نمایندگان نجران: ما او را خدا می دانیم، زیرا او مردگان را زنده کرد، و بیماران را شفا بخشدید، و از گِل پرنده ای ساخت و آن را به پرواز درآورد، و تمام این اعمال، حاکی است که او خدا است!
پیامبر: نه! او بنده خدا و مخلوق او است که او را در رحم مریم قرار داد، و این قدرت و توانایی را خدا به او داده بود.
یک نفر از نمایندگان: آری او فرزند خداست زیرا مادر او مریم، بدون اینکه با کسی ازدواج کند، او را به دنیا آورد. پس ناچار باید پدر او همان، خدای جهان باشد.
در این موقع فرشته وحی نازل گردید و به پیامبر گفت که به آنان بگوید:
وضع حضرت عیسی از این نظر مانند حضرت آدم است که او را با قدرت بی پایان خود، بدون اینکه دارای پدری و مادری باشد از خاک آفرید.
ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب
و اگر نداشتن پدر، گواه بر این باشد که او فرزند خدا است، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است، زیرا او نه پدر داشت و نه مادر!
نمایندگان نجران: گفتگوهای شما ما را قانع نمی کند. راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله کنیم، و بر دروغگو نفرین بفرستیم، و از خداوند بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند
بحار ج ۲۱ / ۳۲، از آیه مباهله و سیره حلبی استفاده می شود که موضوع مباهله را خود پیامبر بیان کرده.
ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نیائکم و انفسنا و انفسکم...
آیه مباهله:
«فمن حاجّک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین»
آل عمران / ۶۱
هر کس پس از روشن شدن جریان با تو مجادله کند، بگو بیایید فرزندان و زنان و نزدیکان خود را گرد آوریم و لابه کنیم و بنالیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
طرفین به فیصله دادن مسأله از طریق مباهله آماده شدند، و قرار شد که فردا همگی برای مباهله آماده شوند.
وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و هیئت نمایندگی «نجران»، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.
پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزید که در این حادثه تاریخی شرکت نمایند. این چهار تن، جز علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ و فاطمه دختر پیامبر و حسن و حسین کس دیگر نبود، زیرا در میان تمام مسلمانان نفوسی پاکتر، و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن، وجود نداشت.
پیامبر، فاصله منزل و نقطه ای را که قرار بود در آنجا مراسم مباهله انجام بگیرد، با وضع خاصی طی نمود. او در حالی که حضرت حسین را در آغوش و دست حضرت حسن را در دست داشت و فاطمه به دنبال آن حضرت و علی بن ابی طالب پشت سر وی حرکت می کردند؛ گام به میدان مباهله نهاد و پیش از ورود به میدان «مباهله» به همراهان خود گفت: من هر موقع دعا کردم، شما دعای مرا با گفتن آمین بدرقه کنید.
سران هیئت نمایندگی نجران، پیش از آنکه با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر می گفتند: هرگاه دیدید که «محمد» افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد، و شکوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان ما داد در این صورت وی یک فرد غیر صادق است و اعتمادی به نبوت خود ندارد.
ولی اگر با فرزندان و جگرگوشه های خود به «مباهله» بیاید و با یک وضع وارسته از هر نوع جلال و جبروت مادی، رو به درگاه الهی گذارد؛ پیداست که پیامبری راستگو است و به قدری به خود ایمان و اعتقاد دارد که نه تنها حاضر است خود را در معرض نابودی قرار دهد، بلکه با جرأت هر چه تمامتر، حاضر است عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد خود را نیز در معرض فنا و نابودی واقع سازد.
سران هیئت نمایندگی در این گفتگو بودند، ناگهان قیافه نورانی پیامبر با چهار تن دیگر که سه تن از آنها شاخه های شجره وجود او بودند، نمایان گردید. همگی با حالت بهت زده و تحیر به چهره یکدیگر نگاه کردند، و از اینکه او جگرگوشه های معصوم و بی گناه، و یگانه دختر و یادگار خود را به صحنه مباهله آورده است؛ انگشت تعجب به دندان گرفتند. آنان دریافتند که پیامبر، به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد و گرنه یک فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.
🥀اسقف نجران گفت:
من چهره هایی را می بینم که هر گاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای بکند، فوراً کنده می شود.
بنابر این، هرگز صحیح نیست ما با این قیافه های نورانی و با این افراد بافضیلت، مباهله نماییم؛ زیرا بعید نیست که همه ما نابود شویم، و ممکن است دامنه عذاب گسترش پیدا کند و همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین یک مسیحی باقی نماند!💥
🌺انصراف هیئت نمایندگی از مباهله
هیئت نمایندگی با دیدن وضع یادشده، وارد شور شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که هرگز وارد مباهله نشوند، و حاضر شدند که هر سال مبلغی به عنوان «جزیه» (مالیات سالانه) بپردازند و در برابر آن، حکومت اسلامی از جان و مال آنان دفاع کند. پیامبر رضایت خود را اعلام کرد، و قرار شد هر سال در برابر پرداخت یک مبلغ جزیی، از مزایای حکومت اسلامی برخوردار گردند.
💎سپس پیامبر فرمود:
عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از در ملاعنه و مباهله وارد می شدند، صورت انسانی خود را از دست داده، در آتشی که در بیابان برافروخته می شد، می سوختند و دامنه عذاب به سرزمین «نجران» کشیده می شد.
✍ع.محمدتبار
💥از عایشه نقل شده است:
روز مباهله، پیامبر اسلام چهار تن همراهان خود را زیر عبای مشکی رنگی وارد کرد و این آیه را تلاوت نمود: «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً».
💥سپس زمخشری، به بیان نکات آیه مباهله پرداخته و در پایان بحث می نویسد: سرگذشت مباهله و مفاد این آیه، بزرگترین گواه بر فضیل اصحاب کساء بوده و سندی زنده بر حقانیت آیین اسلام است.
🌺بزرگترین سند فضیلت
داستان مباهله و آیه ای که در این باره نازل گردیده است، در طول تاریخ شیعه بزرگترین سند افتخار و فضیلت بوده است؛
زیرا الفاظ و مفردات آیه حاکی است که همراهان پیامبر در چه پایه از فضیلت قرار داشتند. در این آیه، علاوه بر اینکه حسن و حسین را فرزندان پیامبر و فاطمه را یگانه زن منتسب به خاندان او خوانده است،
از شخص علی ـ علیه السّلام ـ به عنوان «انفسنا» تعبیر آورده است و آن شخصیت عظیم جهان انسانی را به منزله جان پیامبر دانسته است.
چه فضیلتی بالاتر از این که یک شخص از نظر معنویت و فضیلت به پایه ای برسد که خداوند بزرگ او را به منزله جان و روح پیامبر بخواند.
🌺احتجاج امام رضا(ع)
روزی مأمون به امام رضا(ع) گفت: بزرگترین فضیلت امام علی(ع) را که قرآن بر آن دلالت دارد به من بگو. امام رضا (ع) فرمود: فضیلت او در مباهله. سپس آیه مباهله را قرائت کرد و گفت:
رسول خدا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س) را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امام علی(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نفس [= جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریدهای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نَفْس[جان] پیامبر(ص) نباشد.
سخن امام(ع) که به اینجا رسید، مأمون گفت: خداوند «فرزندان» را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دو پسرش را آورده است، و زنان نیز به لفظ جمع آمده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دخترش را آورده است، پس چرا نگوییم که دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، مرادش خود پیامبر(ص) باشد، و در این صورت، فضیلتی را که برای امیرالمؤمنین(ع) بیان کردی، ساقط میشود؟ امام رضا(ع) در پاسخ فرمود:
آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوت کننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، هم چنان که آمِر، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، هم چنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امیرالمؤمنین(ع) دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.
پس مأمون گفت: با آمدن پاسخ، سؤال، برکنده شد.
✍ع.محمدتبار
(مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸)
🌺احتجاج امام کاظم(ع)
هارون عباسی به امام کاظم(ع) گفت: شما چگونه میگویید ما نسل پیامبریم، در حالی که پیامبر(ص) نسلی ندارد، زیرا نسل صرفاًَ از طریق فرزند پسر است نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید؟
امام کاظم(ع) گفت: مرا از پاسخ به این سؤال، معاف دار.
هارون گفت: تو را معاف نمیکنم تا اینکه دلیلی از قرآن بیاوری. شما فرزندان علی(ع) ادعا میکنید که هیچ حرفی از قرآن نیست مگر اینکه تأویلش نزد شماست، و استدلال میکنید به این آیه که:
...مَّا فَرَّطْنَا فِی الْكِتَابِ مِن شَیءٍ ۚ...
(ترجمه: ...ما هیچ چیزی را در كتاب فروگذار نكردهایم؛...)[ انعام–۳۸] ،
و [بدین طریق] خود را از رأی علماء و قیاس، بینیاز میدانید.
امام کاظم(ع) گفت: اجازه جواب را به من میدهی؟
هارون گفت: بگو. امام(ع) فرمود:
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ ۚ کلًّا هَدَینَا ۚ وَنُوحًا هَدَینَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیمَانَ وَأَیوبَ وَیوسُفَ وَمُوسَیٰ وَهَارُونَ ۚ وَکذَٰلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۸۴﴾ وَزَکرِیا وَیحْییٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیاسَ ۖ کلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۵﴾ (ترجمه: و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح(ع) را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه، نیکوکاران را پاداش میدهیم.
و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند،(سوره انعام/ آیات۸۵-۸۴)
پدر عیسی کیست؟
هارون گفت: پدر ندارد.
امام(ع) فرمود:
پس خداوند صرفاً از طریق مریم او را ملحق به نسل پیامبران کرده است، و ما را نیز اینچنین از طریق مادرمان فاطمه(س)، به نسل پیامبر(ص)، ملحق کرده است.
باز هم بگویم؟
هارون گفت: بگو.
در این هنگام، امام آیه مباهله را تلاوت فرموده، سپس فرمود:
هیچ کس نگفته است که پیامبر(ص) هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین، شخص دیگری را به همراه آورده است، پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «جانهایمان» علی بن ابی طالب است.
بنابراین، خداوند در آیه مباهله، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فرزند پیامبر(ص) خطاب کرده است، و این صریحترین دلیل است بر اینکه اهل بیت، نسل و ذریه پیامبر(ص) هستند.
✍ع . محمدتبار
🌺احتجاج سعد بن ابی وقاص
عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل میکند که معاویه به سعد گفت: چرا تو علی را سب نمیکنی؟ سعد گفت:
مادامی که سه مطلب را به خاطر دارم هرگز او را سب نخواهم نمود، که اگر یکی از آن سه مطلب مربوط به من بود، آن را بیش از اینکه شتران سرخمو داشته باشم دوست داشتم. در ادامه وی سه مطلب را در توصیف امیرالمؤمنین (ع) ذکر میکند از جمله اینکه: چون آیه مباهله نازل شد رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواند و گفت: اَللهُمَّ هؤلاءِ اَهلُ بَیتی یعنی خدایا اینان اهلبیت من هستند.
✍ع.محمدتبار
(طباطبائی، المیزان، ذیل آیه ۶۱ آل عمران. طبق گفته مؤلف این حدیث در صحیح مسلم، صحیح ترمذی, و أبو المؤید الموفق بن أحمد در کتاب فضائل علی، و أبو نعیم در الحلیة, و حموینی در کتاب فرائد السمطین آمده است.)
🌺مباهله در سال نهم هجری صورت گرفت که امام حسین ع ۵ الی ۶ ساله بود و امام حسن ع ۶ الی ۷ ساله بود
🌼نزول آیه تبلیغ و اکمال دین در سال دهم بود ولی آیه تطهیر در سال نهم بود
بسیار متشکریم از بیانات مفیدتان
سوال اینکه ؛ آیا مردم نجران یکتاپرست نبودند؟
و اینکه استاد ؛ چرا کسانی که به اسلام نگرویده بودند ، باید مالیات میدادند؟؟
مگر در پذیرش دین اسلام اجبار بوده؟
سلام علیکم.مردم نجران مسیحی بودند .
چون دین قبل از اسلام مسیحیت بود هر چند تعداد یهودیان در آن زمان بیشتر بود و حتی یهودیان عده زیادی در مدینه زندگی می کردند که طبق اطلاعاتی که از کتاب تورات داشتند منتظر پیامبر آخرالزمان بودند
در پذیرش دین اسلام اجباری نبود ولی چون در حکومت اسلامی زندگی می کردند یا بایستی مسلمان می شدند یا اینکه عهد می بستند با مسلمانان نجنگند
چون آنها در سرزمین حکومت اسلامی زندگی می کردند (بین مکه و یمن )
و حفاظت از آنها برعهده مسلمانان بود مثل یهودیان مدینه که جزیه می دادند و عهد بستند که با پیامبر ص نجنگند و دشمنان اسلام را یاری نکنند
ساداتسجادی:
صحیح✅
این قانون در زمان ائمهطاهرین هم اجرا میشد؟ یا مختص زمان پیامبر بود؟
چون بعد از پیامبر ص فقط امیرالمومنین ۵سال حکومت جهان اسلام را بدست گرفته بود این قانون را اجرا می کرد
ولی خلفای غاصب بنی امیه و بنی عباس هم همین قانون و سنت رسول خدا را اجرا می کردند
ساداتسجادی:
سوال اینکه ؛ به این وضوح و صراحت ؛ برتری و فضیلت پنجتن آلعبا بر همگان عیان گردید...
پس چرا برای بعض خواص ؛ اثبات نشد ؟ یا اگر شد چرا بعدها دست به دشمنی با خاندان نبوت زدند؟
فقط بخاطر منافع دنیا که خداوند در مورد علمای دنیا پرست یهود در سوره مبارکه جمعه می فرماید:
کالحمار یحمل اسفارا.
همانند الاغی هستند که کتاب تورات و زبور داوود و ... را به پشت خود حمل می کنند
🏵️اما علمای یهود و نصاری خیلی از آیات تورات و انجیل را که نام اهل بیت ع در آنها بود را حذف کردند. به خاطر این تحریف ها و تهمت ها بود که خدا نویسندگان و تحریف کنندگان تورات و انجیل را لعن کرده
«فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم
ثم یقولون هذا من عندلله
لیشتروا به ثمنا قلیلا
فویل لهم مما کتبت ایدیهم
وویل لهم مما یکسبون ». (بقره/79).