🔻نفوذ غذایی و بیماریهای نو و مد روز😔😔😔 🔻نفوذ تربیتی و فرزندانی که خدایی می کنند و مردانی که زن نما می شوند و زنانی که ابزار سودجویی شدن رو مایه افتخار میدونن. ▪️کارتونها، فیلمها، بازیهای کامپیوتری و... که عکسهاشون در قالب پرده و ملحفه و پتو و فرش و لیوان و قاشق و بشقاب دائم در قاب چشمان فرزندانمون هستن و ذهن و روح و باورهای اونها رو میسازن 👌 اونقدر در پدیده نفوذ روی زنان قوی عمل کرده اند که حتی زنی که سختی و سنگینی چادر رو به جان میخرد نمی تواند از رنگ و لعابها و مدها و مانتوها و ادا و اطوارهای آموخته شده از طریق فیلمها و ابزار تهاجم دشمن، بگذرد و یه نوکی به آنها میزند و آن را هم به اسم جذاب کردن چادر جا میزند و اینطوری خود را از عذاب وجدان آن راحت می کند. 🔹اول که با واداشتن زنان به تحصیل مانع ازدواج را در سر راه آنها قرار میدهند 🔷بعد اینکه کار بیرون از منزل رو یک فضیلت برای زن مطرح می کنند ولو شده منشی یا فروشنده 🔸بعد اینکه کودکان رو در مهد گذاشتن پرستیژ خانواده می شود 🔶فرزند آوری بی کلاسی محسوب میشود و در نهایت رضایت به یکی 🔴 زن سالاری و زن رو در برابر مرد خانواده قرار دادن. 🔵 حجاب زن و غیرت مردش را برای او محدودیت جلوه دادن. ⚫️ و اگر موارد دیگری می دونید اضافه بفرمایید. 4

♦️سوال: تا ما اقتصادمون درون زا و قوی نشه نمیتونیم جلوی نفوذو بگیریم؟؟ نه با این تفکر مخالفم. البته اقتصاد مهمه ولی اصل هم نیست. بسا خانواده های فقیر که خودشان هستند و بسا متمولین که از خودحقیر بینی جِر میروند. در میان کشورها هم همینطور است. ملت حزب الله یمن که بنده به شخصه خاک پای پابرهنه ترین اونها هستم؛ حس تشویق و تحسین رو از اعماق قلب و جان انسان می ستانند. هر دو همزمان.👌 ❓سوال منو متوجه نشدید عرض کردم اگر ما اقتصادمونو درون زا و قوی نکنیم میتونیم با اقتصاد خراب و وابسته جلوی نفوذو بگیریم؟؟ ✅ منم عرض کردم ضعف اقتصادی تسلیم در برابر نفوذ رو توجیه نمیکنه مثل کره و ژاپن کشورهای پیشرفته ای هستند که مستعمره آمریکا هستند و نقطه مقابل آن یمن، حزب الله لبنان، غزه فلسطین هستند که با آنهمه تحریم، ایستاده اند. ولی خودکفایی اقتصادی ابزار مهمی برای جلوگیری از نفوذ خواهد بود. 5

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

روزی که انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن ماه ۵۷ به رهبری امام خمینی شکل گرفت ، تعداد کثیری از رجال و شخصیت ها در دایره مبارزین و اطراف حضرت امام خمینی بودند ! تعدادی از رجال ، که زیر بنای نظام جمهوری اسلامی را رقم زدند ! تعدادی از ان بزرگواران با در دست گرفتن امور مناصب حساس تمام هم غم خود را معطوف به تنظیم مبانی مانند تنظیم قوانین اساسی و تصفیه رجال فاسد رژیم سابق ، و شکل دادن سیستم قضایی و تبیین گفتمان و ساختارهای نظام نوین و همچنین تاسیس سیستم های ساختاری مدیریت نهادهای تازه تاسیس و ادارات و مراکز قوای کشور ، و خصوصا تامین امنیت و نظم جامعه نمودند ! و در ان شلوغی و نابسامانی اوائل انقلاب ، تعداد محدود رجال و شخصیت های اطراف امام ره ، به معرفی و گزینش سطحی افراد معتمدی نمودند تا ساختار کلان و پیچیده مدیریتی کشور را در بخش های مختلف شکل دهند ! و به واقع میشود گفت ؛ از همین جا بود که مشگلات نظام نوپای اسلامی شروع گردید !

جهت درک درست و منطقی مطلب و بررسی اجمالی این موضوع مهم ، لازم میدانم به مدتها قبل از شکل گیری انقلاب گریزی زده و برخی وقایع را مورد توجه و بازخوانی قرار دهیم

روز 24 شهریور 1339 یعنی حدود ۱۹ سال قبل از شکل گیری انقلاب ! با هدف تقویب و بروز سازی اداره اطلاعات و امنیت ایران ، سرهنگ یعقوب نیمرودی نظامی اسرائیلی برای فراهم ساختن زمینه ارتباط میان موساد و ساواک ، و تقویت سیستم امنیتی کشور وارد تهران میگردد ! در رژيم گذشته مأموران بسياری از موساد در ايران كه عمدتاً در پوششهاي اقتصادي، تجاري و ديپلماتيك (البته غيررسمي) فعاليت مي‌كردند ! ودر نقاط مختلف ايران حضور داشتند و بسياري از ملزومات نظامي، تجهيزات و اسلحه آنها از طريق پست ديپلماتيك به ايران حمل مي‌شد. ساواك در تسهيل اين نقل و انتقالات غيرقانوني نقش درجه اول داشت. بسياري از كساني كه در پوششهاي فرهنگي و سياسي از اسرائيل وارد ايران مي‌شدند از مأموران سازمان موساد بودند كه در موارد متعددي حتي ساواك و نمايندگان سياسي و امنيتي سفارت امريكا در تهران و سيا هم به ندرت مي‌توانستند از كنه و هویت و اهداف مأموريتهاي جاسوسي آنها آگاهي يابند.

عقلانی است برای انتخاب مدیران اجرایی کشور در بخش های مختلف ، چه امنیتی و چه انتظامی و چه اجرایی و قضایی ووو اقدام به گزینش های منظم و کلی صورت گیرد ! انهم با توجه به این واقعیت که همواره جهت انتخاب قانون گذاران و رئیس جمهور و هیات دولت ووو توسط ملت ، کاندیدها از میان افرادی انتخاب میگردند که ؛ قبلا در بخش های مختلف سابقه مدیریتی مفید و موثری داشته باشند ! و یا جهت سپردن مدیریت های بخش های امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و اموزشی و غیره ، همواره با اتکا به سوابق افراد با داشتن سابقه مدیریتی و مناصب مدیریتی مرتبط ، اقدام میشود ! با توجه به این نکات ، میشود فهمید چقدر معرفی و سپردن پست ها در اوائل انقلاب با اتکا به معرفی شخصیت ها ، اهمیت داشته ! معرفی نامه هایی که بتنهایی کار پروسه های پیچیده امنیتی گزینشی را انجام داده اند !

⚠️امان از نفوذ در دانشگاهها در دختران در پسران دراساتید در کتابها در سیاستگذاریها در تشکلهای دانشجویی در تشکلهای اساتید و......‌.‌‌‌‌....... ⚠️ امان از نفوذ در جامعه دینی نفوذ در طلاب نفوذ در حوزه ها نفوذ در مراجع و.......... 💯 نتیجه اینکه با وضع موجود و کرختی موجود، دشمن هر کاری بخواهد انجام می دهد و کارنامه این چندین دهه حداقل در حوزه فرهنگی برای همگان نمایان است. 💯 نتیجه اینکه با یورش و حمله گسترده از طریق فضای مجازی و پیام رسان ها در حال تغییر ذائقه مردم ، تغییر سبک زندگی، کاهش روحیه استکبار ستیزی، القا نا کار آمدی دولت و رهبری و غیره را اجرائی و تا حدودی هم موفق بوده اند. 💯 نتیجه اینکه با شعار دادن و شعار دادن و شعار دادن کاری درست نمیشه، باید هم در فضای مجازی و هم در فضای واقعی محور های عملیات های روانی را شناخت و علیه آنها اقدام و کشور را ایزوله کرد. 6

در گسترش نفوذ موساد در ايران، برخي شخصيتها و افراد وابسته به صهيونيستها مؤثر بودند !! و با اقدامات و فعاليتهاي پيدا و پنهان آنان، موساد به سرعت در ايران رشد كرد. يعقوب نيمرودي از مهمترين اين افراد محسوب مي‌شود كه بيش از سيزده سال در ايران حضور داشت. و به جرعت میشود گفت که او موسس شاخه ای مخفی و گسترده از نیروها در ایران بود!  نيمرودي اول ژوئن ۱۹۲۶ در يك خانواده يهودي و عراقي‌الاصل در بيت‌المقدس به دنيا آمد و خيلي زود به عضويت سازمان تروريستي هاگانا درآمد. او از سال ۱۹۴۰ بمدت ۷ سال عضو هاگانا بود ! و در فعاليتهاي تروريستي عليه مسلمانان فلسطيني مشاركت داشت. نيمرودي به سرعت در شبكه اطلاعاتي ـ جاسوسي و تروريستي اسرائيل پلكان ترقي را پيمود و هم‌زمان با تأسيس رسمي موساد، از افسران بلندپايه آن شد. وي از مهمترين پايه‌گذاران موساد در ايران، عراق و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس بود.

ایجاد شبکه قوی و مخفی با اهداف مشخص خصوصا تسلط بر کشورهای عربی و منطقه و علی الخصوص مراقبت از تحکات شوروی سابق در منطقه و برخی منافع دیگر ! که بعدها منافع خاص شان هم مشخص گردید ! عنایت داشته باشید ! اینگونه هم نبود که شاه بی چون و چرا تابع فرامیشات اسرائیل باشد ! و اگر همکاری نژدیک و راهبردی هم ایجاد نمود فقط بنا بر دستورات یا راهنمایی ها به زعم امریکا بود ! و شرایط ان زمان که صهیونیست ها منفور بودند در منطقه و نقشه های وسیعی داشتند در حال شکل دادن تشکیلات منسجم و نفوذ در اقتصاد منطقه بودند! تا به امروز که میرسند تسلط مطلق بر کل منطقه خاورمیانه داشته باشند !

. در همان حال، برخي مأمورين اطلاعاتي و جاسوسي موساد در پوشش روزنامه‌نگار، خبرنگار و نظاير آن در ايران فعاليت مي‌‌كردند و مأموريتهاي محوله را با چنان مهارتي انجام مي‌دادند كه تا پايان حكومت پهلوي به ندرت از سوي ساواك و ديگر سرويسهاي اطلاعاتي ـ امنيتي فعال در ايران شناسائي شدند. که حتی پس از شکل گیری انقلاب ، و با وجود دسترسی به اسناد مهم امنیتی در کمیته مشترک ، فقط ماهیت بخش اندکی از انان روشن میگردد ! بهر حال چنانكه مرسوم موساد در سراسر جهان بود بسياري از مأموران و جاسوسان آن در ايران نيز داراي گذرنامه و مليتهاي علي‌الظاهر غيراسرائيلي بودند. چه بسا افرادي با گذرنامه‌هاي جعلي كشورهاي اروپايي، امريكايي و غيره در ايران براي موساد، فعاليت مي‌كردند؛ با اين تذكر كه جاسوسان و مأموران غيررسمي موساد يهودياني بودند كه در كشورهاي مختلف زندگي مي‌‌كردند و تابعيت و گذرنامه مربوطه آن كشورها را نيز در اختيار داشتند، اما نسبت به دولت اسرائيل وفاداري ايدئولوژيك و سياسي داشتند.

بدين ترتيب نيمرودي هم‌زمان با فعاليتهاي كلان اقتصادي و تجاري در ايران كه ثروت هنگفتي براي وي به ارمغان آورد، بدون هیچ شکی و طبق اسناد موجود با دستگاه اطلاعاتي و جاسوسي اسرائيل در ايران نيز ارتباط داشت و تا واپسين روزهاي حضورش در ايران، مديران موساد را از خدمت و تجارب خود بهره‌مند مي‌ساخت.! وحتی بعد از انقلاب طبق اسناد موجود ! ارتباط او با #منوچهر_قربانیفر قطعی میباشد ! منوچهر قربانی فر از عوامل اصلی کودتای نوژه بود!! که او نیز بجای دستگیری و اعدام توانست متواری گردد ! هرچند بعدها در انقلاب اسلامی و ارتباطش با مقامات نظام موارد بسیاری مطرح گردید !! و بجد مهره اصلی بحث ما میتواند باشد !

با نیم نگاهی به این واقعیت که عمده رجالی که به همراه حضرت امام در هواپیما از پاریس در بهمن ۵۷ وارد تهران شدند ! البته بعضا شخصیتهای نامتعارفی بودند که بعدها سوء نیت شان مشخص گردید ! که برخی اعدام شدند یا طرد شدند یا از کشور گریختند ! و برخی هم ماندند !! و در ان بین افرادی هم بودند که هرچند نه متواری شدند و نه محاکمه گردیدند ، اما همواره رد پای شان در وقایع و اتفاقات اوائل انقلاب پیدا میباشد ! و عملکردهای مشکوک و سوال برانگیزی را هم در کارنامه خود دارند مانند جناب موسوی خوئینی ها !! که عمدتا بر عمده این وقابع و رفتارهای مشکوک مطلعید ! اما سوال اصلی این است ؛ با وجود این تعداد کثیر افراد که در اوائل انقلاب صاحبان مناصب مهم هم بوده اند و نقش های تعیین کننده داشته اند ! ایا چه افرادی و چه تعداد از شخصیت های فعلی و مدیران فعلی میانی و ارشد نظام ، توسط انان معرفی و بکار گمارده گردیده اند ؟ و ایا نباید مشکوک باشیم که احتمال برنامه ریزی منسجمی در پشت این معرفی ها و واگذاری مشاغل حساس در نظام وجود داشته ؟؟

با نگاهي به عملكرد نظريه‌پردازان رژيم پهلوي، وسعت طرح‌هاي فرهنگي نیمرودی آشكار مي شود.! در ميان برجسته‌ترين نظريه‌ پردازان رژيم پهلوي پدیده هایی چون نصرها، جهانبگلوها، آشوری، شایگان، پهلوان، نراقی، شفا و... اسامي آشنايي دارند. شجاع الدین شفا، یهودی کاشانی تبار و اسلام ستیز و از نظریه پردازان #مکتب_ایرانی بود. وي طراح جشن های ۲۵۰۰سالهشاهنشاهی و جاعل تاریخ شاهنشاهی و... و نویسنده کتابها و نطقهای شاه بود و نطق مشهور "کوروش بخواب که من بیدارم.." را شخصاً برای شاه نوشت.!

نيمرودي در جواني، عضو شبكه عربي پالاخ (ستاد عمليات نظامي سازمان تروريستي مخفي يهوديان صهيونيست پيش از تأسيس رسمي دولت اسرائيل) بود و در حوادث خونيني كه منجر به اعلام رسمي تأسيس دولت اسرائيل شد، نقش قابل‌توجهي برعهده گرفت. وي در سالهاي بعد و در جريان لشكركشيهاي اسرائيل به كشورهاي عربي، هدايت شبكه‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي آن كشور را بر عهده داشت. يعقوب نيمرودي اولين بار در ۳۰ دي ۱۳۳۴ از طريق مرزهاي تركيه وارد ايران شد و معاونت آژانس يهود را در ايران به عهده گرفت. بدين ترتيب او اولين افسر اطلاعاتي و جاسوسي موساد در ايران محسوب مي‌شود ! البته نيمرودي هنگام ورود به ايران، ادعا كرد كارمند آژانس يهود است، اما آگاهان مسايل سياسي ترديدي نداشتند كه مأموريت اصلي او در ايران نمايندگي موساد است كه با پيش‌بيني‌ها و تمهيدات امريكا، مقدر بود تا چند سال بعد به مهمترين هم‌پيمان و متحد ساواك در ايران و منطقه خاورميانه ارتقاء مقام يابد.

اما آنچه نیمرودی را مرتبط میکند به بحث ما این است که ؛ نيمرودي، موسس شبکه ایرانی موساد بود که با نام #شاخه_زیتون شناخته میشود ! عنایت داشته باشید الان در ترکیه و عراق و بسیاری از کشورها و خصوصا بین اکراد همواره اخبار تحرکات شاخه زیتون و صدماتی که نفوذیان این شاخه میزنند مطرح میباشد ! نیمرودی بعنوان پدر خوانده و موسس این شبکه گسترده و پنهان جاسوسی ! تکاپوی وسعيی در ایران، عراق، بحرین، کویت، ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین و... داشته ! انهم زير سايه "زیتون" !! شاخه ایرانی موساد و سازمان جهانی جهود صهیون ، با نام "زیتون" مشهور شد. گزینش این نام، برای کاهش حساسیت جامعه ایران صورت گرفت. با اتخاذ نام زیتون، سرشاخه های موساد در ایران، مخفي‌تر ماندند و بسیاری از عناصر شبه انقلابی و دست آموز که زیر سایه زیتون و ساواک شکل گرفتند، بعنوان نسل اول شاخه زیتون ! مأموریت خود را در ایران ادامه دادند.

در موفقيت موساد در ايران، يعقوب نيمرودي نقش بسيار حساس و کلیدی و اصلی را ایفا نمود ! وي تا پايان دوران مأموريت رسمي‌اش در ايران در سال ۱۳۴۸ برجسته‌ترين نماينده موساد محسوب مي‌شد. طي دوران حضور او در ايران، ساواك روابط بسيار گسترده و نزديكي با موساد برقرار كرد. فعاليتهاي نيمرودي تنها در عرصه اطلاعاتي و جاسوسي و امنيتي خلاصه نمي‌شد، او در بسياري از مسائل اقتصادي، فرهنگي و حتی سياسي ياريگر دولت اسرائيل در ايران بود. نيمرودي با حكومت پهلوي ارتباط بسيار نزديكي داشت؛ روابط بسيار نزديك او با شاه ، بگونه ای بود که طبق مستندات موجود حسد رجال درجه اول ايراني را هم برمي‌انگيخت.

لازم به یاد اوری است که توجه نماییم تعدادی از جوانان پیرو خط امام و فعال رسانه ای که بعدها در دفتر استراتژیک ریاست جمهوری هم فعال شدند ! و با نام حلقه کیان مشهور میباشند ! امروز در امریکا و انگلیس پناهنده میباشند و فعالیت های براندازانه اشکاری دارند !

حسین نصر، نیز قطعه دیگری از پازل تشکیلات نیمرودی را تکمیل می کرد. او که رئیس دفتر فرح بود، مبلغ عرفان صوفیانه در برابر عرفان فقاهتی بود. از این رو گستره فعالیت نصر در مسیر نظریه پردازی برای اسلام فقاهت ستیز، معنا می یابد. و جالب است بدانیم رضا، پسر حسین نصر، مشاور اوباما در امور شیعیان و عضو شورای روابط خارجی آمریکا میباشد ! (بعنوان نسل دوم زیتون) البته شاخه ایرانی ان

حلقه‌هاي مطبوعاتي و رسانه های وابسته در دوره مرحوم هاشمي و روزنامه‌هاي زنجيره‌اي دوره خاتمی به ستايش مداوم حسین و ولي رضا نصر، رامين جهانبگلو، نراقی، شایگان، آشوري و... مشغول بودند! و تعداد بیشماری از مقالات را در تجلیل مقام این افراد منتشر ساختند ! تعدادي از همين افراد كه نسل اول پرورش يافته‌گان شبكه زيتون هستند، و بخشی از نسل دوم پرورش یافتگان نسل اول میباشند هم با مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری دوره خاتمی، همکاری بسیار نزدیکی داشتند و فعالیت می کردند.!! که بعدها با انتقال مرکز استراتژیک به مجمع تشخیص مصلحت نسل دوم و سوم این تربیت شدگان ارتباط شان ادامه میابد ! بهمین خاطر تحلیل برخی تحلیلگران اطلاعاتی این است که ؛ این افراد و نشریات دست پرودگان خط اول زیتون و به تبع ان نسل دوم از نظریه پردازان و فعالان شبکه زیتون در داخل کشور و نظام ممکن است باشند !

یکی دیگر از زیر مجموعه زیتون و از نسل دوم زیتون و از نظریه پردازان دست آموز نیمرودی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تکاپوی فکری و فرهنگی خود را در ایران ادامه میدهد !! (البته در طول کنفرانس موارد دیگری از سایر نسل های زیر شاخه زیتون در ایران را خواهیم شناخت ) رامین پسر امیر حسین جهانبگلو، رابط تشکیلات جورج سوروس که از امپراطوران رسانه ای صهیونیست و دوست نزدیک و صمیمی نیمرودی با شیفتگان انقلاب مخملی در ایران میباشد ! که بارها نام او را در جریانات فتنه ۸۸ و ارتباطات با غرب شنیده ایم !

خب باز هم بحث را همینجا نگه میدارم و گریزی به سالهای جنگ و دفاع مقدس میزنم تا بعد جمع بندی نمایم در کتاب جنگ گرگ و میش؛ تاریخ سری مناقشه ٣٠ ساله آمریکا با ایران نوشتۀ دیوید کریست، سرهنگ تفنگدار نیروی دریایی ایالات متحده و کار‌شناس ارشد تاریخ در پنتاگون ، که در جولای ۲۰۱۳ منتشر و فصل‌هایی از آن توسط سایت تاریخ ایرانی ترجمه شده، دیدار مایکل لدین، کار‌شناس امور خاورمیانه با حسن کروبی (برادر پرحاشیه مهدی کروبی ) اینطور روایت شده است: «روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۶۴، لدین قرار ناهاری داشت با آدولف شویمر که ال صدایش می‌کردند، تاجر اسرائیلی اسلحه و از مشاوران رئیس‌جمهور پرز. شویمر به لدین گفت قربانی‌فر به کسانی در سطوح عالیهٔ حکومت ایران دسترسی دارد، از جمله به روحانی بلندپایه‌ای که مشهور به #میانه‌روی_است !! (که منظور او حسن کروبی بوده ). قربانی‌فر پیشنهاد داده بود ایالات متحده در ازای هفت گروگانی که در لبنان بودند، به اسرائیل اجازه بدهد حدود صد موشک ضد تانک تاو به ایران بفروشد. مبادلهٔ سلاح با گروگان‌ها به بهبود روابط با حکومت ایران هم می‌انجامید.

لدین این فکر را پسندید و به مک‌فارلین نوشت که موشک‌های تاو بخشی از یک فرایند هستند، «اثبات حسن نیت و نمونه‌ای از آنچه اگر ایران حاضر به برقراری روابط دوستانه با ما بشود، برایش اتفاق خواهد افتاد.» چون این پیشنهاد از طرف کسی در بلندپایه‌ترین سطح دولت اسرائیل مطرح شده بود، مک‌فارلین با دید خیلی انتقادی به پیشنهاد‌ها نگاه نکرد. با خودش فکر کرد صدتا موشک ضد تانک قطعا وضعیت توازن قدرت در جنگ ایران و عراق را هیچ تغییری نخواهد داد و اگر باعث می‌شود گروگان‌ها در لبنان در امان باشند و راه گفت‌وگو با میانه‌رو‌ها را در ایران گشایش یابد !! ۰ دستاورد‌های چنین کاری حسابی به خطرش می‌ارزند.!!

به اين ترتيب كه آمريكائيها با جمع آوري اطلاعات در مورد خريد سلاح و وسائل نظامي توسط ايران، از طريق دولت يا واسطهها و يا بازار سياه، بلافاصله وارد عمل ميشدند و به كشور فروشنده تذكر ميدادند و يا بعضاً اقدام به دست گيري فروشنده و واسطه و يا خريدار ميكردند !  و حالا با پیشنهادی جدید مواجه بودند ! انهم واگذاری سلاح و تجهیزات حساس توسط خود انها به ایران !! و اینگونه بود که ماجرای مک‌فارلِیْن و رسوایی ایران گیت شکل میگیرد !!

با وجود آنکه آمریکا تلاش داشت بهیچ صورتی تسلیحات و ادوات جنگی به ایران فروخته نشود ! و در همین راستا با برنامه منسج و کار دیپلماسی و اطلاعاتی و پلیسی ! تحت عملیاتی بنام #استانج !! مقامات آمریکایی تلاش دیپلماتیک وسیعی برای قانع کردن کشورهای جهان به امتناع از فروش اسلحه به ایران را شروع کرده بودند ! که ماجرای ان از این قرار بود که ؛ پس از پيروزي ايران در عمليات خيبر در سال ۱۳۶۲ بنياد هريتيج آمريكا طرحي را مبني بر از بين بردن #اصل_اميد به ريگان رئيس جمهور وقت آن كشور ارائه كرد، اين سياست به منزله تشديد فشار به ايران و نا اميد كردن از دست يابي به پيروزي در جنگ بود ! اين سياست بر چند اصل استوار بود كه يكي از اصول اصلی و محوری آن اجراي عمليات استانچ بود که ؛ با هدف جلوگيري از فروش سلاح به ايران اجرایی گردید ! اين عمليات از پائيز ۱۹۸۳ یا ۱۳۶۲ به فرماندهي ويليام اشنايدر دستيار امور خارجه آمريكا در مسائل امنيتي شروع شد !