدوق از امام علی(ع) نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود: «اللهم ارحم خلفایى»(خدایا! جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار ده)، از آنحضرت سؤال شد: جانشینان شما چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: «الّذین یأتون من بعدى یروون حدیثى و سنّتى»(آنان که بعد از من میآیند و حدیث و سنّت مرا نقل میکنند).
"در هر روایتی دو بحث ضرورت دارد:
بحث سندى تا اعتبار آن احراز شود.
بحث دلالى تا نحوه دلالت آن بر مطلوب ارزیابى گردد.
از آنجا که روایت مزبور به سندهاى مختلف و در کتب گوناگون نقل شده،[1] به صدور آن اطمینان داریم و شکى در اعتبار آن راه ندارد.
براى توضیح چگونگى دلالت این روایت بر «ولایت فقیه» باید به دو نکته توجّه کرد:
الف) نبى اکرم(ص) از سه شأن عمده برخوردار بودند:
رسالت: تبلیغ آیات الهى و رساندن احکام شرعى و راهنمایى مردم.
قضاوت: داورى در موارد اختلاف و رفع خصومت.
ولایت: زمامدارى جامعه اسلامى و تدبیر آن.
ب) مراد از «کسانى که بعد از پیامبر میآیند و حدیث و سنّت او را نقل میکنند» فقیهان است، نه راویان و محدّثان؛ زیرا یک راوى که تنها نقل حدیث میکند، نمیتواند تشخیص دهد که آیا آنچه نقل مینماید، حدیث و سنت خود آنحضرت است یا نه؟ او تنها الفاظى که شنیده، یا عملى را که دیده، حکایت میکند، بدون آنکه وجه صدور این الفاظ یا اعمال را بداند و معارض یا مخصّص یا مقیّد آنرا بشناسد و نحوه جمع آنرا با چنین معارضهایى بداند. کسى که از این امور آگاه است، فردى است که به مقام اجتهاد و افتاء رسیده و به درجه شامخ فقاهت نائل شده باشد.
حال با توجّه به این دو نکته، حاصل مفاد این حدیث چنین خواهد بود: «فقیهان جانشینان نبى اکرم(ص) میباشند» و چون آنحضرت شئون مختلفى داشته و در اینجا شأن خاصّى براى جانشین ذکر نشده، پس فقیهان در تمامى آن شئون، جانشین پیامبر میباشند.[2]
برخى در استدلال به این روایت و امثال آن که در آن واژه «خلیفه» وارد شده، مناقشه و ادّعا کردهاند:[3]"